سلامت جسمانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سلامت جسمانی - نسخه متنی

داود عرفانی‏فر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سلامت جسمانى

دكتر داود عرفانى‏فر

مى‏دانيم كه انسان موجودى است متشكل از روح و جسم، و اين دو بعد بر روى يكديگر تاثير دارند. در نتيجه همان‏طور كه روح بر جسم داراى تاثير است و اين مطلب رادر بيمارى‏هاى روان تنى (Psychosomatic) مى‏بينيم، جسم نيز بر روح داراى تاثير است. حال اگر اين بعد از وجود آدمى يعنى جسم مادى او داراى سلامت كافى باشد، اثرات مشغول كننده و باز دارنده آن برروح نيز كمتر خواهد شد و برعكس.

بسيارى از بيمارى‏ها بر روى جسم اثر سوء گذارده و از آنجا كه روح جسمانية الحدوث است مى‏توانند بر روح نيز اثر سوء گذارند. (1) براى مثال بسيارى از بيمارى‏هاى جسمى داراى آثار غير جسمى بوده و موجب بروز اختلالات روانى از جمله ايجاد اضطراب در انسان مى‏گردند.

در دين به سلامتى جسمى و هر آنچه كه به آن مرتبط است اهميت زيادى داده شده و دستورات زيادى در رابطه با عواملى كه سلامتى جسمى انسان‏ها را به خطر مى‏اندازند آورده شده است كه به عنوان نمونه مى‏توان به دستورات بهداشتى و پيشگيرى كننده از بيمارى‏ها، توصيه‏هاى درمانى، دستور رجوع به طبيب درهنگام بيمارى، ممنوعيت استفاده از موادى كه به بدن آسيب مى‏رسانند و.... اشاره كرد. (2)

در واقع، از آنجا كه انسان موجودى جسمانى و روحانى است و دين نيز براى هدايت و به كمال رساندن انسان آمده است، به هر دو بعد وجودى وى و سلامتى آنها توجه كافى را مبذول نموده و از توانائى و سلامت در هر دو بعد تمجيد فرموده است چنانكه قرآن كريم درتوصيف طالوت كه از مردان الهى بوده مى‏فرمايد:

«و زاده بسطة في العلم والجسم‏» (3) ;و خداوند علم و قدرت جسم او را وسعت‏بخشيده است.

درآيات و روايات وارده از ناحيه ائمه اطهارعليهم السلام، دستورات وتوصيه‏هاى فراوانى درباره تغذيه، بهداشت، ورزش و تحرك جسمانى، خواب و استراحت، مسائل جنسى و... به ما رسيده است كه به پاره‏اى از آنها در خلال بحث اشاره خواهيم كرد.

تغذيه

يكى از اختصاصات شاخص جسمانى انسان، مسئله خوردن وآشاميدن است كه از اهميت‏بسزائى برخوردار است. تغذيه و نحوه آن ارتباط تنگاتنگى با سلامتى جسمى و در نتيجه سلامتى روانى دارد. در قرآن كريم در آياتى به اين مسئله اشاره شده و براى مثال فرموده شده:

«فلينظر الانسان الى طعامه‏» (4) ; پس انسان بايد كه به طعام خود بنگرد.

اساسا يك رژيم غذائى كامل و سالم بايد بتواند كليه نيازهاى بدن به انواع مواد غذائى از قبيل نياز به كربوهيدرات‏ها، پروتئينها، چربى‏ها، ويتامين‏ها و مواد معدنى و آب را تامين نمايد.

كربوهيدرات‏ها بعنوان منبع اصلى تامين انرژى، پروتئين‏ها براى حفظ ساختمان و كار نواحى مختلف بدن، ويتامين‏ها و مواد معدنى و آب براى انجام كليه فعاليتهاى متابوليسمى بدن، سنتز و تاثير هورمونها و... داراى كاربرد هستند. اگر بخواهيم به زبانى ساده‏تر مواد غذائى ضرورى در يك رژيم غذائى مناسب را تقسيم بندى نمائيم، مى‏توانيم آنها را به چند گروه تقسيم كنيم:

الف) گروه شير; شامل شير، پنير، بستنى، كره، خامه، ماست، و بقيه غذاهائى كه از شير ساخته مى‏شود.

