شرح واره‌ ای برخطبه شعبانیه نبویه (ص) (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح واره‌ ای برخطبه شعبانیه نبویه (ص) (2) - نسخه متنی

محمود جوهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شرح واره‌اي برخطبه شعبانيه نبويه «ص»

گلستان قرآن ـ شماره47 ،دي 1379

(بخش پايان)

مهندس محمود جوهري

پيامبر اكرم (ص) در ادامه خطبه شعبانيه خويش فرمود:

«و ارفعوا اليه ايديكم بالدعاء اوقات صلواتكم، فانها افضل الساعات، ينظر الله عزوجل فيها بالرحمه ـ الي عباده يجيبهم اذا ناجوه، و يلبيهم اذا نادوه و يستجيب لهم اذا دعوه»

كسي از دعا گريزان است و آن را عباداتي بي‌ثمر و وقت‌گير مي‌پندارد و به آن اقبال مي‌كند، از رحمت و عنايت پروردگارش محروم مي‌ماند.

مغز و روح بندگي، وجدان كردن فقر و مسكنت خود و اظهار تذلّل و خاكساري در پيشگاه پروردگار است كه اين همه در دعا ظاهر مي‌گردد. به فرموده رسول خدا (ص):

«الدُعاءُ مخٌ العبادة» [1]

«دعا، لُبّ و مغز عبادت است.»

قرآن كريم نيز مي‌فرمايد:

«قل ما يعبؤ بكم ربي و لولا دعاءكم» [2]

«اي پيامبر به مردم بگو: ‌اگر دعاي شما نباشد، توجه و بذل عنايتي از سوي من (خدا) نصيب شما نمي‌شود.»

چه بسيار مواهب و نعمتهايي است كه خداوند بهره‌مندي از آنها را در گرو دعاي بندگان قرار داده است.

از امام صادق (ع) روايت است كه به فردي از ياران خويش به نام «ميسر» فرمود:

«اي ميسر! دعا كن و مگر كار تمام شده است (يعني همه امور از تقدير خدا گذشته و ديگر دعا فايده‌اي ندارد)؟! همانا نزد خدا منزلتي است كه بدون دعا و تقاضاي از خدا دست نايافتني است و اگر بنده‌ دهان خود را ببندد و از خدا نخواهد به او عطا نمي‌شود، پس بخواه! تا به تو بدهند؛ اي ميسر! به راستي هيچ دري نيست كه كوبيده شود، مگر آنكه به زودي به روي كوبنده‌اش گشوده گردد.» [3]

پس اي ميهمانان خدا! آنگاه كه در بارگاه الهي به نماز و نيايش مي‌ايستيد، دستانتان را به دعا سوي خدا برافرازيد، كه آن هنگام، با فضيلت‌ترين ساعات زندگي شما است، چه پروردگارتان در آن لحظه شما اين را به ديده رافت و رحمت مي‌نگرد.

حضرت صادق (ع) فرمود:

«هنگامي كه نمازگزار به نماز مي‌ايستد رحمت خدا بر سر او سرازير مي‌شود و فرشتگان او را احاطه مي‌كنند، در آن حال فرشته‌اي ندا مي‌كند: اگر اين نمازگزار مي‌دانست در نماز چه فضيلتها و پاداشهايي براي او منظور است، از نماز منصرف نمي‌شد.» [4]

پس آن هنگام، گاه دعا است و حتي گفته‌اند تلاوت قرآن در نماز فضيلت و ارزش بيشتري دارد، چرا كه نماز،‌ فرصت اداي حقوق الهي است، زمان وفاي به عهد خدا و هنگامه بندگي است. [5]

خداوند مي‌فرمايد:

«اوفوا بعهدي اوف بعهدكم» [6]

«شما به عهد من وفا كنيد تا من عهد شما را بپذيريم و دعايتان را اجابت نمايم.»

