جایگاه زن در جامعه مالزی و علل انحطاط زن در جوامع غربی و مقایسه آن با زنان مسلمان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جایگاه زن در جامعه مالزی و علل انحطاط زن در جوامع غربی و مقایسه آن با زنان مسلمان - نسخه متنی

سیدمهدی جزایری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جايگاه زن در جامعه مالزى و علل انحطاط زن در جوامع غربى و مقايسه آن با زنان مسلمان

نويسنده :

سيد مهدى جزايرى

تاريخ نشر :

1385/03/01

«عنوان پژوهشى» سيد مهدى جزايرى

جايگاه زن در جامعه مالزى و علل انحطاط زن در جوامع غربى و مقايسه آن با زنان مسلمان

براى آشنايى با وضعيت زنان در كشور مالزى لازم است يك سرشمارى كلى و مختصر از جامعه مالزى را ارائه نماييم.

مردم مالزى از اقوام و ملل مختلف تشكيل شده اند. بوميان يا اقوام مالايو از حدود 6000 سال پيش در اين سرزمين ساكن شده اند. هنديها در قرن دوم پيش از ميلاد به اين منطقه مهاجرت كرده اند. در قرن 15 ميلادى دين اسلام به اين سرزمين وارد شد و در رد پذيرش اكثريت بومى مالايو كه بيش از 50 درصد جمعيت كشور را تشكيل مى دهد واقع شد. از قرن نوزدهم ميلادى به بعد افراد زيادى از چين و هند بنا به منافع اقتصادى خود و نيازهاى استعمار انگليس به آنجا مهاجرت كردند. علاوه بر اين اقدام ديگرى از بنگالى پاكستانى و اعراب به اين كشور مهاجرت كرده اند. بنابراين جمعيت مالزى از چند نژاد مختلف تشكيل شده است.

براساس آخرين سرشمارى جمعيت كه در سال 2000 انجام شده است جمعيت مالزى 2/22 ميليون نفر است كه در مقايسه با جمعيت ده سال پيش از آن با جمعيت 3/18 ميليون نفر از نرخ رشد بالايى برخوردار است. اين افزايش سريع جمعيت به علت توسعه و پيشرفت عظيم صنايع و نيز گسترش مناطق مسكونى و افزايش مهاجرت به اين كشور است. از كل جمعيت مالزى 11 ميليون نفر زن و 2/11 ميليون نفر مرد هستند.

قوم اكثريت مالايو مهم ترين گروه سياسى اين كشور است كه زبان و فرهنگ مشترك دارند و قويا به اسلام اعتقاد دارند. بنابراين دين اسلام ويژگى مهمى است كه نژاد مالايو را از ساير اقوام متمايز مى نمايد. دين رسمى مالزى اسلام است.

اسلام هميشه عنصر كليدى در هويت فرهنگى مالزى را دارا بوده و پايدارترين و غيرقابل نفوذترين خصيصه قومى را به وجود آورده است. اسلام در طول پانصد سال گذشته قسمت مهم فرهنگ مالايو را تشكيل مى داده است ولى به هر حال با سنتهاى پيش از اسلام و نيز اعتقادات سنتى شامل مفاهيم هند و گره خورده است. اين مفاهيم مربوط به جامعه فئودالى شديدا طبقه بندى شده ميان حاكم و تابع است كه براى تفاوت شديد رده هاى اجتماعى انجام مى گرفته است. تفكر اسلامى نقش بسزايى در اوضاع اجتماعى سياسى جامعه دارد.

تعاليم اسلام در مالزى با فرهنگ بومى اين منطقه آميخته شده و شكل خاصى به خود گرفته است به گونه اى كه عناصرى از اين فرهنگ را مى توان در مراسم مختلف مسلمانان مالزى (مثلا جشن عروسى) مشاهده كرد.

