4ـ امربه معروف و نهى از منكر - عوامل تغییرات اجتماعی در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عوامل تغییرات اجتماعی در نهج البلاغه - نسخه متنی

سید ضیاء هاشمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«هركه جهاد را واگذارد و آن را ناخوشايند دارد خدا جامه خوارى بر تن او پوشاند و فوج بلا بر سرش كشاند و در زبونى و فرومايگى بماند.»

جهاد و دفاع نه تنها لازم، بلكه از نظر امام على7 امرى خوشايند و پسنديده است; زيرا وقتى مسأله دفاع از حريم و كيان جامعه مطرح باشد، براى انسان هاى غيرتمند و با ايمان چه ارزشى بالاتر از حفظ مرزها و دفع شرّ دشمنان مى ماند؟

آن حضرت در تحريض مردم به جهاد مى گويند: «نمى بينيد بر مرزهاى شما دست افكنده اند و شهرهاتان گشوده و كشورتان ربوده است، در شهرهاتان جنگ برقرار و دشمن با شما در پيكار؟ خداتان بيامرزد! گروه گروه روبه جنگ دشمنتان رويد و در خانه ها و شهرهاتان درنگ مكنيد كه به ستم و خوارى دچار شويد.(9)

در خطبه ديگرى صريحاً ترك جهاد را عامل ذلت قوم خود مى شمارند و يك قاعده كلى ارائه مى دهند:

«فَواللّهِ، مَا غُزِىَ قومٌ قطُّ في عُقرِ دَارِهمِ اِلاّذَلُّوا»(10)

به خدا سوگند با مردمى در آستانه خانه شان نجنگيدند، جز آنكه جامه خوارى بر آنان پوشاندند. در ادامه، عواقب طبيعى سستى آنها را به رخشان مى كشد:

«فَتَواكلْتُم وَ تَخاذلتُم حَتى ثُنَّت عَليكم الغاراتُ و مُلِكَتْ عليكم الاَوطَانُ»;

هيچ يك از شما خود را براى جهاد آماده نساخت و از خوارمايگى، هركس كار را به گردن ديگرى انداخت تا آنكه از هر سو به شما تاختند و شهرها را يكى پس از ديگرى از دستتان برون كردند.

4ـ امربه معروف و نهى از منكر

يكى ديگر از عوامل تغيير در نهج البلاغه امر به معروف و نهى از منكر است كه داراى كاركرد مراقبت اجتماعى است. نظام مراقبت اجتماعى در هر جامعه، ارزش و آثار مهمى دارد. در فرهنگ اسلامى و از جمله در كلمات اميرالمؤمنين7 بهاى فراوانى به اين پديده داده شده است. علاوه بر نظارت هاى رسمى، كه در حيطه نظام قضايى و سياسى جا مى گيرد و آن حضرت در دستوراتشان به واليان و نمايندگانشان به كرّات مورد توجه و تأكيد قرار مى دهند، بر نظارت اجتماعى عمومى و غير دولتى نيز تأكيد مى كنند، به طورى كه آن را از عوامل رشد و تعالى و يا انحطاط و سقوط جامعه مى دانند. نظارتى كه از ناحيه عموم مردم مسلمان اعمال مى شود در قالب «امر به معروف و نهى از منكر» مطرح مى گردد. توصيه به نيكى ها و منع از تخلّفات شرعى و اجتماعى، علاوه بر آثارى كه بر ديگران دارد، موجب تحكيم و تقويت باور و توجه خود آمران به معروف و ناهيان از منكر مى شود. بنابراين، دستور مزبور علاوه بر آثار بيرونى، اثرات روانى و درونى هم دارد كه وقتى عموميت و شمول پيدا كند، تبديل به نتايج اجتماعى مى گردد.

در فرهنگ اسلامى، امر و نهى افراد هم خطاب به عموم مردم است و هم متوجه مسؤولان، حكّام و زمامداران. در صدر اسلام و زمان حاكميت اميرالمؤمنين7 موارد فراوانى از اين گونه برخوردها و تذكرها از ناحيه مردم عادى خطاب به شخص اول جامعه مشاهده شده است.

