بیماریهای درونی شتر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بیماریهای درونی شتر - نسخه متنی

احسان مقدس

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيماريهاي دروني شتر

احسان مقدس

بيماري هاي دروني شامل طيف وسيعي از بيماري ها مي گردد وما در اين جا فقط به ذكر برخي از بيماري هاي دروني شايع در شتر مي پردازيم : اول ـ اسهال Diarrhea عبارت از سندرمي است كه اغلب به عنوان يكي از علايم باليني برخي از بيماريهاي باكتريائي ،‌ ويروسي ، انگلي ، سوء مديريت و استرس ،‌ و تغيير ناگهاني جيره غذائي به شمار مي رود . اين حالت يكي از شايع ترين اختلالات مشاهده شده در شتران باغ وحش ها و مراكز پرواربندي شتر مي باشد

. ( Leonard ( 1894) گزارش مي دهد كه اسهال در تمام اماكني كه او كار مي كرده بسيار رايج بوده است وتمامي موارد مشاهده شده به علت عوامل غذائي نبوده است . معهذا روش هاي متراكم نگهداري در اين امر دخيل اند . استرس هاي مديريت يا تغييرات جوي به خودي خود مي توانند باعث تغييرحالت مدفوع ويا شل شدن آن گردد . همان طور كه ذكر گرديد آلودگي باكتريايي ، ويروسي ‌و تك ياخته اي بعضاً نيز در اين امر نقش دارند.تغديه شترها بر علوفه تازه غالباً باعث اسهال مي شود . اين مسئله معمولا ً در مراتع بهاره و پائيزه به خاطر بالا بودن ميزان آب و ارزش غذائي علوفه افزايش مي يابد . شدت اسهال از مدفوع شل ،شبيه مدفوع گاو ، تا مدفوع آبكي پرتابي متغيير است .

اگر اسهال دائمي باشد ممكن است پرولاپس ركتوم نيز رخ دهد . اختلالات الكتروليتي افزايش يافته بخصوص كاهش كلسيم سرم مي تواند منجر به اختلالات قلبي - گردش خوني و گاهي نارسائي قلبي شود وبه تبع آن كاهش شديد سديم ممكن است رخ دهد . در بچه شترها اسهال مداوم مي تواند روي ميزان رشد اثر بگذارد . مدفوع خاكستري رنگ اغلب در بيماري هاي باكتريائي روده ها ديده مي شود در حالي كه مدفوع سبز رنگ در اسهال علفي ديده مي شود . در صورت بروز چنين حالتي بايد حيوانات بيمار را از مراتع دور ساخت و از دادن غذا و علوفه سبز به آنها خودداري نموده و علوفه خشك و آب در اختيار آنان گذاشت . هم چنين جهت تامين آب از دست رفته بدن بايد به آنان الكتروليت داده شود . آنتي بيوتيكهاي وسيع الطيف و آنتي اسپاسموديك ها در موارد مخصوصي مفيد است . مدت قابل ملاحظه اي براي درمان اسهال لازم است و كنترل بيوشيمي خون و هماتولوژي توصيه مي گردد .

دوم ـ ميوپاتي تغذيه اي

يا بيماري ماهيچه هاي سفيد ، يك بيماري تغذيه اي است كه در اثر كمبود ويتامين E در جيره غذايي اتفاق مي افتد .ميوپاتي تغذيه اي در شتراني كه به طور متمركز پرورش داده مي شوند گزارش داده شده است . اما در محيط هاي طبيعي گزارش نشده است.

به نظر مي رسد در حالت محصور ، تغذيه شتران مادر با علوفه خشك و مواد متراكم نظير غلات ، بدون تجيز مكمل ويتامين E مي تواند منجر به مسائلي در بچه شترها شود . زيرا كه شير اين شتران ماده دچار كمبود ويتامين E خواهد شد . با لاخص كه چربي شير نيز در جذب ويتامين E دخالت دارد .

بايد توجه داشت كه شتران بايد در هر كيلوگرم جيره غذايي 140 واحد ويتامين E دريافت كنند . و به خصوص اين امر زماني اهميت مي يابد كه شتران داراي بچه بوده و به شير دهي بچه هاي خود مشغول باشند .

سوم ـ نفخ شكم

نفخ شكم يكي از بيماري هاي شايع در بين شتران است كه علت اصلي آن پرخوري است . در چنين حالتي شكمبه شتر از مواد غذايي انباشته مي شود واين امر به علت مصرف بيش از حد علوفه خشك ويا علوفه تازه روي مي دهد . از علايم بيماري مي توان ناآرامي شتر ، نفخ وباد كردن پهلوي چپ را نام برد وچنان چه اين عارضه به صورت فوق حاد تظاهر نمايد ، مي تواند باعث تلف شدن دام شود . معمولاً در چنين حالتي بهتر است كه سريعاً از دامپزشك كمك گرفته شود تا دام از مرگ حتمي رهايي يابد . درمان چنين حالتي معمولاً با استفاده از ابزار « تروكار » صورت مي گيرد وپس از خروج گاز انباشته شده در شكمبه بايد اقدام به تجويز داروهاي مسهل نمود . مجدداً تاكيد مي گردد كه درمان بايد توسط دامپزشك ورزيده صورت گيرد ، زيرا كه ممكن است كه عدم دقت در تخليه گاز شكمبه منجر به تلف شدن دام گردد .

چهارم ـ بيماري انحراف گردن Wryneck disease

عبارتست از بيماري كه باعث انحراف سرو و گردن شتر به يك سوي بدن شده و به همان حالت تا مدت ها باقي مي ماند و باعث مي گردد كه شتر نتواند غذا بخورد و يا حتي آب بياشامد . اين بيماري چنانچه به درازا بكشد باعث تلف شدن دام بيمار مي گردد . علت بيماري تا كنون ناشناخته باقي مانده است و برخي معتقدند كه علت آن مسموميت است و برخي ديگر كمبود ويتامين B را عامل آن مي دانند وبرخي ديگر نيز در معرض باد سرد قرار گرفتن را عامل مسبب اين عارضه مي دانند .

G uleed Bornstein ( 1986) اظهار مي دارند كه در مزرعه وابسته به دانشگاه مگاديشو سومالي شاهد ظهور بيماري در شتر نري به عمر هفت سال بودند .

علايم باليني بيماري شامل انحراف كامل گردن به سوي عقب تا نيمه بدن (مثل حالت تب شير در گاو ماده شيرده ) همراه با خشك شدن عضلات گردن ،‌ سختي تدريجي غذا خوردن به طوري كه پس از روز سوم حيوان به طور كامل از خوردن و نوشيدن امتناع مي كند ودرد شديد در هنگام لمس ناحيه گردن است . محققين فوق الذكر از روز چهارم بيماري و به مدت پنج روز متوالي اقدام به تزريق زير جلدي 500 ميلي گرم ويتامين B 1 و 1500 ميلي گرم ويتامين ، B 6 نمودند و مشاهده كردند كه در طي معالجه ،دام بيمار تدريجاً به حالت طبيعي خود بازگشت و پس از 5 روز درمان ، بهبود يافت .

Guleed Bornstein ( 1986) اظهار مي دارند كه كه علايم كلنيكي بيماري انحراف گردن شتر در نزد شترداران سومالي و برخي كشورهاي ديگر شناخته شده است . نام محلي بيماري در سومالي (جودان) و يا (شمبر ) است . شترداران سومالي معتقدند كه علايم بيماري در طي فصل خشكسالي ظاهر مي گردد وبه نظر آن ها درمان محلي آن داغ گردن مي باشد كه غالبا بدون نتيجه بوده و اكثريت شتران مبتلا بعد از چند هفته تلف مي شوند وتنها تعداد معدودي از آن ها تدريجاً سلامتي خود را باز مي يابند .

العاني (1990) اظهار مي دارد كه مواردي از بيماري انحراف گردن در باديه جنوبي عراق ديده شده است كه جهت درمان آن ها كلسيم و و يتامين تجويز شده است كه موثر واقع نشده است و شتران بيمار تلف شده اند .

Singh Vashishta ( 1977) برخلاف عقايد فوق الذكراظهار مي دارند كه بيماري انحراف گردن يك بيماري عصبي ناگهاني است كه با فلج عضلات مختلف بدن مخصوصاً عضلات گردن كه باعث انحراف گردن شتر از طرف مبتلا به طرف ديگر خواهد شد مشخص مي شود . طبق نظر Leese ( 1927) شتران جوان با پوست نازك و با موهاي كوتاه و شترهاي جماز نظير شترهاي ايالت بيكانر هندوستان به اين بيماري حساس تر هستند . بعضي معتقدند كه اين حالت به علت تداخل گردش خون درناحيه گردني ستون مهره ها است كه عاقبت منجر به پر خوني مننژ ستون مهره ها مي گردد . علل ايجاد كننده اين بيماري گوناگون بوده و بعضي از آنها عبارتند از : باران هاي شديد ،‌ عبور از رودخانه ،‌ نوشيدن بلادرنگ آب سرد در فصول گرما بعد از راهپيمائي هاي طولاني يا كارهاي سخت ،‌برداشتن زين شتر بعد از راهپيمائي يا كار سخت قبل از اين كه عرق بدن شتر خشك شود ، اختلاف فاحش بين دماي شب و روز در كويرهاي شني و بيابانهاي سرد .

