حکومت‏حضرت مهدی علیه السلام تنها حکومت واحد جهانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکومت‏حضرت مهدی علیه السلام تنها حکومت واحد جهانی - نسخه متنی

خدامراد سلیمیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



حكومت‏حضرت مهدى عليه السلام تنها حكومت واحد جهانى

خدامراد سليميان

بحث درباره جهانى شدن، در فرهنگ متداول روز در ذات خود، بحث كم و بيش مبهمى است . علت ابهام آن اين است كه مفهوم يكسان و يكدستى از آن ارائه نشده است .

واژه جهانى شدن از يك جهت مفهوم كاملا جديد و از لحاظى يك مقوله قديمى به شمار مى‏رود . ظهور اين پديده باعث‏بروز تحرك شگفت‏انگيز اجتماعى، اقتصادى، سياسى و ارزشى شده و تفاسير جديدى از سياست، اقتصاد، فرهنگ، اقتدار، امنيت و ... به دست مى‏دهد .

جهانى شدن در شكل امروزى آن، از زمان فروپاشى كمونيسم و نظام دو قطبى و بالاخره پايان جنگ سرد بيشتر مطرح شده است . مفهوم جهانى شدن و مفاهيم نزديك به آن نظرياتى هستند كه از سوى اكثر پژوهشگران مسائل سياسى و امور بين الملل براى توصيف وضعيف حاكم بر نظام بين الملل به كار مى‏روند . جهانى شدن به معناى فرايندى اجتماعى است كه از مدتها پيش آغاز شده و رو به گسترش است و در آن قيد و بندهاى جغرافيايى كه بر روابط اجتماعى و فرهنگى سايه افكنده است از بين مى‏رود . واژه جهانى شدن حركت‏به سوى يك جامعه جهانى واحد را نويد مى‏دهد .

پرسشى كه در اينجا پيش مى‏آيد اينكه ديدگاه شيعه درباره جهانى شدن و حاكمان حكومت جهانى چيست و حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام چگونه حكومتى خواهد بود؟ و اساسا جهانى بودن حكومت‏حضرت مهدى عليه السلام به چه معناست؟ در اين نوشتار كوتاه، به اين پديده و اينكه در روايات اسلامى، مقصود از حكومت جهانى چيست، مطالبى خدمت‏شما خوانندگان گرامى عرضه مى‏كنيم .

در يك بررسى جامع و كامل در روايات و سخنان ائمه معصومين عليهم السلام به جرات مى‏توان گفت كه يكى از ويژگيهاى انكارناپذير حكومت امام مهدى عليه السلام جهان شمولى آن است . حكومت آن حضرت، شرق و غرب عالم را فرا مى‏گيرد و آبادى‏اى در زمين نيست، مگر اينكه گلبانگ توحيد از آن شنيده مى‏شود و نسيم جان نواز عدل و داد، سراسر گيتى را سرشار مى‏كند .

امام حسين عليه السلام در اين باره فرمود: «منا اثنا عشر مهديا اولهم امير المؤمنين على بن ابيطالب عليهما السلام و آخرهم التاسع من ولدى و هو القائم بالحق يحيى الله تعالى به الارض بعد موتها و يظهر به دين الحق على الدين كله و لو كره المشركون; (1)

دوازده هدايت‏شده از ماست; اولين آنها على بن ابيطالب عليهما السلام و آخر ايشان نهمين فرزند از فرزندان من است و او قائم به حق است كه خداوند به وسيله او زمين را بعد از مردنش حيات مى‏بخشد و دين حق را بر تمامى اديان غلبه مى‏دهد; اگر چه مشركان را خوش نيايد .»

در آن دوران به دست آن امام بزرگ، آرمان والاى تشكيل جامعه بزرگ بشرى و خانواده انسانى تحقق مى‏پذيرد و آرزوى ديرينه همه پيامبران و امامان عليهم السلام و مصلحان و انسان دوستان برآورده مى‏شود .

امام رضا عليه السلام از پدرانش از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل كرده است كه خداوند در شب معراج در بخشى از سخنان طولانى‏اش فرمود: «... و لاطهرن الارض بآخرهم من اعدائى و لاملكنه مشارق الارض و مغاربها; (2)

و به درستى زمين را به وسيله آخرين آنها، (ائمه معصومين عليهم السلام) از دشمنانم پاك خواهم ساخت و گستره زمين را در فرمانروايى او قرار خواهم داد ... .»

در دوران رهبرى امام مهدى عليه السلام با ايجاد مركز واحد و مديريت و حاكميت‏يگانه الهى براى همه اجتماعات، نژادها و منطقه‏ها، سبب اصلى جنگ و ظلم از بين مى‏رود .