ب) گروه گوشت; شامل گوشت قرمز (گوشت گاو، گوسفند، شتر و...)، گوشت‏سفيد (گوشت مرغ و ماهى)، تخم مرغ، بقولات ومغزهاى آجيلى بعنوان جايگزين.

ج) گروه ميوه و سبزى‏ها (داراى نقش بسيار مهم)

د) گروه نان و مواد آردى شكل (5)

دريك رژيم غذائى متعادل بايد از اين چهار گروه حداقل يكى دو نمونه وجود داشته باشد و البته مسئله تنوع غذائى و اين نكته كه هر ماده غذائى آثار مخصوص به خود را در بدن بجاى مى‏گذارد را نبايد فراموش كرد. در همين باره به روايت زير درباره نحوه تغذيه رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله كه برترين الگوى انسان‏ها در همه ابعاد هستند و بجهت اختصار تنها ترجمه آنرا در اينجا مى‏آوريم، توجه فرماييد:

«آن جناب همه رقم غذا ميل مى‏كرد، خيار را با خرما مى‏خورد ومحبوبترين ميوه‏ها پيش آن حضرت خربزه و انگور بود، هندوانه را با خربزه و گاهى با شكر و بسا با خرما ميل مى‏كرد - تا آنجا كه گويد - وقتى كه روزه مى‏گرفت و مصادف ايام رسيدن رطب بود، فقط با آن افطار مى‏كرد. اكثر اوقات انگور را دانه دانه ميل مى‏فرمود. پنير ميخورد - تا آنجا كه گويد - خرما ميخورد و بعد آب مى‏نوشيد، اكثر غذاى آن حضرت خرما با آب بود.

شير و خرما و حليم مى‏خورد، محبوبترى غذاها پيش آن جناب گوشت‏بود، كدو را دوست داشت و به يك نوع آن كه دباء ناميده مى‏شود علاقه داشت و از خوردنيهاى سفره دست‏به سوى آن دراز مى‏كرد گوشت مرغ و گوشت‏حيوانات صحرائى و پرندگان و همچنين نان و روغن و سركه و كاسنى و ريحان كوهى و كلم ميل مى‏فرمود». (6)

شيوه تغذيه اين بالاترين انسان‏ها درهمه زمان‏ها ومكان‏ها كه روايت فوق تنها گوشه‏اى از آن است، مى‏تواند الگوى خوبى براى همگان باشد.

غذا، خوشمزه يا ضرورى؟

متاسفانه عده زيادى از افراد بيش ازآنكه در فكر رفع نيازهاى ضرورى بدن از طريق مصرف غذاهاى مناسب باشند، درانديشه خوشمزگى و لذت بردن از غذا هستند. طعم خوراك هر چند از مسائلى است كه حتما بايد درنظر گرفته شود، اما مسئله مهمتر آن است كه آيا اين غذاها نقشى سودمند در رفع نيازهاى واقعى بدن ايفاء مى‏كنند يا خير؟ تعدادى از غذاها هستند كه با وجود مزه عالى نه تنها سود چندانى ندارند بلكه مصرف دائم آنها مى‏تواند به ايجاد انواع بيماريها منجر شود. مع الاسف با تغيير شيوه زندگى در دوران گسترش تكنولوژى و تبديل زندگانى طبيعى به يك زندگى ماشينى و مصنوعى كه درآن، اين انسان‏ها هستند كه براى چرخاندن چرخه ماشين و تكنولوژى به دنبال آن‏ها دوان دوان به نفس افتاده‏اند نه ماشين‏ها براى اداره مطلوب زندگى انسان، مصرف اين مواد كم يا بى‏خاصيت‏يا مضر روز به روز در حال افزايش مى‏باشد و طبيعتا آثار سوء آن گريبانگير جامعه انسانى شده و خواهد شد.