شتر بيمار به علت سفت شدن عضلات گردن ، كمر و پاها و غالباً بعلت خميدگي يك و يا هر دو پاي عقب خيلي سفت راه مي رود ( را ست راست راه مي رود ) عضلات گردن به طرز ويژه اي منقبض مي شوند به طوري كه باعث تكان خوردن ناخودآگاه سر دام خواهد شد . شتر مبتلا به زمين نشسته يا در هنگام برخاستن بر روي زمين مي افتد و يا قادر به بلند شدن نبوده و عضلات پاي عقب حدود دوساعت بعد از افتادن به زمين قدرت خود را از دست خواهند داد ، سپس يك طرف گردن بطور خاصي به علت فلجي عضلات متورم خواهد شد . گردن به خودي خود نمي تواند راست شود مگر اينكه به يك طرف فشار داده شود . با پيشرفت بيماري تمام قدرت گردن از بين رفته و شتر بيمار باسر خم شده به يك طرف، خود روي زمين مي نشيند و يادر حال فلج كامل عضلات بدن بر روي زمين دراز مي كشد . در صورت فلج شدن عضلات چهره اي آرواره پايئني بازمانده و لب پائيني شل شده است و در همين حال بزاق از دهان ترشح خواهد كرد . بعضي اوقات تمام علامات ديگر بيماري يك ساعت بعد از ظهور اولين علامت بيماري بوقوع مي پيوندد ، فلج گردن عارضه دائمي نيست و شترهائي كه معالجه مي شوند گردن آنها نيز كاملا بهبود خواهد يافت . شتر مبتلا آگاهي و حواس خود را از دست نخواهد داد . ولي شديدا ً حساس خواهد شد . در تعداد اندكي از شترهاي بيمار كوري و در تعداد زيادي يبوست ديده مي شود . در هنگام شروع بيماري دماي بدن به ميزان يك درجه فارنهايت افزايش خواهد يافت . ولي به تدريج دما كاهش يافته و به حد طبيعي خواهد رسيد . نفخ حاصل از خوابيدن شتر بر روي زمين و خفگي حاصل از پيچش گردن به يك طرف باعث وخامت وضع بيمار شده وممكن است كه سريعاً به مرگ منتهي شود .

در تمامي مواردي كه به مرگ منجر مي شود معمولا ًمرگ در عرض 48-36 ساعت اتفاق خواهد اقتاد و درصد مرگ و مير 25% خواهد بود ( Leese 1927) .

براي راست كردن ،‌گردن شتر بايستي گوش هاي شتر مبتلا را گرفته و سر آن را طوري جلو بياوريم كه گردن راست شود، سپس براي مدت 10-15 دقيقه گردن شتر را به همين حالت نگه مي داريم زيرا اين عمل شتر را قادر خواهد ساخت گردن خود را كنترل كرده و تجديد قوا نمايد و اين امر باعث مي شود كه شتر در پيچش گردن دچار خفگي نشود ضمنا مي توان با استفاده از پارچه پشمي گردن را باند پيچي نموده و در صورتي كه شتر بر روي زمين خوابيده باشد ،‌ هر ساعت او را از طرفي به طرف ديگر چرخاند تا از ايجاد نفخ شكمبه در دام جلوگيري شود . در صورتي كه شتر در حالت نشسته روي زمين قرار گرفته باشد بهتر است كه با گذاشتن گوني كاه يا پوشال طوري بدن و گردن او را تقويت كنيد كه نه گردن به عقب منحرف شود و نه شتر روي زمين به يك طرف بيفتد . هم چنين بايد روزي دوبار به شتر آب وغذا داده و هر صبح و عصر 25 گرم كربنات آمونيم به صورت خوراكي و 30 ميلي گرم سولفات استركنين به صورت زير جلدي تجويز نمود.

با مديريت صحيح مي توان تمام عواملي را كه باعث ايجاد اين عارضه مي شوند كنترل نمود .

وجود اجسام فلزي مثل سيم و ميخ و سوزن و غيره و اجسام غير فلزي مثل شن و سنگريزه و استخوان وغيره ، در شكمبه و نگاري و عوارض احتمالي حاصله از اين گونه اجسام مانند انباشتگي شكمبه ( Impaction ) و نفخ شكمبه Rumen tympan چسبندگي شكمبه به جدار شكم و چسبندگي نگاري به ديواره شكم و حجاب حاجز ،‌ پريتونيت ، تورم پرده خارجي قلب در اثر ضربه حاصله از اجسام خارجي در شتر نيز مانند ديگر نشخوار كنندگان از اهميت خاصي بر خوردار است . بديهي است كه حيوان از خوردن هر نوع جسم خارجي كه به نحوي در غذاي روزانه او وارد شود روي گردان نبوده و تا به حال انواع و اقسام اجسام خارجي به اشكال و صور مختلف وبه اندازه هاي متفاوت از معده اين حيوان خارج شده است (1917 Cross ،‌ 1927 Leese ) .

Said (1963) در مصر ،‌ طي مقاله اي به بررسي كشتارگاهي اجسام خارجي در معده شتر و عوارض از آن پرداخته است . در اين مقاله علاوه بر شرح اجسام خارجي در شكمبه و نگاري به ذكر ويژگي هائي در اين حيوان نيز اشاره شده است بدين ترتيب كه اصولاٌ شتر در خوردن غذا فوق العاده انتخابي عمل مي كند و احتمال اين كه همراه با غذاي روزانه خود اجسام خارجي را ببلعد خيلي ضعيف به نظر مي رسد و تعداد شترهائي كه از اين نظر در كشتارگاه جيزه مصر مورد بررسي قرار گرفته اند 150 نفر شتر بوده كه از اين تعداد فقط در 9 نفر آنها اجسام خارجي به اشكال مختلف از نگاري به دست آمده است كه اين نسبت در حدود يك هفدهم مي باشد و عوارض حاصله توسط اجسام خارجي موجود در نگاري اين 9 نفر شتر فقط به نفوذ يك قطعه سيم به ديواره نگاري يكي از آنها منحصر بوده است .

حكمتي و همكارانش (1357) تعداد هزار نفر شتر را در كشتارگاه تهران از لحاظ وجود جسم خارجي در معده مورد مطالعه قرار دادند . شترهاي مزبور از نژادهاي مختلف بوده كه از همه مهم تر مي توان نژادهاي بلوچي ، كلكو ،‌ تركمن ، شامي ، مهاري ، مجيدي و شادكامي را نام برد . تعداد كمي از اين شترها از كشورهاي عربي ، پاكستان و افغانستان به ايران آورده شده و تعدادي ديگر مستقيماً از شهرهاي مختلف از جمله دشت مغان و اردبيل ،‌ بوشهر ،‌ بندر عباس ،‌ زاهدان ،‌دامغان ،‌و سبزوار و بالاخره اطراف تهران جهت كشتار به كشتارگاه تهران ارسال شده بودند . شتران مزبور اكثراً يك كوهانه بودند و تعداد كمي بچه شتر يك الي دو ساله در ميان آنها وجود داشت . تعداد نفر شتري كه در هر دفعه مورد بررسي قرار گرفته متفاوت بوده و معمولا ً بين 10 الي 45 نفر و به طور متوسط 20 نفر بود كه در 50 نوبت تحت آزمايش واقع شدند و مشاهده شد ازاين تعداد شتر، 258 نفر آنها در معده خود حداقل يك جسم خارجي فلزي و حداكثر 50 الي 60 قطعه داشتند عوارض حاصله از اين اجسام بسيار مختصر بود .

به طور كلي از ميان 111 عدد سيم مستقيم يك سرتيز ،‌ دو سرتيز و دو سر كند موجود در شكمبه كه طولي بين 1الي 8 سانتي متر داشتند فقط يك سيم يك سرتيز بطول تقريبا 8 سانتي متر از جدار شكمبه در محل كيسه آب راست عبور كرده بود .

نفوذ جسم مزبور در جدار شكمبه چسبندگي شديدي را بين شكمبه در محل كيسه آب طرف راست و انتهاي هزار لا سبب گشته بود . بطوري كه پس از خارج كردن دستگاه گوارش از داخل محوطه بطني مشاهده شد كه آبسه اي به اندازه يك پرتقال بزرگ در اين ناحيه وجود دارد كه بعد از شكافتن آبسه به همراه سيم مزبو ر مقدار متنابهي ترشحات چركي سفت پنيري بدبو از آن خارج شد .

از ميان كليه اجسام فلزي متنفذه در نگاري فقط يك ميخ كه طولي در حدود 5/3 سانتي متر داشت توانسته بود به اندازه 5/1 سانتي متر در مخاط نگاري فرو رود . نفوذ جسم مزبور هيچگونه آثار و عوارضي در جدار داخلي نگاري ايجاد نكرده بود .

تعداد اجسام فلزي كه در بازرسي كشتارگاهي از شكمبه و نگاري 258 نفر شتر بدست آمده است بالغ بر 1330 عدد مي باشد كه از اين مقدار تعداد 442 عدد در شكمبه ،‌ 888 عدد در نگاري قرار داشته اند .

بدين وسيله بررسي انجام شده توسط حكمتي و همكارانش (1357) ثابت نمود كه اين حيوان هم نظير ساير نشخوار كنندگان ديگر ممكن است همراه با مواد غذائي خود برخي از اجسام خارجي را كه ارزش غذائي ندارند ببلعد ،‌ تعدادي از اين مواد در معده آنها باقي مانده است و از روده عبور نمي كنند . وجود مواد مزبور در معده اين حيوانات برخي اوقات سبب بروز اختلالاتي در عمل اعضاء مربوطه مي شود بخصوص چنانچه اين اشياء نوك تيز و برنده باشند سبب سوراخ شدن اين حفره ها و ايجاد جراحاتي در اعضاء‌ مزبور يا اعضاء‌ مجاور آنها مي شوند . اجسام خارجي بيشتر در شكمبه نگاري و معده سوم تجمع پيدا مي كنند . در شكمبه و نگاري مواد خارجي مثل طناب و استخوان و سيم و ميخ ،‌ سوزن و سكه و گيره موي زنانه و ساير اجسام فلزي و شن ماسه جمع مي شوند . در حالي كه در معده سوم بيشتر شن و ماسه و خاك تجمع پيدا مي كند و نتايج بدست آمده تا حدودي با آنچه كه Said (1963) در مصر گزارش نمود متفاوت است چه اين كه در آنجا نسبت ابتلا يك هفدهم بوده است و در كشتارگاه تهران در حدود يك چهارم بوده است .