پادشاه نخست وزير و حاكمان ايالات مالزى بايد مسلمان باشند ولى اعضاى كابينه مى توانند از ميان پيروان ساير اديان نيز انتخاب شوند. حاكمان ايالات در مناطق خود حكم رهبر مذهبى را دارند و پادشاه پيشواى مذهب اسلام است. به عبارتى مذهب اسلام در مالزى در اركان دولت و حكومت دخالت دارد.

بافت كنونى فرهنگ مالزى اختلاطى از فرهنگهاى مالايو چينى و هندى است كه تأثير آنها بر يكديگر هويت و تشخيص هر يك را كم و بيش دگرگون مى كند.

حضور همزمان سه جريان فرهنگى عمده در مالزى كه به ترتيب اهميت و نفوذ عبارتند از: فرهنگ مالايو فرهنگ چينى و فرهنگ هندى بافت فرهنگى متنوعى را به وجود آورده است كه خالى از مخاطرات بالقوه سياسى و اجتماعى نيز نمى باشد. به صورت تاريخى مالايوها داراى قدرت سياسى اصلى و چينى ها قدرت اقتصادى كشور را در دست داشته اند. پيوند تاريخى فرهنگى ميان مذهب اسلام و نژاد مالايو هويت اصلى فرهنگ مالايو را تشكيل مى دهد. فرهنگ اسلامى در مظاهر گوناگون زندگى اجتماعى مالايوها متجلى است از جمله: رعايت حجاب اسلامى زنان مسلمان اجراى احكام و رعايت سنن اسلامى در زندگى خصوصى افراد مانند فرار ازدواج صدق و مرگ منزلت برجسته سادات حجاج روحانيون و معلمان مذهبى اهميت قرائت قرآن خصوصا در ماه مبارك رمضان.

تا قبل از دهه 1980 زنان مالزيايى بيش از 13 نيروى كار كشور را تشكيل مى دادند ولى موقعيتهاى اجتماعى اقتصادى كمترى در مقايسه با زنان ساير كشورهاى منطقه (تايلند و فيليپين) داشتند و سهم زنان مالزى در مشاغل ادارى وقتى فقط در حد پايين 2 درصد بود.

تنوع قومى در مالزى باعث شده است كه نقش زنان مالايو در نيروى كار كشور كاملا متفاوت با زنان چينى باشد. علت اين امر را بايستى در فرهنگ بومى مالايوها جستجو كرد. مالايوها مردمى آرام و مهربان مى باشند كه خود را صاحبان اصلى مالزى مى دانند. مالايوها حاكميت سياسى خود را در مقابل ساير اقوام مى خواستند و براى خود حقوق و امتيازات ويژه اى قائل بودند. مالايوها به زندگى در دهكده ها و اشتغال به كشاورزى كاشت برنج و توليد ميوه و ماهيگيرى بيشتر علاقه داشتند تا زندگى شهرى. به عكس افراد چينى الاصل تأكيد زيادى بر تلاش فردى در كسب و كار اقتصادى دارند و غالبا در مشاغل آزاد تجارى و خصوصى در شهرها مشغول كارند. چينى ها بطور كلى از يك فرهنگ سوداگرانه متمايل به ارزشهاى غربى برخوردارند. در حقيقت گروههاى مهاجر و آسيايى بيشتر در بخش مدرن اقتصاد مشغول فعاليت شدند و مالايوها از اشتغال در اين بخش اجتناب ورزيدند.

