محمد رضا حکيمي در برخي از احاديث آمده است که راوي به امام جعفر صادق (ع) مي گويد: درباره شب قدر، به من اطلاعاتي بدهيد. آيا اين شب، فقط در روزگاران گذشته مثلا روزگار حيات پيامبر ص [ بوده است ] و اکنون ديگر نيست ، يا اين که شب قدر، در هر سال، هست؟ امام مي فرمايد: لو رفعت ليله القدر، لرفع القرآن - اگر شب قدر را بردارند، قرآن را نيز برمي دارند. در اين بيان امام صادق (ع) به فلسفه غايي نزول انسان به زمين اشاره کرده است. جهان ارضي، از آن رو منزلگاه انسان قرار داده شد، تا انسان در اين منزلگاه، آزمايش شود، و کامل و ناقص، و سعيد و شقي، از هم باز شناخته آيد، و سرانجام، انسان به حرکت تکاملي و کمالي بپردازد، و به سوي خدا برود. اين امر مستلزم برقرار بودن جهان ارض است. برقرار بودن جهان ارض، مستلزم حکمت و تقدير، و اجرا و تدبير است، و اين همه مربوط به شب قدر و تنظيم امور، و حضور ولي و حجت است. پس از برقرار شدن اينها ، کتاب شناخت و عمل لازم است. پس حکمت بقاي جهان ارضي، حرکت تکاملي انسان است، در رابطه با کتاب و حجت. و چون برداشتن شب قدر، به منزله بر هم زدن جهان ارضي است، اين است که در صورت برداشته شدن شب قدر، قرآن نيز برداشته خواهد شد. و تکليفي و فعلي و حرکتي باقي نخواهد بود. پس تا جهان هست، شب قدر هست، و تا شب قدر هست، قرآن است. و تا اين دو هست، حجت هست، که صاحب شب قدر هست، و حامل علم قرآن. و تا اين هر دو هست، امکان حرکت و فعل و تکامل هست. و هر حرکت و فعلي، در صورتي تکامل و کمال است، که به پيروي از اين دو انجام يابد، و در خط تعليمي و ارشادي اين دو (کتاب و حجت) قرار داشته باشد . در بيان امام به حکمت عميق، و راز عظيم وجود و ارتباط و امتزاج هدايت تکويني و هدايت تشريعي، و رابطه مستقيم حجت صامت - يعني : قرآن ، با حجت ناطق - يعني : امام اشاره شده است و اين تعليم، توضيح سخن معروف پيامبر اکرم ص است، در حديث ثقلين . در بسياري از متون حديث ثقلين اين جمله نيز آمده است : لن يفترقا حتي يردا علي الحوض. اين دو نهاد گرانبها (که در ميان امت مي گذارم و مي روم، يعني: قرآن و امام)، تا روز قيامت، که در لب حوض کوثر، نزد من باز آيند، از يکديگر جدا نشوند. در پايان اين بحث، مطلب عظيم ديگري قابل اشاره است و آن مطلب، رابطه علم امام است با شب قدر از سويي، و با قرآن کريم از سويي ديگر. آيا آن چه از امور و مقدرات، در شب قدر، بر امام عرضه مي گردد، و در مرحله تحقق و اجرا، به دست امام اجرا مي شود، در چه ارتباطي با قرآن کريم، و آيات، و علوم و کلمات، و اسرار قرآن قرار دارد؟ اين مسئله، از نظر شناخت ابعاد گوناگون قرآن کريم، و بواطن آيات، و قدرتهاي نهفته در آنها، اهميت بسيار دارد. خواص واقعي آيات، که گاه در جاهايي ذکر شده است - به اين شناخت بستگي دارد، و تحقق آن خواص نيز، بيشتر، در گرو پيدا کردن علمي از اين رشته است. در تاييد اين موضوع، يادآوري اين امر نيز مفيد است، که مي بينيم نزول قرآن در شب قدر بوده است، بلکه در سوره قدر و سوره دخان نخست سخن از نزول قرآن، در اين شب رفته است، و سپس خود شب قدر و محتوي و حقايق آن بيان گشته است.