بررسي گشتارگاهي حكمتي و همكارانش (1357) نشان داد كه شتر در فرو بردن اجسام خارجي جسورتر از گاو بوده و شايد در خوردن مواد غذائي هيچ گونه جنبه انتخابي براي او وجود ندارد و با توجه به وضع تغذيه و مواد مصرفي حيوان و از طرفي با توجه به وضعيت چراگاه هاي خاصي كه براي اين حيوان اختصاص يافته است و اصولا ًرقم 258 نفر يك رقم بسيار قابل توجهي بوده و يقيناً مي توان اطمينان داشت كه اگر اين حيوان هم نظير ساير نشخوار كنندگان بطور دستي تغذيه شود و يا حداقل از چراگاههاي مخصوص استفاده كند اين رقم بالاتر خواهد رفت . همچنين مشخص گرديد كه تعداد متوسط اجسام فلزي موجود در شكمبه و نگاري هر شتر بين يك الي دو عدد مي باشد و تعداد اجسام فلزي موجود در نگاري تقريبا دو برابر شكمبه مي باشد . از ميان اجسام بدست آمده بيش از همه سيم و سپس ميخ و آنگاه براده آهن و سوزن و سنجاق و ساير اشياي ‌فلزي متفرقه ديده مي شود .

حكمتي و همكارانش (1357) احتمال بروز بيماري تورم ضربه اي نگاري و برون شامه قلب را در مقايسه با گاو ، در شتر بسيار كم مي دانند و علت آن را دلايل زير مي دانند .

1- ضخامت جدار نگاري :

ضخامت فوق العاده جدار اين عضو كه در مقايسه با گاو در حدود سه برابر مي باشد در حقيقت سد محكمي بوده كه نفوذ اجسام فلزي را دچار اشكال مي سازد .

2- اندازه نگاري :

وسعت زياد حفرات نگاري عامل موثر ديگري در اين مورد مي باشد ، بدين ترتيب كه وقتي جسم خارجي در اين عضو جايگزين شد فضاي بيشتري كه در اختيار دارد كمتر تحت تاثير حركات اين عضو و فشار اعضاء مجاور قرار گرفته و در نتيجه احتمال نفوذ آن نقصان مي يابد . بنابراين دليل با لا بودن درصد اجسام فلزي متنفذه در نگاري با مقايسه در شكمبه را مي توان به اين ترتيب تفسير نمود كه چون اندازه نگاري در اين حيوان در مقايسه با شكمبه كوچك بوده و محفظه تنگي را تشكيل مي دهد و از طرفي داراي حركات بيشتري مي باشد لذا احتمال نفوذ اجسام فلزي توك تيز در چين هاي نگاري بيشتر از شكمبه است .

3- ساختمان داخل نگاري :

تعدا زياد حجرات ، وسعت و عمق آنها در نگاري شتر در فقدان بروز اين بيماري موثر بوده است بدين ترتيب كه وقتي جسم خارجي در يكي از حجرات قرار گرفت بلافاصله با ذرات شن و ماسه وخاك كه در عمق هر حجره وجود دارد مخلوط شده و بعد از مدتي در بين توده اي از اين مواد و محتويات دستگاه گوارش قرار مي گيرد . قرار گرفتن اجسام فلزي در ميان اين مواد به احتمال زياد آنها را از هر نوع حركتي باز مي دارد بنحوي كه نه قادر به نفوذ بوده و نه توانائي برگشت مجدد به داخل نگاري را دارند .


4- ضخامت جدار شكمبه :

از آن جائي كه جدار شكمبه در اين حيوان در مقايسه با گاو ،‌داراي ضخامت كمتري است لذا احتمال نفوذ اجسام فلزي نوك تيز از داخل اين عضو به اعضاي مجاورش بيش از نگاري است .

5- نحوه خوابانيدن حيوان :

عامل موثري كه ممكن است در تقليل بروز اين بيماري وجود داشته باشد نحوه خوابانيدن و آرميدن حيوان است . بدين معني كه اين حيوان هميشه براي خوابيدن روش كاملاٌ مستقيمي را انتخاب نموده و كمتر نظير نشخوار كنندگان ديگر مانند :گاو از اين پهلو به آن پهلو مي شود در نتيجه فشار اندام ها بر روي يكديگر و نفوذ اجسام فلزي كاهش پيدا مي كند .

ششم ـ تورم ضربه اي نگاري Traumatic reticulitis

تورم ضربه اي نگاري عبارت از نوعي بيماري است كه در اثر بلعيدن اجسام خارجي نوك تيز و فرو رفتن اين اجسام خارجي در جدار و ديواره نگاري اتفاق مي افتد . اين بيماري در گاوها و گاوميش ها به وفور مشاهده مي شود و شتران نيز به آن مبتلا مي شوند اما ميزان آن در شترها به مراتب از گاوها كمتر است. شتران در هر سني به اين بيماري مبتلا مي شوند و بيماري بيشتر در سنين 2-6 سالگي اتفاق مي افتد .

علل توليد : علت اساسي وقوع بيماري ،‌بلعيدن اجسام خارجي توسط حيوان و عبور اين اجسام از شكمبه به نگاري و استقرار آنها در نگاري ميباشد . اجسام خارجي مذكور معمولا ًعبارتند از : ميخ ،‌ سوزن ،‌ قطعه سيم ، تكه هاي فلزي نوك تيز ،تكه هاي چوب و استخوان نوك تيز مي باشد . عوامل مساعد وقوع بيماري نيز عبارتند از : ‌فشارهاي وارده بر نگاري در اثر نفخ شكمبه ،‌ امتلاء حاد شكمبه ، فشارهاي اواخر زايمان و يا در حين زايمان مي باشد . كه در اين حالت انقباظ عضلات شكم و حركات نگاري باعث فرو رفتن اجسام خارجي به جداره نگاري شده و اين اجسام از اين طريق ممكن است به اعضاي ديگر بدن نيز نفوذ كنند . ملاحظه شده است كه اجسام خارجي در شترها ، در مقايسه بين نگاري و شكمبه ،‌ ديواره شكمبه را راحت تر سوراخ مي كنند كه علت آن اختلاف شديد بين صفات تشريحي و و ضعيت اناتوميكي اين دو ديواره است .

علايم باليني :

علايم باليني تورم ضربه اي نگاري در شتر معمولا به شكل نفخ شكمبه ظاهر مي شود ،‌ زمان لازم براي بروز علايم بيماري متغير بوده و از 10 روز تا چند ماه به طول مي انجامد . بايد متذكر شد كه كثرت تعداد اجسام خارجي در ظهور علايم بيماري تأثير زيادي ندارد . اجسام فلزي دو سر تيز مستقيم و مقاوم با طول متوسط زودتر از اجسام فلزي نرم و كج و يك سر تيز موجب تظاهر عوارض بيماري مي شوند . افسردگي ،‌ كاهش وزن و اشتها ،‌ تقليل حركات شكمبه و افزايش تعداد حركات تنفس و قلب و بالا رفتن دماي بدن از آثار باليني مشخص و اوليه بيماري تورم ضربه اي نگاري مي باشد .

هفتم ـ هماتوري Heamaturia

هماتوري در حقيقت سندرمي است كه همراه با بيماري هاي عفوني ويا تورم مجراي ادرار مشاهده مي شود . اين حالت در شتران نادر است وبراي درمان آن بايد نخست عامل اصلي بيماري را درمان كرد . هماتوري در بچه شترهاي نوزاد را مي توان با تجويز ويتامين K وكلسيم درمان كرد .

هشتم ـ تورم شيردان Abomasitis

اين عارضه معمولاً در هنگام آلودگي به كرم هاي همونكوس ويا مسموميت با گياهان سمي ويا خوردن مواد شيميايي تحريك كننده مانند ارسنيك ويا خوردن برگ هاي گياه دفلي Oleander روي مي دهد . تورم شيردان با علايمي نظير بي اشتهايي ، دندان قروچه ، اسهال وضعف عمومي همراه خواهد بود . در كالبد گشايي دام هاي تلف شده ، شاهد تورم اپي تليوم شيردان وضخامت آن وتخريب لايه مخاطي آن خواهيم بود . در برخي موارد ودر صورت آلودگي انگلي ،مي توان كرم هاي ريز همونكوس را در داخل شيردان مشاهده كرد . براي درمان اين عارضه بايد ابتدا عامل بيماريزا را برطرف نموده وبه تجويز داروهاي مقوي پرداخت .

نهم ـ كوري Blindness

كوري يكي از عوارض شايع در برخي از گله هاي شتر است . علت اين بيماري مي تواند فلج عصب بينايي باشد . البته علت فلج عصب مذكور ناشناخته است وبرخي از موارد اين نوع بيماري با تجويز ويتامين B 1 ويا نوكس وميكا Nux vomica درمان مي شود . برخي نيز پيشنهاد مي كنند كه پشت گوش شتر را داغ سوزني نمايند تا اين كار وباعث تحريك عصب مذكور گردد . اما در خصوص شب كوري بايد گفت كه اين عارضه نيز با تجويز ويتامين A قابل درمان است .معمولاً عوارض فوق الذكر در هنگام خشكسالي ، قحطي وكمبود شديد علوفه سبز روي مي دهد . زخم قرنيه Corneal opacity نيز يكي از عوارض شايع در بين شتراني است كه به بيماري سورا ( تريپانوزومياز ) مبتلا مي شوند ، گاهي اوقات اين عارضه در اثر ضربه هاي وارده به سر دام ، فرورفتن تيغ وخار درچشم ويا آلودگي مزمن به كرم تيلازيا Thelazia lessei روي مي دهد . علت بروز اين عارضه اگر بيماري سورا باشد ، بايد اقدام به درمان اين بيماري كرد . به هر حال پاشيدن كمي از گرد داروهاي سولفاناميدي در چشم مي تواند برخي از عفونت هاي حاصله را درمان كند . در تورم حاد قرنيه چشم بهتر است كه شتر بيمار در معرض تابش شديد آفتاب قرار نگيرد وچشم با محلول رقيق سلفات مس ويا اسيد بوريك شستشو داده شود وپس از آن داروي هيدروكورتيزون Hyrocortisone وپني سيلين تجويز گردد . در صورت آلودگي به انگل هاي چشمي بهتر است كه با پارچه اي تميز اقدام به خارج نمودن انگل از چشم شترهاي بيمار نمود ( الزبيدي 1995 ) .

