امام و امامت انديشه ها ( 5 )
زن, باورها و پندارها
((قسمت دوم))
مجتبى محدث سخن اين بود كه:ما براى بررسى ديدگاههاى امام((ره)), قبل از هر چيز نيازمند توجهى دو باره به عظمت شخصيت امام خمينى هستيم. قسمت نخست اين سلسله مطالب را با تلاشى كه در جهت پاسخ به سوال ((امام كيست؟)) صورت گرفت به پايان برديم و وعده كرديم كه در اين شماره مطلب را پى مى گيريم:موضع گيريهاى اجتماعى, برنامه ريزيهاى اصلاحى و تعيين خط مشى در باره موضوعات گوناگون, مبتنى بر شناخت و بينش افراد در آن موضوع است. اينكه امام براى ((زن)) و زندگى او, برنامه ها و توصيه هاى خاص خود را دارد, نيز, مبتنى بر اين مطلب است كه امام, راجع به ((زن)) چگونه مى انديشد؟ ديدگاه و بينش او در باره ((زن)) چيست؟ ((زن)) چگونه مى تواند باشد؟ چه قدرت و تواناييهايى را در وجود خود, دارد؟ اگر امام راجع به حضور ((زن)) در اجتماع, حجاب, تحصيل و نقش زن سخن مى گويد و براى آن, بايد و نبايد, تعيين مى كند, مبتنى بر اين اصل است كه امام, ((زن)) را چگونه مخلوقى مى شناسد؟امام خمينى ((ره)) ديدگاه ويژه و خاص خود را نسبت به ((زن)) دارا مى باشد. در تاريخ معاصر هيچ شخصيتى با ويژگى امام كه از سويى يك مرجع دينى است و از سوى ديگر يك رهبر سياسى نيرومند, وجود ندارد كه راجع به ((زن)) چنين ديدگاهى داشته باشد. در بررسى كلى نقطه نظرات امام, در اين مورد, سه محور اساسى جلب توجه مى كند:اول: ((زن)) چگونه مى تواند باشد؟ مقام شايسته اى كه لايق ((زن)) است و او براى دستيابى به آن مى بايست تلاش كند. كدام است؟دوم: ((زن)) چه استعداد و شايستگيهايى دارد؟ قدرت شگرفى كه در وجود ((زن)) است و او را براى دستيابى به مقام مطلوب, توانا مى سازد, كدام است؟سوم: ((زن)) از چه حقوق و اختياراتى برخوردار است؟ حريم حقوق و حدود اختيارى كه ((زن)) را در پاسدارى از حيثيت و شخصيت خود, يارى مى دهد, تا كجاست؟ما با بررسى ديدگاههاى امام راحل, پيرامون اين سه محور, شناخت و بينش امام در باره ((زن)) را به دست مىآوريم; در اين صورت روشن خواهد شد كه نظرات امام در باره مسائل مختلف بانوان مبتنى بر كدام بينش و تفكر است.كلام بى مانند
معمول اين است كه براى طرح و دريافت نظرات امام, قسمتى از سخنان آن بزرگ مرد را در باره موضوع مورد بحث نقل مى كنند. اين بهترين شيوه براى چنين هدفى است. ما نيز براى شناخت درست ديدگاه امام, در باره موضوع مورد بحثمان به سراغ گفته ها و نوشته هاى به جاى مانده از امام رفتيم, جستجويى شيرين بود; در تكاپوى رسيدن به مقصود و در لابه لاى سطورى كه سياهى مركب, در پى آورده است, روشنى تفكر و درخشش انديشه اى را باز يافتيم كه يك بار ديگر ما را در مقابل عظمت اين روح الهى, به تعظيم وا داشت. از خود پرسيديم آيا, اين شايستگى را خواهيم داشت كه گوشه اى از اين درخشش را در نگاه شما خواننده گرامى نيز, بيفشانيم, ببينيد:((زن نقش بزرگى در اجتماع دارد, زن مظهر تحقق آمال بشر است, زن پرورش دهنده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن, مرد به معراج مى رود. دامن زن محل تربيت بزرگ زنان و بزرگ مردان است.(1)مقام شايسته, مقام كرامت
