مرزبان دين نگاهي به زندگي علمي و سياسي آية الله العظمي ملاعلي كني «قدّس سرّه»
محمد باقر پوراميني
درآمد
زندگي و سيره اميران قافله علم و مرزبانان دين، در خود زوايا و محورهاي برجستهاي را ذخيره دارد كه نگرش به آن براي هر انساني گرانبهاست.آن آيات سبز روشنايي و اسوهگان صابر حقيقت كه با همّت بلندشان قله رفيع كمال را فتح كرده و آن گاه در ميدان عمل خدمت به خلق را با زنهار و ارشاد همراه ساخته و امّت را به حق رهنمون كردند و در اين مسير از دسيسهها و افسونهاي شياطين واهمهاي به دل راه ندادند و با عزمي راسخ در مقابله و ستيز با توطئهها و شيطنتها جاودانه ايستادند، آية الله العظمي حاج ملاعلي كني از جمله اين شخصيتهاي نادر است كه در آسمان انديشه ديني همچون خورشيد ميدرخشد.او به پيروي از سيره معصومان ـ عليهم السلام ـ در مسائل حادّ اجتماعي و سياسي و اموري كه به خصوص كشور ايران را به ورطه سقوط ميكشاند، تكليف خويش را «حضور در صحنه» دانست و با تلاش و اقدامي شجاعانه به مقابله با خيانت، پليدي و ظلم پرداخت و از قدرتهاي پوشالي واهمه نداشت. روشنبيني و برخورد تحقيرآميز با شاه وقت، مبارزه با امتيازگيري استعمار انگليس و همچنين مقابله با جريان خطرناك فراماسونري در ايران از نمونههاي بارز و درخشان تلاشهاي سياسي اوست.در اين مقاله نظري كوتاه به حيات آن آيينه پاكي ميافكنيم و سپس خاطرات و نكتههاي ماندگار او در برخورد با استبداد داخلي و استكبار خارجي را مرور ميكنيم.
از ولادت تا زعامت
او در يكي از روزهاي سال 1220 هجري قمري در محله «كَنْ»، واقع در شمال غربي تهران، ديده به جهان گشود.1 سنين كودكي و نوجواني را در مكتب گذراند و سپس علاقه خود را براي تحصيلِ علوم ديني با والديناش در ميان گذاشت اما با مخالفت ايشان رو به رو گرديد. او در آغاز به صورت مخفيانه به درس مشغول شد و سپس با كسب رضايت خانواده راهي حوزه علميه تهران گرديد و از آن جا به اصفهان عزيمت كرد و در آن شهر از محفل درس استادي چون سيد اسدالله اصفهاني(متوفي1290هـ.ق) بهره برد.2 سپس آماده سفر به نجف اشرف شد و از ذخاير ارزشمند آن حوزه استفاده كرد. اساتيد بنام و معماران علمي و معنوي كني در حوزه نجف عبارت بودند از: شيخ محمد حسن نجفي معروف به صاحب جواهر (متوفي1266هـ.ق)، شيخ حسن كاشف الغطاء (متوفي1262 هـ.ق) و شيخ مشكور حولاوي نجفي(متوفي 1273هـ.ق).3در كنار نجف، حوزه علميه كربلا نيز جايگاه پرورش دانش طلبان بود، شيخ علي كني در جوار آستان مقدس حضرت امام حسين(ع) از محضر دو استاد برجستهاي چون شريف العلماء مازندراني (متوفي1245هـ.ق) و سيد ابراهيم قزويني معروف به صاحب ضوابط (متوفي 1262هـ.ق) كسب فيض كرد و دوره عالي فقه و اصول را گذراند.4كني در مدت تحصيل از نعمت دوستان بافضيلت و كوشايي برخوردار بود كه در تمام فراز و نشيبهاي تحصيل و زندگي، غمخوار هم بوده، از كمك به يكديگر دريغ نميورزيدند و با جمع خود محفل اُنس علمي پرباري را تشكيل داده بودند. دوستان هم حجرهاي او در نجف عبارت بودند از: ملا علي خليلي (متوفي1297هـ.ق)، شيخ عبدالحسين تهراني (متوفي1286 هـ.ق) و سيد زين العابدين طباطبايي حائري (متوفي 1292 هـ.ق)آقاي طباطبايي حائري از دوران نخست تحصيل چنين ياد ميكند: «در ايام طلبگي كه به نجف اشرف آمده بودم، من و آقاي شيخ عبدالحسين شيخ العراقيين و آخوند ملاعلي كني در يك حجره از مدارس حوزه علميه در نهايت فقر و فاقه به سر ميبرديم و فقيرتر از همه حاجي كني بود كه هر هفته يك شب به مسجد سهله ميرفت و از گوشه و كنار مسجد ـ بدون اين كه كسي بفهمد ـ نان خشك جمع ميكرد و به مدرسه ميآورد و گذران هفته را از آنها ميكرد.»5حاج شيخ علي كني در سفري كه به مكه مكرمه و مدينه منوره انجام داد، در راه بازگشت، به همراه ميرزا محمد حسن شيرازي (ميرزاي بزرگ) به سوي شام آمد تا بارگاه حضرت زينب(ع) را زيارت كنند، آن دو وقتي به حرم مطهر وارد شده از غربت آن مكان بسيار متأثر گرديدند، زيرا گرد و غبار زيادي بر آستان مبارك و اطراف ضريح نشسته بود، به سرعت دست به كار شده، به نظافت آن جا پرداختند و با گوشه مُهر آية الله كني سند اعتبار اسناد به شمار ميرفت؛ معامله كنندگان براي معتبر ساختن كاغذ و سند معامله خويش به در خانه او رفته، سند خود را با مُهر مباركش اعتبار ميبخشيدند.