وقت ظهور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وقت ظهور - نسخه متنی

خدامراد سلیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



وقت ظهور




  • عاقبت عالم ما صلح و صفا خواهد شد
    شام هجران و غم دل سپرى خواهد گشت
    قدم از پرده غيبت‏به برون خواهد زد
    عالم پير جوان گردد و سر مست‏سرور
    شب ظلمانى غم مهر رخش بشكافد
    همه آفاق پر از زمزمه عشق شود
    خود بينديش در آن روز چه‏ها خواهد شد (1)



  • قلب معشوق پر از مهر و وفا خواهد شد
    يار بى‏پرده نمايان ز خفا خواهد شد
    خضر ما ساقى صهباى بقا خواهد شد
    مشك ريزان نفس باد صبا خواهد شد
    روشنى بخش به خورشيد و سما خواهد شد
    خود بينديش در آن روز چه‏ها خواهد شد (1)
    خود بينديش در آن روز چه‏ها خواهد شد (1)



مهدويت‏يكى از انديشه‏هاى ريشه دار فرهنگ غنى اسلام است كه ابتدا از سوى پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مطرح شده و همواره مظلومان عالم را اميدوار به حاكميت مستضعفان نموده است . از اين رو، همواره اين پرسش در ذهن مسلمانان شكل گرفته كه زمان ظهور آن موعود كى خواهد بود؟ به گونه‏اى كه حتى قبل از ولادت آن حضرت برخى از پيروان اهل بيت عليهم السلام از ائمه معصومين عليهم السلام درباره زمان آغاز آن تحول بزرگ و قيام جهانى پرسشهاى فراوانى نموده‏اند .

و البته، همواره ائمه معصومين عليهم السلام مسائل مربوط به حضرت مهدى عليه السلام به ويژه زمان ظهور آن حضرت را از اسرار الهى ذكر كرده، وقتگذاران را تكذيب كرده‏اند .

با سيرى كوتاه در بوستان كلام الهى و بيانات نورانى ائمه اطهار عليهم السلام درباره وقت ظهور به مطالب ذيل برخواهيم خورد:

1 . علم و آگاهى از زمان دقيق ظهور تنها به خداوند متعال اختصاص دارد .

2 . همواره معصومين عليهم السلام مردم را از تعيين وقت و وقتگذارى درباره ظهور حضرت مهدى عليه السلام برحذر داشته و وقتگذاران را تكذيب كرده‏اند .

3 . روايات فراوانى رخداد ظهور را ناگهانى ذكر كرده و احاديث فراوانى اصلاح امر فرج را يك شبه ذكر نموده‏اند كه البته اين نيز با تعيين وقت ظهور منافات دارد .

4 . اگرچه پنهان بودن زمان ظهور از اسرار الهى است و حكمت الهى اقتضا نموده آگاهى به هنگام ظهور مهدى عليه السلام نزد مردم مجهول و مكتوم باشد، ولى در برخى روايات نيز به پاره‏اى از حكمتهاى آن اشاره شده است و تا حدودى محدوده زمانى آن معين شده است .

5 . و بالاخره با مراجعه به كلام نورانى معصومين عليهم السلام مى‏توان چگونگى آگاه شدن حضرت مهدى عليه السلام از هنگام ظهور را به راحتى دريافت كه اشاره خواهد شد .

در اين نوشتار كوتاه به اختصار موارد فوق مورد بررسى قرار خواهد گرفت .

فقط خدا مى‏داند

از رواياتى كه علم به زمان ظهور را ويژه خداوند دانسته، مى‏توان به موارد ذيل اشاره كرد:

- در روايت مشهورى است كه وقتى شاعر بلندآوازه شيعى در محضر هشتمين آفتاب برج امامت، امام رضا عليه السلام در ضمن قصيده خود سخن از ظهور و قيام حضرت مهدى عليه السلام بر زبان جارى ساخت، آن حضرت در حالى كه سرشك از ديدگانش جارى بود رو به دعبل كرده، فرمود: «يا خزاعى! نطق روح القدس على لسانك بهذين البيتين . فهل تدرى من هذا الامام ومتى يقوم؟ ;

اى خزاعى! همانا روح القدس بر زبانت اين دو بيت را جارى ساخت . آيا مى‏دانى اين امام كيست و چه زمانى قيام مى‏كند؟»

