بیماریهای تولید مثل شتر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بیماریهای تولید مثل شتر - نسخه متنی

احسان مقدس

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيماريهاي توليد مثل شتر

احسان مقدس

بيماري هاي توليد مثل شترها، شامل طيف وسيعي از بيماري هاي مختلف در شترهاي نر و بالاخص ماده است كه به شكلي از اشكال باعث بروز اخلال و بي نظمي در دوره تناسلي ، نازائي، سقط جنين و غيره مي گردد و ما در اين جا بدون دسته بندي اين بيماري ها به صورت كلاسيك ، به بررسي اين بيماري ها مي پردازيم :

سخت زائي : سخت زائي عبارت از زايشي است كه با دشواري همراه باشد و دامنه آن از تأخير مختصر در روند زايش تا عدم توانائي كامل حيوان براي زاييدن متغيير است

عواقب سخت زائي با اهميت بوده و ممكن است همراه مواردي نظير: مرگ نوزاد، مرگ شتر ماده ،‌كاهش باروري، عقيمي و غيره باشد. عوامل مسبب سخت زائي به دوقسمت مربوط به مادر و مربوط به جنين تقسيم مي شوند و اين عوامل ممكن است شامل وضعيت و پوزيشن غير طبيعي جنين ، عدم تناسب لگن مادر و جنين، تنگي فرج و واژن، پيچ خوردگي رحم باشد . براساس گزارشات واصله، تجربيات دامپزشكي در مورد سخت زائي شتر بسيار كم است . اما شترداران با سخت زائي هايي نظير خميدگي كارپ، برگشتگي جانبي سر، خميدگي مفصل راني و خرگوشي آشنايند .

عدم تناسب جنين و لگن، هيولايي بودن جنين و وضعيت عرضي جنين بسيار نادر است و با وضعيت خلفي بدنيا آمدن معمول نيست . ضعف رحمي در حد كمي اتفاق مي افتد و گفته شده است دوقلوزائي به ميزان 4/0 ـ 1/0 درصد موجود است .

Petris (1956) دو مورد از پيچ خوردگي رحم را گزارش كرده است و در اين ملاحظه نسبت پيچ خوردگي رحم شتر شبيه ماديان بوده است و با تمام اين ها ميزان سخت زائي شتر كم است .

در درمان برگشتگي گردن و دست ها ( بعلت طويل بودن گردن و دست ها ) راندن جنين بطرف عقب و تصحيح عضو مزبور لازم است . اعراب بدوي اين وضعيت را درك كرده و شتر مزبور را در گودالي قرار مي دادند وسعي مي كردند كه وضعيت جنين را تصحيح كنند .در حال حاضر قبل از هركاري بايد بي حسي اپيدورال داده شود تا از زور زدن ها جلوگيري شود. تجربه محدود دامپزشكي نشان مي دهد كه جنين شتر در سخت زائي امكان زنده ماندنش بيش از اسب است ،براي مثال در يك مورد كه سخت زائي حاصل از برگششتگي عضو بود و كيسه آلانتوكوريون دوازده ساعت زودتر پاره شده بود يك جنين زنده بدنيا آمد . اين خصوصيت پتانسيل بيشتري براي زايمان از طريق سزارين نسبت به ماديان مي دهد .

در مورد سزارين ابتدا دام مقيد شده و سپس داروي آرام بخش زيلازين xylazine تزريق و حيوان به پهلوي راست خوابانده مي شود . عمل تحت بي حسي انتشاري موضعي از را يك شكاف عمودي در تهيگاه چپ انجام مي شود . در يك مورد سخت زائي كه تغيير وضع جنين قابل اصلاح نبود و جنين تلف شد و به وسيله آمبريوتوم بلند عمل آمبريوتوس انجام گرفت. اعراب بدوي آمبريوتوس را با چاقوي جيبي انجام مي دهند .

جفت ماندگي :

جفت به طور طبيعي ، در طي ساعتي پس از زايمان خارج مي شود و برخلاف گاوها، جفت ماندگي در شتر غير معمول است. برخي معتقدند كه جفت ماندگي 24 ساعت بيشتر كشنده است كه اين موضوع صحيح نمي باشد و مرگ در اثر متريت احتمالاً بخاطر دست كاري مردم عوام بدون رعايت بهداشت صورت مي گيرد .

پرولايس رحم و واژن :

هيچ اطلاعاتي در مورد پرولايس رحم وجود ندارد ولي پرولايس واژن امري عادي است . اگرچه معمولاً در شتراني كه در مرتع چرا مي كنند رخ مي دهد ولي احتمالاً در حيواناتي كه در محوطه اي نگهداري و از يونجه و جو به مقدار زياد تغذيه مي كنند بيشتر ديده مي شود. اعراب پرولاپس واژن را با جا انداختن واژن و سپس با بكار بردن يك فتق بند كه فشار كافي روي ميان دو راه مي آورد اصلاح مي كنند . در اين مورد مواردي كه با به كار بردن بيحسي اپيدورال و روش بوهنر Buhner در بخيه زير جلدي فرج ( مشابه با روش كاربردي در گاو ) اصلاح شده اند نيز گزارش شده است .

عدم باروري :

در شتر نر مواردي از فقدان ميل جنسي و عدم توانائي در جفتگيري ديده شده است ولي هيچ اطلاعاتي در مورد شيوع آن وجود ندارد. راجع به احتمال اختلالات مني در نازائي شتر نر گزارشي موجود نيست اما مني در تعداد زيادي از نرهاي طبيعي براي اهداف مطالعاتي به طريق تحريك الكتريكي جمع آوري شده است و همچنين Rakhimzhanov (1971) در قزاقستان توانست با استفاده از واژن مصنوعي گاو همراه با يك لوله جمع آوري دو برابر اندازه معمولي بود اقدام به جمع آوري مني شتران نر نمايد .

Higgns (1986) اظهار مي دارد نازايي شتر ماده ظاهراً بالاست، مطابق با نظر شترداران بدوي از هر 100 جفتگيري در يك فصل 90 ـ 80 بچه شتر بدنيا مي آيد . تنها حدود 1% داراي عقيمي پايدارند .

در برخي سال ها كه ميزان بارندگي كم و فقر غذايي موجود است امكان دارد كه برخي شتران ماده به خاطر عدم فحلي جفتگيري نكنند .

ممكن است يكي از علل عدم باروري نيز ابتلا به كامپيلوباكتريوز باشد بطوري كه Wernery & Ali (1989) در امارات عربي متحده شاهد بودند كه يكي از علل مهم عدم باروري در 30 نفر شتر ماده امارات عربي همانا ابتلاي آنان به كامپيلوباكتر فتوس زير گونه « ونراليس » مي باشد .