پس موعد اداي فريضه الهي بهترين ميعاد براي استجابت دعاي بندگان است. هرگاه بندگان با خدا به نيايش برخيزند، اجابتشان مي‌كند، و اگر او را بخوانند پاسخشان مي‌دهد، و چون از وي خواهشي كنند، مي‌پذيرد،‌ به اين صورت كه يا خواسته‌شان را در دنيا برمي‌آورد، يا آن را به آخرت وامي‌گذارد و يا آنكه سبب آمرزش گناهان و رفع بلايا و ابتلائات از آنها مي‌شود. [7]

اينك كه فصل دعا است، پس فرصت را مغتنم شماريد و در بهترين ساعات اين فصل، بهترين دعاها را انتخاب كنيد و از خدايتان طلب نماييد:

(ايها الناس، ان انفسكم مرهونه باعمالكم ففكوها باستغفاركم.)

هان اي مردمان، جانهاي شما در گرو اعمال و كردارتان است

و البته قرآن مي‌فرمايد:

«كل نفس، بما كسبت رهينه» [8]

«هر نفسي در گرو دستاوردهاي خويش است؛»

با آنچه انجام مي‌دهيد، خود را به بند مي‌كشيد، بباييد بندها را با بهترين دعاها بگسليد و جانهايتان را آزاد سازيد. رسول خدا (ص) فرمود:

«خيرالدعاء‌ الاستغفار» [9 ]

«بهترين دعاها، طلب آموزش است.»

و نيز فرمود:

«لكل داء دواء الذنوب الاستغفار» [10]

«هر بيماري را دارويي است و داروي بيماري گناه،‌ استغفار است.»

به وسيله استغفار جانهاي در بند شما آزاد مي‌شود و ابواب رحمت الهي به روي شما گشوده مي‌گردد و روزي شما فزوني مي‌يابد:

«فقلت استغفروا ربكم انه كان غفاراً، يرسل السماء عليكم مدراراً و يمددكم باموال و بنين و يجعل لكم جنات و يجعل لكم انهاراً» [11]

آنكه روزي‌اش به سختي فراهم مي‌شود و با دشواري به دستش مي‌رسد، بايد استغفار نمايد تا از زندان اعمالش رهايي يابد:

«من استبطاء الرزق فليستغفر الله» [12]

پس در اين ماه پربركت بكوشيد و جانهاي به بند كشيده خود را با استغفار آزاد سازيد تا روزي فراوان نصيب شما گردد.»

و ظهوركم ثقيلة من اوزاركم فخفّفوا عنها بطول سجودكم، و اعلموا ان الله تعالي ذكره اقسم بعزته ان لا يعذب المصلين و السّاجدين و ان لا يروّعهم بالنار يوم يقوم الناس لرب العالمين.

اي زندانيان گناهان! و اي گنهكاران زنداني! پرونده اعمالتان بس سياه است و پشتتان از بار گناهان سنگين؛ به گاه نماز و نيايشتان به درگاه الهي، كه بهترين ساعات عمرتان به شمار است، و با بهترين دعاها‌‌ـ استغفار ـ و در بهترين صورت بندگي ـ سجده ـ پشت خود را از سنگيني بار گناه سبك نماييد.

شخصي خدمت رسول خدا (ص) شرفياب شد و عرضه داشت:

«اي رسول خدا! گناهانم زياد گشته و بر دوشم سنگيني مي‌كند. چه كنم تا بارم از گناه سبك شود؟ حضرت فرمود:

«اكثر السجود فانه يحط الذنوب كما تحط الرّيح و رق الشجَر» [13]

«فراوان سجده كن و آن را طولاني بگير كه گناهان را فرو مي‌ريزد، آنچنانكه باد برگهاي درخت را مي‌ريزد.»

امام صادق (ع) به نقل از اميرمؤمنان (ع) فرمود:

«سجده‌ها را طولاني بگيريد. زيرا هيچ عملي در نزد ابليس سخت‌تر و دشوارتر از اين كار نيست، چرا كه او خود، روزي بر اين كار امر شد، اما نافرماني كرد و گرفتار گرديد، و حال مي‌بيند سجده‌كنندگان فرمان خدا را مي‌برند و نجات مي‌يابند.» [14]

حضرت رضا (ع) نيز فرمود: بهترين و مؤثرترين عمل براي نزديكي به خدا، سجده است چرا كه قرآن مي‌فرمايد:

«واسجد و اقترب» [15]

«سجده كن و به پروردگارت نزديك شو!»

