فضائل و آثار رفت و آمد به مسجد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فضائل و آثار رفت و آمد به مسجد - نسخه متنی

سید داود ادیانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فضائل و آثار رفت و آمد به مسجد

نويسنده :

سيد داود اديانى

نام: سيد داود

نام خانوادگي: اديانى

مقدمه

واژه مسجد در فرهنگ قرآن به معناي مکانى است مقدس که در پيشگاه خداوند سجده مي­کنند. ابن خلدون: (قرن 15 م) تنها براى سه مسجد تمايز قائل است مسجد مکه (مسجدالحرام) مسجد مدينه (مسجدالنبي) مسجد بيت المقدس (مسجد الاقصى و قبة الصخره). با اين حال واژه­ى مسجد سريعاً به خانه حضرت محمد (ص) که امت وى براى عبادت و مذاکره درباره امور مختلف در آن جمع مي­شدند خانه­اى که از ميان همه خانه­ها تقدس يافته بود. اختصاص پيدا کرد. و معابد اسلامى که کمابيش از اين نمونه پيروى مي­کرده و داراى همان عملکردها بودند، نيز مسجد ناميده شدند. در هر شهرى مسجدى قرار دارد که همه امت مي­بايست ظهر جمعه در آنجا گرد هم آيند و نه در يکى از مساجد محله زيرا هدف اين گردهمائى تنها و اساساً عبادت نبود بلکه بيشتر اجتماعى بود از امت به سرپرستي خليفه يا نماينده او امام جماعت که بيش از هر چيز مي­بايست به ايراد خطبه مي­پرداخت و اين خطبه به هيچ روى مانند خطبه­هاى اعصار بعد موعظه­اى صرفاً مذهبى نبود بلکه همه مسائل سياسي، نظامى و حتي مالى امت را مورد بحث قرار مي­داد که گاهى گفت و شنيدى نيز ميان خطيب و مخاطبان رخ مي­داد. اينگونه عملکردهاى مسجد در حکومت الهى طبيعى است امام خطبه­اش را از فراز کرسى پله­دارى بنام منبر ايراد مي­کرد و مکانش مسجدهاى آدينه يا جامع هر شهر مسجدالجمع ناميده مي­شود.

فضائل مسجد و آثار رفت و آمد به آن:

مسجد به عنوان پايگاه عبادت و يا خداوند متعال و پايگاه جهاد فکرى و تعليم و تعلم معارف اسلامى مي­باشد در آن پايگاه وحدت مسلمين و نمايش روح وحدت و يکپارچگى به دشمنان پيدا و پنهان جامعه اسلامى مي­باشد. در شرع مقدس اسلام بسيار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانيد و بهتر از همه مسجدها، مسجدالحرام مي­باشد و بعد از مسجدالحرام، مسجدالنبى (ص) و بعد مسجد کوفه و بعد از آن مسجد بيت المقدس و بعد از آن مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محله و بعد از مسجد محله مسجد بازار مي­باشد. زياد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدى که نمازگزار ندارد مستحب است و همسايه مسجد اگر عذري نداشته باشد مکروه است در غير مسجد نماز بخواند. و نيز مستحب است انسان با کسى در مسجد حاضر نمي­شود غذا نخورد و در کارها با او مشورت نکند و همسايه او نشود و از او زن نگيرد و به او زن ندهد.

فضائل مسجد:

سکونت در جوار عرش الهى پاداش مسجد است. در فرداى قيامت و کسب مغفرت گناهان از خداوند متعال يکى ديگر از فوائد و آثار رفت و آمد به مسجد است و فرشتگان از اهل مسجد ديدار مي­کنند و تسبيح زمين براى انسانهاى مسجدى يکى ديگر از آثار و برکات رفت و آمد به مسجد است. امام صادق (ع) مي­فرمايد: « مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مُحِيَ عَنْهُ عَشْرُ سَيِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ ». «کسى که به سوى مسجد گام بر مي­دارد بر هيچ خشک و ترى پا نمي­گذارد مگر اينکه از زمين اول تا هفتم براى او تسبيح مي­کنند». (وسائل الشيعه، ج 3، ص 483)

فوائد علمي- اجتماعى و اخلاقي رفت و آمد به مسجد: فائده و بهره­اى که از رفت و آمد و انس با مسجد نصيب انسان مسلمان مي­شود تنها ثواب بردن و در سراى ديگر مشمول لطف الهى واقع شدن نيست بلکه در همين جهان نيز فوائد و آثار اصلاح تربيتى علت اجتماعى و سياسي فراوانى در سايه رفت و آمد به مسجد براى انسان مؤمن حاصل خواهد شد که ما به موارد معدود از اين فوائد به صورت خلاصه اشاره مي­کنيم.