با پيشرفت سريع تكنولوژيكى و توسعه اقتصادى مالزى در دو دهه آخر قرن بيستم تقاضا براى نيرو كار روستايى و ساده كاهش يافته موجب مهاجرت قابل توجه مالايوها و مخصوصا زنان به شهرها و اشتغال آنان در صنايع الكترونيكى گرديده مشكل فراگير اسكان شهرى آنها را پديد آورد. دامنه نفوذ اين فرهنگ جديد در طبقات متوسط مالايوها يعنى قشرهاى تحصيلكرده و كرات و نيز در ميان شهرنشينان و خصوصا نسل جوان مالايوها كاملا نمايان گرديده است. علاقه به موسيقى سينما و هنر و نحوه صرف اوقات فراغت گرايشات بارزى به فرهنگ غربى پيدا كرده است. مسلما زنان مالايى در بريدن از فرهنگ روستايى و مذهب سنتى خود و انطباق با مفاهيم و ارزشهاى زندگى شهرى و اشتغال صنعتى با مشكلات عديده اى روبرو شده اند. اما همانند مردم ساير كشورهاى در حال توسعه اغلب آنان زندگى شهرى را با همه مشكلات و پيچيدگى هايش به زندگى در روستاها ترجيح مى دهند. زنان چينى با همان روحيه سوداگرانه و تقسيم اوليه امتيازات اجتماعى بيشتر در بنگاههاى خصوصى و آزاد تجارى فعاليت دارند و كمتر به كار در كارخانه ها مى پردازند.

همانطور كه در مورد ساير كشورهاى در حال توسعه مطرح است زنان از نظر موقعيتهاى شغلى نسبت به مردان در رده هاى پايين ترين قرار دارند و تبعيضهايى در پرداخت دستمزد در مقابل كار مساوى و نيز امنيت شغلى در مورد آنان وجود دارد. زنان در اينجا نيز براى كسب مشاغل مهم شهرى مديريتى و قضايى و نيز مناصب علمى و تكنيكى و ارتباط جمعى فرصت كمترى دارند. اگر چه تفاوتهاى آمارى زيادى مثلا از نظر آموزشى بين مردان و زنان مالزيايى ديده مى شود ولى در دهه هاى اخيرا اين اختلافات رو به كاهش نهاده است و جامعه مالزى نسبت به تأمين بيشتر حقوق زنان به پيش مى رود. در سالهاى اخير در مالزى به برابر حقوق زنان با مردان اهميت و توجه بيشترى شده است و دولت در اين زمينه تأكيد فراوانى نهاده است. خصوصا زنان مالايويى موضع بهترى در موقعيتهاى سياسى بدست آورده اند. اگر هنوز تا برقرارى تساوى كامل حقوق زنان با مردان راه درازى در پيش است. زنان سازمانهاى متمركز چندى را جهت مبارزه با سنتى و مذهبى بنيادگرايانه تأسيس نموده اند و نقش حاكميت مطلق مردان بر عرصه هاى سياسى اجتماعى و اقتصادى كمرنگ شده است.

بهرحال اختلافات و تمايزات زنان مناطق روستايى و شهرى همچنان چشم گير است. حتى زنان شهرى نيز علاوه برانجام فعاليتهاى اجتماعى همانند مردان هنوز هم عهده دار مشموليت درون خانه و تربيت فرزندان هستند. با تمام اين اوضاع و احوال شايد جامعه مالزى يكى از جوامع نمونه اسلامى از نظر تأكيد بر تساوى و رعايت حقوق زنان باشد زيرا كه دولت مالزى معتقد است كه اين جزو دستورات و تأكيد است مكتب اسلام است و با نظرات بنيادگرايانه و تند روانه مذهبى مخالف است و معتقد است كه تأمين حقوق زنان منافاتى با اصول و احكام اسلام در مورد زندگى اجتماعى ندارد. سرانجام اين است شعار جامعه مالزى كنونى: «حقوق زنان را بدهيد» «بگذاريد در زندگى اجتماعى مشاركت نمايند».

برگرفته از كتاب سبز وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ايران و مقالاتى چند از طريق اينترنت:

1_ asia features . com fact_files<malaysia

2_ world news interpress servic

rights_ malaysia: women wary in most istamic state

womens rights and islam, bar bara crossette,)amanual on rights of women under

3_

aslam( new york tims, des. 42,6991.

women, men and develepment, gender eyaality in finish development cooperation.

minisitry for foreigh affairs4_

متأسفانه با دقت امكان مقايسه زنان مسلمان با زنان جوامع غرب و علل انحطاط زنان در جوامع غربى فراهم نشد. معذرت بسيار

/ 1