و نيز رسول خدا (ص) فرمود:

«اگر مي‌خواهيد با من محشور شويد، در برابر پروردگارتان به خاك افتيد و سجده‌هاي طولاني به جاي آريد.» [16]

پس اي مردم! بدانيد كه خداي تعالي به عزت خويش سوگند ياد نموده كه نمازگزاران و سجده‌كنندگان را عقوبت نفرمايد و آنان را در روز رستاخيز از آتش دوزخ نترساند.

ايها‌الناس

اي ميهمانان عزيز پروردگار! در اين ضيافت پرشكوه و آكنده از رحمت و بركت، انواع طعامهاي معنوي موجود است، از هر كدام كه مايليد،‌ استفاده كنيد. اگر از يك نوع منصرف شديد، به ديگري روي آوريد، اما سعي كنيد از هيچ يك غافل نشويد. هر عبادتي، لذت و اثر خاص خود را دارد. هر طعامي مزه‌اي جداگانه دارد. از همه آنها بچشيد و لذت همه را درك كنيد:

«من فطر منكم صائماً مؤمناً في هذا الشهر كان له بذلك عندالله عتق رقبه و مغفرة لما مضي من ذنوبه؛ قيل: يا رسول الله! و ليس كلنُا يقدر علي ذلك؛ فقال (ص) اتقوا النار و لو بشقّ تمرة و اتقوا النار و لو بشر بة من ماء.»

«هر كس در اين ماه مؤمن روزه‌داري را افطار دهد، خداوند به او پاداش آزادكردن بنده‌اي را عطا مي‌فرمايد و گناهان گذشته‌اش را مي‌آمرزد.»

در اين هنگام برخي پرسيدند:

اي رسول خدا،‌ اغلب ما توانايي چنين كاري را نداريم. چه كنيم تا از اين عبادت محروم نشويم؟

حضرت فرمود:

«بر آنچه گفتيم بكوشيد و خود را از آتش دوزخ برهانيد، هر چند با اندكي خرما يا جرعه‌اي آب باشد.»

«من حسن منكم في هذا الشهر خلقه كان له جوازاً علي الصّراط يوم تزل فيه الاقدام.»

«آنكه در اين ماه خوش رفتاري كند، گذرنامه عبور از صراط خواهد داشت. آن روز كه گامها از شدّت هراس، لرزان است، او با سلامت كامل از صراط عبور مي‌كند.»

«و من خفف في هذا الشهر عما ملكت يمينه، خفف‌الله عليه حسابه.»

«و نيز كسي كه بر خدمتگزاران خود در اين ماه سبك گيرد، خداوند نيز روز رستاخيز حسابش را آسان مي‌گيرد.»

«و من كف فيه شره كف‌الله عنه غضبه يوم يلقاه»

«و آن كس كه مردم از بديهايش در امان باشند، پروردگار او را در روز قيامت از خشم و غضب خويش مصون مي‌دارد.»

«و من اكرم فيه يتيماً اكرمه الله يوم يلقاه»

«و هر كس در اين ماه يتيمي را گرامي دارد و از وي پذيرايي نمايد، خداوند او را در روز ديدار با خويش گرامي خواهد داشت.»

آن روز كه هركس در پي كار خويش است و حتي از نزديكترين افراد خانواده‌اش مي‌گريزد، خداوند در آن روز، از وي دست مي‌گيرد.

«و من وصل فيه رحمه وصله الله برحمته يوم يلقاه و من قطع فيه رحمه قطع الله عنه رحمته يوم يلقاه»

«و كسي كه در اين ماه با نزديكان و خويشاوندانش بپيوندد، خداوند نيز در روز قيامت او را از رحمت خويش بهره‌مند مي‌كند.»