سقط جنين :

سقط جنين هاي پراكنده در شتر بسيار رايج است. اما هيچ گزارشي دال بر سقط جنين اندميك وجود ندارد . دلائل سقط جنين در شترها متفاوت بوده و ممكن است علل پاتولوژيكي داشته باشد ، مثل متريت و پيومتر و يا مربوط به ناهنجاري هاي ژنتيكي ناشي از هم خوني و يا مربوط به ترشحات هورموني باشد زيرا بسياري از پرورش دهندگان شترهاي ماده خود را بوسيله يك شترنر موجود در گله جفتگيري مي نمايند كه خود باعث افزايش سطح همخوني در گله مي شود . مهم ترين اثراتي كه به علت هم خوني ظاهر مي شوند عبارتند : از نابودي صفاتي كه خاصيت وراثت پذيري آنها كم است ، خواص توليدمثل در ماده ها و همچنين دژنراسيون زودرس تخمك و جنين .

در سقط جنين هايي ديررس كه جنين به حد كافي بزرگ شده است ممكن است جنين مرده در شكم مادر عفوني شود و يا اين كه در صورت عدم عفونت جنين بصورت موميائي درآيد. در شترهاي يك كوهانه سقط جنين ممكن است به صورت مرده زائي اتفاق افتد . يك علت اين سقط جنين ها ممكن است پنوموني يا آبله يا علل عصبي باشد . ضمناً در مواردي سقط جنين بعلت پاستورلوز يا سالمونلوز نيز مشاهده شده است . در بسياري از شترهاي ماده اي كه بوسيله Shalash (1965) مورد آزمايش قرار گرفتند عفونت رحمي مشاهده شده است عفونت مجاري رحمي و تورم آنها ممكن است باعث سخت زائي و يا دفع نشدن جفت نيز بشود .

بروسلوز نيز مي تواند سقط جنين ايجاد و بر حسب گزارش Ioint (1970) باكتري بروسلا ابورتوس از جنين سقط شده ترشحات دستگاه تناسلي ، ادرار و شير حيوان آلوده جدا شده است .

لپتوسپيروز نيز يكي ديگر از عوامل سقط شتران ماده آبستن است. و براي اولين با در ايران رفيعي و مقامي (1959) در مؤسسه رازي گزارش كردند كه موفق به جدا كردن باكتري لپتوسيپرا «ايكتيرو هموراژيك» از شتر ماده سقط جنين كرده اي كه مبتلا به خون ادراري بوده شده اند .

بيماري هاي ديگري نيز نظير تب دره ريفت كيو و سورا نيز مي توانند در ايجاد سقط جنين در شترهاي ماده آبستن دخيل باشند .

Djegham (1988) اظهار مي دارد كه گزارش نتايج مطالعات سرواپيدميولوژيكي انجام شده توسط دانشجويان دانشكده دامپزشكي «سيدي تهابت» تونس، علل باكتريولوژيك سقط جنين شتران تونس در طي سال هاي 1984 تا 1987 به شرح زير بوده است :

ابتلاي به كوكسيلا برونتي در 06/3% شتران و ابتلاي به سالمونلا در 1% شتران و ابتلاي به كلاميديا در حدود 4/4% شتران بوده است. در حالي كه تمامي 544 نمونه سرم بررسي شده از لحاظ آلودگي به بروسلوز منفي بوده و هيچ نشانه اي از ابتلاي به تب دره ريفت مشاهده نشده است .

تورم بيضه :

تورم بيضه ها يكي از بيماري هاي شايع در ميان شتران نر مي باشد. اين بيماري يكي از بيماري هاي تناسلي است كه منجر به عدم باروري شتران ماده و عدم توانائي شتر در انجام آميزش طبيعي مي گردد. علل بروز و ايجاد اين بيماري مي تواند عوامل عفوني، انگلي و يا ضربه باشد و از ميان عوامل عفوني كه توانائي انجام اين كار را دارند مي توان باكتري هاي بروسيلا ابورتوس، سل و كورينه باكتري ها را نام برد ولي تاكنون گزارشي از وقوع اوركيت عفوني در شتران نرسيده است .

از ميان عوامل انگلي كه توانائي ايجاد اوركيت در شتران را دارند مي توان از بيماري ديپتالونما اوانسي Dipetalonema evansi نام برد كه يك بيماري انگلي است . اين بيماري در شوروي سابق، هندوستان، مصر، ايران و تعدادي ديگر از كشورهاي پرورش دهنده شتر ديده شده است. عامل مسبب بيماري عبارتست از كرم هاي نخي شكل كه در بندهاي بيضه ها، سرخرگ هاي ريوي، دهليز راست قلب و عقده هاي لمفاوي مزانتر ديده مي شود. اما ميكروفيلرهاي غلاف دار در خون محيطي نيز يافت مي شوند .

Karrad و همكارانش (1991) در مصر طي آزمايش كلينيكي شترهاي مبتلا به فيلاريوز مشاهده كردند كه اين حيوانات دچار ضعف عمومي، بي اشتهايي، كم رنگي غشاي مخاطات، بالارفتن درجه حرارت تا 7/39 درجه سانتيگراد، به اضافه تورم و بزرگ شدن بيضه ها كه گاهي اوقات به اندازه يك توپ تنيس در مي آيد و در بعضي مواقع اين تورم تا مابين رانها و پائين تر از آن ادامه مي يابد و روي حركت و راه رفتن شترها تأثير مي گذارد .

از ديگر عوامل ايجاد اوركيت مي توان از ضربه هاي شديد به بيضه ها نام برد كه اين حالت در اثر لغزيدن شتران بر روي زمين هاي ليز و ضربه خوردن مستقيم بيضه ها صورت مي گيرد و گاهي نيز در اثر ايجاد زخم بر روي كيسه بيضه ها و يا گاز گرفتن بيضه ها توسط شتران نر ديگر، آسيب هاي جدي به كيسه بيضه ها وارد مي گردد و باعث ايجاد تورم بيضه ها مي گردد كه گاهي اوقات اين تورم تا روي ران امتداد مي يابد و منطقه دردناك و حساسي را براي حيوان ايجاد مي كند .

درمان : باتوجه به عامل مسبب انجام مي گيرد وچنانچه عامل مسبب عفوني بود پس از تشخيص مي توان از آنتي بيوتيك هاي مناسب استفاده كرد و جهت درمان بروسلوز مي توان از داروي اريومايسين استفاده كرد. اما چنانچه عامل مسبب انگلي بود و يكي از بيضه ها درگير بود مي توان با اجراي عمل جراحي، بيضه مبتلا را برداشت .

Youssef (1976) در مصر اقدام به اجراي عمل جراحي برداشت بيضه ها براي درمان ديپتالونماتوزيس نمود .