علي و شب قدر
امام علي (ع) در حديثي که برخي از مقامات خويش را براي حارث همداني ياد مي کند مي گويد: مرا در شب قدر، همه ساله، نيرويي افزون رسد و اين در فرزندانم که نگهبانان دينند، چنان آمدن شب و روز، تا قيامت باقي است . امام صادق (ع) - به نقل از پدر خويش - گويد: هنگامي، علي (ع)، سوره انا انزلناه را مي خواند، و فرزندانش، حسن و حسين، در نزد او بودند. حسين به پدرش عرض کرد: اي پدر، وقتي تو اين سوره را مي خواني، شيريني و حلاوت ديگري از آن حس مي شود؟ علي ع فرمود: اي فرزند پيامبر و اي فرزند من! من از اين سوره چيزي مي دانم که تو (اکنون) نمي داني. چون اين سوره فرود آمد، جد تو پيامبر (ص) مرا خواست. وقتي نزد او رفتم، سوره را خواند، آنگاه دست خويش را به روي شانه راست من نهاد و فرمود: اي برادر و وصي من، و اي ولي امت من پس از من، و اي جنگنده بي امان با دشمنان من … اين سوره، پس از من از آن تو است، و پس از تو، از آن دو فرزند تو است. جبرئيل - که در ميان فرشتگان او برادر من است - حوادث يک سال امت مرا (در شب قدر) به من خبر مي دهد. پس از من اين اخبار را به تو خواهد داد. و لها نور ساطع، في قلبک و قلوب اوصيائک الي مطلع فجر القائم - و اين سوره، در قلب تو، و در قلب اوصياي تو، همواره، نوري تابناک خواهد افشاند، تا به هنگام طلوع سپيده دمان ظهور قائم.
ليله مبارکه
شب قدر، در قرآن کريم، علاوه بر سوره قدر ، در سوره دخان نيز مطرح گشته است. در آيات آغاز اين سوره، از نزول قرآن در شب قدر، و تعيين امور بر طبق حکمت، سخن رفته است : انا انزلناه في ليله مبارکه، انا کنا منذرين. فيها يفرق کل امر حکيم. امرا من عندنا، انا کنا مرسلين. 4 (ما قرآن را، در شبي با برکت و خجسته (شب قدر)، فرو فرستاديم، تا خلق را بياگاهانيم و هشدار دهيم . در اين شب، هر کاري، بر طبق حکمت، فيصله مي يابد، و تعيين مي گردد. اينهمه به فرمان ماست، که فرشتگان را فرو مي فرستيم ) . در اين آيات نيز، سخن از شب قدر و شب تقدير و برکت است، و سخن از نزول قرآن است، و فرود آمدن فرشتگان به امر خدا: در اين ليله مبارکه، قرآن را فرستاديم. در اين شب، هر امري، بر طبق حکمت، فيصله مي يابد، و جدا جدا تقدير و تعيين مي شود. در اين آيه نيز، فعل به صورت مستقبل (يفرق) ادا شده است، و دلالت بر استمرار دارد، مي فهماند که اين تفريق و تحکيم امور، همواره در چنين شبي انجام مي پذيرد. تنظيم امور، در طول زماني، مستلزم اجمال و تفصيل است، يعني : نخست همه امور را بطور کلي تعيين کنند، و سپس جزئيات آن را در جريان تحقق قرار دهند. فرض کنيد : شما برنامه و مخارج يک ساله خود را، همراه کارها و وظايفي که داريد، ابتدا در نظر مي گيريد و تعيين مي نماييد. سپس در طول سال، بر طبق آن برنامه تعيين شده، بطور دقيق و منظم، عمل مي کنيد. اين حقيقت که لازمه طبيعي نظم و تنظيم است، و مربوط است به تفريق امور، يعني: فيصله دهي وجدانهي يک يک امور و مسائل، در حديثي ياد شده است. در اين حديث، امام صادق ع مي فرمايد: فيها يفرق کل امر حکيم فکيف يکون حکيما، الا ما فرق … . بنابراين، جريان يافتن استوار و منظم امور گوناگون در عالم، با اين همه ژرفي و پهناوري، با ميلياردها ميليارد اجزا و افراد، و با ميلياردها ميليارد قانون و ناموس چنين است که نخست در برنامه اي دقيق، و تقدير حکيمانه مقرر مي گردد، و سپس در ارتباط با خليفه خدا در زمين (يعني: مجري وناظر اجرا)، به مرحله تحقق مي رسد. و بدين گونه، اين آيات همه دلالت دارد بر استمرار وجود حجت خدا در زمين و اکنون، حجت خدا در زمين، و واسطه فيض، و ولي مطلق، و به تعبير شيخ بهاء الدين عاملي : صاحب اسرار خدايي در اين جهان ، امام موعود، قطب دوران، روح جهان، حقيقت زمان، و عدل قرآن، حضرت حجت بن الحسن المهدي است، صلوات الله و سلامه عليه. و او خود، صاحب شب قدر است، و آستان اعلاي او، محل فرود آمدن روح و فرشتگان است در شب قدر. در حديث است که مردمان، در شب قدر، در حال نمازند و دعا و مسئلت کردن از درگاه خدا و صاحب اين امر، سرگرم است به کار فرشتگاني که نزد او فرود مي آيند و مقدرات و امور و پرونده حوادث سال را پيش او مي آورند .