آنگاه خود آن حضرت به معرفى آن امام پرداخته، سپس درباره زمان ظهورش چنين فرمود: «واما «متى‏» فاخباره عن الوقت . فقد حدثنى ابى عن ابيه عن آبائه عليهم السلام ان النبى صلى الله عليه و آله قيل له يا رسول الله متى يخرج القائم من ذريتك؟ فقال عليه السلام: مثله مثل الساعة التى «لا يجليها لوقتها الا هو ثقلت فى السماوات والارض لا تاتينكم الا بغتة‏» (2) ; (3) و اما اينكه چه زمانى [ظهور خواهد كرد،] اين خبر دادن از وقت است . پدرم از پدرش و ايشان از پدرانش از رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله نقل كرده‏اند كه وقتى از آن حضرت پرسيده شد: اى رسول خدا! چه زمانى قائم از ذريه شما ظهور مى‏كند؟ آن حضرت فرمود: مثل‏او مثل قيامت است كه [خداوند درباره زمان وقوع آن چنين فرمود]: هيچ كس جز او به هنگامش آن را آشكار نمى‏سازد . اين امر بر [اهل] آسمانها و زمين دشوار است . جز به صورت ناگهانى به سراغ شما نمى‏آيد .»

از آنجايى كه حضرت مخفى بودن زمان ظهور را همانند زمان قيامت و رستاخيز قلمداد فرموده است، مى‏توان نتيجه گرفت كه:

- با مخفى بودن قيامت‏يك نوع آزادى عمل براى همگان پيدا مى‏شود و از سوى ديگر چون وقت آن دقيق معلوم نيست و در هر زمان محتمل است، نتيجه‏اش حالت آماده باش دائمى است و همين طور درباره قيام حضرت مهدى است; چرا كه اگر تاريخ تعيين مى‏شد و زمان ظهور دور بود، همه در غفلت و غرور و بى‏خبرى فرو مى‏رفتند و اگر زمانش نزديك بود، ممكن بود آزادى عمل را از دست‏بدهند و اعمالشان جنبه اضطرارى پيدا كند .

- همان گونه كه علم به زمان قيامت فقط در اختيار خداوند است، علم به زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام نيز در عهده خداوند است . بعلاوه در سخنان فراوانى در بيانات معصومين عليهم السلام از ظهور حضرت مهدى عليه السلام در كنار قيامت‏ياد شده است و از اين رو، برخى از ويژگيهاى آن همانند رستاخيز است .

خداوند در ادامه آيه فوق علم به قيامت را حتى از پيامبر خود منتفى ساخته، آنجا كه مى‏فرمايد: «يسئلونك كانك حفى عنها قل انما علمها عند الله‏» ; از تو مى‏پرسند، چنان كه گويا تو از چون و چند آن آگاهى، بگو همانا علم آن نزد خداوند است .»

از اينجا مى‏توان نتيجه گرفت كه حتى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز به زمان دقيق ظهور حضرت مهدى عليه السلام آگاه نيست و اينكه عده‏اى به خود جرات داده، به راحتى وقت ظهور را تعيين مى‏كنند، جاى بسى تامل است .

نه تنها اين سؤال از اولين معصوم پرسيده شد و ايشان اين گونه جواب فرمودند كه علم به زمان ظهور نزد خداست، بلكه وقتى از آخرين معصوم عليهم السلام نيز چنين سؤالى را پرسيدند، در ضمن توقيعى اين سان جواب دادند: «... واما ظهور الفرج فانه الى الله تعالى ذكره وكذب الوقاتون (4) ; و اما ظهور فرج همانا در اختيار خداوند متعال است و وقتگذاران دروغ گفتند .»

و هم آن حضرت در آخرين توقيع به آخرين سفير خود، ظهور را تنها در اراده و اختيار خداوند دانسته، چنين فرمود: «ولا ظهور الا بعد اذن الله تعالى; (5) و ظهورى نخواهد بود مگر آنگاه كه خداوند تبارك و تعالى اجازت فرمايد .»

از بيانات فوق به روشنى به دست مى‏آيد كه زمان آغاز ظهور، يكى از اسرار الهى است و دست انديشه و فكر بشر از رسيدن به آن سخت كوتاه است و ناتوان .




  • امروز خانه دل نور و ضيا ندارد
    شهرى است پر زآشوب كاشانه‏اى لگدكوب
    آن دل كه از تغافل شوق لقا ندارد



  • جايى كه دوست نبود آنجا صفا ندارد
    آن دل كه از تغافل شوق لقا ندارد
    آن دل كه از تغافل شوق لقا ندارد



آيا برگزيدگان مى‏دانند؟

حال كه روشن شد علم به زمان ظهور در شان و مقام پروردگار است، آيا اين علم در اختيار برگزيدگانش قرار گرفته است‏يا خير؟

اگر چه پيش از اين اشاره شد كه علم به زمان ظهور همانند علم به قيامت اختصاص به خداوند دارد، ولى در برخى روايات نيز متذكر شده‏اند كه خداوند بخشى از اين آگاهى را در اختيار پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قرار داده و آن حضرت نيز به وارثان علم خود منتقل ساخته است و البته، ايشان نيز مامور شده‏اند هرگز اين علم را در اختيار ديگران قرار ندهند و اضافه بر آن، شيعيان را امر به تكذيب وقتگذاران كرده‏اند .