اما جهت درمان Higgins (1986) پيشنهاد مي كند كه داروي فؤادين Fouadin به ميزان mg/kg 5/0 در خلال ماه هاي تابستان يعني وقتي كه مگس هاي ناقل فراوان اند جهت پيگيري از بيماري داده شود. Singh & Vashishta (1977) معتقدند كه درمان عمومي با ارسنيك، انتيموان و فرآورده بيسموت مؤثر است و اظهار مي دارند كه محلول 1% ارسناميد (كارپاسولايت سديم ) بصورت وريدي با دوزاژ cc/kg 2 روزانه به مدت 15 روز بايد تجويز شود و بايستي به شتر تحت درمان چندين هفته استراحت داد . در اين صورت كرم هاي تلف شده تجزيه شده و جذب مي شوند و ضمناً از تزريق اطراف رگي دارو بعلت خاصيت سفت كنندگي عروق خودداري شود و هم چنين دي اتيل كربامازين (كاربيد) به صورت خوراكي روزانه در سه نوبت بعد از غذا براي مدت يك ماه با دوزاژ mg/kg 40ـ20 ميكروفيلرها را از بين خواهد برد. هم چنين مي توان هگزاكلروپيپرازين را با دوزاژ mg 120 در 5/4 ليتر آب اشاميدني براي مدت چند روز مصرف كرد .

Abdulmajid و همكارانش (1988) در مصر با استفاده از اورمكتين (ايفومك) در درمان شترهاي آلوده مشاهده كردند كه اين دارو با دزاژ 1 مل براي هر 50 كيلو وزن زنده دام توانست نقش فعالي را در از بين بردن كرم ها و ميكرو فيلرهاي آنها داشته باشد و باعث از بين رفتن علايم كلينيكي و زوال تدريجي ميكروفيلرهاي خون ، در طي چهارهفته پس از درمان گرديد به گونه اي كه ميزان ميكروفيلرهاي خون در پايان به صفر رسيد .

El-Amin و همكارانش (1993) در سودان اقدام به درمان 3 نفر شتر آلوده با يك تزريق زير جلدي به ميزان mg/kg 2/0 اورمكتين (ايفومك) نمودند و خون اين شترها بعد از 5ـ2 روز پس از درمان فاقد ميكروفيلرها گرديد .

به هرحال براي پيشگيري از اين بيماري مبارزه با حشرات ناقل انگل هاي فيلاريا ضروري است. اما جهت درمان تورم بيضه ناشي از ضربه و فشار مي توان از داروهاي ضد التهاب مانند تركيبات استروئيدي مثل بتامتازون، دگزامتازون، پردين زولون و يا تركيبات غير استروئيدي مثل فنيل بوتازون و غيره استفاده كرد و چنانچه تورم بيضه ناشي از زخم هاي شديد و عميق كيسه بيضه بود بايد با ضدعفوني كردن پيگير محل زخم و تزريق آنتي بيوتيك هاي وسيع الطيف جهت درمان بيماري اقدام نمود .

ورم پستان Mastits

بيماري است كه اغلب پستانداران را مبتلا مي سازد و بوسيله تغييرات فيزيكي شيميائي و معمولاً ميكربي شير و همچنين تغييرات حاصله از بيماري در بافت پستان مشخص مي شود. مهم ترين تغييراتي كه در شير ايجاد مي گردد عبارتست از تغيير رنگ، وجود لخته و پيدايش تعداد زيادي لوكوسيت و دربسياري از موارد ورم پستان علايمي نظير گرمي، درد و سفت شدن غده پستان را به همراه دارد، عوامل بيماريزاي گزارش شده عبارتند از : كلبسيلاپنومونيا، اشرشياكلي، استافيلوكوكوس اورئوس، كورينه باكتري پيوژنس، باسيلوس سرئوس، كلستريديوم پرفرنژانس، استرپتوكوكوس و انواع پاستولاها مي باشند . طرز انتقال بيماري از طريق دخول عامل مسبب به مجراي سرپستان انجام مي گيرد و به همين جهت رعايت اصول بهداشتي مي تواند تا حدود بسيار زيادي در كاهش وقوع بيماري مؤثر باشد .

اپيدميولوژي : اگرچه گزارشات كمي در كتاب ها موجود است ولي بيماري در بين شترها رايج است و اغلب در مزارع پرورش شتر ديده مي شود ( Higgins 1986). اين بيماري در ميان شترهاي مصر، عربستان سعودي ، سومالي ،‌ هندوستان و شوروي سابق گزارش شده است .

در هندوستان Kapur و همكارانش (1982) يك مورد از ورم پستان به فرم فوق حاد گزارش كردند كه از آن كلبسيلاپنومونيا و اشرشيا كلي جدا گرديد . هرچهار كارتيه پستان مبتلا بوده است و اين عفونت پس از انجام عمل سزارين در دانشكده دامپزشكي در حيوان ديده شد و اين باكتري ها ممكن است كه در موارد ورم پستان هاي مزرعه اي مشاهده نگردد .

Kospakov (1978) در شوروي سابق موفق گرديد كه 87 سويه استافيلوكوك پاتوژن از پستان شتر، 16 مورد از شير، 20 مورد از پوست پستان، 3 مودر از دستان شيردوشان جدا نمايد. آزمايش 291 نمونه شير گرفته شده از 75 شتر سالم در شوروي سابق نشان مي دهد كه متوسط شمارش سلولي 10×3/1 سلول در ميلي ليتر و در شروع دوره خشكي به 10×9/7 سلول در ميلي ليتر مي رسد . اما در 9 نمونه شير تهيه شده از شترهاي مبتلا به فرم تحت حاد ورم پستان مشاهده شد كه متوسط شمارش سلولي مابين 10×12ـ4/7 سلول در ميلي ليتر بوده است (Kospakov ، 1978) .

Sharma ( در تماس هاي شخصي با Singh & vashista 1977) اظهار نموده است كه در هندوستان شاهد وقوع ورم پستان در يك شتر ماده بوده است كه آبسه اي در كارتيه عقبي چپ پستانش وجود داشته كه عامل مسبب آن كورينه باكتري پيوژن بوده است و وي معتقد بوده كه وجود آبسه در كارتيه فوق الذكر و خروج چرك و ترشحات از آن كارتيه و ورود آن به كارتيه هاي سالم باعث ايجاد ورم پستان گرديده است .

Singh & vashista (1977) اظهار مي دارند كه باتوجه به گزارشات رسيده انتقال بيماري بيشتر توسط شيردوشي هاي غير بهداشتي صورت مي گيرد و در صورتي كه فرم شديد ورم پستان اتفاق افتد باعث تشكيل آبسه يا خشك شدن كارتيه مبتلا خواهد شد و مي توان با خشكانيدن عفونت آبسه را تميز كرد يا بافت نكروزه شده را برداشت و كارتيه مبتلا را با مواد ضدعفوني كننده ، ضدعفوني كرد. پستان اتروفي شده علاج ناپذير بوده و كارتيه مبتلا شيري توليد نخواهد كرد و غيرفعال خواهد شد. بايستي دقت كنيم كه شتري را كه داراي كارتيه پستان اتروفي شده است را براي پرورش يا اصلاح نژاد خريداري ننمائيم. سر پستانك هاي بسته بعد از زايش در شتر جوان ورم پستان ايجاد خواهد كرد .