مقامى كه شايسته((زن))است وامام مى خواهد,اورادر راه دستيابى به آن مقام, كمك كند, مقام شرافت, معنويت و در يك كلام مقام كرامت است. با نقل جملاتى از امام راحل, به بررسى نخستين محور, از محورهاى سه گانه اى كه در ابتداى كلام به آنها اشاره رفت, مى پردازيم. به عبارتهاى, مقام شرافت, مقام معنويت, مقام كرامت و مقام انسانيت در اين جملات دقت نماييد تا دريابيد كه امام مقام شايسته را براى زن, در كجا مى بيند:((...در يك موقع ديگر در ايران ما, زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق و شاه لاحق بود. به اسم اينكه زن را مى خواهند, آزاد كنند, ظلم هاكردند به زن, زن را از آن مقام شرافت و عزت كه داشت پايين كشيدند, زن را از آن مقام معنويت كه داشت شى كردند...شاه زن را از مقام خودش پايين تر آورد, زن را مثل يك عروسك درست كردند, در صورتى كه زن انسان است, آن هم يك انسان بزرگ, زن مربى جامعه است. از دامن زن, انسانها پيدا مى شوند.))(2)((زنها نبايد مقام خودشان را منحط كنند و خداى نخواسته بزك كرده بيرون بيايند و در انظار مردم فاسد قرار بگيرند, زنها بايد انسان باشند, زنها بايد تقوا داشته باشند, زنها مقام كرامت دارند, زنها اختيار دارند, همانطور كه مردها اختيار دارند, خداوند شما را با كرامت خلق كرده است))(3)كرامت, شرافت, عزت و انسانيت, كلماتى آشنا هستند. همه ما اين كلمات را مكرر شنيده ايم, اما, آيا به همين ميزان نير با معانى آنها آشنا هستيم و منظور از اين تعابير را به خوبى در يافته ايم. معانى عميق اين واژها, هرگز, به سادگى الفاظ آنها كه مرتب به گوش ما مى خورد نيستند; فهم روشن تر اين تعابير نياز به تامل بيشترى دارد.تا اوج...تا خدا
((مقام كرامت انسانى)) نتيجه اى است كه در يك جمع بندى از مجموع نظرات امام در اين خصوص به دست مىآيد. امام, جايگاه زن در نظام آفرينش و شايستگيهاى ذاتى او براى رسيدن به كمال را, به روشنى, تبيين مى فرمايد. اين بينش كه ناشى از فرهنگ دينى و تفكر قرآنى است, جوهره زن را همان, جوهره انسان مى داند كه بدون تفاوت در مرد و زن, موجود است.((كرامت)) تعالى معنوى انسان است كه طعم گواراى آن در صورت دور شدن از وابستگيهاى تباهىآفرين و رهايى از مظاهر پستى, بيهودگى, دنائت و فرو مايگى, چشيده مى شود. تلاش براى دستيابى به ارزشهاى والا و رويش اصالتهاى الهى در وجود شخص, او را در مسيرى قرار مى دهد كه ثمره اش ((كرامت انسانى))است. ((كرامت)) تجلى گاه شكوه انسانيت است. مفهوم كرامت در تاروپود هر آنچه رنگ و بوى خدايى دارد, تنيده شده است. به برخى آيات قرآن كه به اين معانى اشاره دارد, دقت كنيد:كرامت, صفت خداوند است. ((اقر و ربدك الاكرام))و خداوند كريم, فرشتگان و حاملان وحى را نيز با اين صفت, توصيف مى فرمايد: ((بايدىأ سفره كرام برره)) و قرآن كه برنامه تعليم و تعلم و هدايت است را نيز, كريم مى نامد: ((انه لقرآنٌ كريمٌ))و پيامبر(ص) كه مربى و معلم اين برنامه است را هم, به مقام كرامت, معرفى مى فرمايد: ((انه لقول رسول كريأم))...