محسن اميني زمستان فصل بارش و بركت است، حتي ميوههايش هم مواظباند كه كسي سرما نخورد! اين روزها، تكنولوژي، روز و شب را با هم يكي كرده، چه برسد به ميوههاي زمستاني و تابستاني. حالا ديگر انبارد اري آنقدر پيشرفت كرده است كه نبض بازار، دست انباردارهاست. به همين دليل، بعضي مغازههاي ميوه فروشي، در تمام طول سال، دكورشان فرق نميكند. از هندوانة تابستاني و ميوههاي نوبر بهاري دارند تا انار دانه دانة پاييزي و بالهنگ و بِه زمستاني. اما هر چه باشد، زمستان و سرمايش، ذائقة خوراك مردم را كه عوض ميكند! مردم، اين روزها به شدت دنبال ويتامينC، پنيسيلين خوراكي (شلغم)، لبوي گرم و خلاصه هر چيزي كه وسط اين سرما فاز بدهد، ميگردند. خلاصه، زمستان هميشه ميوههاي خاص خودش را دارد. يك گروه از آنها هم، از قديم بر همهشان سلطنت ميكردهاند! «مركبات». خريدن، نگهداري و مصرف درست و به موقع اين ميوهها، به همين سادگي نيست. سبك و سياق خودشان را دارند، ميوههاي ننه سرما. ميوهها هم ميدان دارند چطور خريد خوبي از ميدانهاي ميوه و ترهبار داشته باشيم؟ميدانهاي ميوه و ترهبار شهرداري، آخر از توليد به مصرف است. واردش كه ميشوي، درست مثل بازار مكارهاي است كه همه چيز ميشود پيدا كرد. منتها فرقش با آن بازارها اين است كه هم در و پيكر درست و حسابي دارد، هم مديريت و قيمت مشخص. منتها خريد كردن از اين بازارها همينطور بيحساب و كتاب ممكن است بهصرفه نباشد. راه و چاه دارد. كي بريم ترهبار؟ عصرها، بدترين زماني است كه ميشود براي خريد از اين بازارها انتخاب كرد. آن قدر شلوغ است كه تا به خودتان ميآييد، متوجه ميشويد مثلا براي 2 كيلو پياز فقط 20 دقيقه داخل صف ماندهايد. اين موقع، همة آنهايي كه از سر كار برگشتهاند، ميآيند براي خريد. غير از اين، توي اين بازار هم، سحرخيزها كامروا هستند. ميوههاي خوب و نوبر، معمولا صبحها تمام ميشود. اگر هم زياد سحرخيز نيستيد، حدود ساعت 11صبح تا 3بعدازظهر، وقت خوبي براي اين كار است. يادتان هم باشد ميدانهاي ترهبار، زمستان از 8 صبح تا 7 بعدازظهر باز هستند. در نظر داشته باشيد ميدان ميوه و ترهبار، بقالي سر كوچه نيست كه هر روز راه بيفتيد و براي يك عدد پفك برويد آنجا. تعريف اين بازارها مثل فروشگاههاي زنجيرهاي، براي خريدهاي عمده و متنوع است. بايد برنامهريزي كنيد و خريدهاي هفتگي انجام دهيد. هميشه يك برگة اقلام مورد نياز بايد كنار دست خانم خانه باشد. ليست كه پر شد، يك يا دو نفري بايد راه بيفتند بروند ميدان تره بار. اينطوري، صرفهجويي خريد از ميدان ميوه، بيشتر به چشم ميآيد. چي بخريم؟ بعضي مواد غذايي و جنسهايي كه اينجا پيدا ميشود، با همين قيمت و كيفيت، همه جا هست. بي دليل، بارتان را سنگين نكنيد. اگر هم براي ميهماني خريد ميكنيد و ميهماني جمعوجور است، خريد از مغازهها گزينة بهتري ميتواند باشد. خيلي تفاوت هزينه زياد نميشود، لااقل خيالتان از همان چهار تا سيبي كه خريدهايد، راحت است. بعضي ميوهها مثل هندوانه و ديگر صيفيجات، طوري نيستند كه زود خراب شوند. به همين دليل، معمولا جنسهاي مشابه، در مغازه و ترهبار كيفيت مشابهي دارند. اما بعضي ميوهها مثل سيب، گلابي، گيلاس و... زود خراب ميشوند يا از شكل و قيافه ميافتند. در خريد دسته دوم، دقت و وسواس بيشتري داشته باشيد. چطور بخريم؟ اينجا مثل يك نمايشگاه است. پس همان دم در كه به اولين غرفه رسيديد، شروع نكنيد به خريد. اول همة غرفهها را چرخي بزنيد و از نظر خلوتي، اخلاق فروشنده و مهمتر از آنها كيفيت ميوهها، بررسي كنيد. غرفههاي ميدان، چند دستهاند. ميوه، سبزيجات، لبنيات، گوشت و.... اول تكليفتان را مشخص كنيد كه موضوع خريد امروز چيست. ابتدا غرفهاي را انتخاب كنيد كه كمترين خريد را داريد. چون اگر از اولين غرفه با چهار پنج تا پلاستيك، در حالي كه در مجموع 20 كيلو سنگين شدهايد، بيرون بياييد، ادامة خريد سخت ميشود. اصولا خريد هفتگي از ترهبار، ميطلبد دو نفري برويد. يكي انبارداري كند، يكي هم كالاها را خريداري و ترخيص كند. اينطوري، هم ميشود كامل خريد كرد، هم خريد اول، آخري نميشود، چون كسي از كت و كول نميافتد. يك نكته را هم يادتان باشد. فروشندههاي اين غرفهها، به دليل شغلشان، دستشان ترازوست. منتها چون حسابي ورزشكارند، 4 كيلو برايشان 2 كيلو هم نميشود. به خاطر همين، پلاستيك شما كه قرار است مثلا يك كيلو خيار داشته باشد، هميشه از 3 كيلو بالا ميزند. ربع كيلو بخواهيد تا يك كيلو بهتان بدهند. چند نكته كوچك در ميدان ترهبار دنيا براي خودش نظم مشخصي دارد. حكمتي دارد كه مثلا زردآلو بايد اوايل تابستان ثمر بيايد، پرتقال اواخر پاييز. ميوههاي زمستاني، حكم مسكّن و واكسن بيماريهاي فصل سرما را دارند و بدن را در برابر سرما مقاوم ميكنند. انگار كه ننه سرما براي مبارزهاي عادلانه، اين ميوهها را فرستاده باشد! درهم است اينطور مواقع، بيخودي بحث نكنيد. قانون حاكم بر ميدانهاي ترهبار، درهم بودن ميوههاست. اين واقعا قانون آنجاست. نميخواهيد، نرويد. يك تذكر بيربط دستآخر هم اينكه اگر طلبة شير يارانهاي هستيد، معمولا هر روز در دو نوبت، كاميون شير به ميدان ميآيد. ساعت آمدنش را نشان كنيد و يك ساعت زودتر برويد، چون حسابي صف درست ميشود. البته بعضي وقتها زياد شلوغ نيست. به هر نفر، حداقل سه پاكت شير ميدهند. فقير و غني... كيلو چند؟ اينكه كي از مغازه خريد ميكند كي از ميدان ترهبار، يك طورهايي ملاك تميز دادن فقير و غني است. باور نميكنيد، قيمتهاي مغازه و ميدان را مقايسه كنيد. ميدانيد كه در ترهبار، ميوه درهم است، ديگر... ميوه رمز بقاي انسان و گياه! گياهان براي پخشکردن بذرهايشان، از ميوه استفاده ميکنند. برخي گياهان مانند افراي چناري، ميوه خشك خاردار يا چرمي دارند كه به وسيله باد پراكنده ميشود. اما ميوههاي آبدار و گوشتي را ما و حيوانات با علاقه فراوان ميخوريم و پس از خوردن ميوه، بذر آن را در جايي دورتر از گياه روي زمين مياندازيم. معمولا مزة ميوه پيش از رسيده شدن بذرها خيلي بد است. ارتباط گياه با آنهايي كه ميوههايش را ميخورند، كاملا دوطرفه است. گياه يك وعده غذاي خوب تقديم ميكند و در عوض، انتظار دارد کاري کنيم که نسلش منقرض نشود! توي قوطي ميوه فروش چي هست؟ وقتي ميوهفروشي ميرويد، يادتان باشد داريد از يک داروخانه يا لااقل عطاري خريد ميکنيد. اگر اهل تغذية اصولي باشيد، دانستن ويتامين و مواد مفيد معدني ميوههايي که اين روزها در مغازهها پيدا مي شوند، به کارتان مي آيد. موز: ويتامين ب6، اسيد فوليک، پتاسيم، منيزيم، پتاسيم، نياسين سيب: بيوتين، آهن، پتاسيم آناناس: ويتامينث، منيزيم، پتاسيم کيوي: پتاسيم، منيزيم، پتاسيم، آهن، فسفر، کلسيم، ويتامينهاي كا و ث نارنگي: منيزيم، کلسيم، پتاسيم، ويتامينث انبه: منيزيم، پتاسيم، اسيد فوليک، بيوتين، ويتامينهاي ث و آ پرتقال: اسيد فوليک، بيوتين، ويتامين ب1 و ث، منيزيم، كلسيم، پتاسيم، فسفر ليمو: اسيد فوليک، ويتامين ث، منيزيم، پتاسيم