دهم ـ آتروفي عضله قلب Cardiac atrophy

آتروفي عضله قلب ، عارضه اي است كه منجر به انبساط ديواره هاي قلب وبطن مي گردد وبدين گونه قلب تلاش مي كند تا بتواند وظايف خود را در شرايط آتروفي به نحو احسن انجام دهد . در چنين حالتي معمولاً بطن راست ودر برخي مواقع هردو بطن چپ وراست متسع مي گردند . اين عارضه معمولاً در بيماري ذات الريه ويا شكل تحت حاد بيماري سورا مشاهده مي شود وبهترين راه تشخيص اين عارضه نبض شديد وريد وداج Jugular vein است . براي درمان اين عارضه بايد در آغاز بيماري مسبب آن را درمان كرد ( الزبيدي 1995 ) .

يازدهم ـ كونژيكتويت Conjunctivits

اين بيماري با ريزش اشك ودرد شديد چشم همراه است ودر صورت بروز بيماري بايد دام را از تابش شديد نور خورشيد ويا وزش باد در امان نگاه داشت وچشم مبتلا را با محلول رقيق نترات نقره ويا اسيد بوريك Boric acid شستشو داد ودر موارد شديد بيماري پيشنهاد مي شود كه از آنتي بيوتيك هايي نظير پني سلين ويا تزريق عضلاني كوتيزول استفاده نمود ( الزبيدي 1995 ) .

دوازدهم ـ كوليك « دل درد شديد » Colic

كوليك معمولاً در شترهايي ديده مي شود كه مقادير زيادي دانه كپك زده ويا گنديده مصرف كرده باشند ، هم چنين اين حالت در بچه شترهايي كه پس از شير گيري مقاديري زيادي غذا را در يك وعده مصرف مي كنند ديده شده است . در مواردي ديگر تغذيه بر مراتعي كه در كنار شن زار واقع شده وشتر همراه علوفه مقاديري شن تناول كند نيز علت بروز بيماري ذكر شده است . گاهي اوقات دل درد به صورت روزانه وچندين بار در روز اتفاق مي افتد وممكن است كه اين حالت براي سه تا چهار ماه ادامه يابد . در اين عارضه پوست دچار خراش وزخم شده و در ناحيه دنده هفتم ويا مفصل خرگوشي زخم هايي پديد مي آيد كه علت بروز اين زخم ها فشار دادن آن ناحيه بر روي زمين است .

عارضه دل درد با دردهاي شديد ناحيه شكمي همراه است كه در چنين حالتي شتر بر روي زمين دراز مي كشد و اندام هاي حركتي خود را به داخل مي كشاند وگاهي نيز از شدت درد به خود مي پيچد و بر روي زمين غلت مي زند ويا اين كه اقدام به لگد پراكني مي كند . در چنين حالتي نبض وسرعت تنفس دام افزايش مي يابد ودام فرياد وناله سر مي دهد ودماي بدن در چنين حالتي طبيعي بوده ويا از حالت طبيعي نيز پايين تر خواهد بود . گاهي اوقات نيز دل درد همراه با استفراغ است كه چنين حالتي معمولاً در جابجائي شيردان مشاهده مي گردد در بعضي اوقات علت درد مربوط به دستگاه گوارش نيست كه در چنين حالتي به آن دل درد كاذب مي گويند ومعمولاً چنين دردي همراه با پريتونيت Peritonitis وتب مي باشد وبراي درمان دام بيمار ، بايد در مرحله نخست علت دل درد را پيدا نموده و آن را بر اساس علت بيماري درمان نمود . درمان دل درد حقيقي با خوراندن يك كيلوگرم سلفات منيزيم همراه با مقدار كافي آب صورت مي گيرد وبايد نصف اين دز دارويي را در روزهاي بعد وبه مدت چندين روز ديگر تجويز نمود . هم چنين بايد براي تخفيف شدت درد از داروهاي مسكن وآرامش بخش نيز استفاده كرد .

دل درد ناشي از خوردن شن را بايد با تجويز يك الي دو ليتر روغن خردل Mustard oil درمان كرد ، واما در خصوص دل درد كاذب بايد نخست علت اصلي بيماري را كه ممكن است ناشي از تورم كليه ها ويا پريتنونيت باشد با استفاده از آنتي بيوتيك ها وتركيبات سولفاناميدي درمان نمود (الزبيدي 1995 ) .

سيزدهم ـ خاك خوري ( پيكا ) Geo phagia ( Pica )

اين عارضه معمولاً در شترهاي شديداً آلوده به انگل هاي گوارشي نظير همونكوس ، استرونژيلوئيد ، استرتاگيا ونماتوديروس مشاهده مي گردد وچون اغلب اين انگل ها خونخوار هستند ، به همين علت شترها معمولاً دچار آنمي نورموكروميك ميكروليتيك وكمبود فسفات در خون مي شوند . خوردن خاك به ميزان چند كيلو در روز مي تواند براي شترها خطرناك بوده ومنجر به لاغري شديد وعاقبت مرگ شود . براي درمان اين عارضه بايد نخست بيماري انگلي دام درمان شود .

چهاردهم ـ آفتاب زدگي Sun Struke

گاهي اوقات آفتاب زدگي در شتر اتفاق مي افتد وشترهاي ناتوان به اين عارضه بيشتر مبتلا مي شوند . وقوع بيماري ناگهاني بوده وشتر در اين حالت تبي با دماي حدود 112 درجه فارنهايت يا بيشتر را همراه با هيجان ، افتادن به زمين واغما از خود نشان مي دهد ، اگر بلافاصله حيوان را تحت درمان قرار ندهيم 60 درصد حيوانات بيمار تلف خواهند شد ( Lesse 1927 ) .

درمان :

عبارتست از حجامت وريد وداجي ، تجويز خوراكي 15 گرم كربنات آمونيوم به عنوان محرك وگذاشتن قطعات يخ روي سرحيوان .

در بيابان هاي به شدت گرم نبايد از شتر در ساعات گرم روزهاي تابستان استفاده شود واز طرفي بايد براي استراحت شتر جايگاهي با سايه مناسب تهيه گردد .

پانزدهم ـ خيز پاها

اگر شتري را براي چندين روز در يك محل نگهداري كنيم واز تحرك وي جلوگيري نماييم ودر همان محل اصطبل به او آب وغذا بخورانيم ، در پاي هاي اين شتر عارضه خيز حاصل از جاذبه زمين ايجاد خواهد شد . پاهاي جلوشتر بيشتر مبتلا شده وخيز بيشتر بين كف پا ومفصل بخلق ايجاد خواهد شد ، درد در قسمت هاي پايين پاي شتر مبتلا شديد بوده وپاهاي شتر نسبت به عوارض مكانيكي حساس خواهد شد . اين گونه آسيب ها در شتر ممكن است عواقب وخيمي به دنبال داشته وبراي مدت قابل ملاحظه اي آن ها را براي كار كردن غير قابل استفاده سازد . تجويز نيترات پتاسيم به كاهش خيز كمك خواهد كرد . گردش دادن منظم روزانه به تمام شترها زماني كه از آن ها براي هيچ كاري استفاده نمي كنيم از اهميت ويژه اي برخوردار است . شترها را روزانه حداقل يك كيلومتر بايد راه برد .

شانزدهم - مسموميت دارويي

داروها همانطور كه داراي نقش بسيار مهمي در درمان بيماري ها مي باشند . چنانچه بطور صحيح و دقيق مورد استفاده قرار نگيرند خود مي توانند باعث ايجاد مسموميت و بروز عوارض سوء در شترها شوند وما در اين جا به بررسي مسموميت ناشي از برخي داروها در شتر مي پردازيم :

1 . داروهاي يد دار:

مثل يدور پتاسيم ، اين دارو از طريق دهان و يا تزريق وريدي جهت درمان بيماري اكتينوميكوز به كار مي رود . تجويز يدور پتاسيم بمقدار 6 تا 10 گرم در روز به مدت 7 تا 10 روز همراه با آب آشاميدني ، درماني طولاني ولي موثر است و اگر درمان بيش از اين مدت به درازا بكشد باعث بروز آثار مسموميت مي گردد . كه اين علايم عبارتند از : ريزش اشك ، بي اشتهائي و ظهور شوره .

2 .سورامين ( ناگانول) :

اين دارو سال ها است كه به عنوان داروي مناسب براي درمان بيماري سورا به كار مي رود . ميزان تزريق آن 10 تا 12 ميلي گرم براي هر كيلوگرم وزن دام به صورت داخل وريدي است . در صورت لزوم مي توان 15 روز بعد درمان را تكرار كرد . در هنگام مصرف معمولاً از محلول 10% دارو استفاده مي شود و مشاهده شده است كه تزريق داخل وريدي اين دارو باعث ايجاد لخته هاي خوني در سياهرگ ها Thrombophlebitis در محل تزريق مي گردد .

3 .تركيبات كيناپيرامين ( Quina Pyramine ) :

از جمله داروهايي است كه بر عليه بيماري سورا مورد استفاده قرار مي گيرد از اين گروه مي توان داروي كيناپيرامين سلفات را نام برد كه به نام انترسيد معروف است . اين دارو به صورت محلول و با نسبت 10% در آب سرد و به مقدار 5 ميلي گرم تزريق زير جلدي تجويز مي شود . تجويز دزهاي بالاي از دارو باعث مسموميت شترها خواهد شد .

معمولاً مسموميت در طي دو ساعت پس از تجويز دارو ديده مي شود و ممكن است شامل علايمي نظير : ريزش بزاق ، لرزش عضلات گردن و شانه ،‌ عدم تطابق حركات ، تند شدن ضربان قلب و تنفس و در برخي موارد كولاپس و مرگ نيز ديده شود .