حقيقتاً پاداش چنين فردي همين است كه در روز حادثه‌خيز رستاخيز به درياي بي‌كران رحمت الهي وصل شود، اما اگر كسي در اين ماه رشته وابستگي را با اقوام و هم كيشان خويش بگسلد، خداوند در روز حشر رحمتش را از وي مي‌برد.

«و من تطوع فيه بصلاه كتب الله له براءة من النّار»

«همچنين است كسي كه در اين ماه با نماز مستحبّي بندگي خدا كند و خود را به بند او كشد، خداوند برات آزادي از آتش را براي وي مي‌نويسد و او را از بند دوزخ مي‌رهاند.»

«و من ادي فيه فرضاً كان له ثواب من ادّي سبعين فريضة في ما سواه من الشهور»

«و آن كس كه عمل واجبي را در اين ماه به جاي آورد، پاداشش نسبت به ديگر ماهها، هفتاد برابر خواهد بود.»

«و من اكثر فيه من الصلوة علي ثقل الله ميزانه يوم تخف الموازين»

«و كسي كه در اين ماه بر من فراوان درود فرستد، در آن روز كه ترازوي اعمال سبك باشد خداوند ميزان عمل او را سنگين مي‌گرداند.»

«و من تلا فيه آية من القرآن كان له مثل اجر من ختم القرآن في غيره من الشهور.»

«و سرانجام آن كس كه آيه‌اي از قرآن را در اين ماه تلاوت نمايد، پاداش كسي را دريافت مي‌كند كه در ساير ماهها قرآن را ختم نموده باشد.»

ايها‌الناس ان ابواب الجنان في هذا الشهر مفتحة فسلوا ربكم ان لا يغلقها عليكم و ابواب النيران مغلقة فسلوا ربكم ان لا يفتحها عليكم و الشياطين مغلوله فسلوا ربكم ان لا يسلّطها عليكم.

اي مردم، درهاي بهشت در اين ماه گشوده است از هر يك كه بخواهيد، مي‌توانيد وارد شويد. از خداوند بخواهيد كه آنها را بر روي شما نبندد و توفيقات شما را نكاهد. نيز درهاي دوزخ در اين ماه بسته است، از خداوند بخواهيد كه آنها را به رويتان نگشايد، بدا به حال كسي كه حتي در اين شرايط، جهنّمي مي‌شود و از رحمت رضوان الهي محروم گردد. موقعيت را مغتنم شماريد و به اصلاح امور خويش بپردازيد. رابطه خود را با خدايتان محكم‌تر نماييد. برنامه‌هاي عبادي خويش را سامان بخشيد. تا مي‌توانيد توسه برگيريد و آخرت خود را آباد نماييد.

«فاتقوا الله مااستطعتم و اسمعوا و اطيعوا» [17]

«تا مي‌توانيد تقوا پيشه كنيد و سخن حق را بشنويد و آن را بكار بنديد.»

آگاه باشيد كه در اين ماه شياطين محبوس و گرفتارند و لذا مي‌توانيد با سهولت و شتاب بيشتر، امور خويش را اصلاح و كاستيها را جبران نماييد. آنگاه كه ماه رمضان فرا مي‌رسد، از جانب خداوند مأموريتي به جبرئيل داده مي‌شود كه به زمين فرودآي و شياطين را به زنجير افكن! تا امت محمد (ص) بتوانند به آساني عبادت نمايند، [18] در چنين شرايطي از خداوند بخواهيد كه آنان را براي هميشه گرفتار نمايد،‌ و مبادا كه بر شما مسلط گرداند و خطايي نابخشودني از شما سرزند!

خطا به رسول خدا (ص)‌ در اين موضع پايان مي‌پذيرد و از اين پس ايراد كلام به سبك پرسش و پاسخ با اميرمؤمنان (ع) ادامه پيدا مي‌كند. اين گفتگو كه حاوي سه سؤال بيش نيست، عصاره كلام پيامبر و مهمترين بخش از سخنان ايشان را تشكيل مي‌دهد. به علاوه الهام‌بخش اين نكته نيز مي‌باشد كه به زودي خطايي نابخشودني از اين امت بسر مي‌زند و فاجعه‌اي بسيار بزرگ در تاريخ مي‌آفريند. گروه بي‌شماري از اين امت به دام شياطين گرفتار و درهاي جهنم به روي آنان گشوده خواهد شد! اعمال نيكشان نيز پشت درهاي بسته بهشت مي‌ماند و سرانجام به دوزخ در مي‌آيند.