پس انسان كه شاگرد اين مدرسه است, نيز مى بايست در مسير كرامت گام بر دارد و چگونه مى تواند اين وديعه الهى را در وجود خود, به ثمر بنشاند و شكوفا گرداند؟ با تقوا, و اين است كه خداوند فرمود, انسان در صورتى به مقام تكريم, نزديكتر است كه با تقواتر باشد: ((انذاكرمكم عندالله اتقكم))(4)اگر به فرازى كه از كلمات امام نقل شد, برگرديم, در مى يابيم كه امام فرمود: ((زنها مقام كرامت دارند)) و قبل از آن فرمود كه: ((زنها بايد تقوا داشته باشند)) و از قرآن كريم دريافتيم كه چه رابطه اى بين ((كرامت)) و ((تقوا)) وجود دارد.شايستگيهاى زن
در تلاش براى آگاهى از, شناخت و بينش امام خمينى از ((زن)) دومين محور بحث را به بررسى ((شايستگيهاى زن)) در ديدگاه امام, اختصاص داده ايم:((مردان بر ملتها حق دارند و زنها حق بيشتر دارند. زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ مى كنند. قرآن كريم انسان سازاست و زن نيز انسان ساز. وظيفه زنها انسان سازى است اگر زنهاى انسان ساز, از ملت گرفته بشود, ملتها به شكست و انحطاط مبدل خواهند شد, شكست خواهند خورد, منحط خواهند شد. زنها هستند كه ملتها را تقويت مى كنند, شجاع مى كنند. بانوان در صدر اسلام با مردان در جنگها هم شركت داشته اند. مقام زن والاست, عالى مرتبه هستند. بانوان در اسلام بلند پايه هستند.))(5)امام زن را صاحب تواناييها و خصوصيات مثبت فراوانى مى داند كه اگر به خوبى شناسايى و به كار گرفته شود, تاثير بسزايى در تحولات اجتماعى, از خود به جاى خواهد گذاشت. قبل از اينكه به فرازهاى ديگرى از كلام امام در اين مورد بپردازيم, يك نكته را لازم است مورد توجه قرار دهيم:تلاش امام در تمام دوران مبارزه, انقلاب, جنگ و سازندگى, بر اين اساس استوار بوده است كه زنان را با تواناييها و شايستگيهاى خدادادى آنان, آشنا سازد; تا با برگرداندن نگاه به تواناييهاى زن از يك سو, اعتماد به نفس لازم را در جامعه زنان به وجود بياورد و از سوى ديگر, با تصحيح برداشت جامعه, از زن و استعدادهاى او, جايگاه لازم براى حضور سازنده ((زن)) در صحنه هاى مختلف اجتماعى را فراهم آورد.تحليل نظريه امام,درباره شايستگيهاى((زن)),بادريافت پاسخ اين سوال امكان پذيرمى گرددكه امام,مهمترين شايستگى((زن))رادر چه مى داند؟به فراز ديگرى از بيانات امام, كه در حقيقت به نوعى تكرار همان مضمونى است كه در صدر اين بخش از ايشان نقل شد, توجه فرماييد تا پاسخ سوالمان را روشن تر بيابيم:((نقش زنان در عالم, از ويژگيهاى خاص برخوردار است. صلاح و فساد يك جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سر چشمه مى گيرد. زن يكتا موجودى است كه مى تواند از دامن خود افرادى به جامعه تحويل دهد كه از بركاتش يك جامعه, بلكه جامعه ها به استقامت و ارزشهاى والاى انسانى كشيده شوند و مى تواند به عكس آن باشد.))(6)چه پاسخى را صحيح مى دانيد؟ آيا اين پاسخ را كه نتيجه تتبع و تامل در كلمات امام است, مى پذيريد؟ به نظرما, مهمترين شايستگى و ويژگى ((زن)) در نگاه امام, نقش اعجاب برانگيز و اعجاز گونه ((زن)) در شكوفا كردن استعدادهاى نهفته بشرى است. امام, ((زن)) را بهترين مربى روح و نفس آدمى مى داند. ويژگى تاثيرگذار ((زن)) در فلاح و رستگارى جوامع انسانى, مهمترين شايستگى زنان شايسته اى است كه خود, اين ويژگى را باور كرده اند; امام, تاثيرات اجتماعى حضور ((زن)) را نيز ناشى از وجود اين خصيصه در زنان مى داند:((...نهضتى كه مسلمين كردند, ملت ما كردند, آنها را همه تان ملاحظه كرديد كه زنها, پيشقدم بودند, بلكه فعاليت زنها در اين باب, ارزشش بيشتر از فعاليت مردها بود, براى اينكه همين خواهرها كه ريختند در خيابانها و در مقابل توپ و تانك تظاهرات كردند و مشت گره كردند, اينها مردها را, قدرتشان را دو چندان كرد. وقتى كه مردها ببننند كه خانمها آمدند و در مقابل توپ و تانك, آنها بيشتر اقدام مى كنند و ما ديديم كه اين خواهرها در اين نهضت يك سهم بسيار بزرگ داشتند و در طول اين نهضت تا حالا مى بينيم خانمها در همه مسائل شركت دارند))(7)تحولاتى كه منجر به شكل گيرى و پيروزى انقلاب و مراحل پس از آن, خصوصا مقاومت دليرانه, در دوران دفاع مقدس گرديد, بى ترديد يكى از بارزترين ثمرات حضور سازنده و موثر زن در تاريخ معاصر ايران است. كه به كرات در بيانات امام مورد تاكيد قرار گرفته است.اين ويژگى و قدرت شگرف, ((زن)) در تغيير و تعيين مسير حركتهاى اجتماعى, از دوران استعمار نوين در ايران, مورد توجه دشمنان نيز واقع شده است. استعمار با شروع نخستين حركتهاى استقلال طلبانه و اصلاح طلبانه در ايران, نقش زنان را, با شگفتى تمام, تعيين كننده يافت; او با اين حقيقت كه برايش تلخ نيز بود مواجه گشت كه زن مسلمان ايرانى, هم فرزندش را در حريم عفاف و حجاب خود, مبارز و ظلم ستيز, تربيت مى كند و هم خود در صحنه مبارزه حاضر و تا مرز مرگ و شهادت, در راه نيل به اهداف متعالى, استقامت مى نمايد. اگر بخواهيم در بررسى ديدگاه امام, به نگاه تاريخى امام به موضوع, هم, توجه كرده باشيم, اشاره اى به اين حقايق تاريخى, شايد خالى از لطف نباشد; امام مى گويد:((قبل از اين دوره رژيم پهلوى, در جنبش تنباكو و جنبش مشروطيت, زنها همدوش با مردها فعاليت مى كردند, زنها در جامعه بودند و با مردها, راجع به امور سياسى و امور اجتماعى و گرفتاريهاى مملكت خودشان فعاليت مى كردند, همانطورى كه مردها آن وقت قيام مى كردند(((8)حضور و نقش قهرمانانه و سازنده ((زن)), در جريان جنبش تنباكو و نهضت مشروطيت, استعمارگران را به تفكر وا داشت كه به نحوى اين نقش سازنده را به نقشى مخرب و ويرانگر تبديل كنند. همه برنامه ريزيها و توطئه ها به همانجايى ختم شد كه در شماره قبل به آن اشاره رفت, 17 دىماه 1314 و كشف حجاب; امام, به روشنى اين موضوع را بيان مى كند:((نقشه اين بود كه با توطئه كشف حجاب مفتضح, در زمان قلدر نافهم, رضاخان, اين قشر عزيز را كه جامعه را بايد بسازند, تبديل كنند به يك قشرى كه فاسد كنند جامعه را و اين نقشه, نه اختصاص به شما بانوان داشت, بلكه جوانان مردم را هم, همينطور, بكشانند به مراكز فساد و آنطور كه مى خواهند آنها را تربيت كنند كه اگر چنانچه كشورشان, به دست هر كس, بيفتد بى تفاوت باشند يا مريد))(9)امام, جامعه زنان را قشرى معرفى مى كند كه