4- ميلارسوپرول Melarsoprol :

دارويي از گروه تركيبات ارسنيك است كه جهت درمان سورا به كار مي رود . دز دارويي آن در شتر ها 5/3 ميلي گرم در هر كيلوگرم وزن دام است . اما استفاده از اين دارو به علت ايجاد مسموميت در شتران محدود است . ( Schillnger Rottcher 1984) .

5 . دي مينازن (برينيل ) :

دارويي از گروه دي آميدين است كه جهت درمان سورا به كار مي رود . اين دارو چنانچه در شتران به مقداري بيش از 5/3 ميلي گرم در هر كيلوگرم وزن دام از راه تزريق عضلاني و يا زير جلدي استفاده شود باعث حدوث مسموميت شديد در آنان خواهد گرديد .

Leach ( 1961) معتقد است كه بيش از 7 ميلي گرم در هر كيلوگرم وزن دام باعث مرگ خواهد شد .

Petrovskii Khamiev ( 1977) در بررسي خود در مورد مسموميت دارو در يك گروه از شترهاي دو كوهانه كه داراي 25نفر شتر بوده و به ترپانوزوم نيا كولي اكيمووا مبتلا بودند مشاهده كردند كه استفاده از دارو به مقدار 5 ميلي گرم در هر كيلوگرم وزن دام تزريق داخل عضلاني مي تواند جلو بيماري را بگيرد و هيچ گونه تأثيرات جانبي نيز نداشته باشد . در حالي كه دادن مقدار 7 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن دام باعث ظهور عوارض مسموميت در ميان حيوانات گرديد .

6- كلريد ايزوميتاميديوم Isometam idium Chloride :

نام تجارتي آن سامورين است و دز آن يك ميلي گرم در هر كيلوگرم وزن دام از طريق تزريق عضلاني است ، اين دارو جهت درمان سورا به كار مي رود .

Balis Richard ( 1977) اقدام به تحقيق و مطالعه در مورد تاثير اين دارو بر روي شترهاي بيمار اتيوپي نمودند و مشاهده كردند كه تجويز دزهاي بالاي اين دارو باعث حدوث ظهور مسموميت موضعي و توليد آبسه و كيست در محل تزريق مي گردد كه معمولا ً اين آبسه ها براي مدت طولاني باقي مي مانند و باعث نكروز بافت ها مي گردند و براي از بين بردن مسموميت اين دارو ، معمولا ً آن را به صورت مركب همراه با داروهاي ديگر مي دهند وداروهاي همراه عبارتست از 4% دكستران سلفات و 4% ايزوميتاميديوم كه به مقدار 5/0ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن دام داده مي شود و به تجربه ثابت شده است كه تزريق وريدي شترها با داروي ايزوميتاميديوم و به مقدار 1 يا 5/1 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن دام ، منجر به فلج موقت مي گردد ( Schillinger و همكارانش 1982) اما اگر به مقدار 2 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن دام داده شود باعث بروز شوك شديدي در شترها خواهد گرديد . ( Balis Richard ) .

7- سميلارسان Cymelarsan :

دارويي موثر و با تأثير سريع برعليه بيماري سورا است . ولي باعث نكروز در محل تزريق مي گردد . ( Tager Kagan و همكارانش 1989) .

8- استريكنين Strychnine :

Sing Vashishta ( 1977) معتقدند استفاده از اين دارو در درمان بيماري هاي شتر ممكن است به مسموميت با اين ماده منجر شود . چون حد فاصل بين دز درمان و دز سمي آن كم است وبه همين علت استعمال درماني آن محدود مي باشد .اين دارو فقط به عنوان مقوّي عصبي براي بهبود وضع رفلكس ها به كار مي رود .

حداكثر مقدار مصرفي كه در گاو و اسب باعث مرگ مي شود 400-250 ميلي گرم از راه تزريقي است . مسموميت با استريكنين باعث خواهد شد حساسيت در مقابل انعكاس و تشنجات كزازي بعد از يك دوره ابتدايي لرزش و سفت شدن عضلات افزايش يابد . از علايم مخصوص اين مسموميت كشيدگي پاها واسپاسم هاي كزازي است كه باعث خم شدن سرو پاها بطرف عقب مي گردد همچنين بيرون زدگي كره چشم در طول تشنج از علايم ويژه اين نوع مسموميت است . حمله حدود 4-3 دقيقه به طول مي انجامد و سپس توسط يك دوره انبساط ناقص كه با وقوع بيماري كوتاه تر مي شود تعقيب مي شود وعاقبت مرگ به علت فلج دستگاه تنفس حادث خواهد شد .

استريكنين به سرعت اثر سمي خود را از دست داده و از بدن دفع مي شود و آرام كردن شتر مبتلا با داروهاي بي حسي از جمله باربيتورات يا كلرال هيدرات براي مدت كاملا ً طولاني ممكنست مسموميت را درمان نمايد . مصرف خوراكي كلرال هيدرات 30- 15 گرم به ازاي هر نفر شتر مي باشد .

9- نتروكسي نيل Nitroxynil :

از اين دارو جهت درمان ابتلاي شتران به مگس هاي بيني سيفالوپينا تيتيلاتور استفاده مي شود . Delavenay ( 1978) اظهار مي دارد كه تزريق زير جلدي نتروكسي نيل به ميزان mg/kg 10 وزن دام ،‌بر عليه سيفالوپينا تيتيلاتور فعال بوده است اما ميزان،‌/ mg/kg 50 آن كشنده است .

10 - گريزوفولوين Grisofulvin :

از اين دارو جهت درمان بيماري كچلي در شتران استفاده مي شود دزگريزوفولوين mg/k 20 در دام هاي بزرگ است . Boever Rush ( 1975) در آمريكا اقدام به درمان شتر مبتلا به كچلي از طريق تجويز دهاني گريزفولوين و ويتامين A و نيز با استفاده از مرهمي بنام پانالوگ نمودند و آنان شاهد ظهور عوارض جانبي گريزوفولوين در حيوان همچون اسهال ،‌استفراغ و نا آرامي حيوان بودند . اين عوارض جانبي پس از كاهش دادن دز روزانه گريزوفولوين از 5گرم به 5/2 گرم ، از بين رفت .

11- حشره كش هاي هيدروكربن كلرينه :

اين حشره كش ها براي از بين بردن جرب ، كنه ، و شپش شتر در سطح بدن مورد استعمال قرار مي گيرند و عبارتنداز : ليندان ،‌آلدرين ،‌ ديلدرين، كلردان ،‌ توگسافن ،‌ متوكسي كلر ،‌ ايزودرين ، اندرين و هپتاكلر ،‌ اين حشره كش ها در بافت چربي ذخيره شده و كانوني فعال براي خطر به شمار مي روند . زيرا سوخت و ساز سريع چربي ها ممكنست اين فرآورده ها را آزاد كرده و آنها را وارد جريان خون نموده و باعث مسموميت گردد. اين فرآورده ها نه تنها از راه پوست جذب مي شوند ، ‌بلكه ممكنست حتي از راه خوردن و يا تنفس وارد دستگاه گردش خون شوند ، فرآورده هاي روغني اين تركيبات از راه پوست سريعتر جذب مي شوند . مخلوط كردن اين حشره كش ها با خاكستر از راه هاي ديگر مطمئن تر است . اين حشره كش ها عموما ًدر شتر مصرف شده و مسموميت با آنها نيز ممكنست در حيوان اتفاق افتد ( Sing Vashishta 1977 ) .

اين فرآورده ها محرك هاي عمومي سلسله اعصاب مركزي به شمار مي روند و علايم مسموميت با آنها عبارت است از : افزايش تشنج ،‌حساسيت و متعاقب آن لرزش عضلات ، ضعف و در موارد حاد مسموميت فلجي و ريزش بزاق و دندان قرچه همراه با بي اشتهائي كامل و دائمي نيز ممكن است ديده شود . شتر بيمار ممكن است به حالت اغما بيفتد و در طول دوره اغماء درجه حرارت افزايش مي يابد . اگر مرگ به سرعت اتفاق افتد تنها علامت قابل تشخيص سيانوز مي باشد . در اتوپسي قلب ، مي بينيم كه قلب در حالت سيستول بوده و ريه علايم ذات الريه و خيز فوق حاد را نشان مي دهد . در ناي و نايژه ها كف مخلوط با خوني موجود مي باشد . مغز و نخاع پر خوني و تورم و كبد و كليه نيز پرخوني رانشان مي دهند . تاكنون پادزهر ويژه اي براي از بين بردن خاصيت حشره كش هاي هيدروكربن كلرينه شناخته نشده است ، روش درمان بايستي علامتي بوده و از طريق خارج ساختن عامل مسموميت از بدن انجام گيرد . تجويز وريدي بيكربنات سديم با دوزاژ 200 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن و تكرار آن بافاصله زماني كوتاه ، ميزان دفع هيدروكربن كلرينه را افزايش خواهد داد . بعلاوه ممكن است از گلوگونات كلسيم نيز به صورت وريدي استفاده نمود .

12- حشره كشهاي آرگانوفسفات :

استفاده دايمي از فرآورده هاي آرگانوفسفات به عنوان حشره كش براي از بين بردن انگل هاي خارجي شتر مي تواند براي سلامتي شترها خطر آفرين باشد ودر صورت عدم رعايت اصول صحيح سمپاشي در حيوان مسموميت ايجاد نمايد . ( Sing Vashishta 1977 ) .

اين فرآورده ها عبارتند از : پاراتينون ،‌ ما لاتيون و غيره . اين حشره كش ها باعث غير فعال شدن آنزيم كلين استراز و ظهور علايمي نظير :تنگي نفس ،‌ريزش بزاق ، اسهال ، كمبود اكسيژن ، سفتي عضلات مي گردند . اين فرآورده ها بعد از بلع از طريق دستگاه گوارش يا استنشاق از طريق دستگاه تنفس يا مصرف موضعي پوستي يا از طريق استعمال در بافت ملتحمه چشم ، به سرعت جذب بدن مي شوند . در لاشه تغييرات كالبد گشائي و جراحات هيستوپاتولوژيكي مشاهده نخواهد شد .

