مظفر فیروز نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مظفر فیروز - نسخه متنی

فریده شریفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مظفر فيروز

فريده شريفي

مظفر فيروز در سال 1285ش در خانواده اي اشرافي متولد شد. پدر وي نصرت الدوله فيروز، فرزند ارشد عبدالحسين ميرزا فرمانفرما بود که از خاندانهاي متعلق به سياست انگلستان شمرده مي شد. مادر وي دختر ميرزا هدايت الله وزير دفتر بود. پدر او در کابينه وثوق الدوله وزير خارجه بود و يکي از عاملان انعقاد قرارداد استعماري 1919 شمرده مي شد و به همين دليل مبلغ هنگفتي نيز از انگلستان رشوه دريافت کرد.

مظفر در خردسالي (حدود 6 سالگي) به امر پدر براي تحصيل به انگلستان رفت و با اخذ مدرک ديپلم مدتي را در دانشگاه کمبريج به تحصيل اقتصاد پرداخت.

در 1306 به ايران مراجعت کرد و در 21 سالگي وارد مشاغل دولتي شد. اولين حرفه اي را که به آن وارد شد مترجمي وزارت دادگستري بود و چون اين کار، او را راضي نکرد در وزارت امور خارجه به کار پرداخت و با سمت نيابت دوم به سفارت ايران در واشنگتن رفت، ولي چندي بعد به دليل ناسازگاري با وزير مختار به ايران بازگشت و وکالت را پيشه ساخت و اولين تجربه آن قبول وکالت دکتر ليندن بلات آلماني، مدير عامل بانک ملي ايران بود.

پس از مراجعت از آمريکا با مهين دولتشاهي دختر محمد علي دولتشاهي ازدواج کرد. دوران زندگي مظفر فيروز را مي توان به دو بخش تقسيم کرد. يکي از تولد تا سال 1315 که دوران آرامش و برخورداري از امکانات و تنعم مالي بود و مقطع دوم از سال 1315 آغاز شد که پدرش توسط رضاشاه به قتل رسيد و فيروز کينه دربار را به دل گرفت.

پس از شهريور 1320 وارد معرکه سياسي شد و به فعاليت پرداخت. هدف او براندازي حکومت پهلوي بود. مظفر فيروز براي دستيابي به اهدافش به دنبال يک همفکر مي گشت. لذا عازم فالسطين شد و با دعوت از سيد ضياءالدين براي همکاري با خود به تهران بازگشت. چندي بعد سيد ضياءالدين همزمان با انتخابات دوره 14مجلس شوراي ملي به ايران آمد و نمايندگي مردم يزد را به عهده گرفت و با کمک فيروز، حزب وطن و سپس اراده ملي را راه اندازي کرد.

فيروز چندي بعد، از سيد ضياء کناره گرفت و به جناح چپ گرايش نشان داد و در اين زمان بود که با قوام آشنا شد.

قوام السلطنه در 6 بهمن 1324 فرمان نخست وزيري را دريافت نمود و در 12 بهمن همان سال فيروز را به عنوان رياست تبليغات و معاونت سياسي خود بر گزيد.

در اوايل زمامداري وي، جريان اعتصاب کارگران نفت جنوب پيش آمد و مظفر فيروز به دستور قوام براي رسيدگي به اوضاع کارگران به آبادان رفت.1 مظفر فيروز با وساطت عباس ميرزا اسکندري، (نماينده دوره 15 مجلس) خود را به حزب توده نزديک ساخت و در راه برقراري ارتباط قوام السلطنه با توده ايها فراوان کوشيد.2

در مسئله آذربايجان از سوي قوام السلطنه براي مذاکره با سادچيکف، فرستاده جديد شوروي مأموريت يافت. قوام السلطنه پس از بازگشت به ايران تحت فشار شاه دست به ترميم کابينه خود زد و در اين ترميم مظفر در 10 فروردين 1325 به وزارت اقتصاد گماشته شد.3

در سال 1325 قوام السلطنه حزب دموکرات ايران را پايه گذارد و معاونت آن را به مظفر فيروز واگذار کرد، که در واقع مي توان گفت همه کاره حزب، مظفر فيروز بود. مورخ الدوله سپهر از مخالفان وي به حساب مي آمد و اغلب در جلسات کابينه، منتقد عملکرد او بود. لذا فيروز با دسيسه چيني، سپهر را از صحنه خارج و به دستور قوام به کاشان تبعيد کرد.

در مرداد ماه 1325 در کابينه ائتلافي احمد قوام مسئوليت وزارت جديدالتأسيس کار را بر عهده گرفت. چندي بعد به علت مخالفت شاه با فيروز، قوام وي را از کابينه خارج و به عنوان سفير کبير ايران در مسکو به شوروي فرستاد، اما پس از يک سال در شهريور 1326 از سفارت معزول و راهي اروپا شد.

وي مدتي را در سوئيس به سر برد و سپس در فرانسه بخش خاورميانه را در مطبوعات آن کشور اداره مي کرد. سراجام مظفر فيروز سال 1326 در پاريس در گذشت.4


1. علي دهباشي، زندگي سياسي و اجتماعي مظفر فيروز، ص1- 17..

2. ناصر نجمي، بازيگران سياسي عصر رضاشاهي و محمد رضاشاهي، ص290..

3. ابوالفضل قاسمي، اليگارشي خاندان حکومتگر، 120- 123..

4. علي دهباشي، همان، ص18-20.

/ 1