ميوههايي براي تمام فصول
هيچ ميوهاي به اندازه ميوة تازه، مفيد و داراي ارزش غذايي نيست. با اين حال، بعضي ميوهها را ميشود با كمترين آسيب بر ارزش غذايي آنها انبار و ذخيره كرد. مثلا سيب يكي از بهترين موارد براي انبار كردن است. انواع ديررس سيب را ميتوان تا يك سال در انبار نگه داشت. اين سيبها بعد از چيده شدن، آمادة خوردن نيستند و در مدت انبارداري به تدريج نشاسته و اسيدهاي موجود در ميوه به قند تبديل ميشود و ميوه طي چند هفته يا چند ماه به اصطلاح ميرسد. بعضي از گلابيها را هم ميشود تا چند ماه انبار كرد، البته نه به اندازة سيب. گلابي زودتر رسيده ميشود و اگر به موقع مصرف نشود، لكلکي ميشود و پوسيدگي پيدا ميکند. كيوي هم ميوة مطلوب انباردارهاست و ميتوان در انبارهاي سرد تا چند ماه، آن را نگه داشت. كيويهاي سفت را ميتوان هشت هفته در اتاقي با دماي معمولي نگهداري كرد. ميوههاي كاملا رسيده نيز به مدت يك هفته در يخچال باقي ميمانند. اما ميوههاي نارس را ميتوان در دماي پايين، خيلي بيشتر از اينها نگه داشت. تزريق گاز CO2 عمر انبارداري کيوي را به ?? ماه هم ميرساند. انگور جزء ميوههاي حساس است و بايد در نگهدارياش دقت زيادي كرد. با تمام اينها پيشرفت انبارداري باعث شده بتوان ميوههاي گوشتي و آبدار انگور را در دماي ?? درجه فارنهايت و رطوبت ?? درصد به مدت سه تا شش ماه بسته به نوع آن، همانطور تازه نگه داشت. آنچه خوبان همه دارند اينها تنهايي دارند! از پوست مرکبات، اسانسهاي معطري ميگيرند كه ضدعفونيكننده است و در ساختن ادكلن و مرهمهاي ضد زخم به كار ميآيد. از پوست خارجي اين ميوهها، ترشي و مربا هم ميشود درست کرد. پوستشان را اگر كنار منقل يا بخاري بگذاريد، محيط خانه را معطر ميکنند. تلخي بعضي از آنها مثل ترنج و دارابي مربوط به يك مادة مؤثر است كه اشتها را باز ميكند. رب نارنج كه در اثر جوشاندن و غليظ كردن آب نارنج بهدست ميآيد، نه تنها يك چاشني خوب براي ترش كردن غذاها است ، بلكه يك مرهم ضد زخم، ضد انگل و ضد ميكروب هم هست. براي از بين بردن چربي پوست و موها هم ميتوانيد از رب يا آبميوه مرکبات استفاده کنيد. براي پاك كردن لكههاي قرمز و سياه كه روي پوست و صورت و بدن به وجود ميآيد، به رب نارنج، نمك زده و روي آنها بماليد و بگذاريد تا خوب خشك شود. براي نرم كردن دست و صورت و از بين بردن گوشتهاي زيادي، سراغ رب نارنج و بدل آن ليمو برويد. براي از بين بردن زگيل بايد نوع ترش اين ميوهها را با پوست و هسته در سركه خيساند و آن را له كرد و روي زگيل گذاشت. اگر با خوردن مرکبات، احساس ناراحتي در معده كرديد يا مبتلا به دل درد و درد پهلو شديد، کمي صبر کنيد. داشتن مواد راديواكتيو در اين ميوهها، امراض خفته را بيدار ميكند. براي معالجه گواتر سمي و كوچك كردن غده آن، بهترين وسيله ضماد كوبيدة پوست پرتقال و ليمو است .
