دو بعثت بزرگ از بيست و هفتم رجب تا پانزدهم شعبان
استاد سيد محمد جواد مُهري از مبعث خاتم الانبيا تا مبعث خاتم الاوصيا؛
از بعثت محمد تا برانگيخته شدن محمد؛از آغازي غريبانه تا آغازي ديگر: «بدأ الإسلام غريبا و سيعود غريبا»؛از «جاء الحق» تا «جاء الحق» كه آن روز رسول خدا با بعثتش، بتها را سرنگون ساخت؛ باطل را از ميان برداشت و بر جهالت و برداشتهاي غلط از زندگي آدمي، خط بطلان كشيد، و امروز كه فرزندش امام موعود، ظهور خواهد كرد، بتهاي عصر نوين را خواهد شكست و از فرهنگ مترقي اسلام پرده برخواهد داشت تا آن جا كه بپندارند ديني نوين آورده است، و باطل را درهم فروخواهد ريخت كه امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود: «إذا قام القائم ذهبت دولة الباطل؛ اگر قائم آل محمد ـعليهالسلام ـ قيام كند، دولت باطل نابود خواهد شد».در روايت ولادت نيز، حكيمه خاتون گويد:هنگامي كه مهدي زاده شد، پاك و طاهر بود و بر بازوي راستش نوشته بود: «جاء الحق و زهق الباطل انّ الباطل كان زهوقا».آري، همان گونه كه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ مأموريت مييابد كه بتها را درهم شكند و خط سرخ بر آن چه غير خدايي دارد بكشد و كفر و شرك و ضلال را مضمحل و نابود سازد و حق و هدايت و روشنايي را جايگزين باطل و جهالت و گمرهي نمايد، حجت خدا بر زمين؛ يعني «أبا صالح» نيز مأموريت دارد تا با ظهورش، حق را نمايان سازد و باطل را از صحنه خارج نمايد و قدرتهاي ضد خدايي را درهم شكند و زورگويان و ستمپيشگان و جهانخواران و جائران و جباران را محو و نابود كند و از صحنه گيتي براندازد و پرچم حكومت راستين الهي را در سراسر جهان به اهتزاز درآورد.اگر آن روز آخرين پيام رسان خدا ـ كه درود بيپايان بر او و خاندان پاكش باد ـ بر فراز خانه خدا برآمد و بتها را يكي پس از ديگري درهم فرو ريخت و آواي دلنشينش در فضاي ظلمتكده مكه، بلند شد كه: «قولوا لا إله إلا الله تفلحوا»، به زودي نيز آخرينِ جانشينانش در كنار خانه خدا، همان نوا را سر خواهد داد و اين زمان دعوت الهي را تكرار خواهد كرد كه: اي مردم «بقية الله خير لكم إن كنتم مؤمنين».تا آن روز اين دو فرياد همچنان در فضاي جهان طنينانداز است كه: «لا إله الاّ الله» و «بقية الله خير لكم». و اگر آن روز رسول خدا در يك حركت سريع به اذن خداوند، 360 بت را از خانه خدا زدود، فرزندش نيز حكومتهاي باطل را ميزدايد و بتها را ميشكند و حكومت واحده حق را جايگزين صدها حكومت پوشالي باطل خواهد نمود و به اثبات خواهد رساند كه: آري! باطل، توانايي آن را ندارد كه در برابر حق و حقجويان بايستد و پايدار بماند. همواره پيروزي و سرافرازي با حق است و بس.انگيزه دو بعثت
اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ در بيست و ششمين خطبه نهجالبلاغه ميفرمايد:«ان الله بعث محمدا ـ صلي الله عليه و آله ـ نذيرا للعالمين و امينا علي التنزيل و أنتم معشر العرب علي شرّ دين و في شرّ دار، منيخون بين حجارة خشن و حيّات صمّ، تشربون الكدر و تأكلون الجشب، و تسفكون دماءكم و تقطعون ارحامكم، الأصنام فيكم منصوبة و الآثام بكم معصوبة؛ خداوند حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ را براي هشدار دادن به مردم جهان و پاسداري از قرآن فرستاد، در حالي كه شما، گروه اعراب، زشتترين آيين را براي خود برگزيده و در بدترين جايگاه به سر ميبرديد. در ميان سنگهاي درشت خارا خانه ميساختيد و با مارهاي زهردار ميزيستيد. آب لجن مينوشيديد. غذاي خشن ميخورديد. خون يكديگر را ميريختيد. از خويشاوندان دوري ميكرديد، بت در ميان شما نصب شده بود و از گناهان اجتناب نميكرديد.