جنگ ادیان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جنگ ادیان - نسخه متنی

حسن السرات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



جنگ اديان

حسن السرات

در حال حاضر برخي به شدت دنبال آن هستند كه آتش جنگ تمدن‌ها، يا به عبارتي جنگ اديان برافروخته شود. آنان در اين راه بر طبل جنگ مي‌كوبند و آتش كينه را مي‌افروزند. نظريه‌پردازاني مردم را دعوت به اين جنگ ديوانه‌وار مي‌كنند و در رأس اين انديشمندان نويسندة انگليسي مقيم ايالات متحده «برنارد لوئيس» قرار دارد. او سخنگوي رسمي ادبي و دانشگاهي جناح راست مذهبي در امريكا است و اين در حالي است كه برخي به اشتباه فكر مي‌كنند «ساموئل هانتينگتون» اين سمت را دارد.

به گزارش موعود، برنارد لوئيس در اين مورد، دو كتاب به رشته تحرير در آورده است:


1. چه اتفاقي افتاد،

2. بحران اسلام. مطالب اساسي كه در اين كتاب‌ها آمده، به طور خلاصه عبارتند از: مسلمانان از غرب و تمدن و دموكراسي و لائيك بودن آن نفرت دارند و اين تنها به خاطر اين است كه آنان مسلمانند. علت اصلي به وجود آمدن اين نفرت، دين آن‌ها و قرآنشان است، نه استعمار غرب و يا اشغال افغانستان و عراق توسط امريكايي‌ها، و نه تجاوز و حملة صهيونيستي ـ امريكايي به فلسطين و لبنان.

برخي اين نظريات را پذيرفته و نويسندگان ديگري نيز به اشكال مختلف آن را بيان كرده‌اند كه ناشي از سوء فهم آن‌ها در اين امر است. از جمله اين نويسندگان مي‌توان از نويسنده ايتاليايي خانم «اوريانا فالاچي» نام برد. او در 15 سپتامبر سال 2006 وفات يافت. وي در وصيت‌نامة‌ خود، كتاب‌خانه‌اش را به واتيكان در رم اهدا كرد.

جناح راست مذهبي امريكا نيز در برافروختن اين جنگ و هرچه شعله‌ورتر شدن آن تأثير دارد. اين جناح با اسلام رقابت، و سعي مي‌كند تمام مردم مسيحي شوند و در عين حال از آزادي ديني دفاع كرده، در پي آن است كه در پنج قاره رؤسايي سر كار آيند كه موافق افكار و ايده‌هاي آن‌ها باشند. جنگ در حال حاضر خارج از انتظار است.

پنتاگون ـ وزارت دفاع امريكا ـ و ارتش اسراييل، از اواخر سال 2005 سازماني تشكيل داده‌اند، تا پنجاه ميليون از انجيلي‌هاي امريكا را بسيج كرده و از اين طريق افكار عمومي مردم كشور خود را، در جنگ عليه لبنان و سپس سوريه و ايران، با خود همراه سازند، و مردمان آن‌ها از اين راه حمايتشان كنند.

محور عمومي اين كار بر جمع كردن و ادغام رؤساي انجيلي در يك مؤسسه ايدئولوژي و عقيدتي واحد تحت عنوان «مؤسسه مسيحيان متحد به خاطر اسراييل» متمركز است. اين سازمان جديد در پي آن نيست كه جانشين سازمان مشهور «ايپاك» كه يك گروه فشار سياسي (لابي) در ميان رهبران است، از اين طريق شود، بلكه هدف مأموريت آن، ترويج و انديشه‌هاي صهيونيستي در كليساهاي انجيلي و ديگر كليساها است تا بيشتر امريكايي‌ها، حمايت و پشتيباني از عمليات تجاوزگرانه نظامي اسراييل را يك واجب ديني بشمارند.

در دسامبر 2006، كتاب خطرناكي در ايالات متحده به نام شمارش معكوس براي اورشليم: هشدار به جهان، آخرين فرصت براي صلح به چاپ رسيد، و با سرعت بسيار زياد و تنها در سه ماه اين كتاب به يكي از پرفروش‌ترين كتاب‌ها در بازارهاي بزرگ ايالات متحده امريكا تبديل شد.