Hassanein و همكارانش (1984) در مصر، شاهد بروز ورم پستان در شتر ماده اي به عمر 5 سال پس از زايمان بوده اند . در اين مورد كارتيه جلوئي فيبروزه شده و مجراي سر پستان به طور كامل بسته شده بود و حيوان دچار تب، بزرگ شدن حجم پستان و درد بوده است . جهت انجام آزمايشات باكتريولوژي، نمونه هائي از شير حيوان بيمار را از دو كارتيه عقب، توسط لوله هاي آزمايش استريل گرفته و اقدام به كشت اين نمونه ها در محيط هاي كشت مناسب گرديد و بعد از جداسازي عامل مسبب مشخص گرديد كه باكتري هاي مذكور كورينه باكتري پيوژنس مي باشند .

Abdurahman & Borbstien (1991) اظهار مي دارند كه بيماري ورم پستان از بيماري هاي شايع در ميان شترهاي يك كوهانه سومالي است .

Mostafa و همكارانش (1987) در مصر اقدام به جمع آوري نمونه هاي شير از پستان هاي به ظاهر طبيعي ، 55 نفر شتر ماده نمودند كه از 30 نمونه از آنها تعداد 58 سويه از كلستريديوم پرفرنژانس ، استافيلوكوكوس ارئوس كوآگولاز مثبت، واشيرشياكلي بدست آمد و اين نمونه هاي شير در تست هاي ورم پستان whisteside و Negretti و تست كاليفرنيا و افزايش تعداد سلول ها ومقدار كلورايد و PH مثبت بوده اند .

Hafez و همكارانش (9187) گزارش كردند كه در طي سال 1986 درمنطقه الاحساء عربستان سعودي مواردي از ورم پستان در ميان گاوها، گوسفندها، بزها و شترها تشخيص داده شد و اين ورم پستان ها به سه دسته حاد ،مزمن و نكروتيك تقسيم بندي شدو بيشترين نسبت مبتلايان به ترتيب در بزها و گوسفندها و سپس گاوها و بالاخره كمترين ميزان ابتلا در شترها بوده است كه در شترها 40 مورد (5/64%) مبتلا به فرم حاد و 18 مورد (29%) مبتلا به فرم مزمن و 4 مورد (5/6%) مبتلا به فرم نكروتيك بودند. در تمامي گونه ها استافيلوكوكوس ارئوس شايع ترين عامل بيماريزا بود و پس از آن انواع استرپتوكوكوس ها در گوسفندها و شترها عامل مسبب بيماري بودند البته عامل بيماريزاي اصلي ديگري كه از گاوها و شترها جدا گرديد انواع پاستورلاها بود .

علائم باليني : بر حسب عامل بيماريزا، علائم باليني بيماري نيز مختلف مي باشد . ولي به هرحال چهره عمومي بيماري در همه حالات مشابه است و صرفنظر از فرم هاي فوق حاد، حاد و تحت حاد و مزمن بيماري كه اختلاف زيادي از لحاظ علائم باليني از خود نشان مي دهند بيماري معمولاً با تب درد و تورم همراه است .

Hassanein و همكارانش (1984) گزارش كرده اند كه در حيوان بيمار شاهد افزايش درجه حرارت بدن تا 39 درجه سانتيگراد بوده اند و پستان هاي حيوان بسبب التهاب، متورم و بزرگ شده به گونه اي كه حجم پستان به چهار برابر حجم طبيعي خود مي رسد و حيوان دچار ناراحتي بوده و پستان هاي وي داغ و ملاسه آنها درد آلود است وعلاوه بر آن ترشح شير غير عادي بوده و ممكن است كه در آن لخته ، دانه و يا چرك مشاهده شود ، ضمناً وقوع فيبروز پستان نيز در شترهاي مبتلا به ورم پستان گزارش شده است .

تشخيص : وضعيت ظاهري پستان ووضعيت شير مي تواند ما را به بيماري ظنين نمايد . در تشخيص و پيشگيري ورم پستان روش هاي آزمايشگاهي بمنظور كاهش وجود ياخته ها، ميكرب ها و تغييرات شيميائي در شير داراي ارزش است. هم چنين مي توان ميكرب هاي جدا شده را از نظر حساسيت در برابر داروهاي مختلف آزمايش نمود .

درمان : با توجه به اين كه عوامل باكتريايي مختلفي از ورم پستان شتر جدا شده است بهتر است جهت درمان از آنتي بيوتيك هاي وسيع الطيف استفاده شود و يا اينكه اقدام به كشت نمونه شير نموده و عامل مسبب را مشخص كرده و از آنتي بيوتيك مناسب استفاده شود .

Hassanein و همكارانش (1984) پس از تشخيص عامل مسبب كه كورينه باكتري پيوژن بود. اقدام به استفاده از پمادهاي پستاني حاوي ترامايسين نمودند و اين كار را هر 48 ساعت يكبار و بمدت يك هفته تكرار كردند و همراه با آن اقدام به تزريق آنتي بيوتيك هاي ديگر از طريق عضلاني نموده و پني سيلين به مقدار 10000 (واحد بين المللي / كيلوگرم وزن حيوان ) و استرپتومايسين بمقدار 10 (ميلي گرم / كيلوگرم وزن حيوان) به مدت چهار روز تجوير گرديد و پس از اين درمان آنان شاهد بازگشت پستان، پس از چهار روز به حالت طبيعي خود بودند درحالي كه ترشح شير از دوكارتيه عقب يك هفته پس از درمان به حالت طبيعي خود برگشت .

حربي و هارون (1990) اظهار مي دارند كه ورم پستان از بيماري هاي شايع در ميان شتران سوداني است كه موجب از بين رفتن پستان و يا ايجاد ناراحتي هاي گوارشي در بچه شترها مي گردد و آنان را به سبب اسهال تلف مي نمايد. عوامل مسبب جدا شده در سودان استرپتوكوكوس ها و استافيلوكوكوس ها بوده اند .

العاني (1990) درعراق، اقدام به جمع آوري نمونه هاي شير از 50 شتر شيروار جهت انجام آزمايشات باكتريولوژي نمود. كه 8 نفر از اين شتران مبتلا به ورم پستان مزمن (16%) بودند و 20% مبتلا به ورم پستان حاد و 10% مبتلا به ورم پستان تحت حاد بودند و باكتري هاي مختلفي جدا گرديد كه مهم ترين آنها استافيلوكوكوس اورئوس و استرپتوكوكوس به ميزان 20% و باكتري هاي ديگري همچون پاستورلاها و اشرشيا كلي بوده است. دراين بررسي وي اقدام به انجام آزمايش حساسيت باكتري ها در برابر آنتي بيوتيك ها نمود و مشاهده كرد كه جنتامايسين موثر ترين آنتي بيوتيك عليه اين ميكروب ها بوده است.

آندومتريت Endometritis

عبارتست از تورم رحم، كه محل آن فقط به اپي درم رحم مي باشد و عامل مسبب از راههاي مختلفي به آن منتقل مي گردد و ممكن است عامل مسبب از خارج دستگاه تناسلي و از طريق مهبل وارد شده و آندومتريت ايجاد كند يا ممكنست كه ارگان هاي مجاور رحم هنگامي كه دچار تورم و التهاب مي گردند اين التهاب را به رحم نيز منتقل نمايند و گاهي نيز رحم به سبب انتقال عوامل بيماريزا از طريق خون و رسيدن آن به رحم دچار بيماري شود كه اين حالت در بعضي بيماري هاي سيستميك اتفاق مي افتد .

