وسواس، ویژگی ها و علایم آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وسواس، ویژگی ها و علایم آن - نسخه متنی

علیرضا فایضی مهابادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وسواس، ويژگيها و علايم آن

عليرضا فايضي مهابادي

متخصصان روان شناسي و روان پزشكان براي بيماري وسواس تعاريف مختلف ارائه داده اند كه در بين اين تعاريف تفاوتهاي قابل توجهي در نوع نگرش به اين بيماري مشاهده مي شود. به گونه اي كه برخي وسواس را نوعي «بيماري» دانسته و برخي ديگر حتي آن را «بيماري» نيز تلقي نكرده، براي تبيين آن واژه «اختلال» را به كار برده اند.

به طور كلي با توجه به تعاريف مختلف ارائه شده در مورد وسواس به بيان دو تعريف ذيل اكتفا مي شود.

الف - وسواس عبارت است از «يك نگرش، انديشه، امور ذهني، حركت تكرار شونده يا اصراري كه با گونه اي از حس درماندگي و اجبار ذهني و گرايش به مقاومت در برابر آن همراه است. بيمار با بيگانگي اين واقعه (ذهني) در شخصيت خود آگاه بوده و از غير طبيعي بودن و نابهنجاري رفتار خودآگاهي دارد.

ب - وسواس عبارت است از تصورات و رفتارهايي كه ايجاد كننده اضطراب و تشويش بوده و همراه با تكرار نمادهاي ذهني و عملي برخاسته از احساس عدم اطمينان مي باشد.

در مسير شناخت وسواس و علايم ناشي از آن بايد مرز بين احتياط و وسواس را از يكديگر تفكيك نمود. احتياط نوعي رفتار عقلايي است كه توام با تسلط ويژگيهاي شناختي فرد بر امور رفتاري اوست ولي وسواس نشانگر تزلزل ويژگيهاي شناختي است. بنابراين احتياط متعادل، وسواس نبوده، نشانگر نوعي احساس طبيعي بشر براي يافتن اطمينان نسبت به انجام صحيح امور است. بيشتر بيماران وسواسي نمادها و نشانه هايي از ترس را با خود به همراه دارند كه اين نمادهاي دروني ممكن است بر اثر تماس يا مواجهه با شرايط بيروني، نمود عيني يابد و خود را نشان دهد.

بسياري از اختلالات وسواس داراي دو ويژگي شناختي و رفتاري اند و به طور نسبي داراي علايم و نشانه هاي زير مي باشند:

الف - گيج شدن در بين مفاهيم «هست» و «نيست» بسياري از بيماران وسواسي در دريايي از «بود» و «نبود»، «صحت» و «سقم»، «خوب» و «بد» و مفاهيمي از اين قبيل شناورند.

ب- نظم و ترتيب خشك: اين ويژگي به خودي خود خصايص مستقل افراد وسواس تلقي نمي شود، زيرا كه نظم و ترتيب بيش از حد بيماران وسواسي خود ناشي از عامل ديگري است كه آن عبارت است از «احساس عدم اطمينان نسبت به انجام شدن درست كارها.» بنابراين بيمار رواني با توجه به احساس مزبور، با هدف ايجاد رضايت فكري - رواني مبادرت به انجام فعاليت هاي افراطي براي نظم بخشيدن به كارها مي نمايد.

ج- اعمال قلبي و تكراري: افراد مبتلا به وسواس به خاطر حس ناامني دروني به طرز بيمارگونه اي به تكرار عمل مبادرت مي ورزند، به گونه اي كه حتي برخي از آنها با تكرار چندين باره يك عمل، باز هم به حس اطمينان دست نمي يابند.

د - كمال گرايي خاص: هر چند كه كمال گرايي يك ويژگي عادي و طبيعي بشر است، اما اين ويژگي در انواع مختلف اختلالات وسواسي داراي حالتي ناموزون، غير طبيعي و نابهنجار است، به گونه اي مثلا در وسواس شستشو، فرد بيمار ممكن است براي دست يافتن به نهايت تميزي و نظافت كه خود نوعي كمال تلقي مي شود مدتها ذهن و فكر خود را مشغول سازد و در نهايت نيز به يك آرامش خاطر دست نيابد.

ه- افكار ناراحت كننده: عموما افراد وسواسي داراي انواع مختلفي از انديشه هاي آزار دهنده هستند.

عوامل وسواس

روان شناسان سه عامل زيستي، شناختي و رفتاري را در ايجاد بيماري وسواس سهيم مي دانند:

الف - عوامل زيستي (فيزيولوژيك):

برخي از روان شناسان فيزيولوژيك در تلاشند تا به توجيه بيماري وسواس براساس ارتباط آن با آسيب ديدگيهاي مغزي بپردازند به گونه اي كه برخي عفونت هاي مغزي را عامل اين بيماري دانسته و در اثبات سبب شناسي اين قضيه تلاش كرده اند، اما موفقيت چنداني به دست نياورده اند.

به طور كلي براساس يافته هاي علمي، عامل زيستي در روند بيماري وسواس و تأثيرات آن بدون تأثير نبوده، ليكن اين تأثير، جنبه بنيادين ندارد.

ب- عوامل شناختي:

هر فردي در ذهن خود تصويري از خويشتن دارد كه آن را «خودانگاره» ‌يا «خودپنداره» يا « Self image » مي نامند. به اعتقاد صاحبنظران قسمت عمده ويژگي هاي شخصيتي، منش و خصوصيات رفتاري هر فرد به تصويري كه از خود در ذهن دارد بستگي دارد.

اختلال در تصميم گيري و احيانا بي تصميمي و ترديد بيماران وسواسي ناشي از نوعي حس ناامني موجود در خودانگاره اين گونه بيماران است.

ج- عوامل رفتاري:

بطور كلي از نظر رفتاري، بيماري وسواس مي تواند حاصل و نتيجه نوعي ترس يا اضطراب باشد. به عبارت ديگر اشخاصي كه داراي زمينه هاي مناسب براي كسب رفتارهاي وسواس گونه هستند، ممكن است بر اثر برخورد با عامل اضطرابي يا شرايط ترسزايي ويژه، دچار نوعي اضطراب شوند. در چنين شرايطي در صورت بي توجهي به نمادهاي اضطرابي كسب شده، از اطرافيان، ممكن است اين نمادها جلوه بارز و آشكارتري به خود گرفته، روز به بروز بر شدت ويژگيهاي وسواس گونه بيفزايند.

/ 1