نويسنده در اين كتاب آورده است كه: «رهبران و حاكمان كنوني ايران در پي آنند كه به وسيلة بمب هسته‌اي اسراييل را از صحنه روزگار محو و نابود كنند. و پس از آن‌كه روس‌ها و مسلمانان به اسراييل حمله كنند، جنگ دومي ميان ايالات متحده از يك طرف و چين و اتحاديه اروپا، براي تسلط بر اسراييل درمي‌گيرد. در اين حال مسيح دروغين در لباس رئيس اتحاديه اروپا ظاهر مي‌شود و در نهايت جنگ هولناك هسته‌اي سرنوشت‌ساز خواهد بود. اين جنگ سرنوشت‌ساز در «مگدو» (آرمگدون) به وقوع مي‌پيوندد. بدين ترتيب نزول مسيح شريف و واقعي به زمين امكان‌پذير مي‌شود تا دوباره ظهور كند و كساني كه منتظر بازگشت و ظهور او بوده و به او ايمان داشته‌اند، مي‌توانند كفة ترازو را به نفع مسيح و مسيحيان سنگين‌تر سازند و آن‌ها را پيروز گردانند. از همين‌ر‌و از اكنون بايد وارد جنگي غيرمنتظره شد.» نويسنده اين كتاب نظامي ـ ديني، كشيشي است به نام «جون هاگي». او اهل «تكسان» بوده و در حال حاضر ستاره جديد آلمان در مسيحيت صهيونيستي است.

رقابت انجيلي‌ها با اسلام

اين روزها انجيلي‌ها وارد رقابت پرتنشي با اديان ديگر، به ويژه دين اسلام كه روز به روز هزاران نفر به شمار پيروان آن در غرب افزوده مي‌شود، شده‌اند و اين در حالي است كه مسلمانان فعاليت‌هاي تبليغاتي چنداني براي گرويدن به اين دين در غرب ندارند. انجيلي‌ها با چيدن معادلات مختلف در پي آن هستند كه مانع گسترش دين اسلام در غرب شوند.

مجله «مسيحيت در امروز» خلاصه مقالات و نظريات و تحقيقاتي را كه در سمينار مذهبي «گوردن كونوئيل» در ايالت ماساچوست در فوريه 2006 ارائه شده بود، منتشر ساخته است. شركت‌كنندگان در آن سمينار معتقد بودند كه «اسلام بسيار بيشتر از مسيحيت در حال گسترش است.»

بنابر آمارهاي منتشر شده، سالانه حدود 30 تا 40 هزار نفر فرانسوي و پانصد هزار نفر امريكايي از زمان انفجارات يازده سپتامبر 2001 ميلادي به دين اسلام مي‌گروند.

«شيخ هارون سنجوپا» از اتحادية شوراي مسلمانان شرق و جنوب و ميانة افريقا در اوگاندا گفته است: اسلام به سرعت در حال گسترش است، هر دقيقه اشخاصي به ما مراجعه مي‌كنند و مي‌خواهند به دين اسلام بگروند.»

دين اسلام در جنوب افريقا در ميان سياه‌پوستان كه 80 درصد ساكنان اين منطقه را تشكيل مي‌دهند و شمار آن‌ها 45 ميليون نفر است در حال گسترش است. تا آن‌جا كه يكي از كشيش‌هاي آلماني به خاطر ترس از گسترش دين اسلام، اقدام به خودكشي كرد.

اما در مورد انجيلي‌ها، كارشناس! انگليكاني؛ «ديويد برانت» در دهه هشتاد قرن بيستم انجيلي ضمن ارائه آماري پيش‌بيني كرده است كه شمار مسيحيان انجيلي از 25 درصد از كل مسيحيان جهان به 44 درصد برسد. هم‌چنين او پيش‌بيني مي كند كه شمار مسيحيان ديگر غير كاتوليك از 25 درصد به 23 درصد و شمار كاتوليك‌ها از 50 درصد به 33 درصد كاهش يابد.

زماني كه اين پيش‌بيني‌ها منتشر شد، آن‌گونه كه «والتر ج، هالنوگر» در بحثي تحت عنوان «انجيلي‌ها آينده هستي و وجود مسيحيت» در كتاب جغرافياي سياسي مي‌گويد، بسياري از متخصصان او را به خاطر اين پيش‌گويي‌ها به تمسخر گرفتند، اما به هر حال پيش‌بيني‌هاي او درست از آب درآمد، زيرا مذهب انجيلي كه پيرواني نداشت، طي يك قرن 500 ميليون پيرو پيدا كرد. و اين مسئله در تاريخ بي‌نظير است و با نسل بعدي اين مذهب به تمامي كليساهاي ديگر نفوذ مي‌كند و اين چيزي است كه در حال حاضر به شدت در حال گسترش است.