در چنين جاهليتي كه مردم از فرهنگ و اخلاق و انسانيت كاملاً به دور بودند و فروغ حق و حقيقت رخت بر بسته و درخت علم و دانش، پژمرده و پرچم شقاوت و درندگي و نادرستي، نصب شده بود، خداوند حجّتش و رسولش و پيام رسانش را برانگيخت تا فرهنگ پيشتاز اسلام را جايگزين آن همه نادرستيها و كژيها و جهالتها كند و به جاي زنده به گور كردن دختران و كشتن معصومان و ريختن خون مظلومان، نه تنها به انسانها، بلكه با حيوانات نيز خوشرفتاري شود و اخلاق الهي و منش ربّاني، حاكم گردد و به جاي بدبختي و ذلّت و عقب افتادگي، پايداري و عزت و عظمت و سربلندي نصيب مسلمين گردد».امام صادق(ع) درباره قيام امام زمان(عج) ميفرمايد:«إذا قام القائم حكم بالعدل، وارتفع في ايامه الجور، و أمنت السبل، واخرجت الارض بركاتها، و ردّ كل حق الي أهله...؛1هرگاه قائم آل محمد قيام كند، با عدل و داد حكومت نمايد و ظلم و ستم در دورانش برطرف شود و راهها امن گردد و بركتهاي زمين ظاهر شود و حق ضايع شده هر كس را به خويش باز گرداند».و نيز همان حضرت ميفرمايد:تا آن روز اين دو فرياد همچنان در فضاي جهان طنينانداز است كه: «لا إله الاّ الله» و «بقية الله خير لكم». و اگر آن روز رسول خدا در يك حركت سريع به اذن خداوند، 360 بت را از خانه خدا زدود، فرزندش نيز حكومتهاي باطل را ميزدايد و بتها را ميشكند و حكومت واحده حق را جايگزين صدها حكومت پوشالي باطل خواهد نمود.«يصنع كما صنع رسول الله(ص)، يهدم ما كان قبله كما هدم رسول الله صلي الله عليه و آله أمر الجاهليّة، و يستأنف الإسلام جديدا بعد أن يهدم ما كان قبله؛2 رفتارش چون رسول الله است، آن چه آيين غلط است، نابود ميسازد چنان كه پيامبر نيز آيين جاهليت را برانداخت و اسلام را از نو در گيتي حاكم مينمايد؛ همچنان كه ديگر حكومتها را از بين ميبرد».بعثتي است؛ مانند بعثت رسول الله(ص) كه دولت باطل را سرنگون ساخت و حق را حاكم نمود. در اين زمان نيز مبعثِ ديگري تكرار ميشود. اين بار نيز «محمد» مبعوث شده است كه فسق و فجور و تباهي را برطرف سازد و ظلم و بيدادگري و تجاوز و نادرستي را از بين ببرد. و در اين راه، مانند جدّش اذيّت و آزار ميبيند و به خاطر گسترش عدل و داد، براي خدا، همه اذيتها و شكنجهها را تحمّل ميكند.امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود:«ان صاحب هذا الأمر لو ظهر، لقي من الناس مثل ما لقي رسول الله صلي الله عليه و آله و أكثر؛3 امام زمان، هرگاه ظهور كند، همان گونه كه پيامبر از مردم اذيت ديد، او هم چنان، بلكه بيشتر اذيت ميبيند».امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:«يعزّ الله به الإسلام بعد ذلّه و يحييه بعد موته... و يدعو الي الله بالسّيف، فمن أبي قُتل و من نازعه خُذل. يظهر من الدين ما هو عليه الدّين في نفسه ما لو كان رسول الله صلي الله عليه و آله يحكم به. يرفع المذاهب من الأرض فلايبقي الا الدّين الخالص؛4 خداوند، اسلام را به واسطه او عزّت ميبخشد، پس از آن كه خوار شده باشد و اسلام را زنده ميكند، پس از آن كه مرده باشد. او با شمشير (سلاح) مردم را به سوي خدا دعوت ميكند، پس اگر كسي نپذيرفت كشته ميشود و اگر كسي با او جنگيد، خوار و ذليل ميگردد. امام زمان، دين را چنان كه بايد باشد، ظاهر و آشكار ميگرداند و چنان كه رسول خدا، حكومت ميكرد، حكومت ميكند. تمام مذاهب و آيينها را جز دين خالص خداوند، از ميان برميدارد.»چقدر زيبا و جالب، امام معصوم ـ سلام الله عليه ـ بين دو برانگيخته شدن و دو بعثت پيامبر و امام زمان، مقايسه ميكند. چقدر زيبا رفتارهاي امام را با نياي بزرگوارش، يكسان ميداند؛ تو گويي پيامبر از نو برانگيخته شده و پردههاي تاريك ظلمت و گمراهي را كه هزاران بار، تاريكتر و نارواتر از جاهليت دوران رسول خدا است، با قدرت الهي و به كمك مؤمنان و منتظران فرج، درهم مينوردد و پرچم «لا إله إلا الله» را همان سان كه جد اطهرش برافراشت، برفراز گيتي ميافرازد. با دشمنان خدا و منافقان و كافران و مشركان ـ كه چقدر زيادند و در رنگ و پوستها و لباسهاي گوناگون پراكندهاند ـ چنان مبارزهاي بيامان ميكند و كارزار مينمايد تا اثري از فتنه بر زمين نماند. «وقاتلوهم حتّي لاتكون فتنة و يكون الدّين كلّه للّه» و اگر آن زمان، رسول خدا فرصت كافي نيافت تا تمام مشركان و منافقان را از بين ببرد، امروز فرزندش با تمام قدرت، اين امر الهي را اجرا ميسازد. گويا هنوز تأويل اين آيه شريفه نرسيده است. وقتي اين آيه تأويل مييابد كه اثري از مشركين و منافقين نباشد.روز موعود
امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ ميفرمايد:«و لا يبقي أرض إلا نودي فيها شهادة أن لا إله إلاّ الله وحده لاشريك له و أنّ محمدا رسول الله؛ و هيچ سرزميني نميماند جز آن كه شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر در آن برملا ميگردد».و آن چه روز فرخندهاي است. حقجويان لحظه لحظه عمر خود را منتظر آن «روز موعود» هستند. منتظرند كه بين ركن و مقام، امام و منجي خود را ببينند، با او «بيعت» كنند، چنان كه با جدّش ناديده بيعت كردند. منتظرند كه پس از قرنها انتظار، وارث زمين گردند: «و نريد أن نمنّ علي الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم أئمّة و نجعلهم الوارثين. و نمكّن لهم في الارض و نري فرعون و هامان و جنودهما منهم ما كانوا يحذرون».و چه مسعود و مبارك است روزي كه جهان از دغلبازيها و فتنه انگيزيها پاك شود و حكومت عدل الهي بر سراسر گيتي، گسترش يابد و منافقان و حيلهگران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالي بر بسيط زمين افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامي بر بشريت حاكم شود و كاخهاي ستم و كنگرههاي بيداد فرو ريزد و آن چه غايت بعثت انبياء ـ عليهم صلوات الله ـ و حاميان أولياء ـ عليهم السلام ـ بوده، تحقق يابد.منتظرند تا در زير سايه امامشان، با دشمنانش كارزار كنند و ظالمان و ستمپيشگان را از زمين بردارند؛ همانها كه در طول ساليان دراز، شيعيان و پيروان امامان را آزار ميدادند و از هيچ شكنجهاي ـ چه روحي و چه جسمي ـ فروگذار نميكردند؛ اكنون نور خدا نمايان شده و آنان كه خواستند اين نور را در طول تاريخ خاموش نمايند، بايد امروز خاموش گردند كه اين نور خاموش شدني نيست: «يريدون ليطفئوا نور الله بافواهم والله متم نوره» و با ظهور مهدي، اين نور كاملاً گسترده ميشود و فروغش همه جا را فرا ميگيرد، هرچند كافران و مشركان را خوش نيايد.و منتظران، هر صبح و شام درگاه و بيگاه دست دعا و نيايش را بلند كردهاند و فرياد ميزنند «عجّل علي ظهورك يا صاحب الزّمان» و بايد بسيار «دعاي فرج» كنند تا صاحبشان از راه رسد، تا ابراهيم با تبر بتشكنش و موسي با عصاي معجزه آسايش و عيسي با دم روح اللهيش و محمد با قرآنش و علي با ذوالفقارش برسند كه او وارث تمام پيامبران و امامان و تمام تقوا پيشگان و مجاهدان و صديقان و شهيدان است.و چقدر تأكيد بر انتظار فرج شده است كه رسول خدا فرمود:«انتظار الفرج عبادة. افضل اعمال امتي انتظار فرج الله عزّوجل؛5 انتظار فرج، عبادت است. برترين و بهترين اعمال امتم، انتظار فرج از سوي خداي ـ عزّوجلّ ـ است».و اين منتظران ظهورش ـ شيعيان حقيقي ـ برترين انسانها هستند و از پيروان و اصحاب ساير امامان نيز شايد برتر باشند، چرا كه نديده به امامشان ايمان آوردهاند. اينها را رسول خدا(ص) برادران خود ميداند و وقتي به ياد برادرانش ميافتد و اظهار علاقه به آنان ميكند، يكي از اصحاب عرضه ميدارد: مگر ما برادرانت نيستيم، اي رسول خدا؟و اكنون ما منتظران مقدم مباركش مكلّف هستيم تا با تمام توان، كوشش كنيم تا قانون عدل الهي را در اين كشور ولي عصر ـ عجل الله فرجه ـ حاكم كنيم و از تفرّق و نفاق و دغلبازي بپرهيزيم و رضاي خداوند متعال را در نظر بگيريم و همگان در مقابل قانون خاضع باشيم و با صلح و صفا و برادري و برابري به پيشبرد انقلاب اسلامي كوشا باشيم.