بايد, جامعه را بسازد. اعتقاد امام به وجود شايستگيهاى متعدد در ((زن)) زمينه اصلى براى چنين تعريفى است. قدرت شگرفى كه در وجود ((زن)) به وديعه گذاشته شده است, هم خود او را در دستيابى به مقام مطلوب, قادر و توانا مى سازد و هم به ديگران اين امكان را مى بخشد كه در دامن تربيت زن و نقش مادرى او, به آنچه كه شايسته است, دسترسى پيدا نمايند. در نقطه مقابل, ديگران چون چنين شايستگى و قدرتى را در وجود زن, نمى پسندند, با شيوه هاى گوناگون او را به سويى مى كشانند كه تنها, تخريب و فساد, از ((زن)) حاصل شود.حريم حقوق, حدود اختيار
سومين محورى كه براى بيان مجموع تفكر و شناخت حضرت امام در باره ((زن)) برگزيده ايم, موضوع ((حقوق و اختيار زن)) است. اگر از ابتدا,اين قسمت بحث را تا به اينجا دنبال كرده باشيد, شايد, نياز چندانى براى شرح و بسط مساله, احساس نكنيد و چنين نتيجه بگيريد كه اگر, امام از ((زن)), چنين تصورى دارد كه او را شايسته مقام كرامت مى داند و براى او آنقدر ويژگى قائل است كه ((زن)) را يكتا موجودى مى شناسد كه بشر از بركت وجود او مى تواند به ارزشهاى والاى انسانى دست پيدا كند, بى ترديد, چنين موجودى از حقوق و اختيارات متناسب با اين خصوصيات برخوردار مى باشد.بله, اين نتيجه گيرى, كاملا صحيح و منطبق با نظرات امام مى باشد. اما با كمال تاسف بايد گفت, همه افراد, چنين عقيده اى نداشته و ندارند و براى ((زن)) حقوق و ارزش قابل قبولى را, قائل نيستند. اين موضوع يكى ديگر از مشكلاتى بود كه امام در راه تصحيح انديشه ها در باره ((زن)) به مقابله با آن ناچار بود, خصوصا اينكه اين مساله يكى از نقاط حمله تبليغاتى دشمن در بى ارزش جلوه دادن زن, در فرهنگ دينى را, تشكيل مى دهد.در ماههاى قبل از پيروزى انقلاب, يكى از محورهايى كه توسط خبرنگاران غربى در مصاحبه با امام, مورد تاكيد و سوال قرار مى گرفت, همين موضوع است. در پاسخ به اين سوالات كه نمونه اى از آنها را ملاحظه خواهيد فرمود, امام به روشنى بر روى اين نكته كه اين ابهامات, نتيجه تبليغات غلط عليه اسلام است انگشت مى گذارد:((سوال: زنان توده عظيمى از مسلمانان را تشكيل مى دهند, چه نقشى و چه حقى شما براى زنان در نظام اسلامى قائل هستيد؟((جواب: هم اكنون زنان مسلمان ايران, در مبارزات سياسى و تظاهرات بر ضد شاه شركت دارند. به من اطلاع داده اند كه در شهرهاى ايران, زنان جلسات سياسى دارند. در نظام اسلامى, زن همان حقوقى را دارد كه مرد دارد, حق تحصيل, حق كار, حق مالكيت, حق راى دادن, حق راى گرفتن. در تمام جهاتى كه مرد حق دارد, زن هم حق دارد. ليكن آنچه مفسده مىآفريند, حرام است. اسلام خواسته است كه زن و مرد, حيثيت انسانيشان محفوظ باشد. اسلام خواسته است كه ((زن)) ملعبه دست مرد نباشد. اينكه در خارج منعكس كرده اند كه در اسلام با زنها با خشونت رفتار مى شود, امور غيرصحيحى است و تبليغات باطلى است كه از مغرضين حاصل شده است. مرد و زن هردوشان در اسلام اختيارات دارند, اگر اختلافاتى هست, براى هردو هست و آن مربوط به طبيعت آنان است.