در روايتى از رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مى‏خوانيم: «الائمة من بعدى اثنا عشر اولهم انت‏يا على و آخرهم القائم الذى يفتح الله تعالى ذكره على يديه مشارق الارض و مغاربها; (3) پيشوايان پس از من دوازده نفرند; اولين آنها تو هستى اى على، و آخرين آنها قائم است; همو كه خداوند به دست او مشرقها و مغربها [كنايه از تمامى كره زمين] را فتح خواهد كرد .»

اگر چه اميد به آمدن مصلح جهانى در افكار و عقايد تمامى اقوام و ملل ريشه دارد و كم و بيش به گونه‏هاى متفاوت در همه جا مطرح بوده است، اما در تفكر شيعى انتظار فرج و حاكميت آن موعود به طور روشن و شفاف مطرح است; به گونه‏اى كه آن امام منتظر و آن منجى نهايى را زنده مى‏دانند و اعتقاد دارند روزى به فرمان خداوند خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد كرد .

از اينرو، مفهوم «غيبت‏» و «انتظار فرج‏» نزد شيعه دوازده امامى مفهومى است متفاوت با ديگر اديان و مذاهب و مكتبها .

همانگونه كه اشاره شد يكى از مفاهيمى كه از همان ابتدا در ارتباط با مهدويت و ظهور منجى آخرين پديد آمد و در شمار عقايد دينى بسيارى از شيعيان در آمد مفهوم «حكومت واحد جهانى‏» است; به اين معنا كه با ظهور امام غايب، اسلام كه تنها دين الهى و كامل و داراى شريعت جامع است، مقبول همگان خواهد شد و در آن زمان، ستمگران و جباران از مسند قدرت به زير كشيده خواهند شد و پس از آن حكومت جهانى اسلام با زعامت و رهبرى مستقيم آخرين امام معصوم و عادل بر پا خواهد شد و عدالت‏بر بنياد ديانت و اخلاق در مقياسى جهانى اجرا خواهد گشت .

در برخى از آيات قرآن به اين حاكميت اشاره شده است . همه آيات مربوط به جهانى بودن دين اسلام مؤيد اين معناست . بى ترديد، زمانى فرا خواهد رسيد كه تنها دين حاكم بر جهان، اسلام خواهد بود .

جهانى بودن دين اسلام و عدم اختصاص آن به قوم يا منطقه خاصى، از ضروريات اين آيين الهى است و حتى كسانى كه ايمان به آن ندارند مى‏دانند كه دعوت اسلام، همگانى بوده، و به منطقه جغرافيايى خاصى محدود نبوده است .

افزون بر اين، شواهد تاريخى فراوانى وجود دارد كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به سران كشورها مانند قيصر روم و پادشاه ايران و فرمانروايان مصر و حبشه و شامات و نيز به رؤساى قبايل مختلف عرب و ... نامه نوشتند و به سوى آنان پيك ويژه گسيل داشتند و همگان را به پذيرفتن اين دين مقدس دعوت كردند و از پيامدهاى وخيم كفر و روى گردانى از اسلام، بر حذر داشتند . اگر دين اسلام جهانى نبود چنين دعوتى عمومى انجام نمى‏گرفت و ساير اقوام و امتها هم براى عدم پذيرش، عذرى مى‏داشتند . (4)

بنابر اين مبانى و مقدماتى كه ناگزير به آرمان حكومت واحد جهانى شيعى منجر مى‏شود، از اين قرار است:

1 . جهانى بودن رسالت اسلام

همه مسلمانان بر اين باورند كه اسلام، آخرين حلقه از سلسله طولانى نبوت است و از هر جهت كامل‏ترين و جامع‏ترين دين مى‏باشد و تا روز قيامت نيز بشر را از هر جهت كفايت‏خواهد كرد . روزى فرا خواهد رسيد كه اسلام، تمامى آدميان و پيروان اديان را پيرو و مطيع خود خواهد كرد و بدين ترتيب، جهان در تسخير آموزه‏هاى بلند و آسمانى اسلام در خواهد آمد .

قرآن مجيد اين حقيقت‏سترگ را اين گونه تصوير كرده است:

- «ان الدين عندالله الاسلام‏» ; (5)

«در حقيقت، دين نزد خداوند، همان اسلام است .»

- «و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه‏» ; (6)

«و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود .»

- «اليوم اكملت لكم دينكم‏» ; (7)

«امروز دين شما را برايتان كامل گردانيدم .»

- «ما كان محمد ابا احد من رجالكم ولكن رسول الله و خاتم النبيين‏» ; (8)

«محمد، پدر هيچ يك از مردان شما نيست; ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است .»

- «و هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله‏» ; (9)

«او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن را بر هر چه دين است پيروز گرداند .»

با بهره‏گيرى از اين سخنان نورانى، مسلمانان به حقانيت، جامعيت، خاتميت، جهانشمولى، و سرانجام جهان گسترى و پيروزى و غلبه نهايى دين اسلام دست‏يافته‏اند .

