4 . ضرورت علوم انسانى در حوزه ها - طرحی درباره تحول حوزه های علمیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

طرحی درباره تحول حوزه های علمیه - نسخه متنی

عباس زارع

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به ديگر بيان جهت دادن به مسير حركت انسانها و رهانيدن آنان از تسليم تحير و هرز بودن و هماهنگ ساختن آنان با نظام حاكم بر هستى (يعنى حق) و بر حذر ساختن آنان از ناهماهنگى و فساد (يعنى باطل) بر عهده اين طبقه نهاده شده يعنى آنان مربيان وهاديان جامعه بشرى هستند.

از اين روى مى توان گفت گرچه انسانها در حيات محدود خود در اين دنيا در زمينه فكر احساس و عمل هركدام بر مسيرى در حركت هستند لكن راهنمايى و جهت دهى و هدايت آنان و بازشناساندن راه ازبى راهه بر عهده اين دسته است; از اين روى اين طبقه طبقه اى است كه در مسير حركت تاريخ قرار گرفته و در چهار راه حركت بشر نقش ايفا مى كند. نقش او بازشناساندن انسان به خويش و شناساندن هستى و سرمايه ها و نعمتهاى انسان در اين هستى و چگونگى حركت و برخورد در اين ميان است كه بدون انجام اين مهم به طور قطع معلوم نيست تاريخ جوامع بشرى به كجا خواهد انجاميد و جوامع به چه گردابهايى فرو خواهند رفت چنانكه پس از ارسال رسل و پيامبران بسيار و ائمه(ع) سرنوشت امروز بشر آلوده به هزاران بليه و مفسده و تباهى و سردرگمى است معلوم نيست نبود حضور اين دسته و نبود آنان در ميان جوامع چه بشريتى را رقم مى زد و بشر امروز چه شخصيتى مى يافت!

با اين توضيح از جايگاه حوزويان روشن مى گردد كه رابطه آنها با ديگر گروهها بدين صورت است كه گرچه از همه طبقات به گونه اى بهره مند مى گردند ولى به طور همزمان نسبت به همه طبقات وظيفه مند و مسؤول بوده و آنها را تحت پوشش دارند.

البته روشن است با تشكيل حاكميت حق در يك عرصه افزون بر رابطه فوق يك رابطه مستقيم و متقابل با حكومت نيز به دست مى آورد كه وظيفه او را از دو مجرا درخور اجرا مى سازد:

1 . وظيفه مستقيم در برابر انسانها.

2 . وظيفه اى غير مستقيم كه از سوى حكومت در برابر انسانها انجام مى پذيرد.

به هر حال اميد است نكته هاى بالا كمال اهميتِ مسأله را بررسى و تبيين جايگاه اجتماعى حوزه را تا حدى رسانده باشد. گرچه با چند خط نمى توان بحثى از اين دست را به سامان رسانيد و در اصل چنين بحثى از عهده يك فرد و يك جمع خارج است و تضارب افكار و آراى بسيار مى طلبد تا به رأى و نظرى صواب راه يافته و با تعيين و تبيين هدف كلى حوزه و وظايف آن جايگاه اجتماعى آن را مشخص ساخت.

نكته هايى كه اشاره شد در چهار چوبه تصويرى(3) درخور ترسيم هستند.(پايان مقاله)

4 . ضرورت علوم انسانى در حوزه ها

در رابطه با بود و يا نبود علوم انسانى در مسير آموزش و معارف حوزوى عقايد مختلفى وجود دارد كه از مطلق ضرورت تا مطلق ضرورت نداشتن در نوسان است.

ولى لازم است اين مسأله به گونه اى مجزا و مستقل مورد درنگ و بررسى قرار گيرد; چرا كه امروزه علوم انسانى به عنوان يك واقعيت مجسم به صورت جدى در مقابل ما خودنمايى مى كنند بويژه در بسيارى زمينه ها كه تا امروز تبيين و تفسير آن را بر عهده دين مى دانستيم مدعى حرف و طرح است.

جريانى كه در همه عرصه هاى نيازمندى فكرى و روانى و اجتماعى بشر بال و پر گشوده و سعى دارد خود را شانه به شانه و هم عرض اديان مطرح كند به سادگى و با يك جمله لازم است باشد و يا لازم نيست قابل حل و فصل نيست. و در اصل يك پاسخ مثبت و يا منفى هم به همان جمله ختم نمى شود كه پيامدها و لوازم عظيمى را در پى دارد كه سرنوشت و مسير حوزه ها را تعيين خواهد كرد.

از اين روى به دليل يافتن پاسخ قطعى و جواب حلّى براى پرسش بالا و نيز دليلهاى ديگرى كه در ذيل خواهد آمد در مسير معارف حوزوى علوم انسانى كاملاً ضرور مى نمايد.

نخست اين كه: دين اسلام دينى واقع گراست و همان گونه كه از نصوص تعاليم قرآنى و سيره عملى پيامبر اكرم(ص) به دست مى آيد هيچ گاه بر هيچ واقعيتى چشم فرو نبسته و آن را نديده نينگاشته است.

/ 16