برخى از توصيه‏هاى غذايى در روايات

در فرهنگ قرآن وائمه اطهار عليهم السلام در باب تغذيه وخوراكى‏ها و نحوه غذا خوردن نكات زيادى آمده است كه رعايت آنها باعث ايجاد يك سلامت جسمانى مطلوب در انسان خواهد شد و ما در اينجا به دو نكته از مهمترين آنها اشاره مى‏كنيم:

اولين نكته حلال بودن غذاست. قبلا اشاره شد كه دستورات تشريعى دين، اعتبارى محض نبوده بلكه براساس تكوين، تدوين شده‏اند; يعنى بايد و نبايدهاى مطروحه در دين براساس هستها و نيستهائى است كه در متن هستى وجود دارد. به تعبير فقهاى عظام: «احكام تابع مصالح و مفاسد واقعى است‏». بنابراين اگر گفته مى‏شود فلان غذا حلال است، اين به معناى مفيد بودن آن غذا براى جسم و روح است و اگر بيان مى‏گردد كه ماده خاصى حرام است. اين به معناى مضر بودن آن براى جسم و روح انسان است. البته عوامل ديگرى در حكم به حليت و حرمت‏يك چيز دخيل است كه ربط چندانى به بحث فعلى ماندارد. (7) طبق اين تفسير حليت‏يك ماده غذائى ارتباط مستقيمى با سلامت جسمى و روانى پيدا مى‏كند و داراى يك اثر مثبت واقعى در جسم و روح انسان مى‏باشد. قرآن كريم به اين مسئله مهم و رابطه على و معلولى بين مصرف غذاى حلال و انجام اعمال صالح و مفيد چنين اشاره مى‏فرمايد:

«يا ايها الرسل كلوا من الطيبات و اعملوا صالحا» (8) ;اى رسولان ما از غذاهاى پاكيزه و حلال متناول كنيد و به اعمال نيكو بپردازيد.

از اين آيه مى‏توان چنين استنباط كرد كه بين از طيبات تغذيه كردن و انجام رفتارهاى شايسته رابطه مستقيمى وجود دارد.

دومين توصيه مهم در باب غذا خوردن، توصيه به كم خورى و اجتناب از پرخورى است، در روايات براى كم خورى آنقدر آثار مفيد مادى و معنوى ذكر شده كه انسان رامتعجب مى‏كند، همانطور كه در متونى كه راجع به عرفان عملى بحث مى‏نمايد به اين مسئله مهم اهميت زيادى داده شده است. اميرمؤمنان على عليه السلام فرمودند:

«قلة الاكل يمنع كثيرا من اعلال الجسم‏». (9) ;كم خوردن ازبروز بسيارى از بيماريهاى جسمى جلوگيرى مى‏كند.

درباره اثرات معنوى و روانى آن نيز فرمودند: «من قل اكله صفى فكره‏» (10) ; هركس كم بخورد، فكرش صفا ونورانيت پيدا مى‏كند. و صفا و نورانيت فكر نعمتى است كه آنرا به هركس ندهند.

نيز در روايات از پرخورى و آثار سوء جسمى و روانى آن شديدا مذمت‏شده ومومنان به پرهيز از آن توصيه شده‏اند.

براى مثال رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله فرمودند:

«اياكم و البطنة فانها مفسدة للبدن و مورثة للسقم و مكسلة عن العبادة‏» (11) ; بپرهيز از پرخورى كه فاسد كننده بدن و موجب بيمارى و كسل كننده از عبادت است.

و هم فرمودند: «لا يدخل ملكوت السماوات والارض من ملا بطنه‏» (12) ; به ملكوت آسمان‏ها و زمين (و مقامات بلند معنوى) راه پيدا نمى‏كند كسى كه شكمش پر باشد.

و اين عدم راهيابى به معناى توقف در رشد و شكوفائى و به منزله حركت‏به سوى حيوانات و دور شدن از مسير انسانيت است.