2 . اعتقاد به مهدويت

چنانكه گفته شد، اعتقاد به مهدويت و ظهور منجى دادگستر و جهانى، ناگزير به چيرگى اسلام بر تمامى اديان و مكاتب و ايدئولوژيها و استيلا بر جباران و فرمانروايان جور و غير الهى گره خورده است و در نهايت‏به تاسيس حكومت جهانى منجر خواهد شد; بويژه اگر از منظر شيعى به تاريخ بنگريم، ظهور مهدى خاص و شناخته شده و در عين حال غايب از ديدگان و تشكيل حكومت‏حق و عدالت گستر اجتناب‏ناپذير خواهد بود .

از نظر شيعه با حذف امام على بن ابيطالب عليهما السلام و فرزندان معصوم او، تاريخ اسلام پس از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در حوزه سياست و حكومت‏به انحراف گراييد . و پيامدهاى منفى متعددى نيز در پى داشت كه يكى از آنها محروميت جامعه از رهبرى معنوى و آسمانى بود; چرا كه امام على عليه السلام و پس از او امامان معصوم عليهم السلام پيشوايان دينى، سياسى بر حق بوده و حق خلافت و امامت انحصارى داشته‏اند و ديگران، غاصب حق معصوم‏اند و لذا «جائر» و «باطل‏» مى‏باشند و اين انحراف تاكنون ادامه پيدا كرده است . شيعيان منتظرند كه آخرين بازمانده از امامان معصوم عليهم السلام ظهور كند و تاريخ اسلام و در نهايت، تاريخ انسان را به مسير طبيعى و الهى‏اش باز گرداند .

در آن صورت، اسلام، عزيز و همگانى مى‏شود و مسلمانان، توانمندانه بر جهان چيره مى‏گردند . طبق اين تفسير، تشكيل حكومت واحد جهانى، گريزناپذير خواهد بود .

در منابع روايى اسلامى - و بويژه شيعى - از خصوصيات و اختيارات و عملكردهايى ياد شده است كه جملگى آنها جز با تشكيل حكومت واحد جهانى محقق نخواهد شد; از جمله گفته شده است كه امام مهدى عليه السلام ظلم و جور را براى هميشه بر مى‏اندازد و عدالت و دين حق را در سطح جهان براى هميشه مستقر مى‏كند و نيز در برخى روايات از اختيارات و قدرت و امكانات مطلق و جهانى امام غايب ياد شده است كه عملا جز چيرگى بر جهان و تشكيل حكومت مقتدر جهانى نخواهد بود . در روايتى از امام باقر عليه السلام چنين نقل شده است:

«القائم منا منصور بالرعب مؤيد بالنصر تطوى له الارض و تظهر له الكنوز يبلغ سلطانه المشرق والمغرب و يظهر الله عزو جل به دينه على الدين كله و لو كره المشركون فلا يبقى فى الارض خراب الا قد عمر و ينزل روح الله عيسى بن مريم عليهما السلام فيصلى خلفه; (10)

قائم ما با انداختن بيم و هراس در دل ستمگران يارى مى‏شود; با پشتيبانى [و حمايت از جانب خداوند] تاييد مى‏گردد; زمين برايش خاضع و تسليم مى‏شود; گنجها و خزائن برايش آشكار و نمايان مى‏شود; حكومت او شرق و غرب عالم را فرا مى‏گيرد . خداوند بوسيله او دينش را بر تمامى اديان چيرگى مى‏بخشد; هرچند مشركان كراهت داشته باشند . در زمين خرابى و ويرانى نمى‏ماند، مگر آنكه آباد شود و عيسى بن مريم عليهما السلام از آسمان فرود آيد و پشت‏سر او نماز گزارد .»

به استناد اين نوع روايات، هرگز ترديدى نخواهد ماند كه حكومت‏حضرت مهدى عليه السلام تمامى زمين را فرا خواهد گرفت . (ان شاء الله)

1) عيون اخبار الرضا، شيخ صدوق، ج‏1، ص‏68، ح 36، كتابفروشى طوس .

2) همان، ص‏262، ح‏22; كافى، كلينى، ج‏1، ص‏432، ح‏91 .

3) امالى شيخ صدوق، ابوجعفر، ص 97، ح‏9، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات; روضة الواعظين، فتال نيشابورى، ص‏102 .

4) آموزش عقايد، محمدتقى مصباح يزدى، ج‏2، ص‏116 .

5) آل عمران/19 .

6) آل عمران/85 .

7) مائده/3 .

8) احزاب/40 .

9) توبه/33 .

10) كمال الدين و تمام النعمه، شيخ صدوق، ج‏1، ص‏330، ح‏16 .

/ 1