رحمان بن كثير نقل مى‏كند كه نزد امام صادق عليه السلام بودم كه مهزم وارد شد . از آن حضرت پرسيد: فدايت گردم، آيا مرا خبر نمى‏دهيد از زمان اين امرى كه انتظار آن را مى‏كشيم؟ آن حضرت فرمود: «يا مهزم! كذب الوقاتون; (6) اى مهزم! وقتگذاران دروغ مى‏گويند .»

در جايى ديگر آن حضرت در جواب ابوبصير همين جمله را فرمودند و اضافه كردند: «انا اهل بيت لا نوقت; ما خاندانى هستيم كه هرگز وقت [ظهور] را اعلام نمى‏كنيم .»

و البته همين مطلب در سخنان پدر بزرگوار ايشان امام باقر عليه السلام با تاكيد بيشترى ذكر شده است . آنگاه كه فضيل بن يسار از زمان ظهور پرسيد، امام پنجم در جواب او فرمود: «كذب الوقاتون، كذب الوقاتون، كذب الوقاتون .» (7) بدون ترديد مقصود از وقت تعيين كردن در اينجا، عبارت است از مشخص كردن دقيق سال و روز ظهور و گرنه همان طور كه اشاره خواهد شد، برخى روايات به صورت فى الجمله برخى محدوده‏هاى زمانى ظهور را مشخص كرده‏اند .

همان گونه كه بيان شد در روايات فراوانى از ظهور آن حضرت به عنوان حادثه‏اى ناگهانى ياد شده است و پر واضح است كه ناگهانى بودن آن با تعيين قبلى وقت منافات دارد; چرا كه وقتى براى امرى زمان مشخص شد، ديگر دفعى و ناگهانى بودن آن معنا نخواهد داشت . و به طور مسلم كسانى كه تعيين وقت مى‏كنند، سخنشان خلاف اين گروه روايات است .

پاره‏اى از اين روايات را اين گونه مى‏توان دسته بندى كرد:

الف) اصلاح شدن امر ظهور در يك شب

على عليه السلام مى‏فرمايد: «قال رسول الله صلى الله عليه و آله: المهدى منا اهل البيت‏يصلح الله له امره فى ليلة; (8) مهدى از ما اهل بيت است كه خداوند امر [فرج] او را در يك شب اصلاح مى‏فرمايد .»

و امام باقر عليه السلام نيز اين معنا را اين گونه بيان كرده است:

«يصلح الله له امره فى ليلة; (9) خداوند امر [فرج] او را در يك شب اصلاح مى‏كند .»

ب) آمدن همانند شهاب فروزان

امام باقر عليه السلام پس از بيان غيبت‏حضرت مهدى عليه السلام فرمود: «ثم يبدو كالشهاب الوقاد; (10) او همانند شهابى شعله‏ور ظاهر خواهد شد .» و پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز در اين باره مى‏فرمايد: «فعند ذلك يقبل كالشهاب الثاقب; (11) در آن هنگام همچون شهابى فروزان خواهد آمد .»

پر واضح است كه كلام حضرات معصومين عليهم السلام گزاف نبوده و تشبيهات ايشان بدون حساب نبوده است . از سوى ديگر، فرا رسيدن همچون شهاب سخن از ناگهانى بودن، بدون پيش‏بينى قبلى و غافل‏گيرانه و به سرعت‏بودن آن مى‏باشد .