گياه‏هاى دارويى آرامش‏بخش

در طب سنتى كه اساس آن را درمان با داروهاى گياهى و برخى مواد غذائى طبيعى تشكيل مى‏دهد، به مسئله اضطراب وناآرامى توجه شده و بررسى هائى صورت گرفته و برپايه آن‏ها داروهاى گياهى معينى به عنوان آرامبخش و مسكن اعصاب وروان معرفى شده است. (13) يكى از اين داروها كه از قديم در طب سنتى ايران به عنوان آرامش‏بخش به كار مى‏رفته و بررسى‏هاى علمى اخير صحت آرامبخش بودن آن و مزيت نسبى آن نسبت‏به «بنزو ديازپين‏ها» (ديازپام، اگزازپام، كلونازپام و...) را تائيد مجدد نموده است، سنبل الطيب يا والريان (Valerian) مى‏باشد (14) . اين بررسى‏ها نشان داده كه اين دارو در رفع بيخوابى ونيز برطرف كردن اضطراب موثر بوده بدون اينكه حالت‏خمارى را كه از عوارض جانبى آزار دهنده داروهاى ضد اضطرابى چون ديازپام، فلورازپام، كلونازپام و... است راداشته باشد. نحوه مصرف اين دارو به شرح زير است: مقدار 5 گرم ريشه سنبل الطيب را در 2 ليوان آب جوش دم كرده بزرگسالان صبح و ظهر و عصر شب يك استكان با كمى قند تناول نمايند (كودكان نسبت‏به سنشان كمتر) يااينكه 2-1 گرم ريشه خشك آن را به صورت چاى دم نموده و 30 تا 40 دقيقه قبل از رفتن به رختخواب مصرف نمايند (براى رفع بى خوابى).

از ديگر داروهاى گياهى آرامبخش مى‏توان به روغن بادام شيرين (Almond oil) ، گشنيز (Coriander) ، فندق ( (15) (Pear) اشاره كرد كه مقدار و شيوه مصرف آنها در كتب مربوط آمده است. (16)

مختصر آنكه تغذيه مناسب يكى از عوامل مهم در تامين سلامتى جسمى بوده و به نحو غير مستقيم به سلامت روانى نيز كمك مى‏نمايد و نبايد در پيشگيرى و درمان معضلات روانى اين عامل مهم را فراموش كرد.

ورزش

امروز درباره ضرورت ورزش و نقش آن در تامين سلامت جسمى آنقدر مطلب گفته ونوشته شده است كه ديگر ضرورت چندانى ندارد كه ما در اينجا به توضيح اهميت اين عمل بپردازيم و تنها به آثار ورزش در ارتباط با اثر آرامبخشى آن اشاره مى‏كنيم. اما قبل از آن بايد بدانيم كه در اسلام به ورزش و تحرك داشتن و دورى از كسالت و تنبلى اهميت فوق العاده‏اى داده شده و اين دين همه مومنان را به تامين قدرت در قواى جسمى و هم نظامى تشويق فرموده است. همه پيامبران واولياء الهى ازنظر جسمى داراى قدرت و تحرك و پويائى بوده و حتى يك نفر از آنها نبوده است كه در اين جنبه ضعيف باشد. براى مثال رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله آنقدر قدرت جسمانى داشته‏اند كه على‏عليه السلام مى‏فرمايد هرگاه كار جنگ شدت مى‏گرفت، مابه آن حضرت پناه مى‏برديم. قدرت جسمانى اميرمؤمنان‏عليه السلام كه در اين جهت نيز مقتداى همه پهلوانان بوده و هستند آنقدر بوده كه هيچ جنگاورى به جنگ ايشان نيامد مگراينكه شكست‏خورد. قدرت بدنى حضرت موسى‏عليه السلام آنقدر زياد بود كه تنها با يك مشت فردى را به هلاكت رساندند.

اولياء دين همواره ورزش و تحرك را تشويق و حتى گاهى خود ترتيب مسابقات ورزشى متناسب باآن زمان را مى‏دادند و گاهى خود نيز دراين مسابقات شركت مى‏فرمودند. (17) تشويق به انجام ورزش اسب دوانى، تيراندازى، شنا، شمشيربازى، پياده روى، ورزش‏هاى رزمى مختص آن زمان و مكان، از جمله كارهائى بوده است كه رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله و ائمه اطهارعليه السلام در طول زندگى خود آن را انجام داده و خود نيز در آن‏ها پيشقدم بوده‏اند. (18) دستور كلى دين در دين باره اين است كه: «اياك و الضجر و الكسل فانهما يمنعان حظك من الدنيا و الآخرة (19) ; بپرهيز از بى‏حوصلگى و كسالت كه اين دو تورا از بهره‏گيرى از دنيا و آخرت محروم‏مى كنند.