شمشير آزادي ديني

سالي يك بار، ايالات متحده امريكا خود را حامي و پاسدار ملت‌ها و اديان مختلف معرفي مي‌كند و شمشير آزادي ديني را به روي برخي از كشورها مي‌كشد. در اين حال كشورهاي اسلامي و چين در رأس اين كشورها قرار دارند.

در دسامبر 1996 ميلادي، «هورو وتيز» به «خانم نيناشيا» كه يك يهودي متعصب و رئيس برنامه حقوق بشر در سازمان «خانه آزادي» است، پيوست. خانم نيناشيا كتاب لانة شير را به رشتة تحرير درآورده و در آن گفته كه: «كشورهاي مصر، سودان، ايران عربستان سعودي و پاكستان از جمله كشورهايي هستند كه ستم بسياري در حق مسيحيان روا مي‌دارند.» او اسلام را در سخت‌گيري و ستم نسبت به مسيحيان مانند كمونيست دانسته است. در دسامبر 1997 م. هورووتيز و خانة آزادي كنفرانسي تحت عنوان «روز جهاني هم‌بستگي با كليساي ستمديده» برگزار كردند. در اين كنفرانس نمايندگان چهل‌هزار كليسا از ايالات متحده براي هم‌بستگي با مسيحيان ساكن در كشورهاي اسلامي شركت داشتند. اين كنفرانس كليساها و دولت امريكا را متهم به كوتاهي و كم‌كاري در مورد مسيحيان كرد و خواستار نجات مسيحيان شرق از چنگال اسلام شد.1

البته كار به اين‌جا ختم نشد؛ انجيلي‌ها «هنر هفتم» ـ سينما ـ را نيز به خدمت گرفته تا سبب برانگيختن احساسات كودكان و نوجوانان شده و آن‌ها را براي يك جنگ صليبي قريب‌الوقوع آماده كنند. در فيلم مستندي به نام «ارودگاه مسيح» تعدادي از بچه‌ها نشان داده مي‌شوند كه اشك از چشمانشان جاري شده است و در اين حال به آن‌ها گفته مي‌شود «شما ناخالص و منافقيد» و به آن‌ها گفته مي‌شود كه بايد دستانشان را با آب بشويند تا شيطان را از خود برانند و اين كارها در ضمن آماده‌سازي آن‌ها براي جنگ در دفاع از انجيل صورت مي‌گيرد، تا آن‌ها هم مانند مجاهدان فلسطين كه در اردوگاه هستند، آماده جنگ شوند.

در صحنه ديگري از اين فيلم، همان بچه‌ها نشان داده مي‌شوند كه جمع شده و براي رئيس‌جمهور امريكا جورج بوش دعا مي‌كنند، دستانشان را به بالا گرفته و چشمانشان را بسته‌اند و اين صحنه پيش از صحنه خواندن سرود «حكمرانان صالح» است كه اشك از چشمانشان جاري مي شود.

در چين نيز ايالات متحده به حمايت و پشتيباني خود از مسيحيان و به ويژه مسيحيان انجيلي ادامه مي‌دهد و وضعيت و احوال آن‌ها را در جاهاي مختلف بررسي كرده و اخبار آن‌ها را منتشر مي‌كند و از رنج‌ها و مشكلات و شكايت‌هاي آن‌ها را به جهانيان مي‌رساند.

شمار مسيحيان انجيلي چين، بنا بر گزارش‌هاي مطبوعاتي كه در برخي از پايگاه‌هاي اينترنتي آمده، بين 25 تا 40 ميليون نفر در نوسان است. جورج بوش ـ رئيس‌جمهور امريكا ـ در ماه مه، سه نفر از بزرگان اين مذهب در چين را به حضور پذيرفت و آن‌ها

1. «ليبيگانگ» وكيل

2. «وانگ لي» نويسنده



3. «ويوجي» رمان‌نويس بود و پكن اين ديدار در كاخ سفيد را «بازي با آتش» توصيف كرد.