(10)و يا در پاسخ به سوال ديگرى در همين زمينه, امام مى فرمايد:((از نظر حقوق انسانى, تفاوتى بين زن و مرد نيست, زيرا كه هردو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خويش را همچون مرد دارد. بله در بعضى از موارد, تفاوتهايى بين زن و مرد, وجود دارد كه به حيثيت انسانى آنها ارتباطى ندارد. مسائلى كه منافات با حيثيت و شرافت زن ندارد, آزاد است.(11)در بين سخنان فراوانى كه از امام, در باره ((زن)) به يادگار مانده است, اين خصوصيت كه زن بى هيچ تفاوتى با مرد, از حقوق و اختيارات انسانى برخوردار است و مى تواند, خود مستقيما در سرنوشت خويش دخالت داشته باشد, بسيار به چشم مى خورد. اين موضوع نيز, هم در بعد فردى و هم در بعد اجتماعى براى زن, صادق است:((زن مساوى مرد است, زن مانند مرد, آزاد است كه سرنوشت و فعاليتهاى خود را انتخاب كند))(12)((در اسلام همانطورى كه مرد در همه شوون, دخالت دارد, زن هم دخالت دارد, زن بايد در مقدرات اساسى مملكت دخالت كند))(13)((در نظام اسلامى, زن به عنوان يك انسان مى تواند مشاركت فعال در بناى جامعه اسلامى داشته باشد))(14)با اين جملات, بحثمان را كه تلاشى در جهت شناخت بينش امام در باره زن, بود به پايان مى بريم. به نظر مى رسد, توانسته باشيم, در مجموع, به اين سوال پاسخى, اطمينان بخش داده باشيم كه امام راجع به ((زن)) چگونه مى انديشد؟در نگاه امام ((زن)) يك موجود برتر است كه مى تواند هم خود و هم جامعه بشرى را در راه نيل به سعادت و نيكبختى رهنمون سازد. او هم با حضور مستقيم و هم با تربيت فرزندانى كه در آينده مردانى نيك انديش و زنانى صالح, خواهند بود, آينده بشريت را رقم خواهد زد. اگر شما در پى يافتن تفكرى باشيد كه در آن تفكر و مكتب, زن موجودى با شخصيت و محترم و با حقوق و اختيارات متناسب, معرفى شده باشد و نيازهاى فردى و اجتماعى او در حد كاملا قابل قبولى, تضمين شده باشد. آيا, جز آنچه را كه در تفكر امام و مكتب فكرى او دريافتيد, طلب مى كنيد؟دستگاه تبليغاتى غرب, بى ترديد با دور نگه داشتن جوامع مختلف بشرى از انديشه ناب و زلال امام خمينى, بزرگترين خسارتها را به حيات سعادتمندانه انسان معاصر, وارد مى سازد. ((زن)) چه در شرق و چه در غرب, اگر آنچه را كه امام مى گويد بشناسد, بفهمد و به دست آورد, ديگر نيازى به آنچه كه مبازره براى تضمين حقوق و سعادت ((زن)) ناميده مى شود, نخواهد داشت.((زن)) در دستگاه تفكر مادى جهان معاصر, چيزى جز يك وسيله براى سرگرم شدن, نيست و ارزش ديگرى ندارد. اين اصلى ترين بخش پندار غرب, در باره ((زن)) است. جز اين, هر آنچه كه مى گويند, فريبى بيش نيست.براى اينكه اين موضوع براى شما خواننده گرامى, روشن شده باشد كه در برداشت و تصور غربى, ((زن)) هيچ گونه, اصالتى در جهت انسانى خود ندارد و نيز ما به وعده خود عمل كرده باشيم كه اين بحث را به شيوه مقايسه اى بين نظرات امام و ديگران ارائه دهيم, با هم به يك بررسى مى پردازيم:ديگران چه مى گويند:((كشف حجاب)), دريچه نفوذ فرهنگ غرب, در باره ((زن)), در ايران بود. اين فرهنگ بيگانه, تعارض جدى با فرهنگ ملى و مذهبى مردم ايران, داشت. يكى از اقدامات اساسى در دوران حكومت پهلوى, تلاش