مسجد مرکز يافتن دوستان الهى مي­باشد:

هيچ انسانى در زندگى اجتماعى خويش از دوستان خوب بي­نياز نيست. دوست خوب معين و ياور انسان در طى راه سعادت و کمال و يار و غمخوار او در عرصه بروز مشکلات و سختيها است. مشکلاتى که لازمه اجتناب ناپذير عالم بشرى و زندگى اجتماعى است و هيچ انسانى هر قدر هم که توانا و نيرومند باشد گريزى از آنها ندارد بنابراين مسأله دوست­يابي و اينکه انسان دوستان صميمى و همدل خويش را از ميان چه افرادى برگزيند از اهميت خاصى برخوردار است. يکى از مراکزى که در روايات به عنوان کانون يافتن دوست خوب و صميمى مطرح شده است مسجد است. در حديثى از امام على (ع) که از مسجد به عنوان مرکز يافتن برادرانى که انسان را در مسير الله يارى مي­دهند ياد نموده بودند. و در روايات ديگرى نيز بر اين امر تأکيد شده است. (من لا يحضره الفقيه، ج 1، باب فضل المساجد و حرمت، ص 237-713).

مؤمن بودن انسانهاى مسجدي:

علت اين امر آن است که مسجد اساساً محل اجتماع و آمد و شد انسانهاى برگزيده و صالح و تقوى پيشه است و اين مطلب در روايات متعددى به صراحت بيان شده است. در حديثى از رسول اکرم (ص) آمده : « إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ يَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِيمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّه » . «هنگامى که ديديد مردى بر رفت و آمد به مسجد مداومت مي­کند وي را مؤمن بدانيد. خداوند متعال مي­فرمايد: تنها آنان که ايمان به خداوند دارند مساجد خدا را آباد مي­کنند». ( مستدرک الوسائل، ج 3، ص 362، باب 3، روايت 18). اين حديث شريف به خوبى گوياى آن است که انسانهاى مسجدى مؤمن به خداوند متعال مي­باشند. پيامبر (ص) در حديثى ديگر از مسجد به عنوان خانه انسانهاى متقى ياد کرده است و فرموده­اند: « الْمَسَاجِدُ بُيُوتُ الْمُتَّقِينَ وَ مَنْ كَانَتِ الْمَسَاجِدُ بَيْتَهُ ضَمِنَ اللَّهُ لَهُ بِالرَّوْحِ وَ الرَّاحَةِ وَ الْجَوَازِ عَلَى الصِّرَاط ». «مساجد خانه انسانهاى متقى است و خداوند متعال رحمت و راحت و عبور بر صراط را براى آنان که مساجد را خانه­هاى خويش قرار داده­اند ضمانت نموده است». و روايت ديگرى انسانهاى مسجدى را فرخنده و مبارک آراسته (بر زيورکى آلات انسان) و محفوظ (از اغرافات) معرفى نموده است.


انسانهاى مسجدى الگوها و نمونه­هاي جامعه:

امام صادق (ع) نيز انسانهاى مسجدى را از برترين و برگزيدگان جامعه معرفى نموده است. انسان مسجدى اهل بهشت است: پيامبر (ص) در حديثى مي­فرمايند: که آنان که به نداى مؤذنين پاسخ گويند و به سوى مسجد مي­شتابند از اهل بهشت معرفى کرده­اند. (بحارالانوار، ج81، ص154، کتاب صلاة، باب اذان و اقامه) اهل مسجدى

مانع نزول عذاب الهي:

