دكتر عليحسيني نگاهي به علل و راه حل اشكريزش: ما عادت كردهايم كه اشك را تنها در مواقع غم و اندوه ببينيم، اما واقعيت چيز ديگري است. اشكريزش الزاما به معناي گريه كردن نيست و بيماران بسياري وجود دارند كه حتي بدون وجود هيچگونه ناراحتي دچار سرازير شدن اشك از چشمان خود هستند. اين حالت كه در اصطلاح پزشكي اپيفورا نام دارد، علل و عوامل مختلفي دارد و گاهي اوقات به قدري شديد، مداوم و طولاني مدت ميشود كه براي بيمار دردسرهاي زيادي ايجاد ميكند اشك برخلاف تصور بيشتر مردم، آب نمك نيست. در اصل اشك مايعي براي حفاظت از لايه سطحي چشم است تا در برابر مواجهه مداوم با هوا، خشك نشود و طراوت و تازگي خود را از دست ندهد. در واقع اگر اشك وجود نداشته باشد لايههاي سطحي چشم مانند قرنيه و ملتحمه خشك ميشوند و در اين حالت نه تنها علايم آزاردهندهاي چون خارش، سوزش و احساس سنگريزه در چشم به وجود ميآيد، بلكه ديد چشم نيز با تاري و اختلال مواجه ميشود. پس وجود اشك براي سلامت چشم و داشتن يك ديد خوب كاملا ضروري است. در عين حال، در اشك پادتنها و مواد محافظ و باكتريكش بسيار قدرتمندي وجود دارد كه باعث ميشود چشم در مقابل عفونتها محافظت شود.
چرا اشكريزش؟
اگر كمي به مواردي كه در بالا گفتيم فكر كنيد دو علت مشخص براي اشكريزش مداوم از چشم پيدا خواهيد كرد. به طور منطقي اشكريزش مداوم دو علت اصلي دارد كه عبارتند از: * توليد بيش از حد اشك به طوري كه از توانايي دستگاه دفعي (شامل كانال بيني - اشكي) فراتر رود و بنابراين از چشم به بيرون و روي صورت سرازير شود . * انسداد مسير خروجي (يعني كانال بيني - اشكي) و ناتواني كانال در تخليه اشك از چشم. در اين حالت اشك در درون چشم جمع و سپس از چشم به بيرون سرازير ميشود. در عمل، بيشتر بيماراني كه به اشكريزش مداوم مبتلا هستند، در گروه دوم جاي ميگيرند. اين افراد به دلايل متعدد دچار تنگي يا انسداد كانال تخليه اشك هستند و اشك آنها به ميزان كافي تخليه نميشود پس اشك، راهي به جز سرازير شدن به روي صورت ندارد. همانطور كه گفتيم، در برخي موارد اشكريزش به علت افزايش توليد اشك صورت ميگيرد. تصور كنيد يك جسم خارجي مثل يك سنگريزه يا گرد و خاك داخل چشم شما رفته باشد. بلافاصله ميزان ترشح اشك شما به شدت افزايش پيدا ميكند كه در اصل به منظور دفاع و محافظت از چشم است. اين ترشح اشك به قدري زياد ميشود كه از ظرفيت كانال دفعي بالاتر رفته و از چشم به بيرون ميريزد. در عمل هم همينطور است و بيشتر بيماراني كه اشكريزش در آنها از توليد بيش از حد اشك ناشي ميشود، به علت وجود نوعي بيماري در چشم، دچار تحريك چشم هستند. وجود جسم خارجي علت نادري براي اشكريزش مداوم است. در نظر بگيريد كه مژههاي فردي به داخل برگشته باشد (اين حالت در بيماريهاي مختلفي مثل سوختگي چشم، بريدگي و پارهشدگي پلك و يا حتي برخي بيماريهاي عفوني مثل تراخم كه در گذشته در كشورمان بسيار شايع بوده، ايجاد ميشود.) در اين حالت مژهها با سطح چشم تماس پيدا ميكنند، آن را تحريك مينمايند و باعث اشكريزش طولاني مدت و مداوم ميشوند كه بيمار را اذيت ميكند. راهحل در اين موارد، برگرداندن پلك به خارج است تا مژهها با سطح چشم تماس نداشته باشند. عفونت ملتحمه و بروز تومور در ملتحمه يا پلك نيز از ديگر عوامل محركي هستند كه با ايجاد احساس نامطلوب در چشم، باعث تحريك عصبي توليد اشك ميشوند.