آفريقا، بهشت موعود

در آفريقا، درگيري‌هايي سه‌جانبه ميان دو فرقه از مسيحيان و مسلمانان در حال وقوع است. دو فرقه انجيلي و كاتوليكي در تعدادي از كشورها به همديگر حمله كرده و ديگري را از ميدان به در مي‌كنند كه البته در اين ميان كليساي انجيلي امريكايي حمله‌كننده و كليساي كاتوليكي اروپايي ـ به ويژه فرانسوي ـ مورد حمله و طرد شدن است.

به عنوان مثال، در نيجريه كليساي انجيلي امريكايي در ميان بالاترين مقامات يعني شخص رئيس‌جمهور آن كشور، «اوباسانجو» نيز نفوذ كرده است. در حال حاضر كشيش «ماكسويل آبراهام» تصميم دارد كانديداي رياست‌جمهوري اين كشور در سال 2007 ميلادي شود. كشيش وي آبراهام همان رئيس ابرشيه2 است كه محل اصلي آن در «لاگوس» پايتخت نيجريه است. وي شروع به بسيج كردن پيروانش كه عضو «جنبش مسيحي دموكرات» هستند نموده تا بتوانند يك «لابي مذهبي سياسي» تشكيل دهد و از طريق آن بتواند آن‌چنان كه به كرسي رياست ديني دست يافته، كرسي رياست‌جمهوري را نيز به دست آورد.

پايگاه اينترنتي «مسيحيت در امروز» كه پايگاهي انجيلي پروتستاني است، در شرحي بر اين خبر بيان داشته: «اين امر در حقيقت پاسخ و عكس‌العملي عليه موج گرايش به دين اسلام، و اجراي احكام آن در شمال نيجريه است كه اكثر ساكنان شمال اين كشور و هم‌چنين ميانه آن، مسلمان هستند.»

اين حوادث در شرايطي اتفاق مي‌افتد كه رهبر اسلامي شمال نيجريه در يك حادثة سقوط هواپيما كشته شده ولي هنوز علت انفجار اين هواپيما مشخص نشده است.

قاره افريقا از ديدگاه انجيلي‌هاي امريكا، همچون بهشت موعود و ميدان پيروزي‌هاي ديني و سياسي به شمار مي‌آيد. «جاناتان پونك» ناشر مجلة بين‌المللي تحقيقات تبشيري (مسيحي) كه در ايالات متحده پخش مي‌شود، تأكيد مي‌كند كه مسيحيت در قرن بيستم كه شاهد جنبش استعماري كشورهاي غربي و به خدمت گرفتن ملت‌هاي شرق و آفريقا بوده، بسيار گسترش يافته است.

در سال 1900 ميلادي، شمار مسيحيان آفريقا حدود 7/8 ميليون نفر بود و در سال 1970 شمار آن‌ها به 117 ميليون نفر و در حال حاضر به 389 ميليون نفر رسيده است.

پس از اروپايي‌ها، انجيلي‌هاي امريكا مسئوليت ياري رساندن و غلبه دادن مسيحيان در جهان را بر عهده گرفتند. انجيلي‌ها در اين راه اولويت را به مبلغان سياه‌پوست آفريقايي مي‌دهند تا با استفاده از آن‌ها مأموريتشان آسان‌تر انجام گيرد و با تمام امكانات و ابزارها و با اعمال فشار سعي مي‌كنند اقليت‌ها و گروه‌هايي تابع خود را در تمامي كشورها از جمله مراكش به وجود آورند.

رؤساي انجيلي

«جو فروي دوتوركهايم» در «اخبار آيين‌ها و اديان»3 اين سؤال را مطرح مي‌كند: آيا قرن 21 قرن انجيلي خواهد بود؟ نظريه‌پرداز آلماني لوتري «وولفهات بانينرغ» عقيده دارد: «اگر كليساهاي پروتستاني همچون حال، دست از تبليغ مسيحيت بكشند، تا بدين وسيله با فرهنگ لائيك هم‌سو بوده باشند، در قرن آينده فرقه‌اي جز انجيلي‌ها در ميدان باقي نخواهند ماند. در حال حاضر مناطق مختلفي از جهان شاهد درگيري و كشمكش ميان كليساهاي انجيلي امريكايي و كليساهاي كاتوليك و پروتستان اروپايي است. و ميدان امريكاي جنوبي كه پيوسته قلعه و مركز نفوذناپذير و پروتستاني اروپايي بوده، در رأس اين درگيري‌ها قرار دارد. اين درگيري‌ها در انتخابات قانون‌گذاري مجلس و رياست‌جمهوري اشكال گوناگوني به خود مي‌گيرد و گاهي اوقات هم خود را در كودتاها و كودتاهاي ضد آن خود را نشان مي‌دهد.