  • خورشيد رخ مپوشان در ابر زلف يارا
    ما را زتاب زلفت افتاده عقده بر دل
    اى بحر عفو و رحمت‏بر ما تو بارشى كن
    فخر جهانيان شد ننگ صنم پرستى
    اى آشكار و پنهان برقع ز رخ برافكن
    تا جلوه‏ات ببينم پنهان و آشكارا



  • چون شب سيه مگردان روز سپيد مارا
    بر زلف خم به خم زن دست گره گشارا
    كز لوح دل بشوييم مسوده خطا را
    جانا زپرده بنماى روى خدا نما را
    تا جلوه‏ات ببينم پنهان و آشكارا
    تا جلوه‏ات ببينم پنهان و آشكارا



فؤاد كرمانى

زمان ظهور در روايات

در برخى روايات به صورت محدود زمانهايى براى رخداد اين حادثه بزرگ ذكر شده است . در اين بين، روايات به چند دسته تقسيم مى‏شود:

1 . رواياتى كه جمعه را به عنوان روز ظهور معرفى كرده‏اند:

امام صادق عليه السلام در اين باره مى‏فرمايد: «يخرج قائمنا اهل البيت‏يوم الجمعة; (12) قائم ما اهل بيت در روز جمعه ظهور خواهد كرد .»

2 . رواياتى كه روز ظهور را مصادف با روز عاشورا ذكر كرده‏اند:

امام باقر عليه السلام ضمن بياناتى درباره روز عاشورا فرمودند: «... وهذا اليوم الذى يقوم فيه القائم; (13) و اين روز (عاشورا) روزى است كه در آن قائم عليه السلام قيام خواهد كرد .»

3 . رواياتى كه ظهور حضرت مهدى عليه السلام را در سال فرد ذكر كرده‏اند:

امام صادق عليه السلام فرمودند: لا يخرج القائم الا فى وتر من السنين; (14) قائم ظهور نمى‏كند مگر در سال فرد .»

4 . برخى روايات نيز روز ظهور را شنبه ذكر كرده‏اند:

امام باقر عليه السلام فرمود: «يخرج القائم يوم السبت‏يوم عاشورا; (15) قائم در روز شنبه كه روز عاشورا است‏خروج مى‏كند .»

اگرچه قرائن بيشترى بر ظهور حضرت مهدى عليه السلام در روز جمعه وجود دارد، ولى اين روايت و امثال آن را مى‏تواند به اين صورت توجيه كرد كه اولين روز ظهور جمعه است و از آنجايى كه حوادث فراوانى با شروع ظهور رخ خواهد داد، بخشى از آن حوادث روز شنبه واقع خواهد شد .»

راه آگاهى امام زمان عليه السلام

حال اين پرسش پيش مى‏آيد كه اگر خود حضرت مهدى عليه السلام از زمان دقيق ظهور آگاهى ندارد، پس چگونه در آستانه ظهور از وقت آن مطلع خواهد شد؟

در اين بخش نيز روايات فراوانى ذكر شده كه راههاى حصول علم حضرت به زمان ظهور را گفته‏اند . به تعدادى از آنها اشاره مى‏شود:

1 . آگاه شدن از طريق الهام

بدون شك معصومين عليهم السلام مورد الهام خداوند قرار مى‏گيرند و اگرچه وحى به صورت رسمى با رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله پايان گرفت، ولى در موارد فراوانى به اهل بيت عليهم السلام الهاماتى مى‏شده و خواهد شد از جمله، برخى روايات چگونگى آگاه شدن حضرت مهدى عليه السلام از زمان ظهور را از طريق الهام ذكر كرده‏اند . مستند اين نظر روايتى است از امام صادق عليه السلام كه ذيل آيه شريفه «فاذا نقر فى الناقور» فرمود: «ان منا اماما مستترا فاذا اراد الله اظهار امره نكت فى قلبه نكتة فظهر فقام بامر الله تعالى; (16) به درستى كه از ما امامى پنهان است و چون خداى تعالى بخواهد او را ظاهر سازد، نكته‏اى در قلبش ايجاد مى‏كند، پس او ظاهر شود و به دستور خداى تعالى قيام نمايد .»

2 . آگاه شدن از طريق برافراشته شدن علم قيام

در رواياتى چند اشاره شده كه وقتى ظهور آن حضرت نزديك شد و وقت قيام فرا رسيد، پرچمى كه آن حضرت هنگام ظهور در دست‏خواهد داشت، به اذن و اراده الهى برافراشته شده، آن حضرت را به فرمان قيام آگاه خواهد كرد . پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در اين باره فرمودند: «... له علم اذا حان وقت‏خروجه انتشر ذلك العلم بنفسه فناداه العلم اخرج يا ولى الله واقتل اعداء الله فلا يحل لك ان تقعد عن اعداء الله; (17) براى او پرچمى است كه وقتى هنگام خروجش فرا رسيد، خود به خود باز شده و آن حضرت را مورد خطاب قرار داده مى‏گويد: ظهور كن اى ولى خدا! و دشمنان خداوند را نابود ساز كه ديگر براى تو نشستن در مقابل دشمنان خدا جايز نيست .»