درمان عبارت است از خارج كردن دارو از بدن حيوان و تزريق آتروپين با دوزاژ 25% ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن كه يك سوم اين مقدار آتروپين را بايستي به صورت وريدي خيلي آهسته و به صورت محلول رقيق دو درصد و بقيه را به صورت تزريق عضلاني مصرف نمود . هر تزريق وريدي و عضلاني بايستي به مدت 2-1 روز تا زمان بهبود شتر هر 5 ساعت يكبار تكرار گردد .

13- مسموميت با مواد معدني

مسموميت با مواد معدني در صورتي كه دز بالايي از اين فرآورده ها به شتر خورانده شود ، بروز مي كند . ( Sing Vashishta 1977 ) اظهار مي دارند كه شخصاً شتري را كه به علت بلع سولفات مس داراي اسهال سبز رنگ بود وبه همين علت تلف شد را مشاهده كرده اند .

سابقاً براي درمان سوراي شتر از مقدار زيادي ارسنيك به صورت خوراكي استفاده مي شد وبه همين علت مسموميت با ارسنيك امري عادي بود ROSS PATEL ( 1921) .

مسموميت با ارسنيك در شتر با بي اشتهايي ، اغما ، استفراغ ، بي قراري ، حمله ، عدم تعادل به ويژه از دست دادن كنترل پاهاي عقب ، دلدرد ، اسهال وگاهي يبوست ، افتادن به پهلو ومرگ تظاهر مي كند .

علايم بيماري به مقدار ارسنيك وارده به بدن ووضعيت شتر بستگي دارد ، مسموميت با درجه ضعيف ممكن است فقط با بي اشتهايي واغما تظاهر نمايد . گاهي اوقات تورم شيردان ، تورم روده ، تورم كليه وتورم پرده صفاق در كالبد شكافي ديده مي شوند .

در صورت كوتاه بودن فاصله مسموميت تا وقوع علايم مسموميت ، درمان فقط با دفع عامل مسموميت از دستگاه گوارش شتر امكان پذير است . چنانچه عامل مسموميت هنوز در دستگاه گوارش موجود است بايد پانصد سانتي متر مكعب خمير هيدروكسيد آهن به صورت خوراكي مصرف شود ، اگرچه داروي اخير پادزهر موثري نيست . به علاوه چون منيزيم خشك با ارسنيك تركيب غير محلولي ايجاد مي كند مي توان آن را به صورت خوراكي مصرف كرد . گاهي نيز از محلول 10 % تيوسولفات سديم با دز 2 / 0 سانتي متر مكعب به ازاي هر كيلو گرم بدن به صورت داخل وريدي تجويز مي شود كه داراي نتايج موثري مي باشد . در صورتي كه كلاپس قريب الوقوع باشد نگاهداري بدن با تجويز داروهاي تقويتي توصيه مي گردد . تجويز غذاها ومواد مغذي ونرم نظير شير ، تخم مرغ وكنجاله تخم كتان نتايج درخشاني را در بر داشته است . در شتري كه به علت از دست دادن كنترل پاهاي عقب قادر به حركت نيست تزريق زير جلدي 120 - 60 ميلي گرم سولفات استريكنين توصيه مي شود .

هفدهم ـ مسموميت با گياهان سمي

وجود گياهان سمي در مراتع يكي از مسائل مهم در زمينه دامپروري است كه مي بايستي بدان توجه كافي مبذول نمود . گياهان سمي موجب خسارت زيادي از جمله مرگ و مير حيوانات و كاهش ارزش دام مي گردد .در اثر چراي مفرط و بي رويه اي كه در كليه نقاط كشور صورت مي گيرد . اكثر گياهان علوفه اي مفيد فرصت تكثير و ازدياد نيافته به تدريج از بين مي روند با ازبين رفتن نباتات علوفه اي مفيد گياهان كم ارزش و سمي جانشين آنها مي شوند و دام ها هنگام گرسنگي و يا عدم دسترسي به علوفه هاي خوشخوراك اجبارا ً از اين گونه نباتات تغذيه مي نمايند و به همين جهت افزايش نباتات سمي در مراتع كه اكثرا ً به صورت دايمي در مي آيد ، معلول چراي مفرط مي باشد . در صورت تغذيه فراوان شتر بر گياهان سمي ، اين گياهان مي توانند باعث مسموميت شديد شتر شده وعاقبت به مرگ دام منتهي شود . ولي در مراتعي كه نباتات علوفه اي به وفور يافت مي شود غالبا ًدام در جيره غذائي خود تغييراتي مي دهد ،‌ بدين معني كه تمايلي به تغذيه زياد يك گياه به خصوص از خود نشان نمي دهد و بايد دانست كه برخي از گياهان سمي چنانچه به ميزان كمي مورد تغذيه واقع شود ايجاد مسموميت نخواهند كرد .

براي جلوگيري از خسارات ناشي از گياهان سمي ،‌ بايد به نكات ذيل توجه نمود :

1- جلوگيري از چراي مفرط مراتع ، زيراكه اين كار باعث افزايش گياهان سمي و گرايش دام به سوي آنان مي گردد .

2- حيوانات را نبايد در اوايل بهار قبل از رشد كامل نباتات علوفه اي جهت چرا وارد مراتع نمود زيرا مجبور خواهند شد از نباتات سمي كه بيش از ساير نباتات علوفه اي به حد رشد رسيده اند تغذيه نمايند . برخي از نباتات در پاييز و برخي ديگر در بهار سمي مي شوند .

3- در صورت تعليف دام با علوفه خشك و يا علوفه سبز ، تا زماني كه حيوان بحد كافي سير نشده است نبايد آن را در مراتعي كه داراي نباتات سمي مي باشند داخل نمود .

4- مصرف نمك براي دام ضروري است زيرا با افزودن مقداري نمك به جيره غذايي دام ، حيوان به تغذيه نباتاتي كه بدانها چندان توجه نمي نموده ترغيب شده آنها را چرا مي كند .

5- مصرف مواد معدني از قبيل فسفر اشتهاي دام را زياد مي نمايد ،‌ ضمناً چنانچه مقداري گرد استخوان به خوراك دام اضافه شود تلفات ناشي از مسموميت نباتات سمي كاهش قابل ملاحضه اي خواهد يافت.

6- چنانچه حيوان دچارمسموميت گردد بايستي قبل از رجوع به دامپزشك غذاهاي ملين به او خورانيد .

تا كنون صدها گونه نباتات سمي شناخته شده كه تعداد محدودي از آنها براي دام خطرناك مي باشد از نباتاتي كه در تمام مراحل رشد و نمو خود داراي خاصيت سمي مي باشند مي توان گل حسرت يا سورنجان Colchicum ، انواع دم اسبي ها EQUISETUM و فرفيون EUPHORBIA را نام برد . برخي از انواع نباتات در مرحله سبز بودن خاصيت سمي دارند مانند انواع آلاله ها RANUNCULUS و شقايق نعمان ANEMONE . هم چنين بايد افزود كه بعضي انواع گونه ها سمي و خطر ناك هستند و معمولا ً كليه اندام انواع گونه هاي سمي داراي خاصيت مسموم كننده براي دام ها مي باشند .

مسموميت شتر با گياهان سمي اگر چه به ندرت ديده مي شود ولي غالبا ً به علت تغذيه با خرزهره و گاهگاهي به علت چريدن بر لانتانا ،‌تاتوره و ذرت خوشه اي يا ارزن مي باشد ( SINGH VASHISTA 1977) و هم چنين گزارشات ديگري مبني بر مسموميت با گياهان ديگر نيز رسيده است و ما در اينجا به ذكر اين گياهان مي پردازيم :

1- خرزهره NERIUM OLEANDER :

گياهي است بوته اي و زينتي كه در نواحي معتدل كشت مي شود . برگ هاي آن ساده كشيده ،‌باريك ، سخت و با دمبرگ كوتاه است ،‌ گل هايش سفيد يا صورتي و به شكل خوشه است تمام قسمتهاي اين گياه داراي شيره تلخ مزه اي است كه سميت دارد .

اين گياه به خاطر گل هاي زيبايش به صورت گياه زينتي در باغچه ها كاشته شده يا ممكن است در فاضلاب باغچه ها مشاهده شود ،‌قسمت هاي مختلف خرزهره براي شتر سمي مي باشد . عوامل اصلي كه باعث مسموميت مي شود دو الكالوئيد به نام هاي نريودرين و كارابين مي باشند كه خصوصيات نريودرين مشابه ديژيتالين و كارابين مشابه استريكنين است . مسموميت زماني اتفاق مي افتد كه در مرتع گياه خرزهره فراوان بوده و شتر بعد از يك گرسنگي طولاني براي چريدن به مرتع برود .

طبق نظر CROSS ( 1921) حتي خوردن 60 گرم برگ خرزهره باعث خواهد شد شتر از غذا خوردن امتناع كرده ، كسل شده ،‌استفراغ نموده و نهايتا ً تلف گردد . طبق نظر LEESE ( 1921) تغذيه با بيش از 250 گرم گياه خرزهره باعث مرگ شتر خواهد شد و در صورتي كه كمتر از ربع كيلو مصرف شود شتر تا مدتي از مسموميت حاصله در رنج خواهد بود .گاهي نيز مسموميت در شتري كه حتي كمتر از 30 گرم از گياه خرزهره خورده است اتفاق مي افتد .

CROSS (1921) اقدام به انجام آزمايشي در خصوص مسموميت شتر تجربي شتر با گياه خرزهره نموده و مشاهده كرد كه شتري كه 60 گرم از برگ سبز خرزهره خورده بود پس از 18 ساعت دچار اسهال و استفراغ شده است و پس از 36 ساعت به اغماء رفته و تلف گرديد . اما شتري كه 120 گرم از برگ سبز خرزهره خورده بود پس از 24 ساعت تلف گرديد و در كالبد شكافي هر دو شتر شاهد وجود تورم شيردان بود .

