اشاره - اخلاق و عرفان اسلامی (09) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق و عرفان اسلامی (09) - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اشاره

در شماره هاى پيشين شرح بخش هايى از سلسله بحث هاى اخلاقى استاد مصباح يزدى در تبيين وصاياى امام جعفر صادق(عليه السلام) به عبدالله بن جندب را عرضه داشتيم. اكنون بخش ديگرى از اين روايت شريف را به محضر اهل معرفت تقديم مى داريم:

«يا ابنَ جُندب الماشى فى حاجةِ اَخيه كالسّاعى بَينَ الصَّفا وَالمروَة وَ قاضى حاجَته كالمُتَشَحِطِ بِدَمِه فى سَبيلِ اللّه يَومَ بدر و اُحُد و ما عَذَّبَ اللّه اُمَّةً اِلّا عِندَ اسْتِهانَتِهِمْ بحُقوقِ فُقَراءِ اِخوانِهِم. يا ابنَ جُندب بَلِّغْ مَعاشِرَ شيعَتِنا و قُل لَهُم لا تَذهَبَنَّ بِكُمُ المَذاهِب فَواللّه لا تُنالُ وِلايَتُنا اِلّا بِالوَرَعِ وَ الاِجتِهاد فى الدّنيا وَ مُواساةِ الاخوان فِى اللّه وَ لَيسَ مِن شيعتِنا مَن يظلم النّاس.»

انگيزه و اخلاص، ملاك عمل

امام صادق(عليه السلام) در اين روايت شريف مى فرمايد: كسى كه در برآورده ساختن حوايج برادر ايمانى اش قدمى بردارد، مانند كسى است كه سعى بين صفا و مروه انجام مى دهد و اگر شخصاً نياز برادر ايمانى خود را برآورده سازد، ثواب كسى را دارد كه در راه خدا و در جنگ بدر و احد جهاد كرده و در خون خويش غلتيده است.

نظير اين گونه تعبيرات، در روايات ديگر هم به چشم مى خورد و تشبيهات عجيب و ثواب هاى بسيار بزرگى براى انجام اعمالى به ظاهر كوچك بيان شده است. البته ممكن است سوء تعبيرهايى نيز از اين روايات بشود. از يك سو، ممكن است كسانى كه اين تعبيرات برايشان سنگين است، به بهانه صحيح نبودن سند اين گونه روايات، به كلى آن ها را رد كنند و از سوى ديگر، كسانى فكر كنند اگر هر كارى را به هر صورتى انجام دهند، همه ثواب ها را مى برند. هر دو اين برداشت ها، افراط و تفريط است. شايد بعضى از عبادات در ظاهر چندان اهميتى نداشته باشند، اما در حقيقت بسيار بزرگ و با ارزش باشند و خداوند متعال اجر زيادى براى آن قرار داده باشد. اجر و ثواب عبادات تنها به كميت آن ها بستگى ندارد، بلكه بيش از هر چيز انگيزه، نيّت، سعى و تلاش و اخلاص انسان ملاك عمل است. اين گونه تشبيهات در مقام اين است كه بگويد مثلاً خدمت به برادر ايمانى مى تواند به شكلى انجام بگيرد كه ثواب شهيد را داشته باشد; يعنى چنين امكان و استعدادى در اين عمل هست، اما اين گونه نيست كه هر عملى كه هر كسى، به هر نيّتى و در هر شرايطى انجام دهد چنين ثوابى داشته باشد. مثلاً اگر شخص ميلياردرى يك قطعه اسكناس صدتومانى به فردى نيازمند كمك نمايد، اين طور نيست كه ثواب شهادت در جنگ بدر و احد را داشته باشد. اما كسى كه براى رفع نياز خودش هم مشكل دارد، اگر از نيازمندى هاى خانواده اش بگذرد و در حد توانش مبلغى ـ هر چند اندك ـ را براى رفع حاجت برادر ايمانى اش صرف كند، اين ثواب شامل حال او مى شود.

ما در زندگى طلبگى خودمان شاهد مواردى از اين قبيل بوده ايم; نمونه هاى بسيارى كه شايد در نظر برخى افسانه جلوه كند! بعضى از طلبه ها با اين كه نهايت احتياج را به شهريه ناچيز آن زمان داشتند، اگر شخصى نيازمندتر از خودشان را مى ديدند، شهريه مزبور را به صورتى كه آن شخص متوجه نشود و رعايت حفظ عزّت و كرامت وى نيز شده باشد، در راه رفع نياز او خرج مى كردند. درست است كه اين پول از نظر مقدار، قابل توجه نبود، اما براى كسى كه به آن احتياج داشت و چه بسا براى اين كه به رفيقش كمك نمايد بايد شب را گرسنه بخوابد، بسيار با ارزش بود.

ارزش ايثار به گونه اى كه انسان، ديگرى را بر خودش مقدم بدارد، آن هم نه براى اغراض مادى و دنيوى، بلكه براى اين كه خدا دوست دارد، از بعضى جهادها كم تر نيست: «... وَ يُؤْثِروُنَ عَلى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ...» (حشر: 9). بنابراين، ما نبايد تعجب كنيم از اين كه چرا كمك به برادران ايمانى ثواب شهادت در جنگ بدر و احد را دارد; زيرا اگر ارزشيابى دقيقى از فداكارى و گذشتى كه فرد انجام داده است به عمل آوريم، متوجه خواهيم شد كه ارزش كار او كم تر از ايثار و از خودگذشتگى شهداى جنگ هاى بدر و اُحد نيست. علاوه بر آن، مسأله تفضلات الهى، فوقِ اجر و ثوابى است كه شخص استحقاق پيدا مى كند. خداوند براى بعضى اعمال، چندين برابر پاداش قرار داده است: «... وَاللّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَاللّهُ واسِعٌ عَليمٌ.» (بقره: 261) و «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمثالِها....» (انعام: 160). بنابراين، تحقق تعبيراتى كه در اين گونه روايات آمده است، بستگى به شرايط خاصى دارد. حضرت امام رضا(عليه السلام)در حديث مشهور سلسلة الذهب، خطاب به مردم نيشابور مى فرمايند: «كَلِمةُ لا اِلهَ اِلّا اللّه حِصْنى فَمَن دَخَلَ حِصنى أمِنَ مِن عَذابى ... بِشروطِها وَ اَنا مِن شُروطِها.» آرى، كلمه «لا اله الا الله» چنين توانى دارد كه انسان را از عذاب الهى حفظ كند، اما به شرطها و شروطها. داشتن ولايت اهل بيت(عليهم السلام)، يكى از شروط تأثير اين كلمه است. به عبارت ديگر، آن كلمه چنين اقتضايى دارد، اما به طور مطلق عمل نمى كند و شرايطى دارد. اين گونه مسائل در امور طبيعى هم مصداق دارد. مثلاً درست است كه آتش مى سوزاند، اما نه هر چيزى را و نه در هر شرايطى; زيرا بايد جسم قابل احتراقى باشد، اكسيژن در محيط وجود داشته باشد و ... . پس، اگر گفتند فعلى چنين تأثيرى دارد، معنايش اين نيست كه به طور مطلق داراى چنين تأثيرى است، بلكه مى تواند در شرايط خاصى، چنين اثرى داشته باشد.

/ 3