اندومتريت بعد از سخت زائي نيز ديده شده است ، بالاخره اگر با دخالت هاي غير بهداشتي افراد ناآگاه همراه باشد و همين طور عدم خروج غشاهاي جنيني در وقت معين خود و در نتيجه گنديدگي آن باعث التهاب رحم مي گردد .

در مصر، Hegazy و همكارانش (1979) اقدام به بررسي هاي ميكروبيولوژي و هيستوپاتولوژي حالت هائي نمودند كه در آنها اندومتريت مشاهده شده بود و توانستند تعدادي از عوامل مسبب التهاب را كه متفاوت بودند جدا نمايند . كه اين عوامل شامل : انواع پروتئوس ها، انواع سرايتا، انواع انتروباكتر، انواع كلبيسلا، اشرشياكلي، انتروكوكسي، انواع باسيلوس ها، كورينه باكتريوم رنالي، كورينه باكتري پيوژن، استافيلوكوكس ارئوس ، انواع ميكروكوكوس ها و استافيلوكوكوس پيوژن بودند حادترين اندومتريت مشاهده شده موردي بود كه از آن كورينه باكتري پيوژن جدا گرديد.

Shalabi و همكارانش (1990) در مصر، پس از بررسي 399 دستگاه تناسلي شتران ماده، شاهد وجود 98 مورد تغييرات پاتولوژيكي بودند كه از آن ميان تعدادي نيز دچار اندومتريت بودند.

FETAIH و همكارانش (1992) در دانشكده دامپزشكي زوريخ آلمان اقدام به بررسي هيستوپاتولوژيكي 6 نمونه رحم سالم و 11 نمونه رحم مبتلا به اندومتريت شتر نمودند. و توانستند تفاوت هائي را در اين دو مورد مشاهده كنند اما آزمايش هاي باكتريولوژي رحم هاي مبتلا به اندومتريت نتوانست وجود ميكروبي را در آنها ثابت نمايد .

علائم باليني : مي تواند شبيه علائم باليني بيماري در گاوها باشد و اين عفونت و التهاب رحم باعث تأخير در آبستني و افزايش تعداد كشش جهت آبستني گردد. چه اينكه تخم گشنيده شده بعلت غير طبيعي بودن آندومتر و عفونت رحم ممكنست بميرد و شتر آبستن نگردد. موكوس فحلي نيز بجاي شفاف و تميز بودن اغلب كدر و شيري رنگ و شامل تعداد زيادي لوكوسيت است .

درمان : درمان با خارج كردن چرك و ترشحات التهابي انجام مي شود كه مي توان اين كار را با ماساژ ملايمي از طريق ركتوم انجام داد. سپس بايد رحم را با محلول هاي ضد عفوني رقيق همچون محلول لوگول ضدعفوني كرد و همانطور مي توان ار بيكربنات سديم 1ـ2% و يا محلول كلرامين با غلظت 5/0ـ1% استفاده كرد و بعد از پايان شستشو مي توان انتي بيوتيك هائي مثل پني سيلين، استرپتومايسين و تتراساسكلين را بصورت محلول و يا بصورت ابلت رحمي مورد استفاده قرار داده و آنها را بصورت موضعي داخل محوطه رحم قرار داد به اضافه آن بايد اقدام به درمان عمومي با آنتي بيوتيك ها از طريق تزريق عضلاني نمود .

پيومتر Pyometra

بيماري عفوني رحم است كه با جمع شدن اكسوداي چركي در رحم، باقي ماندن جسم زرد و آنستروس مشخص مي شود. عوامل مسبب بيماري متفاوت است ولي مهم ترين آنها تريكوموناس فيتوس، اشرشياكلي، كورينه باكتري پيوژن، استافيلوكوك ها و استرپتوكوك ها مي باشند و بنابر گزارشات رسيده در شترها عامل مسبب كورينه باكتري پيوژن مي باشد و پيومتر بر دو گونه باز و بسته مي باشد . پيومتر بسته معمولاًً بعد از انجام آميزش جنسي ايجاد مي شود در حالي كه پيومتر باز معمولاً قبل از آميزش جنسي بوجود مي آيد. پيومتر بيماري شايعي است كه در گاوها، گوسفند ها، بزها، سگ ها و ماديان ايجاد مي گردد. اما اطلاعات بسيار محدودي در كتابها، در مورد ابتلاي شترها ماده به اين بيماري موجود مي باشد .

Ribadu و همكارانش (1991) در بررسي هاي كشتارگاهي خود بر روي اعضاي تناسلي 850 شتر ماده وارداتي كه در كشتارگاه كانو نيجريه در خلال اكتبر 1987 تا آوريل 1988 كشتار شده بودند توانستند شاهد وجود 3 مورد پيومتر (35/0%) در ميان شترهاي ماده باشند .

Chauhan & Kaushik (1992) در خلال بررسي بيماري هاي شتر در ايالت هارياناي هندوستان در مجموع 28 شتر ماده كه از يك دهكده بودند شاهد ابتلاي پنج شتر ماده به پيومتر بودند و نشان دهنده عدم باروري و ترشح چرك زرد رنگ از فرج د رخلال وضعيت نشستي و يا در خلال ادرار كردن بودند نمونه هاي چرك از فرج پنج نفر شتر با استفاده از سوآپ هاي استريل در محلول فسفات بوفر و آبگوشت تري فسفات سويا ترشحات چركي از فرج در وضعيت نشستن و يا در شترهاي ماده بيمار، آنها داراي ترشحات چركي از فرج در وضعيت نشستن و يا در هنگام ادرار بودند و با فشار دادن رحم از طريق ركتوم، مقدار زيادي از چرك و دانه هاي چركي خارج گرديد. چرك ها داراي رنگي زرد و قوام ضخيمي بودند و مشاهده گرديد كه مهبل پرخون و پوشيده از چرك بوده است درجه حرارت مقعدي طبيعي بود .

Rathore (1986) پيش از اين متريت را در شترها همراه با ترشحات موكوپرولانت گزارش كرده بود و درجه حرارت مقعدي 1ـ2 درجه فارنهايت از حالت طبيعي بيشتر شده بود. نمونه چرك هاي گرفته شده بوسيله مطالعه ميكروسكوپي مستقيم جهت مشاهده تريكوموناس فيتوس مورد آزمايش قرار گرفتند و تمامي نمونه ها از اين لحاظ منفي بودند و آزمايش كشت بر روي محيط كشت «بلادآگار» نشان دهنده ظهور كلني هاي كوچك نيمه شفاف بود كه در تمامي 5 نمونه بواسطه يك منطقه بتاهموليز احاطه شده بود . بر اساس رنگ آميزي و واكنش هاي بيوشيميائي ، باكتري هاي جدا شده كورينه باكتري پيوژن تشخيص داده شد كورينه باكتري پيوژن بعنوان عامل پيومتر در حيوانات اهلي شناخته شده است (Roberts 1971) و اين ارگانيسم بر روي سطح غشاي مخاطي حيوانات خونگرم زندگي مي كند ( sneath و همكارانش 1986) .

