ابوالقاسم يعقوبى ابلاغ و تبليغ به معناى رساندن پيام است. مبلّغ كسى است كه پيام را در قالبى علمى هنرى و ذوقى به ديگران مى رساند; بنابراين هر تبليغى از سه عُنصر اصلى و اساسى تشكيل مى شود:1 . پيام2 . پيام رسان3 . گيرنده پيامكارايى و نفوذ هر تبليغى (از جمله تبليغ ارزشهاى دين) وابسته به ويژگيها و شرايطى است كه در اين سه محور وجود و نمود پيدا مى كند.پيام بايد داراى محتوايى منطقى استدلالى روشن روشنگر هماهنگ با فطرت و وجدان و درخور پذيرش براى همگان باشد. افزون براين در شكل و قالبى دلنشين و جذّاب عرضه شود تا بتواند در ژرفاى فكر و روح انسانها نفوذ كند و ماندگار شود. بى گمان هنر يكى از رساترين بليغ ترين و كاراترين ابزار ابلاغ و تبليغ پيام است كه انديشه و پيام را جاودانه و پُردوام مى سازد.دومين عنصر تبليغ شخصيت پيام رسان است. كسى كه در حوزه معارف دينى گام نهاده و مى خواهد مردم را به اين گنجينه آشنا سازد عهده دار مسؤوليتى بزرگ و رسالتى گسترده و پر اهميّت است. انگيزه گفتار و كردار او تأثير سرنوشت ساز و بنيادى در امر تبليغ دارد. اگر انگيزه اش صافى و خالص نباشد و دين را وسيله دنيا طلبى و رسيدن به نام و نان قرار دهد نه تنها كارى از پيش نخواهد برد كه به تعبير مقام معظّم رهبرى:(تبليغى كه براى دستيابى به دنيا از طريق دين باشد اين (آتوا البيوت من ظهورها1)ست نه (من ابوابها2).روح حاكم بر تبليغات دينى تكليف محورى وظيفه گرايى دل بريدن از هواوهوسهاى شخصى و مادى و دل بستن به انجام تكليف الهى است. آن مبلغى كه خود را در درياى خروشان نيروهاى متكامل انسانى كه به سوى خدا در حركتند قرار ندهد راه به جايى نمى برد و چه بسا در نيمه راه طعمه شيادان و رهزنان گردد. گذشته از اين خصلت روحى و اخلاقى مبلغ بايد از سرمايه علمى بالا و برترى نسبت به ديگران برخوردار باشد و روح فرهنگ دينى را نوش كرده باشد تا بتواند پاسخ گوى پرسشهايى باشد كه در بستر تبليغ رخ مى دهد.افزون بر اين آگاهى سياسى و اجتماعى مبلغ از رخدادها و جريانهايى كه در پيرامونش به وجود مى آيد اساس كار و از شرايط نخستين تبليغ اوست. آن كه تبليغات دشمن و راههاى نفوذ و هجوم و نيز ابزارهاى گوناگون تبليغى آن را به درستى نمى شناسد و يا توانايى نقد و تحليل مسائل سياسى و رخدادهاى داخلى و خارجى را ندارد. چگونه مى تواند در برابر سيل تهاجم و تبليغ دشمنان ايستادگى كند و پيام دين را به مردم ارائه دهد. به گفته مقام معظم رهبرى:(طلبه بايستى در كنار درس طلبگى و رشد علمى خود مسائل سياسى و موضع گيرى لازم را انجام دهد و حضور سياسى اش ملموس باشد3.)سومين و مهم ترين عنصر تبليغ مردم و كسانى هستند كه گيرندگان پيام هستند. بيشترين رمز موفقيت مبلّغ دينى وابسته به مردم شناسى و مردم دارى اوست. اگر در اين دو ميدان نتواند به درستى گام بردارد تبليغش كم اثر و يا بى اثر خواهد بود. پيام هر چند حق و منطقى و مستدلّ باشد و پيام رسان هر چند خالص و عالم و آگاه اگر محيط و آن سوى گفت خويش را به شايستگى نشناسد و شيوه جذب و حفظ مردم را نداند راه به جايى نمى برد.شناخت فرهنگ و آداب و رسوم ملى قومى آگاهى به اصطلاحات و مثالهاى رايج در نظر گرفتن نيازها كمبودها و مشكلات ويژه مردم هر منطقه و نيز توجه به ميزان تحصيلات و سطح آگاهيهاى مردم ارزيابى موقعيت شغلى و كسب و كار مخاطبان و نيز شناخت مسائل ضرورى و اساسى و ريشه يابى مفاسد و نابسامانيهاى مردمان و شنوندگان و مسائلى ديگر از اين گونه از شرايط اساسى كار مبلّغان دينى است. بدون شناختِ زمينه تبليغ و روحيه مردم هيچ گونه تضمينى براى نفوذ كلام و پيام وجود ندارد.رهبر معظم انقلاب اين نكته را در جمع اساتيد فضلا و طلاب حوزه علميه قم به روشنى و صراحت بيان كردند و يكى از نارساييهاى تبليغى حوزه را در اين دانستند كه: (روان شناسى تبليغى) و (روان شناسى اجتماعى) در امر تبليغ وجود ندارد و اين كاستى در تبليغ بايد به وسيله آموزشهاى فراگير و برنامه ريزيهاى اساسى و گسترده از حوزه بر طرف گردد. پس از اين فراز مى افزايد:(… يا مثلا مى رود تبليغ كند ولى روان شناسى تبليغى ندارد و با مردم حرفى را مى زند كه حرف آنها نيست. حرفى را كه بايد در دانشگاه زد در روستا مى زند و حرفى كه بايد در روستا زده شود در كارخانه مى زند; بنابراين تعليم و روش يابى علمى و فراهم كردن مقدمات علمى براى تبليغ مثل روان شناسى اجتماعى در حوزه نيست4.)مردم دارى به عنوان يك كار اساسى براى مبلغان دينى داراى اهميّت است توفيق در اين امر وابسته به ميزان مردم شناسى و محيط و مخاطب شناسى مبلغ است.