اميرمؤمنان (ع) نخستين سؤال را مطرح مي‌كند و پيامبر (ص) پاسخ مي‌فرمايد:

«يا رسول الله، ما افضل الاعمال في هذا الشهر؟ فقال: يا اباالحسن، افضل الاعمال في هذا الشهر الورع عن محارم الله عزوجل»

«اي رسول خدا! از ميان انبوه اعمال نيك در اين ماه مبارك، برترين آنها كدام است؟

پيامبر پاسخ فرمود: اي ابوالحسن ! برترين كارها اجتناب و پرهيز از محرمات الهي است.»

از آنچه خداوند حرام شمرده بپرهيزيد و حريم او را نگه داريد، چرا كه هيچ كوششي بدون ورع سود نبخشد. اگر ورع و تقوا نداشته، يعني حريمها را شكسته باشيد، هيچ يك از حسنات شما برايتان سودمند نيفتد، همه آنها پشت درهاي بسته بهشت مي‌ماند و با كوله‌باري سنگين راهي جهنم مي‌شويد.

«انما يتقبل الله من المتقين» [19]

«خداوند، تنها اعمال اهل تقوا و ورع را مي‌پذيرد.»

قرآن كريم در خصوص برخي از افراد مي‌گويد:

«و قدمنا الي ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثوراً» [20]

«و ما به اعمال آنها دقت كرده آنچه را كه انجام داده بودند، همه را چون غباري در هوا پراكنديم.»

امام صادق (ع) در توضيح اين آيه فرموده است:

«به خدا سوگند كه كردارهاي اينان از حرير سفيد لطيف‌تر بود، اما چون با عمل حرامي روبرو مي‌شدند، از آن دست برنمي‌داشتند.» [21]

در اين هنگام رسول خدا (ص) شروع به گريستن نمود و قطرات اشك بر گونه‌هاي مباركش سرازير گشت. اميرمؤمنان (ع) سبب گريستن ايشان را جويا شد. پيامبر با همان حال فرمود:

يا علي ابكي لما يستحل منك في هذا الشهر، كاني بك و انت تصلي لربك و قد انبعث اشقي الاولين شقيق عاقر ناقه ثمود، فضربك ضربه علي قرنك فخضب منها لحيتك.

علي جان، مي‌گريم به خاطر حادثه ناگواري كه در اين ماه براي تو رخ مي‌دهد! گويا آن صحنه را اكنون مي‌بينم‎‎‏‎‎؛ در محراب عبادت به نماز ايستاده‌اي، در اين حال تيره بخت‌ترين انسانها ـ‌حتي نابكارتر از پي كننده شتر صالح كه در ميان قوم ثمود بود ـ‌ضربه‌اي بر فرق سر تو فرود مي‌آورد، و محاسنت را از خون سرت رنگين مي‌كند.

حقيقتاً هم بايد گريست. چرا كه اركان هدايت آسيب مي‌بيند و فرو مي‌ريزد. بزرگترين حريم الهي كه منشاء هدايت و نور است مي‌شكند و امت اسلامي در ظلمت و ضلالت غرق مي‌شوند.

آنانكه اين حريم را مي‌شكنند يا زمينه‌سازي مي‌كنند و يا بدان راضي و خشنود مي‌گردند، فرضاً كه بالاترين عبادات و خدمات را نيز بجا آورده باشند، قطعاً در آتش قهر خدا مي‌سوزند و اعمال صالحه آنها البته تباه مي‌شود.

اميرمؤمنان (ع) با شنيدن اين خبر، نگران و مضطرب مي‌شود اما نگراني او با نگرانيهاي رايج تفاوت دارد. مي‌پرسد:

يا رسول‌الله و ذلك في سلامة من ديني؟ فقال الرسول. في سلامة من دينك.

