دوربان - گذشته و آينده
دكتر پوراندخت فاضليان بخش اول
بيش از نيم قرن است كه سرزمين فلسطين شاهد بربريت و نژادپرستىهاى صهيونيست است و هر چه زمان به جلو مىرود، خشونت صهيونيستها با توجه به تقويت توان تسليحاتى آنان نمود بيشترى پيدا كرده و شمار قربانيان جنايت از هزاران تن فراتر رفته و اسرائيل غاصب تا كنون بر گفته اولين نخست وزير و مؤسس اين رژيم (بن گورين) پاى بند بوده و توان نظامى خود را بر كشورهاى عربى برترى مىدهد. (1) دنيا نظارهگر از بين رفتن جوانان فلسطينى مىباشد، كه فقط به جرم دفاع از خانه و كشور خود با سنگ پرانى به جنگ غاصبان رفتهاند. يعنى عدم موازنه قوا بين طرفين منازعه بخوبى مشهود است. ملت فلسطين از مقاومت جنوب لبنان آموختهاند كه فقط با تكيه و اعتماد به خدا، ايمان، عزم راسخ و روحيه شهادت طلبانه مىتوان با رژيم غاصب صهيونيست مبارزه كرد. همانطور كه حزبالله توانست صهيونيستها را با خفت مجبور به فرار نمايد. فلسطينيان بويژه بعد از يك دهه سپرى شده به پاى ميز مذكرات صلح (اسلو، شرم الشيخ و.....) متوجه شدند كه سازمانهاى عريض و طويل تحتشعارهاى مقدسى چون حقوق بشر و صلح، ملعبه دست قدرتهاى جهانخوار هستند كه حتى نمىتوانند يك قطعنامه عليه متجاوز صادر كنند; چرا كه بازدارندگى از سوى رهبران رژيم اسرائيلى با هدف بازداشتن كشورهاى عربى و اسلامى از انجام اقدامات خصمانه عليه اين رژيم مد نظر بوده است. البته امنيت در اولويت اصلى استراتژيك اسرائيل قرار گرفته و همواره تلاش نموده برترى نظامى و تسليحاتى خود را به كشورهاى منطقه نشان دهد و مقاومت فلسطين را تضعيف نمايد. به نظر برخى صاحبنظران، نظريه بازدارندگى يعنى: «تامين توانمندىهاى لازم در كشور بازدارنده با هدف متقاعد نمودن طرف مقابل و يا مجبور نمودن وى به چشم پوشى از رفتارى معين و يا وادار نمودن دشمن به انصراف از تصميمات اتخاذ شده.» (2) انتفاضه جديد با حركت پويا و مصمم در جهت ريشه كن كردن رژيم صهيونيستى تا محو و نابودى كامل قدم برداشت، يعنى تفوق نظامى نه تنها موفق به توقف مقاومت فلسطينىها نشده بلكه بر سرعت و شدت آن افزوده است و در اين مدت كوتاه، صهيونيستها با همه تجهيزات نظامى و پشتيبانى امريكا و غرب و با توجه به برترى توان نظامى خود (از جمله تكنولوژى هستهاى)، مستاصل و سردرگم شده و نتوانستهاند انتفاضه مردمى را خاموش نمايند. لذا شارون، جنايتكار جنگى با سابقه قتل عام در صبرا و شتيلا، با شعار نابودى و طرح جديد وارد عمل شد. طرح وى شامل ابعاد زير بود: 1. تنگتر كردن حلقه فشار بر فلسطينيان. 2. فشار اقتصادى و غذايى (قطع آب و برق). (3) 3. بمباران تاسيسات زير بنايى فلسطين. 4. ترور رهبران عملياتى فلسطين (كه به معناى اعدام بدون محاكمه است). (4) 5. تقويت نسل كشى. با توجه به مقاومت ملت فلسطين، طرح شارون به بن بست رسيده و به انزواى بينالمللى انجاميده است، بگونهاى كه در بلژيك، پشت ميز محاكمه، شارون به عنوان جنايتكار جنگى مطرح شد و نيز در كشورهاى اروپايى، شاهد تظاهرات عليه صهيونيستها مىباشيم. صدور تسليحات پيشرفته به كشورهاى عربى و اسلام نيز موازنه را به نفع اعراب تغيير داده است. بازدارندگى اسرائيل و استمرار مقاومت مردم فلسطين به انتفاضه اول (1987) يا انتفاضه بزرگ انجاميد، كه با صلح مادريد در سال 1991، فروكش نموده و به تشكيل دولتخودگران فلسطين، در سال 1993 انجاميد. قبل از فروپاشى نظام شوروى سابق، اسرائيل به موجوديت فلسطين اعتراف كرده بود. 7 سال بعد از انتفاضه اول، شارون محكوم شد. انتفاضه مسجد الاقصى با ويژگى مردمى بودن، نشان داد كه اسرائيل كارآمدى تسليحاتى خود را از دست داده است. حال مىتوان پرسيد كه آيا راهبرد بازدارندگى اسرائيل مانع دفاع فلسطينيان شده است؟ با توجه به افزايش روند نژاد پرستى و خشونتهاى جديد بخصوص ادامه حمله صهيونيستها به مردم بىدفاع فلسطين اشغالى، مجمع عمومى سازمان ملل متحد طى قطعنامه شماره 111/52، موضوع برگزارى اين كنفرانس جهانى نژادپرستى، تبعيض نژادى، بيگانه ستيزى و نابرابرىهاى مربوطه را به تصويب رسانيد و در پى آن اجلاسهاى منطقهاى برگزار گرديد. بخش دوم
در راستاى بررسى وضعيت موضوعات چهارگانه نژاد پرستى، تبعيض نژادى، بيگانه ستيزى، نابرابرىهاى مربوطه، سازمان ملل متحد اقدام به برگزارى اجلاسهاى مقدماتى منطقهاى در آسيا و اقيانوسيه، افريقا، امريكا، امريكاى لاتين و اروپا نمود (5) و راه درازى از ژنو، سانتياگو، شيلى، داكا و تهران طى نمود كه به دوربان ختم گرديد. جمع بندى نهايى بررسى قطعنامه و دستور كار اين اجلاس، به اجلاس جهانى افريقاى جنوبى در شهر دوربان مؤكول گرديد. اين اجلاس از تاريخ 28 آگوست الى 7 سپتامبر 2001، برابر با 4 الى 16 شهريور 1380 در سه بخش زير برگزار گرديد. - 26 الى 28 آگوست: برنامه جوانان - 28 آگوست الى 1 سپتامبر: برنامه گروههاى غيردولتى - 2 الى 7 سپتامبر: برنامه گروههاى دولتى لذا كميسارياى عالى حقوق بشر و دبير كل اجلاس، طى بيانيهاى اعلام كرده بود كه هر گاه كشورهاى عربى و اسلامى موضوع صهيونيزم را مطرح نمايند، اجلاس با شكست روبرو مىگردد. بر همين اساس، انتظار مىرفت اين موضوع جايى براى بحث و گفتگو در اجلاس جهانى نداشته باشد. حال آنكه تظاهرات ضد صهيونيستى از همان روز اول برگزارى اجلاس به طور دائم جريان داشت و در آن برابرى صهيونيزم با نژادپرستى مطرح گرديد. كليه گروههاى غير دولتى، حتى يهوديان مخالف صهيونيسم نيز شركت فعال داشتند. در پلاكاردها مضامين مختلف از جمله برابرى صهيونيستبا نژادپرستى قابل مشاهده بود. (6) حضور گروههاى غير دولتى در پشتيبانى از اين تظاهرات چشم گير بود و توجه خبرنگاران ملى، بينالمللى و جهانى را به خود معطوف داشت. اهداف اجلاس
اهداف برگزارى اين اجلاس عبارت بودند از: بررسى وضع موجود: 1- ارزيابى پيشرفتهاى حاصل عليه تبعيض نژادى و شناسايى موانع موجود. 2- بازنگرى عوامل سياسى، تاريخى، اقتصادى، فرهنگى و.... مؤثر بر بروز نژادپرستى، تاريخچه و دلايل آن. انجام فعاليتهاى فرهنگى شامل: 1- ارتقاء سطح آگاهى مردم نسبتبه نژاد پرستى. 2- تهيه معيارهاى كاربردى براى مبارزه با نژاد پرستى، تبعيض نژادى و...، به همراه ارائه طرحهاى استراتژيك به منظور تهيه و تدوين قطعنامه و برنامه عمل. 3- بررسى راه و روشها و ابزار تضمين كننده اجراى معيارهاى تعيين شده در اجلاس. راهكارهاى عملى به شرح زير: 1- تداوم برقرارى ارتباط بين كشورهاى مناطق مورد تبعيض قرار گرفته شده. 2- ايجاد فرصت در بهرهبردارى از تجارب يكديگر. پيشنهادهاى اجلاس: 1- ارتقاء تاثير فعاليتهاى سازمان ملل متحد. 2- توصيههاى كاربردى براى اقدامات ملى، منطقهاى و جهانى در مبارزه با انواع نژاد پرستى. 3- حصول اطمينان از صرف منابع مالى سازمان ملل متحد در راستاى مبارزه با عناوين اجلاس. موضوع اجلاس