Chauhan و همكارانش (1987) توانستند كورينه باكتري پيوژن را در ميان 119 نمونه سواپ تهيه شده از رحم شترهاي به ظاهر سالم كه جهت تعيين فلور باكتريائي طبيعي آزمايش مي شدند به ميزان 8/5% جدا نمايند .

Shalabi و همكارانش (1990) اقدام به بررسي تغييرات پاتولوژيكي دستگاه تناسلي شتران ماده مصري نمودند . در اين بررسي 98 مورد پاتولوژيك از ميان 399 دستگاه تناسلي شتر ماده گزارش گرديد و اين حالت هاي پاتولوژيك شامل : هيدروبوريست، اندومتريت و پيومتر و كيست تخمدان بود و در طي اين بررسيها مشخص شد كه در موارد كيست تخمدان، هيدروبوريست و پيومتر مقدار كمتري از پروژسترون در خون حيوانات بيمار بوده است و در حالت اندومتريت، نسبت پروژسترون با حالت طبيعي مساوي بود .

Ribadu و همكارانش (1991) در بررسي هاي كشتارگاهي خود بر روي اعضاي تناسلي 850 شتر ماده وارداتي كه در كشتارگاه كانو نيجريه در خلال اكتبر 1987 تا آوريل 1988 كشتار شده بودند شاهد وجود 3 مورد پيومتر (35/0%) بوده اند .

كيست تخمدان Ovarian cyst

عبارتست از بيماري هورموني تناسلي كه در بسياري از پستانداران و از آن جمله شتران اتفاق مي افتد و علت آن كاهش و يااختلال در ترشح هورمون LH است زيرا كه اين هورمون مسئول تخمك گذاري و تشكيل جسم زرد مي باشد. اين بيماري رابطه مستقيمي با شرايط محيط هم چون: تهويه، نور و تغذيه و غيره دارد و بيماري معمولاً در حيواناتي اتفاق مي افتد كه جيره غذائي آنان خوب بوده و حيوان حركت و جنب و جوش كمتري دارد. برخي از محققين ذكر كرده اند كه اين بيماري داراي صفت ارثي بودن است و از مادران بيمار به فرزندان منتقل مي گردد. به هرحال سبب اصلي بيماري هنوز نامشخص است. ولي مشاهده شده است كه حيوانات بيمار پس از تزريق هرمون LH بهبود يافته اند و به همين دليل است كه علت ايجاد بيماري را كاهش ترشح LH قبل از تخمك گذاري و يا همزمان با آن دانسته اند و حالت هاي كيست تخمدان به سه گونه تقسيم مي گردد. كيست فوليكول گراف، كيست لوتيني و كيست جسم زرد و كيست هاي تخمداني كه در شتران اتفاق مي افتد غالباً از نوع كيست هاي فوليكول گراف است .

Elwishy (1989) در مصر اقدام به بررسي پس از مرگ، اعضاي تناسلي 1048 نفر شتر ماده غير آبستني نمود و شاهد حالت هاي غير طبيعي آشكاري در 22 مورد از آنها بود كه نسبت ابتلا به كيست فوليكولي 9/0% بوده است .

Ribadu و همكارانش (1991) در بررسي هاي كشتارگاهي خود بر روي اعضاي تناسلي 850 نفر شتر ماده وارداتي كه در كشتارگاه كانو نيجريه در خلال اكتبر 1987 تا آوريل 1988 كشتار شده بودند شاهد وقوع بيماري در 49/4% بودند كه اين ميزان شامل بيماري هاي متفاوتي بود كه از آن ميان كيست هاي فوليكوولي دژنره شده 1 مورد (12/0%) و كيست هاي تخمدان همراه با خونريزي 4 مورد (47/0%) بوده است .

Shalabi و همكارانش (1990) اقدام به بررسي تغييرات پاتولوژيكي دستگاه تناسلي شتران ماده مصري نمودند . در اين بررسي 98 مورد پاتولوژيك از ميان 399 دستگاه تناسلي شتر ماده گزارش گرديد و اين حالت هاي پاتولوژيك شامل : هيدروبوريست، اندومتريت، پيومتر و كيست تخمدان بود و در طي اين بررسيها مشخص شد كه در موارد كيست هاي تخمدان مقدار كمتري از پروژسترون در خون حيوانات بيمار مشاهده مي شود اما در حالت كيست جسم زرد ميزان پروژسترون بالاتر بوده است. اما در مورد كلسيم و منگنز، مشاهده شد كه كه نسبت به اين دو عنصر در حيوانات داراي حالت هاي غير طبيعي بالاتر از شتران ماده طبيعي مي باشد و همچنين فسفر غيرارگانيك نيز، در شتران ماده داراي كيست تخمدان و كيست جسم زرد بالاتر بود و مقدار مس در تمام حالت هاي غير طبيعي، به جز كيست جسم زرد بالاتر بوده است .

Hussein & Hassieb (1989) در مصر اقدام به برريس 96 نمونه دستگاه تناسلي از شتران ماده كشتار شده در كشتارگاه قاهره نمودند و پس از آزمايش و بررسي هاي مورفولوژيكي اين نمونه ها، آنان توانستند چهار مورد مبتلا به كيست فوليكولي تخمدان را مشاهده كنند كه يكي از كيست ها در تخمدان چپ و سه مورد ديگر در تخمدان راست قرار داشت، تخمدان ها داراي قطري معادل 2ـ 5/4 سانتيمتر بودند و اويدوكت ها حالت طبيعي داشتند .

آنان در تخمدان طرف چپ مبتلا، شاهد استحاله و اتروفي سلول هاي گرانولار و استحاله سلول هاي اپيتليال جدار داخلي بودند در حاليكه جدار خارجي بعلت وجود بافت فبريني، ضخيم شده بود و فضاي داخلي آن حاوي ترشحات تيره رنگي بود و جدار فوليكول حاوي تعدادي از مويرگ هاي پرخون و مناطق خونريزي بود. اما در تخمدان هاي طرف راست مبتلا، فوليكول ها داراي سلول هاي گرانولار نبوده و دو جدار داخلي و خارجي به صورت يك لايه فبريني واحدي در آمده بودند و فضاي فوليكول ها حاوي مايعات سروزي كم رنگي بود .

علائم باليني : علائم باليني بيماري هنوز بدرستي در شتران مطالعه نشده است ولي باتوجه به وجود علائم مشابهي در گاو و ماديان و غيره، انتظار مي رود كه در حيوان عدم نظم دوره استروس، كاهش وزن بعلت عصبانيت و حركت زياد و بي تابي، شل شدن ليگمان خاجي راني، تورم و باد كردن فرج، و ظهور ترشحات واژني كم رنگ مشاهده گردد .