اي رسول خدا، آيا در شرايطي كه اين حادثه پيش مي‌آيد، دين من كاملاً سالم است؟!

شگفتا كه علي (ع) از مرگ نمي‌هراسد! از جزئيات حادثه نمي‌پرسد! براي پيشگيري از وقوع قتل سخني به ميان نمي‌آورد! تنها نكته‌اي كه براي او مهم است،‌ دين و ايمانش است. آيا با دين صحيح و ايمان كامل از دنيا مي‌روم؟ سرانجام زندگي‌ام چگونه است؟

پيامبر به وي بشارت مي‌دهد: آري، البته كه دينت سالم است و نقصي بدان راه ندارد. هر چه نقص و انحراف است،‌ متوجه مخالفان توست. مخالف تو در حقيقت مخالف من است و سپس مي‌فرمايد:

يا علي، من قتلك فقد قتلني، و من ابغضك فقد ابغضني، و من سبك فقد سبني، لانك مني كنفسي، روحك من روحي، و طينتك من طينتي، ان الله تبارك و تعالي خلقني و اياك و اصطفاني و اياك و اختارني للنبوة و اختارك للامامة، و من انكر امامتك فقد انكر نبوتي.

اي علي! آن كس كه تو را مي‌كشد، در حقيقت مرا كشته است و از اين رو گناه قتل پيامبر نيز براي او نوشته مي‌شود، چرا كه من و تو، يك روحيم اندر دو بدن. توبه منزله جان مني! سرشت تو برگرفته از سرشت من است.

اين چنين است كه وقتي در ماجراي مباهله رسول خدا (ص) با علي و فاطمه و حسنين عليه‌السلام به صحنه مباهله مي‌آيد، خداوند نيز علي (ع) را نفس پيامبر معرفي مي‌كند و آيه را اينگونه فرود مي‌آورد:

« فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل » [22]

«مفسران مي‌گويند: «ابناءنا» يعني امام حسن و امام حسين عليهما‌السلام، «نساءنا» يعني فاطمه زهرا عليها‌السلام و «انفسنا» يعني علي (ع).» [23]

اي علي، به راستي خداوند من و تو را از يك نور و يك طينت آفريد و ما را بر سايرين برگزيد. ما همچنان با هم بوديم، تا آنكه به اين دنيا منتقل گشتيم. مرا براي نبوت برانگيخت و تو را براي امامت؛ بنابراين هر كس امامت تو را انكار كند،‌ در حقيقت نبوت مرا منكر شده است و آنكه نبوت مرا انكار كند،‌ به خداي بزرگ كفر ورزيده است.

«علي‌بن ابيطالب باب حطة. من دخل منه كان مؤمنا و من خرج عنه كان كافراً» [24]

امام علي (ع) براي اين امت به منزله باب حطة براي بني‌اسرائيل است. پس از آنكه بني‌اسرائيل سالها در بيابان‌ها سرگردان بودند و راه به جايي نمي‌بردند، خداوند به آنها لطف نمود و راه سرزميني را نزديك بيت‌المقدس به آنها نشان داد و فرمود كه وارد آنجا شوند، اما امر نمود كه به هنگام ورود، حتماً بايد از يك دروازه خاص وارد شوند و خدا را بر اين امر سپاس بگذارند و از گذشته خويش طلب عفو و بخشش نمايند:

«و اذقلنا ادخلوا هذه القرية فكلوا منها حيث شئتم رغداً و ادخلوا الباب سجداً و قولوا حطة نغفرلكم خطاياكم و سنزيد المحسنين.» [25]

بدينسان هر كس از آن دروازه وارد شهر شود و سجده شكر به جاي آورده،‌ مطلب عفو نمايد، مؤمن است و ما گناهانش را مي‌آمرزيم و آثار منفي زشتيهايش را محو مي‌كنيم و بر نيكيها و پاداش اعمالش مي‌افزاييم، اما كسي كه از اين درگاه وارد نشود و به سليقه خودش عمل كند، كافر به شمار آيد و نه تنها گناهانش بخشوده نيست،‌ اعمال نيكش نيز مورد پذيرش واقع نمي‌شود و تباه مي‌گردد.»