اين پديده اجتماعى داراى آثار و نتايج گسترده اى مى باشد. «هر جامعه هنگامى عمر مى كند كه عوامل پيونددهنده افراد، نهادها و بخش هاى آن، كه عبارت از عوامل ذهنى، معنوى و فرهنگى است، همچنان مقاوم و مستحكم باقى بماند و خللى شيرازه درونى آن را سست نكند. تواصى به ارزش ها، هنجارها و معروف هاى جامعه و تناهى از زشتى ها، كژى ها و منكرهاى اجتماعى بر قوّت و استحكام شيرازه و نظام باطنى و معنوى جامعه مى افزايد و آن را از آسيب پذيرى مصونيت مى بخشد. بنابراين، نظارت ملى و مراقبت عمومى شرط بقاى موجوديت جامعه است.»(11) با اين مقدمه، چند جمله از بيانات آن حضرت را درباره امر به معروف و نهى از منكر مرور مى كنيم:

«فانَّ اللّهَ سُبحانَهُ لَم يَلعنِ القرنَ المَاضي بينَ اَيديكُم اِلاّ لتركِهِمُ الاْمَرَ بالمعروُفِ وَ النَّهىَ عَنِ المُنكَرِ فَلَعن اللّهُ السُّفَهاءَ لِركُوبِ المعاصي وَ الحكماَء لِتركِ التَّناهي»(12)

همانا خداى سبحان مردم دوران گذشته را، كه پيش از شما بودند از رحمت خود دور نساخت، جز براى آنكه امر به معروف را واگذاشتند و مردمان را از منكر باز نداشتند. پس خدا بى خبرانشان را به دليل نافرمانى كردن و خردمندنشان را به دليل مخالفت نكردن با گناه لعنت كرد.

طبق اين فقره ازبيانات حضرت،رفتارى كه داراى آثار اجتماعى است، علاوه بر فعل، تركش نيز مؤثر است، بخصوص باتوجه به اينكه امربه معروف و نهى از منكر مقوله اى است كه مربوط به گروهى مى شود كه از توانايى بيش ترى نسبت به عموم مردم برخوردارند; يعنى علم، آگاهى و قدرت تأثيرگذارى بر ديگران دارند. امر به معروفونهى ازمنكر ازجمله فروع دين اسلام و احكام مهمى است كه كاملاً جنبه اجتماعى و عمومى دارد. اين حكم اگرچه براى يكايك مؤمنان الزام شرعى دارد و آنان را به عمل وامى دارد، ديگران را نيز در عمل به احكام دين ملزم مى كند و از تخلّف باز مى دارد. از اين رو، يك تكليف و عبادت فردى محسوب مى گردد.

اما فلسفه تشريع و نتيجه وجودى امر به معروف و نهى از منكر مربوط به كلّيت جامعه و فضاى حاكم بر آن است. بنابراين، كسانى كه به اين دو كار اقدام مى كنند در واقع، دست به كنش اجتماعى زده اند كه آثار آن در جامعه انعكاس خواهد داشت. بر همين منوال، ترك اين دو وظيفه نيز پيامدهايى در سطح جامعه خواهد داشت و خلاهايى پديد خواهد آورد. از اين رو، آن حضرت مؤكّداً مردم را از ترك امر به معروف و نهى از منكر پرهيز مى دهند و عواقب آن را گوشزد مى نمايند:

«لا تتركوا الامرَ بالمعروفِ و النهىَ عنِ المنكرِ فيُولّى عليكم شراركم ثمَّ تدعونَ فلايُستجابُ لكم»;(13)

امر به معروف و نهى از منكر را وامگذاريد تا بدترين شما حكمرانى تان را به دست نگيرند، آنگاه دعا كنيد و پذيرفته نشود.

حضرت على7 در عبارت مزبور به تبعات كلان سياسى و اجتماعى ترك اين وظيفه مهم مى پردازند و جبران ناپذيرى آن را يادآورى مى نمايند. اگر مردم نسبت به موقعيت اجتماعى خود و رفتار ديگران بى تفاوت بوده، احساس مسؤوليت نداشته باشند، آنگاه كه رفتارهاى مزبور مسير انحرافى بپيمايد و هنجارشكنى و نقض قواعد اجتماعى رواج يابد، بر اثر فقدان واكنش هاى نظارتى مناسب عادى گردند و در نهايت، نقش ها و منزلت هاى اجتماعى دگرگون گردد و موقعيت هاى حسّاس به نااهلان سپرده شود، راه براى اصلاح مسدود خواهد شد و زمان براى ترسيم كاستى هاى جامعه از دست خواهد رفت. لذا، تلاش و تقاضاى مردم بى اثر خواهد ماند.

/ 8