در مان : درمان بيماري در شتران هم چون درمان بيماري در گاوان است كه بايد :

1ـ اقدام به برطرف كردن كيست تخمدان از طريق ملامسه ركتال نمود و بايد اين كار را به فاصله هاي پراكنده و با فاصله زماني 6ـ10 روز انجام داد تا سيكل استروس به حالت طبيعي خود برگردد و برخي از محققين پيشنهاد كرده اند كه از اين روش استفاده نشود زيرا سبب بروز خونريزي و ايجاد چسبندگي با اعضاي مجاور مي گردد .

2ـ تزريق هرمون LH به ميزان 2500 واحد بين المللي در عضلات و 1500 واحد بين المللي در وريد و 500 واحد بين المللي در داخل كيست هاي تخمداني .

3ـ تهيه شرايط بهداشتي لازم همراه با تهويه، نور، تغذيه مناسب و غيره .

مرگ زودرس جنين

مرگ جنين ممكن است در تمام مراحل تكامل اتفاق افتد. چنانچه در مرحله ابتدائي آبستني يعني زمان بين لقاح و لانه گزيني صورت گيرد مرگ زودرس جنين ناميده شده و اگر در مراحل آخر آبستني اتفاق افتد معمولاً سقط جنين ناميده مي شود. گاهي اوقات جنين پس از مرگ به عللي در رحم باقي مي ماند. در چنين مواردي سه حالت پيش مي آيد: 1ـ جنين موميائي مي شود. 2ـ جنين له مي شود. 3ـ جنين گنديده شده و باد مي كند.

Ribadu و همكارانش (1991) در بررسي هاي كشتارگاهي خود بر روي اعضاي تناسلي 850 نفر شتر ماده وارداتي كه در كشتارگاه كانو نيجريه در خلال اكتوبر 1987 تا آوريل 1988 كشتار شده بودند شاهد گنديدگي جنين در 1 مورد (12/0%) بوده اند .

علائم باليني : وضعيت عمومي دام دچار اختلال شده و درجه حرارت بدن بالا مي رود، مايعات جنيني خيلي متعفن و بدبو مي باشد . خارج كردن جنين در برخي موارد غيرممكن بنظر مي رسد.

درمان : پيشگوئي بيمار بايد با احتياط انجام شود . رحم را با مايعات ضدعفوني كننده شستشو داده و مقدار متنابهي سولفاميد و آنتي بيوتيك داخل رحم تزريق كرد و بالاخره استفاده از هرمون لب خلفي هيپوفيز وارگوتين جهت جمع شدن رحم الزاميست .

هيپوپلازي Ovarian Hypoplasia :

عبارت از نوعي بيماري است كه در آن تخمدان بطور ناقص رشد كرده و قسمتي يا همه آن داراي تعداد كافي فوليكول هاي اوليه نمي باشد . تخمدان مبتلا ممكن است بطور ناقص يا كامل هيپوپلاستيك باشد. بسته به اينكه شدت هيپوپلازي چقدر بوده و اينكه يك طرفي يا دو طرفي باشد عدم باروري يا نازائي ايجاد مي شود . در صورتي كه دوطرفي باشد ناقه مبتلا به آنستروس يا عدم فحلي خواهد شد .

El-Wishy (1989) در مصر اقدام به آزمايش پس از مرگ اعضاي تناسلي 1048 نفر شتر ماده غير آبستن نمود و شاهد حالت هاي غير طبيعي در 22 مورد از آنها بود كه از جمله اين موارد ، هيپوپلازي دوطرفه تخمدان بود كه به ميزان 1/0% وجود داشت .

بيماري فوق الذكر قابل درمان نيست و ذبح حيوان توصيه مي گردد .

ناهنجاري هاي مادرزادي گردن رحم

گردن رحم يا سرويكس ممكن است كه مبتلا به ناهنجاري هاي مادرزادي باشد كه از اين ميان مي توان آپلازي سگمنتال گردن رحم، هيپوپلازي گردن رحم، و گردن رحم دوتائي را نام برد. آپلازي سگمنتال گردن رحم بيماري است كه به طور نادري در شتران ديده مي شود و منجر به موكومتر يا اتساع كيستيك در آن مي گردد و اغلب از طريق آزمايش ركتال تشخيص داده مي شود .

El-wishy (1989) در مصر اقدام به آزمايش پس از مرگ اعضاي تناسلي 1048 نفر شتر ماده غير آبستن نمود و در 8/0% اين نمونه ها شاهد آپلازي سگمنتال رحم بود .

Ribadu و همكارانش (1991) در بررسي هاي كشتارگاهي خود بر روي اعضاي تناسلي 850 نفر شتر ماده وارداتي كه در كشتارگاه كانو نيجريه در خلال اكتبر 1987 تا آوريل 1988 كشتار شده بودند شاهد يك مورد هيپوپلازي گردن رحم (12/0%) بودند .موردي از گردن رحم دوتائي تاكنون در ناقه ها گزارش نشده است .بيماري هاي فوق الذكر قابل درمان نيست و ذبح حيوانات بيمار توصيه مي گردد .

تومور تخمدان Ovarian

يكي از بيماري هاي نادر در ميان شتران است كه ميزان وقوع آنها زياد نيست و تومور تخمدان ممكن است به دو صورت بدخيم و خوش خيم باشد . تومور تخمدان انواع مختلفي دارند مانند آنژيوساركوما، كارسينوما، لنفوساركوما، آرنوبلاستوما و تراتوما

El-wishy (1989) در مصر اقدام به آزمايش پس از مرگ اعضاي تناسلي 1048 نفر شتر ماده غير آبستن نمود و مشاهده نمود كه (4/0%) آنان مبتلا به تومور تخمدان Ovarian teratomas بوده اند.

مستي مزمن شتران نر Satyrasis :

مستي مزمن يك نوع بيماري شديد جنسي درشتران نر مي باشد كه به شدت روي حالت بدني شتر اثر نموده و آن ها را لاغر مي نمايد. معمولاً در سن 3 سالگي غريزه جنسي شتر نر بروز مي كند ولي تا زماني كه به سن 6 سالگي نرسند بازدهي آنها از جفت گيري كامل نخواهد شد. مدت مستي بستگي به نحوه چرا و تغذيه شتر دارد و شترهاي سالمي كه از شرايط تغذيه و تعليف خوبي برخوردارند براي مدت طولاني تر مست باقي خواهند ماند .

ساتيرياسيس يا مستي مزمن به حالتي اطلاق مي شود كه شتر در تمام فصول سال مست مي باشد و اين حالت بيشتر در شترهاي مسن ديده مي شود . ( Singh & vashishta 1977 ) توصيه مي كنند به خاطر خطرناك بودن چنين شترهائي براي انسان يا حيوانات ديگر بايستي آنها را اخته كرد يا به كشتارگاه فرستاد. اگر مايل به نگهداري آنها باشيم بايستي هميشه براي جلوگيري از گاز گرفتن آنها طنابي به اطراف پوزه آنها بپيچيم. چنين حيوانات مستي را بايستي هميشه دور از ساير حيوانات نگه داشت. براي جلوگيري از زمين خوردن حيوان پاي عقب و جلوي آنها را به هم مي بندند بايستي دست هاي آنها را هميشه با چوب محكمي بسته و سر و گردن آنها را تا آنجا كه ممكن است كوتاه ببنديد و ريسماني از ميخ چوبي داخل بيني به كوهان وصل مي كنيم تا حركات سر آنها را زماني كه به ارابه اي وصل شده باشند به راحتي كنترل نمائيم .