در شهر دوربان موضوعات اصلى زير مورد بحث و بررسى قرار گرفت: 1- تعيين منابع و اشكال جديد نژاد پرستى و.... 2- ارائه استراتژىهاى دستيابى به برابرى و تساوى كاملى كه در برگيرنده همكارىهاى جهان و تقويتسازمان ملل متحد در مبارزه با عناوين چهارگانه اجلاس است. 3- مشخص نمودن قربانيان نژادپرستى و...، جبران يا پرداخت غرامت در سطوح ملى، منطقهاى و جهانى. مواردى نيز با توجه به اهداف و موضوعات تعيين شده اجلاس مورد مناقشه بود كه اهم آنها عبارتند از: 1- تاكيد بر محكوميت نسل كشى يهوديان (حال آنكه اين واژه را بايد بصورت عام به كليه وقايع نسل كشى تسرى داد). 2- بررسى وضعيت فلسطين اشغالى و موارد نسل كشى در اين سرزمين. در بررسى زمينههاى نژادپرستى، قربانيان آن و عوامل چند گانه تبعيض نيز وحدت نظرى وجود داشت. (7) جهانى شدن و آزادى بيان با نژادپرستى و... نيز منافات داشته و همين عوامل موجب ارائه روشهاى پيگيرى متفاوتى براى تصميمات اتخاذ شده در مورد عناوين چهارگانه اجلاس گرديد. در اين اجلاس، گروههاى غيردولتى در 8 كميته كارى شركت نموده و بندهاى قطعنامه و برنامه عمل را يك به يك به تناسب موضوع مورد بررسى و تجديد نظر و اصلاح قرار دادند. (8) اعضاى انجمن زنان مسلمان پژوهشگر نيز در اين گروههاى كارى مشاركت فعال داشت. به علاوه، مقالهاى تحت عنوان [ How about Follow up ] در روز 30 آگوست 2001 ارائه شد. بيانيه نهايى اين انجمن نيز در سالن اصلى اجلاس قرائت گرديد. در اجلاس جهانى دوربان نيز شكست ديپلماتيك و رسواگرى رژيم اسرائيل به اوج خود رسيد و تعداد حداقل 3500 گروه غير دولتى يك صدا رژيم صهيونيستى را به عنوان يك رژيم نژادپرست و نسل كش، محكوم نمودند و از سازمان ملل متحد خواستار بازگرداندن ماده 33 مصوبات مجمع عمومى (برابرى صهيونيستبا نژادپرستى) و تنبيه و مجازات اين رژيم شدند. تظاهرات دهها هزار نفرى از همه اديان و نژاد و فرق (حتى يهوديان مخالف رژيم صهيونيسم)، در سراسر جهان، رژيم غاصب را در بن بست قرار داد. گروه دولتى در اجلاس دوربان با فشار و تحميل و تهديد كشورهاى امريكا و اتحاديه اروپا مجبور به حذف اين ماده شد. تا آنجا كه وزارت خارجه جمهورى اسلامى ايران بيانيهاى جداگانه در اعتراض به اين امر صادر نمود. غاصبان صهيونيستبراى نجات خود از اين وضعيت و انحراف جهانيان از فجايع فلسطين، با توجه به جنگ روانى عليه دشمنان اين رژيم، واقعه 11 سپتامبر را تدارك ديدند. (9) (اين واقعه، شكنندگى و ضربهپذيرى امريكا كه مدعى رهبريت و امنيت در نظم نوين جهانى بود را نشان داد). دلايل اظهار شده در مورد شركت صهيونيستها در واقعه 11 سپتامبر 2001 عبارت است از: - مرخصى 4000 كارمند يهودى شاغل در برجهاى دو قلوى تجارى. - بيرون بردن سرمايههاى سهام داران يهودى از دو شركتيونانيد و امريكن اير لاينز. - تعويق سفر شارون به نيويورك (از طرف موساد). اين برنامهريزى سيستماتيك و از قبل از تعيين شده به گفته كارشناسان، از عهده سازمانى چون موساد بر مىآيد. بخش سوم
بعد از اين رخداد و توجه جهانيان به اين موضوع، سوء استفاده از موقعيتبراى سركوب وحشيانه فلسطينيان و حملات هوايى به جنوب لبنان توسط اسرائيل انجام شد. جهان غرب هميشه براى دستيابى به اهداف خود، هر گاه با ركود اقتصادى روبرو مىگردد، به شعارهاى فريبندهاى مانند حمايت از صلح، عدالت، دموكراسى، امنيت، برابرى و تساوى توسل جسته و عملا به محو اينگونه مفاهيم اقدام نموده است. آيا هدف، تحريك افكار عمومى جهان عليه مسلمانان مخالف اسرائيل غاصب نبوده است؟ كشور امريكا كه رهبرى نظام نوين جهانى را بر عهده دارد، نشان داد كه قادر به بازداشتن فلسطينىها از تعيين حق سرنوشت و بازگشتبه سرزمينشان نمىباشد. همانگونه كه با انجام كودتا در شيلى، پاناما و... ناكام مانده است. اين شيوه جديد يعنى استفاده از افراد براى انجام عمليات تروريستى كه اثرش بيشتر از حمله نظامى به كشورهاى مختلف مىباشد، رسانهها را نيز در سانسور خبرى، نسبتبه جنايات انجام شده امريكا به مردم قرار مىدهد. به عبارت ديگر، از نشان دادن صحنههاى دلخراش حمله خود به مردم بىگناه (كودك، زن، و....) جلوگيرى نموده است; چرا كه نشان دادن نتايج فجايع موجب اعتراض مردم آمريكا نسبتبه نوع فعاليتهاى سياسى برون مرزى آمريكا مىگردد. ديگر اين كه كشور امريكا از مهاجرين تشكيل يافته، اما تدريجا اين تفكر غالب شده كه در اين كشور برخى «آمريكايىتر» مىباشند. لذا مردم پس از اطلاع از اين حادثه، اگر چه در سكوت فرو رفته بودند، اما به دنبال مسببى مىگشتند كه «آمريكايىتر» نبوده بلكه يك مرد عرب تحتحمايت طالبان در افغانستان باشد. نگرش ارائه شده از افغانستان در امريكا بگونهاى است كه اين كشور، مردمى فقير و با فرهنگ ضعيف و بالاخره از نژاد كمترند. طبق گزارش مؤسسه علوم و تكنولوژى دانشگاه نيچستر، هر گاه بتوان پذيرفت كه اينگونه عملياتها كه كمتر اتفاق مىافتد، از ناحيه معدودى از افراد رخ داده باشد، بايد «حس امنيت» يا دستگاه امنيتى را مورد سؤال قرار داد. در نهايت، همانگونه كه ذكر گرديد، جهان غرب با واسطه برخى از افراد آموزش ديده، اقدام به ترور سران كشورها و يا... نموده است. اين امر در طول زمان بارها تكرار شده است. موضوع توطئه، تئورىهاى مربوط به آن و تروريسم نيز در شمار عواملى است كه در جاى خود قابل بررسى است. نتيجه: بدون ترديد آنچه در فلسطين اتفاق افتاد و پس از آن در دوربان نمود عينىترى يافت، بر شكست ناپذيرى زورمداران خط بطلان كشيد; زيرا نه تنها استراتژى بازدارندگى اسرائيل و همپيمانانش را رد نمود و منجر به تظاهرات دوربان گرديد بلكه ساير مظاهر نسل كشى و نژادپرستى و... نيز در «دوربان» مورد اعتراض مردم جهان واقع شد و مفاهيم صلح، عدالت، امنيت و... بار ديگر مورد توجه جهانيان قرار گرفت. 1) عليرضا ازغندى و جليل روشندل، مسائل نظامى و استراتژيك معاصر، تهران، سمت، 1374، ص 204. 2) حميدى قناص الحميدى، الخيار النووى فى الفكر الاشراتيجى الاسرائيلى(1990-1948)، كويت، شركت الربيعان للنشر و التوزيع، ص 162. 3) طبق اعلام فائو 270 هزار فلسطينى قادر به تامين خوراك خود نمىباشند. 4) تا كنون ترور 680 نفر را علنا اعلام نمودهاند. 5) يادآور مىشود اجلاس مقدماتى آسيا و اقيانوسيه سال گذشته در تهران برگزار شد. 6) مجمع عمومى سازمان ملل متحد، طى قطعنامه سال 1975 صهيونيست را برابر با نژاد پرستى بر شمرده، اما در سال 1991 در قطعنامه ديگرى موضوع را ملغى اعلام نموده بود. 7) جهان غرب تنها به 30 سال گذشته، يعنى از سال 1975 تا زمان حاضر نظر داشت; در حالى كه گروههاى شركتكننده به سابقه استعمار جهان غرب طى قرون گذشته اشاره داشتهاند. 8) مدت زمان تعيين شده براى قرائتبيانيه سه دقيقه بود. 9) شكاگو ايندى ميديا» نيز CNN را به دليل پخش صحنههايى از تصاوير ساختگى مربوط به خوشحالى فلسطينيان در پى حمله به امريكا، اين خبرگزارى را به تحريك نمودن احساسات ضد عرب متهم نموده و موجبات خشم و نفرت نسبتبه مردم فلسطين را فراهم نمود.