مروري بر ديدگاههاي گوناگون درباره چگونگيتعيين رهبر
حسن علياكبري همانگونه كه خوانندگان محترم ملاحظه فرمودهاند، فصلنامه مصباح تا كنون نسبت به درج مقاله در باب رهبري از ديدگاههاي گوناگون، (بويژه مباحث علمي درباره مديريت و رهبري) اهتمامي ويژه داشته است. لذا به نظر ميرسد طرح مسأله رهبري از ديدگاه ديني نيز باعث غناي بحث و جامعيت آن ميشود.درج اين مقاله نيز در اين راستا و با توجه به موضوع آن يعني چگونگي تعيين رهبر و اهميت و ضرورت آن صورت ميپذيرد.فصلنامه مصباح ضمن دعوت از صاحبنظران و استادان ارجمند براي طرح نظريات خود در اين زمينه با رعايت روشمندي علمي مباحث از نقدها و مباحث تكميلي، استقبال، و در صورت دارا بودن شرايط به چاپ آنها اقدام خواهد كرد.
چكيده
چگونگي تعيين رهبر، مهمترين موضوع در نظام سياسي اسلام و تعيينكنندهترين مسأله در باب حكومت ديني است. از اين رو از سوي انديشمندان فرقههاي گوناگون، مورد توجه خاص بوده است. اعتقاد به نصب، كه اساس تفكّر شيعه را در مورد امامت تشكيل ميدهد و مباني محكم قرآني و روايي بلكه عقلي ويژهاي دارد به تبيين و تفسير نياز دارد.شناخت مفروضاتي همچون اصل حاكميت الهي و مباني اسلامي و همچنين ديدگاههاي موجود در مورد موضوع يعني انتخاب، انتصاب و انتخاب در طول انتصاب و ذكر دلايل هر كدام و نقد آنها به درك صحيح موضوع كمك ميكند. در اين نوشتار با نقد خاستگاههاي عقيده انتخابي بودن رهبر، ادله اعتقاد به انتصابي بودن و مفهوم صحيح اين عقيده ذكر ميشود.
مقدمه
يكي از اساسيترين مباحث در نظام سياسي اسلام، رهبر و چگونگي گزينش اوست. اين موضوع مبنا و پايه بسياري از مباحث ديگر حكومت اسلامي است. از اين رو اغلب كساني كه با روشهاي مختلفي همچون روش كلامي، روش فقهي، روش تاريخي و نظاير آن به بحث درباره نظام سياسي در اسلام پرداختهاند، موضوع مذكور را محور مباحث خود قرار داده و به تفصيل به آن پرداختهاند.اين مقاله به انگيزه تعميق معرفت ديني و تبيين ديدگاهها و دلايل هر كدام و در راستاي پاسخگويي به شبهات مطرحشده در جامعه درباره اين موضوع، نگارش يافته است. فرض مقبول و پذيرفتهشده نگارنده، انتصاب به مفهوم خاص يعني تعيين وصفي رهبر است كه در هر زماني جز بر يك فرد، صدق نميكند و ضمن تقسيم ديدگاهها، دلايل هر كدام را به روش كلامي بررسي، و نظريه حق را اثبات ميكند.
مفروضات بحث
به منظور آسانسازي استنتاج و استنباط صحيح و با توجه به تأثير بعضي از مقدمات و پيشنيازهاي طرح موضوع در بيان مقصود، مواردي به عنوان مفروض به اختصار و اشارهگونه ذكر ميشود:
1ـ حاكميت الهي
در ديدگاه شيعي، حاكميت مطلق از آن خداوند متعال است. براساس صريح آيات قرآن و دلايل عقلي، تنها ذات اقدس الهي است كه بينياز مطلق1 و داراي علم بينهايت است و ربوبيّت تكويني و تشريعي2 و در نتيجه حاكميت عليالاطلاق را داراست. برخي از آيات قرآن، حاكميت را از غيرخداوند نفي و سلب ميكند و برخي به بيان و اثبات حاكميت خدا ميپردازد و دسته ديگري از آيات بالقول المطلق حاكميت را از غيرخدا نفي، و براي او اثبات ميكند. حكمهايي از قبيل آيات زير كه در قرآن فراوان است:و اللّه يحكم لا معقّب لحكمه3 ـ ان الحكم الا اللّه4 - فاللّه هو الولّي5 ـ الا له الخلق و الامر6بر اين اساس منبع و منشأ حاكميت در اسلام خدا و هم اوست كه تعيينكننده و اعمالكننده حاكميت است و در اين مورد همه فرقههاي اسلامي نظر مشترك و واحدي دارند و اختلاف تنها در نظام ولايت يا نظام خلافت است.
2ـ جايگاه موضوع
جايگاه موضوع نظام سياسي در اسلام، جايگاهي عقيدتي است كه در حوزه عقل و ادله عقلي، و از مسايل مربوط به اصول دين است و هرگز اين مسأله امر فقهي صرف و در محدوده فروع دين نيست. نگاهي به ابواب كتاب الحجه از اصول كافي7 و جوامع روايي شيعه و بحث امامت در علم كلام براي اثبات ادّعا كافي است. لذا پرداختن به موضوع تعيين و تشخيص رهبري در اسلام بايد به روش كلامي و اعتقادي انجام گيرد.