علاوه بر آنکه در برخي از روايات صريحاً اهل مسجد را انسانهايى فرخنده و مبارک به شمار آورده­اند در پاره­اى ديگر از روايات وجود انسانهاي مسجدى را مايه رفع بلا و تأخير در نزول خشم و غضب الهى بر جامعه شناخته­اند. (حديثى در مستدرک الوسائل، ج 3، ص 366، باب 6، روايت3)اهل مسجد انسانهايى جوانمرد و با مروت: جوانمردى و بزرگوارى نيز يکى از خصوصياتى است که در باب دوست­يابى کاملاً مورد توجه قرار مي­گيرد و در کوران حوادث اين دوستان غيرتمند و جوانمرد هستند که مدافع انسان و ياور او خواهند بود اتفاقاً در روايات نيز يکى از خصوصيات انسانهاى مسجدى جوانمرد بودن آن ذکر کرده و حضور يافتن در مساجد يکى از لوازم مروت و جوانمردى به شمار رفته است. سالم ماندن اهل مسجد از بلاهاى آسماني: آنگاهى که در صورت ادامه عصيان و سرکشى انسانها بر اساس سنت و تغيير ناپذيرى الهى عذاب و خشم خداوند نازل مي­شود اين انسانهاى مسجدى هستند که رحمت حق تعالى شامل حال آنان شده و از بلا و انتقام الهى مصون و محفوظ مي­مانند. در حديثى از پيامبر (ص) آمده است: « إِذَا نَزَلَتِ الْعَاهَاتُ وَ الْآفَاتُ عُوفِيَ أَهْلُ الْمَسَاجِدِ ». «به هنگام نزول بلا و آفت اهل مساجد سالم و محفوظ هستند». مسجد پناهگاهى در بروز حوادث و گرفتاريها: هر انسان در گير و دار مسائل زندگى طبعاً با برخى از ناراحتيها و مشکلات خواهد شد. گاهى اين ناراحتيها به قدري شديد است که به صورت غم و اندوهى جانگاه ظاهر مي­شود و جلوى انسان را به قصد از پا در آوردن مي­فشارد. پناه بردن به مسجد و نماز و دعا در چنين اوقاتى يکى از راههاي اليتام و رفع اين گونه ناراحتي­هاست. مسجد بازار آخرت و برترين مکان در زمين: در برخى از روايات با تعبيرى لطيف از مسجدها به عنوان بازار آخرت ياد شده يعنى همان گونه که بازار محل خريد و فروش و مبادله کالا و متاع­هاي دنيوى است مسجد نيز محل کسب امور معنوى و اسبابي است که در سراى آخرت داراى کاربرد و تأثير مي­باشد. در حديثى از رسول اکرم (ص) آمده : « المساجد سوق من السواق الاخرة قراها المغفرة و تحضتها الجنة ».

اجد بازارى از بازارهاى آخرت است از کسانى که به آن وارد مي­شوند با مغفرت پذيراى مي­شود و هديه آنان بهشت است». از سوي ديگر از آنجا که بيشترين اهتمام انسان مؤمن متوجه تهيه و تأمين اسبابى است که در سراى آخرت بدان نياز دارد شوق و انس وى به بازار آخرت (مسجد) به مراتب بيش از علاقه او به بازارهاى دنياست و در جانب مقابل آنان که دنيا و حرص و آز بر متاع آن را وجه همت خويش قرار داده­اند معمولاً سودجويى و سودگرايى انس بيشترى دارند. بنابراين طبيعى است که مؤمنين در هنگام رفتن به مساجد سعى کنند بر ديگران پيشى گيرند و به هنگام خروج ديرتر از همه مسجد را ترک گويند.

عکس اهل دنيا پيش از همه به بازار رفته و پس از همه خارج شوند و در برخى از روايات از آنان در رفتن به مسجد شتاب کرده و گوى بسقت را از ديگران مي­برند. به عنوان پرچمدار بهشتيان که در روز قيامت پيش از ديگران به بهشت وارد مي­شويد.محبت و عشق مؤمن به مسجد: پيامبر و اهل بيت تنها رفتن به مسجد را توصيه نفرموده­اند بلکه از اين بالاتر ما را به محبت ورزيدن و انس و علاقه قلبى داشتن به مسجد تشويق نموده­اند و اين امر ناشى از آن است که مسجد متعلق به حق تعالى و محبوب حق تعالى و محبوب انسان مسلمان است و مؤمن همان گونه که به ذات مقدس حضرت حق تعالى شديدترين علاقه­ها را دارد به مسجد هم که خانه اوست عشق مي­ورزد. و چوب و سنگ و اشيايى که به عنوان اجزاي مسجد به کار رفته است قبل از اينکه اجزاى مسجد باشد آن ربط خاص را با خداوند متعال نداشتند اما اينکه به عنوان اجزاى مسجد به کار برده شده­اند اين ارتباط آنها را در ديد انسان مؤمن محبوب و دوست داشتني مي­کند و باعث مي­شود وى از صميم قلب به در و ديوار خانه خدا عشق ورزيده و به آن بوسه مي­زند. اهتمام مسلمين و سيره نويسان به ثبت و ضبط مساجد: بر اساس همين ديد و نگرش مسلمانان صدر اسلام و به تبع آنان سيره­نويسان اسلامى اهتمام کامل خويش را به کار برده و مساجدى را که به دست مبارک پيامبر (ص) و ياران صديق آن حضرت در مناطق مختلف اعم از شهرها و روستاها و اردوگاهاى جنگ و حتى در راهها و کوهستانهاى دور دست ساخته شده ثبت و ضبط نموده­اند. بلکه در موارد زيادى مصلي جايگاهاى نماز آن حضرت را هم که عنوان مسجد نداشته است مشخص کرده­اند با عنايت بر اينکه کتابهاى سيره پيامبر (ص) معمولاً در قرن دوم هجرى به بعد نوشته شده است روشن مي­شود که مسلمانان صدر اسلام و به خصوص اصحاب پيامبر (ص) و آل او تا چه ميزان نسبت به اين امر اهتمام داشته­اند و به گونه­اى که سيره­نويسان سالها بعد با مراجعه به آنان توانسته­اند اين مکانها را بطور مشخص در نوشته­هاي خود ذکر کنند.