ورزش و آرامش روانى

ورزش از چند طريق باعث ايجاد آرامش در انسان مى‏گردد:

الف) از طريق تخليه انرژى‏هاى درونى. انسان در ارتباط با محيط بصورت دائمى داراى تبادلات انرژى مى‏باشد. يعنى از راه خوردن مواد غذائى و مايعات، خواب و... انرژى دريافت نموده و از طرف ديگر اين انرژى‏هاى دريافتى را مصرف و تخليه مى‏نمايد. اگر اين انرژى‏ها در درون انسان متراكم شده و راه تخليه خود را به صورت صحيح نيابند، ممكن است‏خود را به شكل‏هاى گوناگون مثل انفجارات روانى، ناآرامى‏هاى فردى و اجتماعى هيجانات كنترل نشده و همچنين اضطراب و ناآرامى نشان دهند.

ورزش كردن باعث مى‏گردد كه اين انرژى‏هاى متراكم درونى انسان كه در زمان قديم صرف كار و رفت و آمد و... مى‏شد، در مسيرى سالم و سازنده مصرف و تخليه شود و تعادل درونى بين انرژى‏هاى دريافتى و پرداختى برقرار و در نتيجه آرامش روانى بر وجود وى حاكم گردد. درنظر گرفتن اين مسئله بخصوص درنوجوانان و جوانان كه داراى انرژى و جنب و جوش فراوانى مى‏باشند بسيار مهم است. خود شما هم شايد حالت آرامش روانى توام بانشاطى را كه پس از يك ورزش كردن متعادل به انسان دست مى‏دهد، تجربه كرده باشيد و شايد يكى از علل اين مطلب كه گفته مى‏شود بيماريهاى روانى بخصوص اضطراب وافسردگى در زمان‏هاى قديم كمتر از امروز بوده است، اين بوده كه افراد آن روزگار داراى تحرك و فعاليت‏بدنى فراوان بوده‏اند و فرصتى براى ابتلاء به اضطراب و افسردگى نداشته‏اند! امروزه كار درمانى يكى از شيوه‏هاى درمان بيماران روانى است، چرا كه كار كردن هم به مثابه نوعى ورزش كردن است كه موجب تخليه انرژى‏هاى درونى و بسيارى آثار مفيد ديگر مى‏شود.

ب) از راه ايجاد نشاط روحى. يكى از آثارى كه همه ورزشكاران درسخنان خود به آن اشاره مى‏كنند، نشاطى است كه از طريق ورزش كردن نصيب انسان مى‏شود. پرواضح است كه نشاط را با اضطراب و غم و اندوه و افسردگى سرسازگارى نبوده و آنها را از ميان برخواهد داشت.

ج) گزارشاتى مبنى برتاثير ورزش بر افزايش آزاد كردن آندروفين‏ها در بدن وجود دارد. آندروفين‏ها از مخدرهاى درونى بدن انسان هستند كه داراى اثرات ضد درد آرامبخشى (Sedation) مى‏باشند. نيز اين مواد با اثرات خواب آورى خود در آرامش بخشى به افراد كمك مى‏كنند.

د) از راه تغيير وضعيت‏بدن. بطور كلى حالت جسمى و وضعيت‏هاى مختلفى كه جسم و بدن و حالات صورت انسان به خود مى‏گيرد، هم نشانگرى از حالات روانى او مى‏باشد و هم براين حالات روانى داراى تاثير بوده و زمينه تغيير آنها را فراهم مى‏كند. (20) شايد يكى از علل اينكه در روايات فرموده‏اند هرگاه دچار غضب شديد، برخاسته و وضو بگيريد، همين مطلب باشد. تغيير با اضطراب بيان شده است. (21) براى مثال گفته شده چارلز ديكنز هر وقت دچار ناكامى و اضطراب مى‏شده، در خيابان‏ها به قدم زدن مى‏پرداخته است. (22) ورزش كردن مى‏تواند بعنوان يكى از راه‏هاى خوب و مفيد تغيير وضعيت‏بدن و دور شدن از محيط و انديشه اضطراب‏زا مطرح باشد.

ه) و بالاخره از راه تقويت‏حس اعتماد به نفس و احساس عزت نفس.

