اوضاع سياسي مدينه بعد از واقعه كربلا - امام سجاد علیه ‏ السلام و قیام مدینه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام سجاد علیه ‏ السلام و قیام مدینه - نسخه متنی

عیسی ساجدی فر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نويسنده: عيسي ساجدي‏فر

بعد از شهادت امام حسين عليه السلام ـ كه امامت و سرپرستي امور شيعيان به عهده امام سجاد عليه السلام قرار گرفت.ـ براي اعتراض به وضع موجود و مبارزه با فساد دستگاه اموي، قيامهايي از سوي شيعيان و ديگران صورت گرفت كه عبارتند از: قيام مدينه، قيام توّابين، قيام مختار، قيام عبداللّه بن زبير و...

آنچه كنجكاوي مسلمانان، بويژه شيعيان، را بر مي انگيزد اين پرسش است كه: نقش و موضع امام سجاد عليه السلام در اين قيامها چه بود و آيا در شكل گيري و بالندگي آنها دخالت داشت، يانه؟

در اين پژوهش، قصد داريم به ياري خداوند به پرسشهاي فوق پاسخي مناسب دهيم تا با اطلاع از مواضع آن حضرت، بتوانيم در تصميم گيريهاي فردي، گروهي، اجتماعي و جهاني شيوه او را الگو و راهگشاي زندگي خود قرار دهيم.

اوضاع سياسي مدينه بعد از واقعه كربلا

پس از واقعه عاشورا، بازگشت كاروان اهل بيت عليهم السلام به مدينه و آگاهي مسلمانان از وقايع كربلا و كوفه و شام، اين شهر آرامش نسبي اش را از دست داد و دستگاه خلافت در نظر مسلمانان به شدّت بي اعتبار و منفور گرديد.(1) مدينه شهر انصار، شهر استقبال از پيامبر صلي الله عليه و آله در دوران سختي اسلام، پايگاه نخستين حكومت اسلامي به رهبري رسول اكرم صلي الله عليه و آله بود و پس از مكه ـ كه سرزمين وحي و رسالت و زادگاه توحيد بود.ـ از قداست و منزلت ويژه اي در نظر مسلمانان برخوردار بود. مدينه بعد از پيامبراكرم صلي الله عليه و آله ، به خاطر اختلافات و دسته بندي هاي سياسي، نتوانست شكوه و عظمت پيشين خود را حفظ كند؛ اما با گذشت بيش از شصت سال از هجرت پيامبر صلي الله عليه و آله هنوز مدينه مركزعلم و فقاهت و پايتخت اسلام و پايگاه اصلي صحابه پيامبر و قاريان قرآن و حافظان حديث به شمار مي رفت.

مردم مدينه ـ كه بازماندگان انصار و مهاجر و شاهد انحرافي بزرگ در خلافت اسلامي بودند.ـ سكوت در برابر منكرات را روا نمي دانستند. به همين دليل، حركتهايي عليه حكومت انجام دادند كه بعد از سال 61 هجري به عزل و نصب سه حاكم در طول دو سال منحر گرديد. اين خود بهترين دليل براوضاع متشنّج و جوّ ناآرام سياسي مدينه است؛ يعني در سال 61 هجري وليد بن عتبه حاكم مدينه بود؛ با كمي فاصله عمروبن سعيد فرماندار شد و بعد از مدتي كوتاه، عثمان بن محمدبن ابي سفيان پسرعموي يزيد، والي مدينه گرديد.(2)

عوامل شتاب زا در قيام مدينه

عثمان، پسرعموي يزيد، براي فرونشاندن ناآرامي سياسي مدينه تدبيري انديشيد و براي فريب عناصر پرشور نهضت، عده اي از سران آنها را براي ديدار يزيد رهسپار دمشق كرد تا هم شوكت و قدرت او را ببينند و هم از بخششهاي او برخوردار شوند و دست از شورش بردارند. اين افراد پرشورـ كه از فرزندان مهاجر و انصار بودند.ـ با رفتن به دمشق توانستند سبكسري ها و كارهاي ناشايست و خلاف شرع يزيد را از نزديك مشاهده كنند، چون در اين مدت از خواصّ يزيد به شمار مي رفتند و در كاخ او بودند.

آنها، به رغم هدايايي كه از يزيد دريافت كردند، پس از بازگشت، در مسجد رسول اللّه صلي الله عليه و آله سخنراني كردند.(3) و فرياد كشيدند: «اي مردم! ما از دربار خليفه اي مي آييم كه شراب مي نوشد، طنبور مي نوازد، سگ بازي مي كند و شب را با كنيزكان پست و آوازه خوان به صبح مي رساند. از شما مي خواهيم او را از خلافت عزل كنيد.»(4)

/ 4