علايم بيماري هنگام نشخوار كردن شتر ظاهر شده و با بي حالي ،‌استفراغ ، لرزش اندام ، خميازه كشيدن ،‌بيقراري ،‌كم اشتهائي ، تهييج يا اضطراب و متعاقب آن با اسهال ، اغماء در شترهائي كه شديدا ً مسموم شده اند وبا اسهال يا با يبوست در شترهائي كه شدت مسموميت آنها ناچيز است مشخص مي شود . و چنانچه ميزان مسموميت كم باشد بهبودي پس از 4-3 روز شروع خواهد شد .

درمان : SINGH VASHISTA ( 1977) اظهار مي دارند كه در شتر مسموم بايستي با پايين آوردن سر ،‌حيوان را به استفراغ واداشت ، براي اين كار سر را پايين آورده و با استفاده از چوبي كه توسط دو نفر از سطح پستان به زير گردن هدايت مي شود شتر را در حالتي قرار مي دهيم كه محتويات موجود در شكمبه حيوان به بيرون رانده شود و از مقدار خرزهره موجود در شكمبه كاسته شود . بعد از انجام اين عمل تجويز مسهلي نظير يك كيلوگرم سولفات منيزيم به صورت خوراكي پس از پرهيز غذائي و يا 120 ميلي گرم هيدروبرومور آركولين به صورت تزريق زير جلدي لازم است . هم چنين مي توان از 3/3 گرم پرمنگنات پتاسيم مخلوط با 2 ليتر آب به محلول ضد سم استفاده نموده وآن را در چند نوبت به شتر مسموم خورانيد . بهتر است در چنين حالاتي از تفاله كتان به عنوان غذا استفاده شود ، شير ، تخم مرغ و روغن نيز به عنوان غذا و آرام بخش در تورم روده حاصل از مسموميت مورد استفاده قرار مي گيرند . در صورتي كه اغماء شدت يابد مي توان از محركهايي نظير : جوهر تر كيبات معطره امونيوم كه با دوزاژ 60 ميلي ليتردر يك ليتر آب مخلوط شده و هر ساعت به حيوان خورانده مي شوند يا تزريق زير جلدي 75-60 ميلي گرم استريكنين استفاده نمود .

2- لانتانا LANTANA CAMARA :

گياهي است به ارتفاع 30 تا 120 سانتي متر كه برگهاي آن متقابل و كنگره دار است گل ها مجتمع و با دم گل كوتاه است . در موقع باز شدن آبي است و سپس نارنجي رنگ مي شود . گياهي زينتي شبيه شاه پسند معمولي است . ماده سمي آن عبارت از LANATDENE است كه با اسيد ACIDE REHMANIC در اين گياه موجود است . ميزان مسموم زايي گياه زياد است وممكن است قبل از ظاهر شدن علايم مسموميت حيوان تلف گردد .

LEESE (1927) اظهارمي دارد شترهائي كه در باغچه ها از اين گياه تغذيه مي نمايند از ادرار كردن و دفع مدفوع خودداري كرده و مرگ آنها به سرعت فرا مي رسد .

تصوير شماره ( 1 ) تصوير گياه لانتانا

3- تاتوره DATURA STRAMONIUM :

نام داتورا ( DATURA ) كه به زبان لاتين به اين نبات داده شده مشتق از نام فارسي تاتوره است زيرا اين نبات اصلا ً بومي ايران بوده به نام هاي تاتوله ، جوزماش ، نبات اهريمني ، علف شيطان و غيره نيز ناميده مي شود .

دسقوريدس و تئوفر است دو تن از علماي قرن اول و دوم يونان اين گياه را جزو نباتات سمي نام برده اند . در قديم اين گياه در داروسازي مصارف زياد داشته و در طب انساني و دامپزشكي به كار مي رفته است تاتوره به طور وحشي در زمين هاي لم يزرع و كنار جاده ها مي رويد .اين نبات بومي مشرق زمين بوده منشاء اصلي آن كناره بحر خزر است ، در اواسط قرون وسطي به تمام اروپا و بعد به آمريكا و نقاط ديگر برده شده است و در اكثر ممالك دنيا به مقدار فراوان وجود دارد تاتوره درخچه ايست يك ساله با ساقه اي بي كرك و منشعب به طول 40 سانتي متر تا 2 متر استوانه شكل وبه رنگ سبز ،‌ قطر ساقه اصلي نسبت به رشد گياه به 1-2 سانتي متر مي رسد . برگ هاي اين گياه معمولاًمتناوب بوده صفحه آنها پهن و بيضي نوك تيز و يا منظم و مدور است طول برگ ها 10-12 و عرض شان 6-8 سانتي متر است اگر كمي از برگ تازه تاتوره را در دست له نمائيد بويي تهوع آور وغير مطبوع از آن متصاعد مي گردد. ولي برگ خشك شده بوي خيلي كمتري دارد ‌برگ ها گس ،‌قي آور و دانه كمي تلخ است گل هاي تاتوره شبيه شيپور و تك تك مي باشد و در گل بيش از يك يا دو روز دوام ندارد . دانه هاي تاتوره شبيه دانه هاي سماق و شكل شان قلوه اي و در دو سطح جانبي صاف و هموار و در سطح زيري و روئي زگيل دار است . رنگ اين دانه ها سياه مايل به قهوه اي است و بزرگي آنها 4-5 ميلي ليتر است ميوه آن بيضي شكل خاردار و كپسول است كه با چهار شكاف باز مي شود .

ماده سمي اين گياه ماده « داتورين » است . داتورين از سه آلكالوئيد آتروپين ، هيوسيامين و اسكوپولامين تشكيل يافته است . اين آلكالوئيد ها در نبات به حالت تركيب با اسيد ماليك ، اسيد اتروپيم و اسيد داتوريك وجود دارد كه در بين آنها مقدار آلكالوئيد هيوسيامين از سايرين بيشتر است .

SINGH VASHISHTA ( 1977) اظهار مي دارند تاتوره بوته اي است كه در ساحل نهرها مي رويد و داراي يك نوع آلكالوئيد است كه باعث مسموميت اعصاب شده و در صورتي كه خورده شود باعث نفخ ،‌بي قراري ، فلج و كوري مطلق و مرگ سريع شتر خواهد شد .

درمان : براي نجات مسموم بايستي سم وارد شده به معده را با استفاده از داروي قي آور خارج نمود ،‌زيرا حالت استفراغ غالباً خود به خود ايجاد نمي شود و معمولا ً از ضد سم هائي نظير مورفين يا پيلوكارپين استفاده مي شود خوراندن قهوه غليظ ومحرك هاي مختلف و غيره مفيد است .

تصوير شماره (2 ) ـ تصويرگياه تاتوره

4- ذرت خوشه اي SORGHUM :

ذرت خوشه اي گياهي علفي و يك ساله مي باشد . سنبلچه هاي آن دور از محور سنبل و شكل خوشه قرار گرفته است . ارتفاع گياه تا 5/2 متر مي رسد داراي چهار نوع است و بيشترين آن ذرت خوشه اي معمولي است كه در سيستان و بلوچستان ،‌ اصفهان ،‌ كشت آن متداول است .

SINGH VOSHISHTA ( 1977) اظهارمي دارند گياه جوان ذرت خوشه اي داراي سيانور پتاسيم و اسيد پروسيك مي باشد كه اين دو شديداً در شتر ايجاد مسموميت مي نمايد . علايم بيماري ايجاد شده عبارتند از نفخ ،‌ دل درد ، تنگي نفس و مرگ به علت كاهش اكسيژن كه عامل ايجاد كننده آن هيستو تو كسيك مي باشد حادث مي شود . ذرت خوشه اي بالغ را فقط به صورت محلول خشك بعد از قرار دادن آن در نور آفتاب مي توان مورد استفاده قرار داد ، زيرا عامل مسموميت فرار بوده و در مقابل نور از بين مي رود .

نبايستي به شترهاي گرسنه اجازه داده شود كه به مزارع گياه ذرت خوشه اي نا بالغ پژمرده يا مزارعي كه بعد از يك دوره توقف در رشد داراي رشد سريع مي باشند دسترسي پيدا نمايند ،‌ذرت خوشه اي بايستي قبل از اينكه حيوان در آن شروع به چرا نمايد يا گياه براي تغذيه بريده شود بايستي به گل نشسته باشد .

درمان : از مخلوط 15 گرم كربنات آمومنيوم ،‌ 60-45 ميلي ليتر روغن تورپنتين و يك ليتر تفاله يا شيره بذرك مخلوطي تهيه كرده و براي كاستن نفخ به شتر مي خورانيم ، و بايستي شكم را از هر دو طرف ماساژ داد در صورتي كه تجويز اين دارو در درمان موثر واقع نشد بايستي از تروكار و يا لوله گذاري و سوراخ كردن شكمبه در طرف چپ استفاده نمود و به چنين حيواناتي به مدت سه هفته پس از بهبودي استراحت داد .

بعد از درمان نفخ از يك مسهل نظير يك كيلوگرم سولفات منيزيم استفاده نمائيد مخلوطي از نيترات سديم و نيوسولفات سديم با دوزاژ 3 گرم نيوسلفات سديم در 250 ميلي ليتر آب به صورت تزريق وريدي تزريق نيز مناسب است . نيترات سديم تشكيل مت هموگلوبين را مي دهد كه اين تركيب با اسيد هيدرو سيانيك مخلوط شده و سيا نومت هموگلوبين را كه غير سمي است مي سازد . اسيد به تدريج از سيا نومت هموگلوبين آزاد شده و توسط تيوسلفات جذب مي شود كه از نتيجه اين جذب تيونات كه غير سمي است آزاد مي شود . استنشاق بخار آمونياك و تجويز كربنات آمونيوم در درمان موثرند ، تجويز زير جلدي اتر ، استريكنين و يا اتروپين در درمان موثر خواهند بود .