«مثل الذين كفروا بربهم اعمالهم كرماد اشتدت به‌ الريح في يوم عاصف لا يقدرون مما كسبوا علي شيء ذلك هو الضلال البعيد» [26]

«اعمال نيك كافران به خاكستري مي‌ماند كه در روز تند باد شديد، در معرض آن قرار گيرد؛ آنان از بسياري كوشش خود هيچ نتيجه‌اي نمي‌برند،‌ اين همان دور افتادن از شاهراه هدايت است كه موجب مي‌گردد گمگشتگان هيچ گاه روي نجات نبينند.»

«يا علي،‌ انت وصيي، و ابو ولدي، و زوج ابنتي و خليفتي علي امتي في حياتي و بعد موتي، امرك امري، و نهيك نهيي، اقسم بالذي بعثني بالنبوة و جعلني خير البرية انك لحجة اعلي خلقه و امينه علي سره خليفته علي عباده.»

«علي جان! ورود به اين ماه با چنين اعتقادي بايد همراه باشد، در غير اين صورت براي وارد شونده سودمند نباشد. بايد معتقد باشد كه تو پس از من جانشين مني، تويي كه پدر فرزندانم يعني حسن و حسين عليهما‌السلام و همسر دخترم فاطمه زهرا عليها‌السلام مي‌باشي، و تويي كه در دوران زندگي و نيز پس از رحلت من، شايسته خلافت و امارت بر امت مني!»

«اين تويي كه فرمانت، فرمان من است،‌ امر و نهيت همان امر و نهي من است. سوگند به خدايي كه مرا به پيامبري برانگيخت و مرا بهترين مردمان قرار داد،‌ به راستي تو حجّت خدا بر آفريدگانش و امين بر اسرار او و جانشين او بر بندگانش مي‌باشي!»

آري، با چنين اعتقادي است كه روزه‌ها و نمازها و انفاقها و در اين ماه مورد پذيرش پروردگار قرار مي‌گيرد، و چه حريمي است كه بزرگتر از حريم ولايت امام علي (ع) باشد؟ اين حريمي است كه ساير اعمال در پرتو آن ارزش پيدا مي‌كند. پس شكستن آن، بزرگترين گناه به شمار است و حفظ آن برترين عبادت و در اين صورت روزه‌دار در زمره اهل تقوا و ورع قرار خواهد گرفت؛ والسلام.


[1] . المحجة البيضاء، ج2، 282.

[2] . سوره فرقان، آيه آخر.

[3] . الكافي2/466، حديث 3.

[4] . وسائل الشيعه 3/21.

[5] . بحارالانوار 90/298.

[6] . سوره بقره آيه 40، بحارالانوار، 90/368.

[7] . بحارالانوار، 90/378.

[8] . سوره مدّثر آيه 38.

[9] . بحارالانوار، 90/280.

[10] . ثواب الاعمال، ص 149.

[11] . سوره نوح، آيات 10 تا 12.

[12] . عيون‌الاخبار الرضا(ع)، 2/46.

[13] . امالي الصدوق/ 299.

[14] . الخصال ج 2 / 158.

[15] . سوره علق، آيه 19.

[16] . بحارالانوار، 82/164.

[17] . سوره تغابن، آيه 16.

[18] . بحارالانوار، 93/350.

[19] . سوره مائده، آيه 27.

[20] . سوره فرقان، آيه 22.

[21] . الكافي ج 2، حديث 1647.

[22] . سوره آل عمران، آيه 61.

[23] . صحيح مسلم 15/176. تفسير كنزالدقائق ذيل همين آيه.

[24] . كنزالعمال، بيروت 11/610، ط بيروت.

[25] . سوره بقره، آيه 58.

[26] . سوره ابراهيم، آيه 18.

/ 1