حضرت ميفرمايد: «نه! شما اصحاب من هستيد، ولي برادرانم كساني هستند كه در آخر الزمان ميآيند و به من ايمان ميآورند، در حالي كه مرا نديدهاند... همانا آنان چراغهاي هدايت در تاريكي هستند كه خداوند آنها را از فتنههاي ظلماني ميرهاند».6خوشا به حالتان اي صابران در دوران غييبت؛خوشا به حالتان اي پايداران در محبت و عشق به حضرت حجت؛خوشا به حالتان اي منتظران واقعي فرج؛و خوشا به حالتان اي پيروان صدّيق و مخلص امام زمان.هم چنان پابرجا بمانيد و استقامت ورزيد و مواظب باشيد كه كژيهاي فريب دهنده، شما را كج و راست نكند و در احياي امر الهي، پيشتاز و پيشگام باشيد و به انتظار ياري رساندن به «مضطر» واقعي همواره «أمّن يجيب» بخوانيد تا خداوند دعايتان را مستجاب گرداند و پراكندگيهايتان را مبدّل به وحدت سازد و «سوء» را از شما برطرف نمايد.در پايان، فرا رسيدن اين دو عيد بزرگ را به امت «پاسداراسلام»، به ويژه مقام معظم رهبري، تبريك و تهنيت گفته، از خداي بزرگ مسألت داريم ما را در راه احقاق حق، پايدار گرداند و ما را جزء منتظران واقعي آن حضرت قرار دهد.انتظار از نظرگاه امام خميني(ره)
اكنون براي تيمّن و تبرك، سخني والا و دلنشين از خميني عزيز ـ قدّس سرّه ـ نقل ميكنيم كه چه زيبا، ظهور امام زمان را امتداد و غايت بعثت تمام پيامبران ميداند و آن را ثمره دردها و رنجهايشان ميشمارد:«سالروز مبارك ولادت با سعادت و پربركت حضرت خاتم الأوصياء و مفخر الأولياء حجة بن الحسن العسكري ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ بر مظلومان دهر و مستضعفان جهان مبارك باد.و چه مبارك است، ميلاد بزرگ شخصيتي كه برپاكننده عدالتي است كه بعثت انبيا ـ عليهم السلام ـ براي آن بود.و چه مبارك است زاد روز ابرمردي كه جهان را از شر ستمگران و دغلبازان تطهير مينمايد و زمين را پس از آن كه ظلم و جور، آن را فرا گرفته، پر از عدل و داد مينمايد و مستكبران جهان را سركوب و مستضعفان جهان را «وارثان ارض» مينمايد.و چه مسعود و مبارك است روزي كه جهان از دغلبازيها و فتنه انگيزيها پاك شود و حكومت عدل الهي بر سراسر گيتي، گسترش يابد و منافقان و حيلهگران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالي بر بسيط زمين افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامي بر بشريت حاكم شود و كاخهاي ستم و كنگرههاي بيداد فرو ريزد و آن چه غايت بعثت انبياء ـ عليهم صلوات الله ـ و حاميان أولياء ـ عليهم السلام ـ بوده، تحقق يابد و بركات حق تعالي بر زمين نازل شود و قلمهاي ننگين و زبانهاي نفاق افكن شكسته و بريده شود و سلطان حق تعالي بر عالم پرتوافكن گردد و شياطين و شيطان صفتان به انزوا گرايند و سازمانهاي دروغين حقوق بشر از دنيا برچيده شود و اميد است كه خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور اين مولود فرخنده، هرچه زودتر فرا رساند و خورشيد هدايت و امامت را طالع فرمايد.و اكنون ما منتظران مقدم مباركش مكلّف هستيم تا با تمام توان، كوشش كنيم تا قانون عدل الهي را در اين كشور ولي عصر ـ عجل الله فرجه ـ حاكم كنيم و از تفرّق و نفاق و دغلبازي بپرهيزيم و رضاي خداوند متعال را در نظر بگيريم و همگان در مقابل قانون خاضع باشيم و با صلح و صفا و برادري و برابري به پيشبرد انقلاب اسلامي كوشا باشيم و حق متعال را در همه احوال، حاضر و ناظر بدانيم و تخلف از دستورات اسلام ننماييم و به وسوسه فتنه انگيزان، اعتنا نكنيم».71 ) منتخب الاثر، ص308.
2 ) بحارالانوار، ج52، ص352.
3 ) بحارالانوار، ج52، ص362.
4 )بشارة الاسلام ، ص297.
5 ) بحارالانوار، ج52، ص122.
6 ) منتخب الاثر، ص515 و 516.
7 ) صحيفه نور، 28 / 3 / 1360