امروزه هر چه بيشتر مى‏گذرد نسبت‏به آثار جسمى و روانى ورزش توجه بيشترى نشان داده شده، آثار مفيد ورزش بيشتر كشف مى‏شود. براى مثال «در مطالعه اخيرى كه در ژورنال اپيدمى شناسى آمريكا (American gournal to Epidemiology) به چاپ رسيده نشان داده شده كه افزايش مشاركت در برنامه‏هاى ورزشى، تمرينات بدنى و فعاليت‏هاى جسمانى به شدت باكاهش علائم افسردگى (احساس اينكه زندگى بى ارزش است و يا برخوردارى از يك روحيه ضعيف)، بى قرارى و اضطراب (تنش و بى قرارى بدن) و احساس كسالت (بى خوابى، احساس فرسودگى) همراه است‏». (23)

خواب

خواب از نيازهاى انسان است. تقريبا همه انسان‏ها قسمتى از شبانه روز را به خواب اختصاص مى‏دهند. خواب بخصوص خواب شبانه باعث

تجديد قواى جسمى و روانى شده و به انسان آرامش مى‏بخشد چنانكه قرآن كريم فرمود:

«هو الذي جعل لكم الليل لتسكنوا فيه‏» (24) ; او خداوندى است كه شب را قرار داد تا در آن بياراميد.

امام صادق عليه السلام فرمودند: «النوم راحة للجسد» (25) ; خواب براى بدن مايه راحتى است.

مقدار نياز خواب براى افراد و گروهها سنى مختلف بايكديگر تفاوت دارد. بصورت كلى مى‏توان گفت مقدار خواب بين 8 - 6 ساعت مى‏تواند نياز يك فرد بزرگسال را برطرف كند. اين مقدار قابل كاستن است هر چند كه اين كاهش شايد براى بسيارى از افراد به مصلحت نباشد. اما افزايش بى دليل خواب اقدامى است نابخردانه كه باعث اتلاف عمر آدمى شده و در روايات از آن نهى شده است چنانكه امام صادق عليه السلام فرمودند:

«كثرة النوم مذهبة للدين و الدنيا» (26) ; پرخوابى تباه كننده دين و دنياى انسان است.


1) البته اين مسئله كلى نبوده و بعضا بيمارى‏ها داراى اثرات مثبتى در روح و روان انسان هستند كه از جمله آنها مى‏توان به پاكى و طهارت آن از گناه و ازتقاء درجه و شدت وجودى اشاره كرد. اين مسئله از مطالعه رواياتى كه درباره آثار بيمارى‏ها در افراد با ايمان آمده، فهميد مى‏شود.

2) براى مثال ن. ك. "طب الائمه"، علامه سيد عبدالله شبر.

3) بقره: 247.

4) عبس: 24.

5) درمان طبيعى، دكتر ميشل مورى، ترجمه دكتر عبدالرحيم گواهى، ص 364.

6) سنن النبي‏صلى الله عليه وآله، علامه طباطبائى;، ص 172.

7) ن.ك: اسلام ومقتضيات زمان، استاد شهيد مطهرى، ج 2.

8) مؤمنون، آيه 51.

9) غررالحكم.

10) غررالحكم.

11) ميزان الحكمه، ج 1، ص 117.

12) همان، ص 118.

13) ن. ك: دارو و درمان گياهى، دكتر محمد صادق رجحان، ص 92.

14) درمان طبيعى، ص 335.

15) در روايات به اين اثر ضد اضطراب گلابى اشاره شده است (طب الائمه ،ص 474).

16) بديهى است كه منظور از مطالب بالا اين نيست كه هر نوع اضطرابى رامى‏توان بوسيله خوردن اين مواد درمان كرد، بلكه بخشى از انواع مختلف اين بيمارى بوسيله آرامبخش‏هاى فوق قابل رفع هستند. حجامت نيز از روش‏هاى درمانى خوبى است كه در روايات وارده از ناحيه ائمه: و نيز در طب سنتى از آن و آثارش بسيار ياد شده است و بجاست كه متوليان امور بهداشتى و درمانى كشور بجاى مبارزه بااين روش كه روز به روز در حال گسترش است‏به اتخاذ يك برخورد منطقى و معقول باآن بپردازند.

17) همان، ص 350.

18) ن. ك: ورزش در اسلام، حسين صبورى.

19) ميزان الحكمه، ج 8، ص 394.

20) نك به: كلام جسم، جودى جميز، ترجمه دكتر آرين ابوك.

21) درآمدى به روانشناسى انسان، دكتر على اكبر شعارى نژاد، ص 146.

22) همان.

23) درمان طبيعى، ص 400.

24) يونس: 67.

25) ميزان الحكمه، ج 1، ص 258.

26) همان، ص



/ 1