سالاد ميوههاي زمستاني
سالاد يعني همه چيز با هم و در کنار هم. يک شام زمستاني را در کنار هم و با ميوههايي که در اين فصل پيدا ميشود، ميتوان دلپذيرتر کرد. موافق نيستيد؟ مواد لازم يك فنجان مغز پرتقال يك فنجان انگورهسته گرفته يك فنجان مغز نارنگي يك فنجان سيب پوست گرفته ورقه شده يك فنجان موز حلقه شده 2 عدد كيوي پوست گرفته شده يك فنجان خامه آماده شده 2 قاشق سوپخوري آبليمو
طرز تهيه
آبليمو را در ظرف سالاد بريزيد. سيب ورقه شده را با آن مخلوط كنيد. بعد به جز كيوي، بقية ميوهها را اضافه كنيد. ميوهها را به آرامي مخلوط كنيد و بعد خامه را در قيف با ماسورة كنگرهدار روي سالاد به صورت شكوفه تزئين كنيد. حالا كيويها را چهار قاچ كنيد و روي سالاد را با آن تزئين كنيد. تا ميتوانيد، سليقه به خرج بدهيد. سالاد ميوه هنوز از آن چيزهايي نيست كه لوس و تكراري شده باشد. تو سرخ ميوه پوست کلفت تو سرخ در شمال ايران به عمل مىآيد. نوعى ميوة مركب است که طرفداران زيادى ندارد. در خوزستان درخت اين ميوه به «حسينقلى خانى» معروف است. در تهران هم به آن گريپ فروت ميگويند. خوردن آب آن اشتهاآور است و براي تقويت معده و قلب به كار مىرود. اين ميوه، راست کار آنهاست که دائم فشارشان بالا ميزند. گريپ فروت، تقريبا ?هزارسال پيش در مالزي كاشته شد، ولي تا قرن ?? ناشناخته بود؛ تا اينكه اسپانياييها آن را به همهجاي دنيا بردند. ليمو ترش نزديک به 400 سال پيش از تولد مسيح، تئو فراست از ليمو سخن گفت. اما تنها در قرن چهارم ميلادي، هنگامي که جنگجويان مسيحي در جنگهاي صليبي به فلسطين رسيدند، ليمو را ديدند که در باغهاي آن سرزمين کشت شده بود. در آن زمان، اين داستان بر سر زبانها بود که دو نفر به خاطر جرمي که مرتکب شده بودند، از طرف دادگاه به مرگ با نيش افعي محکوم شدند. زني به آنها رحم کرد و چند ليمو به آنها داد. آنها با خوردن ليمو از نيش افعيها مصون ماندند و زهر در آنان اثر نکرد. ابن سينا پزشک معروف ايراني، آب ليمو را بهترين دارو براي تشنجات ناشي از تب ميدانست و يرقان را هم با ليمو معالجه ميکرد. باب بارتو در بلوچستان معروف به باب بارتو است. نوعى ميوه از خانوادة مركبات است كه هستهاش، لعاب زيادى مثل تخم كتان دارد و براى نرم كردن سينه بسيار مفيد است. بالهنگ بيشتر شهرتش به خاطر مرباي خوشمزهاي است که با پوست کلفت آن درست ميکنند. اين يکي هم 70 درصدش پوست است! نارنگى انواع و اقسام شيرين و ترش و بزرگ و كوچك دارد. علاوه بر عناصر مفيدى كه همه مرکبات دارند، مقدارى