رحيم نيکبخت آذربايجان در تحولات تاريخي ايران قبل و بعد از اسلام از اهميت خاصي برخوردار بوده است. حضور رهبران ديني ايران قبل از اسلام در اين خطه و وجود آتشگاههاي متعدد زرتشتي گوياي اهميت مذهبي سياسي و نظامي آن است. رسميت يافتن تشيع در ايران از اين نقطه كه خاستگاه صفويه بوده است اهميت آذربايجان در تشكيل دولت ملي صفويه را حكايت ميكند. پس از تشكيل دولت شيعي صفوي، آذربايجان اهميت بيشتر يافت. از يك سو در تصادم مداوم با امپراتوري تركان عثماني بود و از سوي ديگر با امپراتوري روسيه تزاري نيز از اواخر صفويه مواجه گرديد. حضور عشاير ترك زبان قزلباش و سپس ساماندهي ايشان در اتحاديه شاهسونها توسط شاه عباس اول از وجوه ديگر اهميت آذربايجان است. استقرار نقش تاريخي اين عشاير در غرب آذربايجان در تحولات ايران و دفاع از هويت ايران اسلامي موضوعي مهم در تاريخ تحولات شمال شرقي ايران است كه تاكنون مورد توجه قرار نگرفته بود. در رفع اين نقيصه و كاستي خوشبختانه يكي از محققان آذري سخت كوش و جوان با زحمات بسيار و مراجعه به منابع معتبر تاريخ دشت مغان را تدوين نمودهاند كه توسط موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران منتشر گرديده است. ضمن قدرداني از زحمات مؤلف محترم به معرفي اين كتاب ارزشمند ميپردازيم. كتاب تاريخ دشت مغان در ده فصل مدون گرديده است . در فصل اول و دوم ضمن آشنايي خوانندگان با جغرافياي طبيعي و انساني و اقتصادي دشت مغان اهميت دشت مغان در دورة ايران باستان مورد بررسي قرار ميگيرد. از جمله جايگاه مذهبي اين خطه در دين باستاني ايرانيان در فصل سوم تاريخ دشت مغان در سده هاي اسلامي از فتح به دست مسلمانان تا جنگ اسپهبد مغان با وهسودان روادي را در برگرفته است. در فصل چهارم اوضاع سياسي اجتماعي مغان از قرن پنجم تا سيزدهم هجري بررسي ميشود كه شامل مباحثي چون ورود تركمانان به دشت مغان، دشت مغان در عهد مغولان، دشت مغان در دوره صفويه نقش عشاير منطقه در جنگ چالدران، دشت مغان در دوره افشاريه و تاج گذاري نادرشاه در آنجا ميشود. فصل پنجم از فصول مهم كتاب بوده كه به بررسي تاريخ دشت مغان و عشاير شاهسون در دورة قاجاريه پرداخته است. نقش شاهسونها در جنگهاي ايران و روس، جنگهاي خراسان و هرات، جنگهاي خليج فارس، شاهسونها و مشروطيت، درگيري شاهسونها با روسها، جنگ جهاني اول و دشت مغان از جمله مباحث اين فصل مهم است. عشاير شاهسون همچون ساير ايلات ايران طبعي سركش و رشادتي تمام داشته اند و همچون ساير عشاير در فقدان حكومتهاي مقتدر از خودسري فروگذار نميكردند در عصر مشروطه با اين وضعيت كه نيروهاي روسي هم وارد آذربايجان شده بودند در نتيجه دسيسه بيگانگان و عوامل آنها چون رشيدالملك از يك سو و سوء تدبير و خشونت مجاهدان تبريزي به سركردگي ستارخان از سوي ديگر موجب گرديد اردبيل توسط عشاير شاهسون به سركردگي رحيم خان غارت گردد و اين غارت درست در راستاي منافع استعماري روسيه جهت توسعه طلبي در آذربايجان و تجزيه ايران تا قزوين بود. خوشبختانه پيرامون اين موضوع هم در اين كتاب و هم كتاب ريچارد تاپر با عنوان تاريخ سياسي اجتماعي شاهسونهاي مغان بحث مبسوطي شده است . نگارنده نيز بر اساس اسناد وزارت امورخارجه تأليفي زير چاپ دارد با عنوان تحولات اردبيل و پيرامون از مشروطه تا جنگ جهاني اول كه با انتشار آن اطلاعات در مورد تحولات منطقه و نقش عشاير شاهسون و به ويژه دسيسه هاي عوامل روسيه جهت توسعه طلبي آشكارتر خواهد شد. همين عشاير شاهسون كه در ضعف حكومتها خودسري ميكرده اند، وقتي پاي روسيه و اشغال ايران به ميان آمد نقش تاريخي خود را به درستي ايفا كردند و مقاومت جانانه آنها در برابر اشغالگران روسي و عوامل داخلي آنها برگهاي زرين تاريخ اين منطقه است كه شايسته تدوين داستانها و فيلمهاي متعددي بر اساس روايتهاي شفاهي و مكتوب ميباشد. در فصل مهم بعدي كتاب اوضاع سياسي ـ اجتماعي مغان در دورة پهلوي بررسي ميشود. نقش عشاير شاهسون در جهاد بر ضد بلشويكها به فرمان ميرزا علي اكبر آقا، قيام در برابر تعديات مأموران پهلوي، مبارزات جانانه عشاير غيور ايراندوست شاهسون با بيگانگان روسي و عوامل سرسپرده آنها يعني فرقه دمكرات از فرازهاي اين فصل ميباشد. محقق محترم در اين فصل با استفاده از اسناد و مدارك داخلي و خارجي گوشه هاي مهم از بيگانه ستيزي غيور مردان شاهسون را تصوير نموده است. مبارزات سيد بخاص با حزب توده، مخالفت حاجي مير منصور منصوري و شيخ حسن برزندي از آن جمله است. بر اساس اسناد و مدارك موجود مشخص ميشود روسها براي همراهي عشاير شاهسون با عوامل سرسپرده خود اهميت خاصي ميداده اند. احضار برخي از سران عشاير به باكو و حضور عوامل سياسي شوروي در منطقه و تهديد و ارعاب عشاير ، براي اين منظور صورت گرفته است. مبارزات عشاير دشت مغان با بيگانگان ريشه در مبارزات آنها در گذشته بر ضد تركان عثماني، روسهاي تزاري در عصر مشروطه و بعد از آن دارد. در همين بخش شكل گيري انقلاب اسلامي در شهرهاي مغان نيز مورد بررسي قرار گرفته است. در فصل هفتم شهرهاي باستاني و تاريخي دشت مغان معرفي گرديده و در فصل بعد علما و بزرگان ديني خاندانهاي مهم مذهبي و روحاني كه بسياري در تبريز و اردبيل و شهرهاي ديگر مستقر گرديدهاند. در فصل نهم سلاطين و امراي دشت مغان معرفي شده است و در فصل دهم كه همچون فصول ديگر از فصول مهم و ارزشمند كتاب است به معرفي و شرح حال بزرگان و مشاهير عشاير شاهسون (ايلسون) پرداخته شده است. انتشار چنين اطلاعاتي كه بسياري براي اولين بار ارائه ميگردد بر اهميت كتاب تاريخ دشت مغان افزوده است. ارائه تصاويري از رجال و شخصيتهاي منطقه، برخي آثار باستاني و به ويژه ارائه اسناد خطي كه شامل فرمانهاي پادشاهان صفوي و قاجاري به سران عشاير شاهسون است از وجوه ديگر اهميت اين كتاب ارزشمند است.