افسردگی در کودکان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

افسردگی در کودکان - نسخه متنی

نرگس بیگوند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

افسردگي در كودكان

طفل معصوم غمگين

نرگس بيگوند

احساس غم و افسردگي بخش طبيعي زندگي روزانه كودك است، بويژه اگر حادثه يا اتفاقي او را مستعد افسردگي كرده باشد. بيشتر اوقات كودكان بسرعت كنترل خود را باز مي‌يابند و راههايي پيدا مي‌كنند، تا حال خود را بهبود بخشند. آنها با بيان احساسشان و سرگرم شدن به فعاليت‌هاي ديگر به طور موقتي افكار مزاحم غم را از خود دور مي‌كنند. برخي نيز از تخيل خود بهره مي‌گيرند كه گويي اوضاع بهتر شده است، تا اين كه واقعا بهبود يابند. با گذشت زمان، افكار غم انگيز كودك رفته رفته كمتر مي‌شود. بنابراين حافظه آنها كمتر تحت فشار روزانه فرار مي‌گيرد.

هنگامي كه كودك نمي‌تواند احساسات غم انگيزش را كنترل كند، يا تمام مهارت او براي برطرف كردن غم و اندوه بي‌اثر مي‌شود، يا وقتي نمي‌تواند فكر خود را به چيز ديگري مشغول كند يا هنگامي كه تمام مدت بدون هيچ علتي غمگين است، چه اتفاقي مي‌افتد؟ اين هنگامي است كه او در حال عبور از مرز بين افسردگي ساده و حالت افسردگي واقعي است.

يافتن نشانه‌هاي افسردگي و بهترين راههاي كمك به فرزندتان در چنين موقعيتي اهميتي غير قابل انكار مي‌يابد.

نشانه‌ها: تفاوت نشانه‌ها به سن، شخصيت و موقعيت خانوادگي افراد بستگي دارد. از آنجا كه اين علايم به مشكلات جسمي شباهت بيشتري دارد، براي تشخيص آنها بايد از پزشك اطفال كمك گرفت. آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه اگر والدين به افسرده بودن يا نبودن كودك مشكوكند، بهتر است به اين نشانه توجه كنند.

رفتار عمومي: كودك در اين موقعيت اغلب اوقات حواس پرتي و اختلال در تمركز و تغييرات عاطفي ناپايدار دارد؛ مثل تبديل ملايمت به خشم يا به گريه افتادن فوري. بيشتر اوقات غمگين به نظر مي‌رسد و بسختي مي‌تواند به فعاليتش دست يابد كه باعث خوشحالي‌اش شود و اغلب درباره افكار و خاطرات غم انگيز صحبت مي‌كند.

نحوه تغذيه‌: از غذا خوردن امتناع مي‌كند، يا اشتها ندارد، يا اين كه به نوعي پرخوري وسواسي. اجباري . دچار مي‌شود و اضافه وزن يا كاهش وزن چشمگير دارد.

نحوه خوابيدن: هنگام خوابيدن براي جلب توجه رفتارهايي از خود نشان مي‌دهد. از شب تا صبح چندين بار از خواب بيدار مي‌شود و اختلالات خواب او افزايش يافته، كابوس نيز مي‌بيند. صبح به سختي از جا بلند مي‌شود و بدون اين كه نياز به خواب اضافه داشته باشد، طي روز مي‌خوابد.

نحوه روابط با همسالان: علاقه‌اي به همراهي با دوستان ندارد، يا اين طور به نظر مي‌رسد. همچنين علاقه‌اي به فعاليت‌هاي دوستانش ناشن نمي‌دهد و به علت موضوع بي‌اهميتي با دوستانش درگير مي‌شود.

يك مورد خاص

دكتر جفري براون متخصص روان پزشكي اصفال يكي از مشاهدات خود درباره افسردگي كودكان را اين طور تعريف مي‌كند: جاناتان دبليو كسي بود كه او را به علت كمي خواب و خوراك نزد من آوردند. در ضمن او از مشكلات جسمي چون سردرد، خستگي مي‌تواند فعاليتي پيدا كند كه او را خوشحال كند. چرا كه براحتي حواسش پرت مي‌شود نمي‌خواهد به مدرسه برود و بندرت به ديدن دوستانش مي‌رود. همچنين به نظر مي‌آيد دمدمي باشد و به هر دليل كوچكي گريه را سر مي‌دهد.

جاناتان به مادرش گفته است كه فكر مي‌كند ديگر هيچ كس او را دوست ندارد از آن گذشته او خودش را هم خيلي دوست ندارد بعد از اين كه هيچ علامتي از بيماري در آزمايش او پيدا نكردم و همه آزمايش‌ها طبيعي بود. يك جلسه خانوادگي ترتيب دادم. تا به اين بحث بپردازيم كه به احتمال قوي ناراحتي جاناتان به دليل حالت ذهني اوست. نه يك بيماري جسمي.

نحوه رفتار در مدرسه: ضمن اين كه از مدرسه‌ ترس دارد، علاقه‌اي به فعاليت‌هاي مدرسه و تكاليف خانه‌ نشان نمي‌دهد.

نحوه زندگي در خانواده: علاقه‌اش را به شركت در مكالمات و فعاليت‌هاي خانه از دست مي‌دهد. هرگز توجه پدر و مادر را طلب نمي‌كند يا بي‌نهايت كم توجه مي‌شود و رابطه‌اش با خواهر، برادر و نيز بقيه افراد خانواده تغيير مي‌كند.