سدي جلوي رودخانه
همانطور كه گفتيم، شايعترين علت اشكريزشهاي مداوم را انسداد كانال اشكي تشكيل ميدهد. اين اتفاق ممكن است در هر سني روي دهد. حتي نوزادان بسياري هستند كه از همان بدو تولد و يا طي چند ماه اول به اين مشكل (يعني اشكريزش مداوم) مبتلا ميشوند. در اين نوزادان معمولا كانال اشكي به طور مادرزادي شكل نگرفته است و يا بخشي از آن به طور مادرزادي مسدود بوده است. اين وضعيت در پنج تا شش درصد از نوزادان رخ ميدهد، اما در 60 تا 90 درصد از موارد طي سال اول زندگي به طور خود به خود بهبود پيدا ميكند. پس اگر نوزادي مبتلا به اشكريزش شد، معمولا پزشكان از همان ابتدا اقدام به درمان نميكنند بلكه حدود شش تا 12 ماه صبر ميكنند تا به نوزاد فرصت دهند تا خودبهخود بهبود پيدا كند. البته طي اين مدت سفارشات درماني مانند ماساژ مكرر گوشه داخلي چشم و بيني به والدين داده ميشود تا روند بهبود سرعت پيدا كند. در ضمن، پدر و مادر بايد به شدت مراقب باشند كه چشم كودك عفونت نكند، چون در صورت عفونت بايد اقدامات درماني (و حتي گاهي انجام جراحي يا ميل زدن تحت بيحسي) سريعتر صورت گيرد. در بزرگسالان هم به همين ترتيب مهمترين عامل اشكريزش را انسداد مجراي اشكي تشكيل ميدهد. علل بسيار متفاوتي براي مسدود شدن مجراي اشكي در بزرگسالان وجود دارد. به طور مثال، تصادفات و ضربات به بيني يكي از مهمترين آنهاست. آسيبهاي پلك نيز از ديگر علل اختلال در مسير تخليه اشك هستند، اما يك علت مهم ديگر التهاب كانال تخليه اشك است. به طور مثال فردي را كه دچار سينوزيت مزمن است در نظر بگيريد. التهاب سينوس ميتواند به طور مجاورتي به كانال تخليه اشك سرايت كند و با ضخيم و ملتهب كردن ديواره آن، باعث انسدادش شود.
مطب چشمپزشك
همانطور كه از مطالب گفته شده مشخص است، اشكريزش علل بسيار متفاوتي دارد. پس درمان هم بسته به نوع علت متفاوت خواهد بود. چشم پزشكان براي رسيدن به علت زمينهاي از روشهاي متفاوتي استفاده ميكنند. مثل همه بيماريهاي ديگر، مرحله اول از يك مصاحبه و معاينه باليني كامل تشكيل ميشود اما گاهي اوقات پزشك صلاح ميبيند كه از روشهاي تشخيصي ديگري هم استفاده كند. به طور مثال، گاهي اوقات نوعي رنگ شيميايي را به داخل چشم ميريزد و سرعت تخليه رنگ را محاسبه ميكند (اين رنگها تلخ هستند و از بيمار درباره زمان احساس تلخي آن در گلو و دهان سوال پرسيده ميشود.) گاهي اوقات از روشهاي راديولوژي و حتي ام.آر.آي هم ميتوان براي بررسي باز بودن يا بسته بودن وضعيت كانال اشك استفاده كرد، اما متاسفانه در كشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند. روشي كه در حال حاضر در ايران بيشتر استفاده ميشود، به كارگيري روشهاي پزشكي هستهاي يا اسكن مجاري اشكي است. در اين روش ماده راديواكتيو به داخل چشم چكانده ميشود و سپس از طريق عكس برداري، سرعت تخليه ماده راديواكتيو به دقت محاسبه ميشود كه مبناي تشخيص را تشكيل ميدهد.
درمان
همانطور كه پيش از اين گفته شد، نوع درمان به علت زمينهاي بستگي دارد. گاهي اوقات عوامل محرك مثل آلرژي بايد درمان شود كه براي اين درمانها اغلب به تجويزهاي دارويي و غيرجراحي نياز است. گاهي نيز صبر و حوصله باعث ترميم مشكلات ميشود (به ويژه در بچهها.) گاهي ترميم پلك و تصحيح مژهها نياز است، اما در بعضي موارد هم بايد كانال اشكي باز شود. براي باز كردن كانال اشكي در حال حاضر دو راه كلي وجود دارد. يكي از اين دو روش، در اصطلاح پزشكي پروبينگ نام دارد كه مردم آن را با نام ميل زدن ميشناسند. در اين روش، يك ابزار كوچك وارد مجراي اشكي ميشود تا انسداد را برطرف و مسير را باز كند. اما روش دوم انجام جراحي است كه DCR ناميده ميشود. به هر حال تصميمگيري درباره نوع درمان و شيوه عمل تنها به وسيله يك چشم پزشك صورت ميگيرد و بيماران بايد بعد از عمل هم با وي در ارتباط باشند تا مراحل درماني تحت پيگيري او ادامه پيدا كند.
روي ديگر سکه
با اينكه وجود اشك و ترشح مداوم آن براي چشم كاملا ضروري و حياتي است اما گاهي اوقات هم مشكلساز و دردسر آفرين ميشود. به طور طبيعي، اشك در گوشه خارجي پلك فوقاني و به وسيله غدهاي به نام غده اشكي توليد و به درون چشم تخليه ميشود و در نهايت پس از عبور از روي چشم و شستوشوي آن، وارد كانالي به نام كانال بيني- اشكي ميشود كه مجراي آن در سمت داخلي چشم قرار دارد.در اصل سوراخ ورودي اين كانال روي لبه داخلي پلك، كنار بيني واقع شده است. اشك از اين نقطه به داخل كانال ميرود و سپس درون بيني تخليه ميشود. در مرحله بعد از داخل بيني به حلق فرستاده ميشود. حجم اين انتقال و مايع به قدري اندك است كه شما به طور عادي طي روز از اين روند با اطلاع نميشويد و آن را احساس نميكنيد اما زماني كه گريه ميكنيد به علت تحريكات عصبي توليد اشك زياد ميشود و متعاقبا ميزان اشكي كه به درون كانال و در نهايت بيني ميرسد هم بيشتر ميشود. در اين حالت شما ورود اشك به داخل بيني را كاملا احساس ميكنيد و از اين روند باخبر ميشويد.