اصطلاحات نظامي در فقه اسلامي - ث
ثُبات
ثـُبـات بـا ضـم ثـاء در لغـت يـعـنـى مـرد بـا اسـتـقامت و شجاع و بى باكى كه صادقانه مى جنگد. (128) در اصـطـلاح يـعنى به صورت گروهى جنگيدن ، يا گروهى دريك جهت قرار گرفتن و جنگيدن آمده است . امام باقر(ع ) فرمود: ((ثبات سرايا هستند وجمع سرايا را عساكر گويند.)) (129) قرآن كريم مى فرمايد: ((يا اَيُّهَاالَّذينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍاَوِانْفِرُوا جَميعاً)) (130) اى كسانى كه ايمان آورده ايد، آمادگى خود را (در برابر دشمن ) حفظ كنيد! و به صورت دسته و گروه و احد يا دسته هاى متعدد (طبق شرايط هر زمان و مكان ) به سوى دشمن حركت كنيد. ثَغْر
ثغر جمع آن ثُغُور در لغت يعنى جايى كه خوف حمله دشمن از آنجا مى رود، مانند شكاف كوهها و دره ها، مرز و حدود. (131) در اصطلاح عبارت است از: مكانى كه ترس هجوم دشمن از آن مى رود. مانند مرزها، شكاف كوهها و دره ها و نظير آن . (132) حضرت امير(ع ) در نامه اى به يكى از كارگزاران خود چنين مى نويسند: ((فَاِنَّكَ مِمَّنْ اَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلى اِقامَةِ الدّينِ وَ اَقْمَعَ بِهِ نَخْوَةَ الاَْثيمِ وَ اَسُدُّ بِهِ لَهاةَ الثَّغْرِالَْمخُوفْ ... )) (133) تـو از كـسـانـى هـسـتى كه من براى نگهدارى دين از آنان يارى مى جويم و سركشى گناهكار را فـرو مـى نـشـانـم و زبـانـكـى هـسـتـى كه مرز ترسناك راه دشمن را به آن مى بندم . (در اينجا حـضـرت عـامل خود را به گوشتى تشبيه كرده كه نزديك گلوى شخص است كه آن را زبانك مى نامند و چون راه گلو را بندد نفس قطع مى گردد.) 128 ـ فرهنگ جديد عربى ـ فارسى . 129 ـ ينابيع الفقيه ، كتاب الجهاد ، ص 294 . 130 ـ نساء (4) ، آيه 70. 131 ـ فرهنگ جديد عربى ـ فارسى ؛ المعجم الوسيط ، ج 1 ، ص 97 . 132 ـ ينابيع الفقيه ، كتاب الجهاد ، ص 204 ؛ و المعجم الوسيط ، ج 1 ، ص 97 . 133 ـ نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، نامه 46، ص 976.