مسجد و همسايه آن:

فقها با استناد به تأکيدات خاص به رفت و آمد به مسجد نماز خواندن در مسجد را براي همسايه مسجد مستحب مؤکد شمرده­اند و ترک نماز در مسجد توسط همسايه مسجد را مکروه شمرده­اند. فقيه اهل بيت مرحوم سيد محمد کاظم يزدى در عروة الوثقى مي­فرمايد: براى همسايه مسجد مکروه است که بدون عذرى مانند باران نماز را در غير آن مسجد بجاى آورد. همسايه مسجد کيست؟ در برخى از روايات همسايه مسجد را چهل خانه از هر طرف ذکر نموده­اند. در حديثى از اميرالمؤمنين (ع): « حَرِيمُ الْمَسْجِدِ أَرْبَعُونَ ذِرَاعاً وَ الْجِوَارُ أَرْبَعُونَ دَاراً مِنْ أَرْبَعَةِ جَوَانِبِهَا » . «حريم مسجد چهل ذراع و همسايه­هاى آن چهل خانه از چهار طرف است». در حديث ديگري، کسانى که صداى اذان را مي­شنوند به عنوان همسايگان مسجد معرفى شده­اند. لزوم رعايت

اخلاق در رفت و آمد به مسجد:

رفت و آمد به مسجد با انگيزه و اغراض فاسد نه تنها موجب ثواب نيست بلکه ­اى بسا ساير اعمال نيک انسان را نيز تيره مي­کند. هدف از آمدن به مسجد انسان خود را در معرض ريا و سمعه قرار دادن نيست بلکه معمولاً در ديد و نگاه ديگران و انگيزه افراد مختلف است. برخى براى بدست آوردن پاداش و ثواب الهى در سراى ديگر، گروهى به منظور کسب علوم و معارف دينى و پاره­اى به قصد تعظيم شعائر الهى و به پا داشتن نماز که تبلور روح عبادات و بندگى و نيز نمايش روح وحدت و يکپارچگى امت اسلامى است.

ير و آباد نگاه داشتن مساجد:

يکى از مستحبات مسجد ساختن و تعمير کردن آن است. در رساله­هاى عمليه مي­خوانيم ساختن مسجد و تعمير مسجدى که نزديک به خرابى باشد مستحب است و در روايات که از معصومين (ع) وارد شده نيز بر هر سه امر تأکيد شده است هم ساختن هم تجديد بناء و مرمت و هم رفت و آمد به مساجد مورد تشويق و ترغيب قرار گرفته است. قرآن مجيد عمارت مساجد الهي را تنها در صلاحيت اهل ايمان قرار داده آنجا که فرموده­اند: « إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر ». «تنها کسانى مساجد خدا را عمران مي­کنند که به خداوند و روز جزاء ايمان آورده باشند. همچنين تعميرات براى مساجد مانع نزول عذاب الهى مي­شوند».

شرايط براى تعميرکنندگان مساجد:

شرط اول: مربوط به جنبه اعتقادى آنان است که سير حقيقى انسانهاى خداجو و مؤمن به مبدأ و معاد مي­باشد. شرط دوم: از به پا دارندگان نماز يا سند نماز به عنوان مظهر بندگى و راز و نياز با خداوند مختص انسانهايى است که بندگى و عبوديت را از قلب و اعضا و جوارح خويش سرايت داده­اند.

شرط سوم: آبادکنندگان مساجد کساني هستند که زکات يعنى حقوق مالى واجب خويش را ادا مي­کنند نه اينکه ساختن و تعمير مسجد بهانه­اى براى شانه خالى کردن از زير بار وجوهات و حقوق شرعى باشد.

شرط چهارم:
چهارمين ويژگى آبادکنندگان مساجد مي­فرمايند آنان تنها خشيت خدا را در دل دارند.

ضرورت حفظ مساجد و آثار اسلامي:

تبرک جستن به آثار و وسايل متعلق به پيامبر اکرم (ص) از جمله مسائلي است که ميان مسلمانان مطرح بوده. پيامبر (ص) نه تنها به هيچ گونه از آن نهى ننموده بلکه به انواع مختلف اين امر را تأکيد و امضاء مي­نمودند و اين مسأله در نزد هر کس که کمترين آشنايى با سيره و تاريخ پيامبر (ص) و به خصوص کتابهاى معتبر اهل سنت (سني) داشته باشد امر بديهى به شمار مي­آيد.

/ 1