به عنوان مثال، در برزيل آن‌گونه كه «اندري لورتن» ـ استاد علوم سياسي، عضو گروه تحقيق در رصد حوادث سياسي در امريكاي لاتين و صاحب كتاب‌هايي در زمينة تحولات و تغييرات ديني در امريكاي جنوبي ـ مي‌گويد: در صد جمعيت كاتوليك‌ها از 85 درصد در سال 1980 م به 70 درصد در سال 2000 ميلادي رسيده است. و علت آن هم تغيير در آيين مردم است كه كليساي انجيلي امريكا از اين امر استفاده كرده تا بتواند در ميان مردم نفوذ و زير پاي كاتوليك‌ها را خالي كند.

در جريان اين تغيير و تحول بزرگ، هيچ يك از كشورهاي امريكايي، جز مكزيك مستثني نبوده‌اند. در آغاز قرن بيستم بيشتر كشورهاي لاتيني 100 درصد كاتوليك بوده‌اند اما اين وضعيت پس از جنگ جهاني دوم به نفع كليساهاي امريكايي تغيير كرد، تا آن‌جا كه اغلب مردمان برخي از اين كشورها پيرو كليساي امريكايي شدند و برخي از رؤساي انجيلي در برخي كشورها به مقام رياست جمهوري رسيدند، از جمله مي‌توان به كشور گواتمالا (رئيس‌جمهور اين كشور «رنوس مونت» با كودتاي سال 1985 به رياست‌جمهوري رسيد و سپس «جورج سيرانوالياس» كه از طريق انتخابات رئيس‌جمهور شد) و «آلبرتو فوجيموري» در پرو در همان سال و رئيس‌جمهور برزيل (اسيلفا) در آغاز ماه نوامبر 2006، اشاره كرد كليساي انجيلي امريكا به اين فتوحات در امريكاي لاتين بسنده نكرده بلكه به تمام كليساهاي اروپا فشار آورده تا آن‌جا كه كليساي فرانسه از اين هجوم، شكايت كرده است. اين جنگ در حال حاضر در حال انجام است.نخست‌وزير اسپانيا اعتراف مي‌كند، برخلاف نظر برخي كه مي‌گويند جنگ در آينده صورت خواهد گرفت، در حال حاضر جنگ در حال انجام است. «خوسيه ماريا» ـ رهبر حزب ملي اسپانيا ـ نيز در يك سخنراني در ايالات متحده ـ و چه مناسبتي هم دارد ـ در جمع رؤساي انجيلي‌ها دقيقاً مي‌گويد: «ما در حال جنگيم. يا آن‌ها پيروزند يا ما. غرب به اسلام حمله نكرده است، آن‌ها هستند كه به ما حمله كرده‌اند. باعث تأسف است كه كليساي كاتوليكي وارد جوّ بحران و اعلام جنگ انجيلي‌هاي امريكا بر ديگران شده و بيم از آن مي‌رود كه پاپ كه اسلام را متهم به خشونت و انديشه‌گرا نبودن كرد، تحت فشار و يا در پاسخ به درخواست امريكايي‌ها اين مطالب را گفته باشد. ايالات متحده سبب برافروخته شدن جنگ اديان است؛ امريكايي كه باور دارد كه وارث مسيحيت بوده و رسالت آن را در دنياي جديد بر عهده دارد. و اين امريكاست كه به تنهايي مسئول مشكلات و رويدادهاي اين جنگ در حال حاضر و يا در زمان‌هاي آينده است. و دانشمندان مسلمان و عقلاي اهل كتاب و انديشمندان بي‌طرف بايد آتش را از دست كساني كه خود را پشت چهره مسيح پنهان مي‌كنند بگيرند و مانع جنگ‌افروزي آن‌ها شوند و بي‌شك مسيح در زمان بازگشت و ظهور و روز ميقات از آن‌ها اعلام بيزاري خواهد كرد.

سايت شبكه الجزيره.

1. هلال، رضا، المسيح اليهودي و نهاية العالم، مكتبة الشروق (2001).

2.ابرشيه، مكان و اشخاصي هستند كه زير نظر اسقف و يك كليسا باشند (م)

3. مجلة 'اخبار آيين‌ها و اديان‹، ش 3، مارس 1999، ص16.

/ 1