هم كلر و برم دارد که در لطيف كردن پوست دست و صورت به کار ميآيد. نوع شيرين اش در تسكين اعصاب اثر دارد. كيوي استرس، مواد مضر و كمبود خواب، روي بدن انسان اثر ميگذارند. هر كس كه ميخواهد به اين وضع گرفتار نشود، بايد در طول روز، كيوي بخورد. كيوي از تب، ناراحتيهاي معده و روده، بيحالي و خستگي، سرفههاي شديد و سرماخوردگي كه در اثر وجود باكتريها بروز ميكند، جلوگيري و سيستم حفاظتي بدن را تقويت ميكند . كيوي آنزيمهايي دارد كه پروتئينها را تجزيه ميكنند. اگر كيوي را بعد از غذاهاي گوشتي و لبني بخوريد، اثر آن تقويت ميشود و عمل هضم غذاهاي سنگين در معده و روده را آسانتر ميكند. اما اگر کيوي نارسِ مثل سنگ به پُستتان خورد، کافي است يک دانه سيب داخل جعبهشان بگذاريد. در عرض چند ساعت، دلشان نرمنرم ميشود. حکمتش چيست نميدانيم! لبو ميوه که نيست، اما چون اين روزها طرفدار داغ زياد دارد، اينجا راهش دادهايم. بيشتر به عنوان يک سبزي سالادي شهرت دارد.خاصيت تصفيهکنندگي دارد.نوشيدن آب چغندر، باعث تحريک کبد، کليهها، صفرا و روده شده و در تقويت فعاليت سيستم گوارشي، بسيار مفيد است. در طب چيني از چغندر براي بهبود عملکرد قلب، آرامش روان و تصفيه خون استفاده ميشده است. اين نکته را هم وقت خريد يادتان باشد که هر چغندري لبو نميشود. لبو بايد کاملا قرمز باشد و از رگههاي سفيد در آن خبري نباشد. پرتقال پرتقال شاه ميوههاي زمستاني است. سرشاراز ويتامينهاي ب، ث و آهن، آهک، کلسيم، فسفر، منيزيم، پتاسيم، سديم و مس است. ويتامين آ در پرتقال نيست ولي کاروتن دارد. اين ماده وقتي خورده ميشود، با عصير کبد مخلوط ميشود و درکبد ويتامين آ ميسازد. از نظر شيميايي، پرتقال را منبع غني ويتامينث ميدانند و جالب اين که پوست آن در بسياري موارد حتي مغذي تر از پرتقال است. يک ليوان آب پرتقال، 120 ميليگرم ويتامينث دارد؛ يعني دو برابر مقدار توصيه شده در روز است. آب پرتقال هر چقدر سردتر باشد، ويتامينث را بيشتر حفظ ميکند. خرمالو خرمالو سرشار ازويتامين آ و بتاكاروتن و همچنين مقدار قابل توجهي ويتامينهاي ب1، ب2، ب3 و ث است. در ضمن، اين ميوه مواد معدني زيادي مثل كلسيم، گوگرد ، آهن ، فسفر، منيزيم و پتاسيم دارد. خرمالو ميوه اشتهاآوري است. مواد قندي خرمالو براي مبتلايان به بيماري قند، زيان ندارد. خرمالو چربيهاي خون را كم ميكند. شاخ در نياوريد، ولي آب خرمالو زخمها را خوب ميكند. براي آفت دهان و گلودرد هم خوب است. حالا اينکه احتمالا از مزة گس آن خوشتان نميآيد پاي خودتان