تصوير شماره ( 3 ) - تصوير ذرت خوشه اي ( سورگوم )

5- افيون ايوچري IPHIONA AUCHERI :

گياهي است سمي كه در حوزه جنوبي خليج فارس مي رويد و گزارشي از مسموميت شتران به آن رسيده است اين گياه داراي ماده موثره اي به نام سيس كويترپن لاكتونز SES QUITERPEN LACTONES است . Wernary وهمكارانش (1992) گزارش نمودند كه در آوريل سال 1989 تعدادي از شتران مسابقه در امارات عربي متحده كه از گياه افيون ايو چري خورده بودند ، بيمار شده و 6 نفر از اين شتران عليرغم درمانهاي وسيع و گسترده در اثر مسموميت تلف شدند .آزمايشات هيستولوژيكي پس از مرگ نشان دهنده خونريزي هاي متعدد داخل لوبول هاي كبدي به همراهي نكروز سلول هاي كبدي بود . در تجزيه شيميائي نيز عامل مسموميت حيوانات كه ماده سيس كويترپن لاكتونز مي باشد جدا گرديد .

6- تريماتومينتوسا TREMATO MENTOSA :

گياهي سمي است كه در استراليا مي رويد نام ديگر آن POISON PEACH است و يك مورد گزارش مسموميت شتر به آ ن موجود است .

TRUEMAN POWELL ( 1991) گزارش نمودند كه سه نفر از پنج نفر شتران يك كوهانه سيرك در خلال چند روز بيمار شده و تلف شدند . علت مرگ مسموميت تشخيص داده شده و حيوانات فوق الذكر همگي در منطقه اي مشغول به چرا بودند كه تعدادي از گياهان سمي شناخته از آن جمله POISON PEACH در آن منطقه ديده شده بود وبررسي هاي به عمل آمده نشان داد سه شتر مسموم شده مقادير فراواني از گياه سمي مذكور را تناول كرده بودند .

آزمايش هاي پس از مرگ دو حيوان نشان دهنده خونريزي زير جلدي در بالاي سينه و شكم ، و هم چنين خونريزي پتشي در زير لايه سروزي شكمبه ، شير دان و دودنم و نيز پر خوني در كبد و كليه ها بود .

آزمايش هاي هيستولوژيكي كبد يكي از شتران نشان دهنده نكروز دلمه اي حاد در اكثريت سلول هاي كبدي همراه با خونريزي شديد بود . تاريخچه علايم بيماري و پاتولوژي همه نشان دهنده مسموميت با POISON PEACH و بروز علايم شناخته شده مسموميت كبدي با گلوكوزيد تيرماتوكسين LYCOSIDE TOREMATOXIN است .

7 - لانا lana bushes

گياهي سمي است كه معمولاً در چراگاه ها ومراتع مناطق مرطوب مي رويد . اين گياه در برخي از مناطق شبه قاره هند ودر دشت هاي ممتد بين رودخانه گالوم وأندس در كشور پاكستان و ناحيه گنگا نگار ايالت راجستان هندوستان به وفور ديده مي شود . اين گياهان در طي دو ماه آوريل ومي شكوفا شده وخوردن آن از طرف شتر باعث مسموميت شديد شتران مي گردد . شترهاي مسموم دچار بي حالي شده وقدرت بلند شدن را نداشته و دچارفلجي پاها ولاغري وسپس اسهال شده ودر آخرين مراحل مسموميت تلف مي شوند . در هنگام ظهور علايم بيماري ، درمان بي فايده خواهد بود . شترها معمولاً در سنين پايين يعني از يك سالگي تا سن پنج سالگي ممكن است كه دچار مسموميت با اين گياه شوند به همين علت بايد از چراي شترها در مراتعي كه گياه سمي مذكور در آن جا وجود دارد ، خودداري نمود . گفتني است كه شترهاي بيش از پنج ساله كمتر علايم مسموميت با اين گياه را از خود نشان مي دهند ( الزبيدي 1995 ) .

درمان شناخته شده اي براي بيماري موجود نيست . كره شترها وشترهاي جواني كه قبل از پنج سالگي از مراتع لانا خارج مي شوند به اين بيماري مبتلا نخواهند شد . شترهاي مسني كه به مراتع لانا وارد مي شوند اگر بقيه عمر خود را در اين مراتع سپري كنند نه به ضعف ونه به فلجي مبتلا خواهند شد . منتهي چريدن در اين مراتع باعث خواهد شد كه شترهاي هفت سال به بالا هنگام كارهاي سخت لاغر شوند .

8- مسموميت قارچي FUNGIAL POISON :

تغذيه شتران با علوفه كپك زده مي تواند باعث حدوث مسموميت حاد و يا مزمن در حيوانات گردد. كپك ها معمولاً روي گياهان زنده و يا روي محصولات انبار شده رشد مي كنند . كپك هايي كه روي علف هاي انبار شده تشكيل مي شود : اسپرژيلوس پني سيليوم ، سيديوم ، موكور و فوزاريوم مي باشد .

هر يك از قارچ هاي فوق الذكر داراي ماده موثره معيني است كه از همه خطرناك تر، زهرابه اي به نام افلاتوكسين است كه توسط اسپرژيلوس ها توليد مي شود و يك گزارش از مسموميت شتران امارات متحده عربي با افلاتوكسين رسيده است .

OSMAN ABDEL- GADRER ( 1991) در امارات متحده عربي شاهد وقوع مرگ و مير در تعدادي از شتران در طي ماههاي ژولاي و سپتامبر سال 1990 در منطقه العين بودند . مطالعات اوليه آزمايشگاهي و اپيدميولوژيكي نشان داد كه اين حالت در پي تغذيه با مواد آلوده به كپك رخ داده است . آنان مجموعاٌ 53 نمونه از سرم شتران را جمع آوري نمودند كه 16 نمونه از حيواناتي جمع آوري گرديد كه توانسته بودند افلاتوكسيدوز را تحمل كنند و 37 نمونه از شتراني جمع آوري گرديد كه ظاهرا ً سالم بودند و تمامي اين نمونه ها جهت بررسي مقدار افلاتوكسين مورد آزمايش قرار گرفتند . تمامي 16 نمونه تهيه شده حاوي افلاتوكسين به ميزان 5 تا 50 NG/ML بوده اند و تعداد 28 نمونه از مجموع 37 نمونه تهيه شده حاوي افلاتوكسين به ميزان 2تا 12 PG/ML بوده اند .

LEESE ( 1921) اظهار مي دارند كه در مواردي شاهد كوري موقت و يا حتي كوري دائم شتر نتيجه تغذيه با علف خشك كپك زده است .

درمان : SINGH / VASHISHTA ( 1977) معتقدند كه بايستي به شتر مبتلا نوعي مسهل خورانيد و آن را از آسيب هائي كه ممكن است هنگام كوري موقت اتفاق افتد حفظ كرد . تجويز يك كيلوگرم سولفات منيزيم خوراكي به عنوان مسهل و 30 ميلي گرم استريكتين زير جلدي روزانه تا بهبودي كامل شتر امري اجتناب ناپذير است .

منابع مورد استفاده :

1 . بيماري هاي شتر ـ تأليف ام اس واشيستا ، آر پي سينگ ، ترجمه دكتر احمد عريان ، چاپ اول شهريور ماه 1362 ، واحد آموزش كميته كشاورزي جهاد سازندگي .

2 . شتر وپرورش آن ـ تأليف : دكتر محمد مصطفي شكري ، ترجمه دکتر احسان مقدس ، چاپ اول 1376 ، انتشارات نوربخش .

3 . الجمل العربي ـ تأليف الدكتور علي جواد الزبيدي ، الطبعه الاولي 1995 ، شركة المطبوعات للتوزيع والنشر ، بيروت ، لبنان .

4 . حكمتي و همكارانش (1357) : بررسي كشتارگاهي عوارض حاصله از اجسام خارجي وتعيين ميزان درصد اجسام فلزي موجود در شكمبه ونگاري شتر ، تهران ، مجله دانشكده دامپزشكي دانشگاه تهران سال 34 ، (1 ) ، صفحات : 9 ـ 29 .

5 . محمد منتصر العاني (1990 ) : الابل وامراضها في العراق - مداولات الموتمر الدولي حول تنميه وتطوير الابل - طبرق ليبيا ص 311 - 321 .

6 . Balis Richard (1977 ):Revue d elevage et de madecine veterinaire des pays tropicaux 30 , 369 .

7. Boever Rush (1975) : Vet . Med .and smal .Anim .Clinician 70,1190 .

8 .CROSS PATEL (1921 ): cited by singh vashishta (1977)

9. Delavenay,R.P (1978) : Revue d elevage et de medecine veterinaire des pays tropicaux 31, 171.

10 . Leach(1961 ): J . comp .path . Ther . 71 : 109 .

11 .Leese(1927) : A Treatise on the One - humped Camel in Health and in Disease . stamford : Haynes Son.

12 . Leonard(1894): The Camels Its Uses and Management . London : Longmans , Green Co.

13 . OSMAN ABDEL- GADRER (1991) : Survey of total aflatoxin in camel sera by enzymelinked immunosorbent assay ( ELISA) .Mycotoxin Research 7 :35 -38 .

14 . Petrovskii Khamiev (1977 ) : Byulleten Vsesoyuznogo instituts eksperimental noi veterinarii , 31 , 50

15 . Said ,A.H ( 1963) : Veterinary Record 75 , 966 .

16 . Schillnger Rottcher (1984) :International Foundation for Science , Report No : 7 .

17 . Singh Vashishta (1977): Disease of Camels , india six seas , hyder abad .

18 . Schillinger, et . al (1982) : Nairobi cluster , 7- 8 th June 1982.

19 . Tager Kagan , et. al(1989) : Revue d Elevage et de Medecine veterinaire des pays Tropicoux

42 ( 1) 55 - 61

/ 1