سازشهاي اكومورفولوژيكي در بريوفيتهاي مناطق بياباني
بخش زيادي از بريوفيتهاي بياباني و نيمه بياباني قادر به تحمل خشكي از طريق اتخاذ سازگاريهاي ساختاري مختلف براي بقا ، حفظ آب و حفظ فتوسنتز تحت شرايط خشك مي باشند. اين بريوفيتها قادر به تحمل دماهاي بالا و خشكي زيادند ودوره هاي خشكي تابستاني را در زيستگاه خود تحمل مي كنند ...بخش زيادي از بريوفيتهاي بياباني و نيمه بياباني قادر به تحمل خشكي از طريق اتخاذ سازگاريهاي ساختاري مختلف براي بقا ، حفظ آب و حفظ فتوسنتز تحت شرايط خشك مي باشند. اين بريوفيتها قادر به تحمل دماهاي بالا و خشكي زيادند ودوره هاي خشكي تابستاني را در زيستگاه خود تحمل مي كنند. نظير گياهان عالي كه در شرايط خشك درگير رقابت ريشه اي مي شوند ،بريوفيتها نيز رقابت ريزوئيدي انجام مي دهند. بسياري از خزه ها نوعي دو شكلي ريزوئيدي را به نمايش مي گذارند كه شامل ماكروريزوئيدهاي ضخيم و بلند و شبكه ظريفي از ميكروريزوئيدهاي زيرزميني مي باشد. ماكروريزوئيدها گياه را در بستر خود محكم مي كنند و ميكروريزوئيدها عمل جذب آب را از طريق خاصيت مويينگي از لايه بالايي خاك پس از افتادن شبنم انجام مي دهند.
ساختارهاي سازشي در بريوفيتهاي بياباني به دو صورت است
1) Xerothalloid
اين ساختار سازشي شامل مجموعه اي از ساختارهاي مورفولوژيكي و آناتوميكي تيپيك براي بسياري از جگرواشهاي بسيار تخصص يافته است كه در شرايط خشك رشد مي كنند. نمونه هايي از اين جگرواشها عبارتند از :Asterella, Mannia, Riccia . ويژگيهاي اين نوع سازگاري عبارتست از :- تال لوله شده، چروكيده يا پيچ خورده كه موجب مي شود سطح پشتي فتوسنتزي در مقابل نور محافظت شود و فلسهاي شكمي شفاف يا شديدا رنگيزه دارداراي آنتوسيانين در معرض محيط بيرون قرار گيرد. اغلب گياه به طور كامل در خاك فرو مي رود و تنها پس از يك باران يا شبنم سنگين ظاهر مي شود.- وجود سلولهاي اپيدرمي شبه بالوني در گونه هاي Riccia و حفرات هوايي دودكش مانند در Exormotheca- وجود حالتي به نام fensterthalloid كه به كاهش شدت تابش نور خورشيد كه بر لايه فعال فتوسنتزي مي تابد كمك مي كند. در برش عرضي، بسياري از تالها ضخيمند، تقريبا نيمه حلقويند و حامل ستونهاي جذبي متراكم موازي در اتاقهاي هوايي مي باشند.
2) Xeropottioid
اين تيپ شامل مجموعه اي از ساختارهاي مورفولوژيكي است كه تيپيك خانواده هاي Pottiaceae, Grimmiaceae است. رايجترين خصوصيات اين تيپ عبارتست از :- برگهاي مجعد همراه با انقباض قابل توجه پهنك، افزايش لوله شدن حاشيه برگهاو چرخش برگها به طور مارپيچ به دور ساقه به گونه اي كه مانع خشكيدگي برگها مي شود. اغلب گياه در خاك پنهان مي شود و پس از ريزش باران ظاهر مي گردد. به علاوه درخشش سطح بالايي برگ بازتاب تشعشع ورودي را افزايش مي دهد. چنين حالتي در Tortella ديده مي شود.- يك ويژگي بسيار بارز در برخي از خزه هاي بياباني حضور لاملاها، فيلامنت ها يا ديگر زوائد برآمده در سطح برگ است. اين امر سطح فتوسنتزي برگها را افزايش مي دهد، به عنوان يك سايبان در مقابل خورشيد عمل مي كند و يك پوشش ضخيم و مات را ايجاد مي نمايد. به علاوه، سلولهاي پهنك برگ اغلب شفاف مي شوند و پيچش زياد پهنك موجب محافظت رشته هاي فعال فتوسنتزي مي گردد.هم چنين دسته هاي فيلامنت ها و لاملاها به عنوان يك سيستم مويينه هدايت آب عمل مي كنند و قادر به ذخيره آب مي باشند. چنين ساختارهايي در Tortula ديده مي شود.- وجود سلولهاي حاشيه اي كلروفيل دار بسيارتوسعه يافته كه تشكيل منطقه فتوسنتزي ويژه را مي دهندو توسط حاشيه برگ نيز حفاظت مي شوند.- در بين خزه هاي گزروفيت تشكيل كرك از سلولهاي مرده در نوك برگها رايج است. اين كركها نور خورشيد را منعكس مي كنند و ممكن است در جذب بخار آب متراكم از مه و شبنم نيز دخالت داشته باشند.