3 . آگاه شدن از طريق بيرون آمدن شمشير از غلاف

هم آن حضرت فرمودند: «له سيف مغمد فاذا حان وقت‏خروجه اقتلع ذلك السيف من غمده وانطقه الله عزوجل فناداه السيف اخرج يا ولى الله فلا يحل لك ان تقعد عن اعداء الله فيخرج; (18) براى او شمشيرى است در غلاف، پس هنگامى كه وقت ظهورش فرا رسيد، آن شمشير از غلافش خارج مى‏شود . خداوند آن شمشير را به سخن درمى‏آورد و شمشير به حضرتش مى‏گويد: اى ولى خدا! خارج شو كه ديگر نشستن در مقابل [ستم] دشمنان خدا جايز نيست . پس او ظهور مى‏كند .»

حكمتهاى مخفى بودن زمان ظهور

در پايان ذكر اين نكته خالى از لطف نيست كه مخفى بودن زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام داراى حكمتهاى فراوانى است كه برخى از آنها عبارت اند از:

1 . زنده نگه داشتن روح اميد و انتظار در جامعه در طول غيبت‏حضرت مهدى عليه السلام; چرا كه در صورت معلوم بودن زمان ظهور به كلى بحث انتظار بى معنا خواهد شد .

2 . معنا پيدا كردن امتحان شيعيان در عصر غيبت .

3 . غافلگير كردن مخالفان و دشمنان .

از آنجايى كه يكى از دلائل غيبت‏حضرت مهدى عليه السلام تلاش براى نابودى آن حضرت بود، از اين رو، روشن بودن زمان ظهور، دشمنان را براى از بين بردن و مقابله با آن حضرت آماده مى‏سازد، در حالى كه نامعلوم بودن و ناگهانى بودن زمان ظهور باعث غافلگيرى دشمنان خواهد شد .

1) نوبهار عالم جان، احمد احمدى بيرجندى، شعر از ناصر مكارم شيرازى به نقل از مجله درسهايى از مكتب اسلام، شماره 11، سال بيست و نهم، اسفند 1368 ه . ش .

2) اعراف/187 .

3) عيون اخبار الرضا عليه السلام، شيخ صدوق، انتشارات جهان، 1378 ه . ش، 2 جلد، ج‏2، ص‏266 و كمال الدين، شيخ صدوق، دار الكتب الاسلاميه، ج‏2، ص‏372 .

4) كتاب الغيبه، شيخ طوسى، مؤسسه معارف اسلامى، قم، ص‏291 .

5) الخرايج والجرايح، قطب الدين راوندى، مؤسسه امام مهدى عليه السلام قم، 1409 ه . ق، 3 جلد، ج‏3، ص‏1128 و كتاب الغيبة، ص‏395 .

6) كتاب الغيبة، ص‏426 و الكافى، ثقة‏الاسلام كلينى، دارالكتب الاسلامية، تهران، 8 جلد، 1365 ه . ش، ج‏1، ص‏368 .

7) الكافى، ج‏1، ص‏368 .

8) كمال الدين، ج‏1، ص‏152 .

9) غيبت نعمانى، محمدبن ابراهيم نعمانى، مكتبة الصدوق، تهران، 1397 ه . ق، ص‏163 .

10) كتاب الغيبة، ص‏159 و كمال الدين، ج‏1، ص‏324 .

11) كمال الدين، ج‏1، ص‏287 .

12) الخصال، شيخ صدوق، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1403 ه . ق، 2 جلد، ج‏2، ص‏394 و بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسسه الوفاء، بيروت، ج‏56، ص‏26 .

13) تهذيب الاحكام، شيخ طوسى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365 ه . ش، 10 جلد، ج‏4، ص‏300 .

14) كتاب الغيبة، ص‏453 و روضة الواعظين، محمد بن حسن فتال نيشابورى، انتشارات رضى، قم، ص‏263 و اعلام الورى، فضل بن حسن طبرسى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ص‏459 .

15) تهذيب، ج‏4، ص‏333 و كمال الدين، ج‏2، ص‏653 .

16) كافى، ج‏1، ص‏343; كتاب الغيبة، ص‏164 و رجال كشى، محمد بن عمر كشى، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348 ه . ش، ص‏192 .

17) كمال الدين، ج‏1، ص‏155; الخرايج و الجرايح، قطب الدين رواندى، ج‏2، ص‏550 .

18) كمال الدين، ج‏1، ص‏155، و با تفاوت اندكى: كفاية الاثر، على بن محمد خزاز قمى، انتشارات بيدار، ص‏266 .

/ 1