در شترهاي مبتلا بهترين راه علاج اخته كردن شتر مي باشد . به شترهاي نر مسن قبل از شروع مستي غذاي كامل كه باعث ايجاد مستي شتر و يا ساتيرياسيس خواهد شد و آنها را به لاغري و شرارت گاز گرفتن خواهد كشاند ندهيد .

منابع مورد استفاده :

1ـ عريان ، احمد ( 1362) : بيماري هاي شتر ، تأليف سينگ و واشيستا از انتشارات واحد آموزش كميته كشاورزي جهاد سازندگي، چاپ اول تهران.

2ـ خاتمي، كاظم (1362) : شتر، از انتشارات سازمان تحقيقات دامپروري كشور چاپ اول، تهران

3ـ مقدس، احسان (1373) : مروري بر بيماريهاي باكتريائي و ويروسي شتر ـ پايان نامه دانشكده دامپزشكي دانشگاه تهران.

4ـ هورشتي، پرويز و بلورچي ، محمود (1373) : باروري و مامايي در گاو تأليف دي نواكس ترجمه هورشتي و بلورچي ، جهاد دانشگاهي تهران.

5ـ هورشتي ، پرويز و باورچي، محمود (1373) : بيماري هاي توليدمثل ، جزوه درسي دانشكده دامپزشكي دانشگاه تهران.

6ـ كامبيز ناظر عدل (1365) : پرورش شتر از انتشارات جهاد دانشگاهي دانشگاه تبريز.

7ـ رفيعي و مقامي (1959) : بنقل از كتاب ليپتوسپيروز تأليف دكتر ميمندي نژاد ص 228 .

8ـ هيگنز : شتر در سلامت و بيماري ، ترجمه كميته امور دام و آبزيان جهاد سازندگي استان يزد.

9ـ محمد منتصرالعاني (1990) : الابل و امراضهافي العراق ـ مداولات الموتمرالدولي حول تنميه و تطوير انتاج الابل ـ طبرق ليبيا ، ص : 311 ـ 321

10ـ رشاد بعاج (1990) : الولاده و امراضها، من منشورات جامعه البعث كليه الطب البيطري حماه سوريا .

11ـ احسان مقدس (1992) : امراض الجمال، مشروع تخرج في الطب البيطري، جامعه البعث كليه الطب البيطري حماه سوريا.

12 ـ محمد سعيد حربي & بابكر عثمان هارون (1990 ) : واقع ومستقبل انتاج الابل في السودان ـ مداولات المؤتمر الدولي الاول حول تنميه وتطوير انتاج الابل ـ طبرق ليبيا ، ص : 281 ـ 295 .

13 - ABDEL - RAOUF & ELNAGGAR (1965) : Studies on teptoduction in camels - J . Vet.Sci . U.A.R . 1 , 113 - 119

14 - ABDURAHMAN & BORBSTEIN (1991) : Disease of camel in somalia and prospects for better health - Nomadic peoples 99 , 104 - 112

15 - CHAUHAN , et . al (1987) : Journal Remount Veterinary crops 26 , 1 - 5

16 - CHAUHAN & KAUSHIK (1992) : Pyometra in camels - British. Vet. J . 148(1) , 84 - 85.

17 -DJEGHAM (1988) : M aghreb veterinaire 3 (14) 60

18 - EL - AMIN . et . al (1993) : British. Vet. J . 149 (2) 195 - 200

19 - EL - WISHY (1989) : Gential abnormalties of the female dromedary - Zuchthygiene , 24 (2) 84 - 87

20 - FETAIH . et.al (1992) : Electron microscopy of the endometrium of camel in normal and som diseased condition - j.vet . Med. Seri A . 39 (4) 271 - 281

21 - HAFEZ , et.al (1987) : Mastitis in form animals in Alhasa - Assiut . vet,Med . J . 19 (37) 139 - 145

22 - HASSANEIN . et.al (1984) : mastitis in she camels - Assiut. Vet . Med . J. 12 (23) 237

23 - HEGAZY . et.al (1979) : J . Egypt. Vet. Med. Ass. 39 , 81

24 - HIGGINS (1986) : The camel in Health and disease

25 - HUSSEIN & HASSIEB (1989) : Morphopathological studies on the ovaries , oviducts and uteri from camels with cystic ovaries - Assiut . vet.Med. J 21 (41) 185 - 190

26 - JOINT FAO/WHO (1970) : Expert committee on brucella Geneta , 5 Report

27 - KAPUR . et.al (1982) : A peracute case of mastitis in a she camel - associated with klebsiella pneumoniae and E coli - indian. Vet.J. 59 , 650 - 651

28 - KOSPAKOV (1978) : Phage typing pathogenic staphylococci isolated from milk and envitonment of camel breeding farms - problemy veterinarnio Sanitarii 55 , 32 - 35

29 - KHAN & KOHLI (1973) : A note on biometrics of the camel spermatoza - indian Journal of Animal Sciences 43, (8) , 792 - 793

30 - MOSTAFA , et.al (1987) : Examination of taw she camel Milk for detection of subclinical mastitis - J. Egypt. Vet. Med. Ass. 47 (1/2) 117 - 128

31 - PETRIS (1956) : veterinary Record 68, 374

32 - RAKHIMZHANOV (1971) : semen collection from the two humped camel - vest . sel . Khoz . Nauki. Alma - Ata 14 (5) 100 - 102 , 119

33 - RATHORE (1986) : Disease of female camels in camels and their Management , 1 st pp : 144 - 147 New Dehli . ICAR.

34 - RIBADU . ET.AL (1991) : An abattoir Survey of female genital disorders of imported camels in kano Nideria - British. Vet. J 147 (3) 290 - 292

35 - ROBERTS (1971) : in fertility in the cow in Veterinary obsterice and Genital Diseases 2 nd edn pp: 483 - 485 New Dehli CBS publisher

36 - SHALASH (1965) : Some teproductive aspects in the female camel - world Review of Animal production (1) 103 - 107.

37 - SHALABI . et. al (1990) : camel Newsletter (6) 76.

38 - SINGH & VASHISHTA (1977) : Disease of camels india six seas Hyder abad.

39 - WERNERY & ALI (1989) : Bacterial in fertity in camels isolation of campylo bacter fetus Deutsche Tierarztliche Wochenschtift 96 (10) 497 - 498.

40 - YOUSSEF (1976) : J . Egyp . vet. Med. Assoc . 35 (3) 147.

/ 1