علت‌ها

برخي علتها افسردگي كودكان آ شكار است، اما برخي ديگر نه. بيماري‌هاي مزمن، زندگي نابسامان خانوادگي، مشكل شرايط اجتماعي سخت، ترس از شكست واقعي يا مجازي و نگراني از آسيب جسمي يا عاطفي، از علتهاي رايج افسردگي كودكان به شمار مي‌روند. همچنين داشتن سابقه افسردگي در نزديكان كودك، خطري ابتلاي او را بيشتر مي‌كند. گاهي موقعيت‌ها و حالتهايي چون كمبود خواب به صورت مشكلات روان شناختي تظاهر مي‌كنند. بچه‌هاي بزرگتر و نوجواناني كه خيلي كم از رايانه استفاده مي‌كنند، با تلفن صحبت مي‌كنند، يا تكاليف مدرسه را انجام مي‌دهند، قرباني نشانه‌هاي شبيه افسردگي مي‌شوند. مادراني كه به علت عادت بدخوابي و بيماري‌هاي مكرر كودكانشان، دچار بي‌خوابي مزمن شده‌اند، نيز مي‌توانند به اشتباه حس كنند دچار افسردگي شده‌اند.

چه زماني به كمك نياز داريد؟

معمولا براي اين كه بدرستي درك شود چه زماني كودك به كمك نياز دارد، بينش و شم والدين مهم است. شيوه خوبي براي ارزيابي شدت موقعيت، تقسيم زمان روزانه كودك به 3 قسمت: زندگي در خانه و تعامل با اعضاي خانواده، ميزان مطالعه و نمره‌هاي درسي و برخوردهاي اجتماعي با دوستان و همسالان اوست.

هنگامي كه مشكل فقط در يك قسمت باشد، معمولا بخوبي ‌مي‌تواند آن را كنترل كرد و استفاده از مشاوره اختياري مي‌شود، اما اگر مشكل در 2 قسمت باشد ، به اين معناست كه فرد توانايي مقابله با آنها را ندارد. در اين موقعيت به طور جدي توصيه مي‌شود از كمكهاي حرفه‌اي استفاده شود. هنگامي كه 3 قسمت زندگي كودك تحت تاثير قرار گرفته باشد، بايد به جايي پناه برد و اين جاست كه استفاده از مشاوره تخصصي را الزامي مگر اين كه از آمادگي كودك مطمئن باشيد. شايد شما يك شيوه مقابله با افسردگي را كه قبلا امتحان كرده‌ايد جايگزين كنيد، اما فرزند شما احساس بهتري نداشته باشد. دليل اين كه استرس كودك در يك نوع شديدتر بالا مي‌رود، به معناي وخيم‌تر شدن اوضاع نيست.

شيوه‌هاي موثر

روش‌هاي ديگر درمان اين وضعيت عبارتند از سعي در تغيير ديدگاه كودك نسبت به آينده، كمك به او در به دست آوردن درك بهتر از گذشته و كم كردن احساس گناه در وي. يك درمانگر خوب، مي‌تواند با انجام آزمايش، مي‌تواند با انجام آزمايش، ترسهاي خيالي را از واقعيت متمايز كند. همچنين يافتن راه حل‌هاي عملي براي مشكلاتي كه ظاهرا دشوارند، پرورش عزت نفس و ارائه جايگاه امن از دنياي متخاصم بيروني از اهداف ديگر به شمار مي‌آيند.

داروي ضد افسردگي

مطالعات نشان مي‌دهند كه داروهاي ضد افسردگي مانند prozac, Zoloff ، در درمان افسردگي كودكان مي‌توانند بسيار موثر باشند. از هنگامي كه منع و پيش داوري درباره اينگونه داروها از بين رفته، استفاده از اينها و داروهاي ديگر بچه‌هاي غمگين را خوشحال نمي‌كنند. در عوض آنها تعادل نداشتن شيميايي را. كه موجب پيدايش وسوسه فكري درباره افكار غم انگيز مي‌شود . كاهش مي‌دهند. به طور مثال يك كودك با چنين موقعيت خاص، با مصرف دارو مي‌تواند از مخمصه فكري كه در ذهنش پديد آمده رها شود و افكار ديگري را كه آسيب كمتري دارند جايگزين كند. اكنون او مي‌تواند به فعاليت‌هاي عادي برگردد و گفتگوي معني داري با يك درمانگر داشته باشد. تعجب آور نيست كه والدين نگران اعتياد احتمالي و تغيير شخصيت فرزندشان باشند. اين نگراني‌ها خيلي اغراق آميزند. اما هر جا اين گونه داروها تجويز شوند هميشه درباره عوارض جانبي آن سوال و آنها را با خطرات احتمالي مقايسه كنيد.

يك راه حل

مهمتر از همه اين است كه از وضعيت افسردگي فرزندتان دست پاچه نشويد. افسردگي در خانواده مي تواند گمراه كننده باشد و ديگر اعضا را آلوده سازد. بحران هاي روانشناختي بسيار شبيه بحران‌هايي است كه هنگام بيماري جسمي فرزندتان رخ مي‌دهد. بر آن كارهايي كه مي‌توانيد انجام دهيد تمركز كنيد و نگران آنچه خارج از كنترل شماست، نباشيد. اينكه موضوعي خاص چقدر غم‌افزاست، مهم نيست، ولي به خاطر داشته باشيد هميشه راهي براي بهبود آن وجود دارد.

/ 1