در جهت بومى كردن اين فرهنگ وارداتى بود. اين كار با سرمايه گذارى فراوان در عرصه هاى فرهنگى, هنرى, صورت مى گرفت. مطبوعات دوران تباهى, دائما در اين جهت, مقاله, گزارش و مطلب ارائه مى نمودند. ليستى از عناوين مقالات و مطالب منتشره در مطبوعات پس از ((كشف حجاب)) تا پيروزى انقلاب را مورد بررسى قرار داديم. در حدود يكهزار عنوان مقاله مورد توجه واقع شد. هدف ما از اين تلاش, ترسيم اين نكته بود كه مبلغين و طرفداران ((فرهنگ برهنگى)), در باره زن, چگونه مى انديشند؟ و چه اصالتهايى براى او قائل هستند؟ آيا در وراى شعارهاى پر زرق و برق آزادى و پيشرفت زن, حقيقتى و تفكر صحيحى وجود دارد يا نه؟ با هم به نتايج به دست آمده از اين جستجو دقت مى كنيم تا اين نكته را روشن تر دريابيم كه ديگران هيچ حرفى براى گفتن در اين باره نداشته و ندارند.مجموع مقالات فوق الذكر, در كتابى تحت عنوان ((مقاله نامه زن)) با ذكر تاريخ درج و نام نشرياتى كه اين مطالب را منتشر كرده اند, گردآورى شده است. اين مقالات در ضمن موضوعات گوناگون از قبيل, آموزش و پرورش, اشتغال, امور جنسى, اوقات فراغت, بزهكارى, پوشاك, تاريخ, روانشناسى, سرگذشتنامه, فيزيولوژى, مسائل اجتماعى, مسائل اخلاقى, وضع حقوق و قوانين, بى حجابى, زن و سياست, زن و مسائل جهان, زنان هنرمند و موضوعات ديگر ارائه شده است. موارد زير, بيشترين درصد از حجم مطالب را به خود اختصاص داده اند:ـ وضع حقوق و قوانين 149موردـ مسائل اجتماعى 111موردـ بى حجابى و ترويج فرهنگ برهنگى 78موردـ اشتغال 73موردـ روانشناسى 72موردـ زنان هنرمند 66موردبيش از نيمى از عناوين مقالات, به اين شش موضوع اختصاص داده شده است, اما در مجموعه اين مطالب, هيچگاه از ((زن)) و اينكه مقام و شايستگيهاى درونى و استعداهاى ذاتى او چيست؟ سخن گفته نمى شود. جايگاه ارزشى ((زن)) به هيچ وجه روشن نيست و هيچ شناخت و بينشى را در باره ((زن)) ارائه نمى دهد. در عنوان نخست يعنى ((وضع حقوق و قوانين)) توجه به حقوق مدنى و حق آزادى و تساوى زن و مرد ـ البته آزادى و تساوى كه مطابق ذوق و سليقه خودشان باشد ـ و حقوق اقتصادى, مورد نظر بوده است. به عناوين برخى از اين مقالات توجه فرماييد:ـ آزادى زن, يعنى آزادى مرد زن روز بهمن1355ـ آشنايى با حقوق زن اطلاعات بانوان اسفند 1343ـ بررسى نقش زن در جامعه امروز " " ارديبهشت1342ـ تحقيقى درباره موقعيت زن و مرد دراجتماع مسائل ايران آذر 1345ـ وضع زنان در ايران از لحاظ قانون مدنى بيدارى ما تير1325ـ براى تساوى حقوق و مزاياى زن و مرد كوشش جدى لازم است اطلاعات بانوان بهمن 1350ـ حقوق واقعى زن خواندينها تير 1353ـ زنان... و حقوقى كه دارند اطلاعات بانوان فروردين 1353ـ زن ايرانى به حقوق خود ناآگاه است " " آذر 1350ـ حقوق واقعى زنان ونمونه هايى از هدر رفتن آن خواندنيها تير 1353ـ زنان ماهنوزازهمه حقوق برخوردارنيستنداطلاعات بانوان فروردين1351در زمينه مسائل اجتماعى كه 111مورد از مطالب را به خود اختصاص داده است عناوينى از اين قبيل به چشم مى خورد:ـ مقام زن در اجتماع رنگين كمان نو بهمن 1356ـ بررسى نقش زن در جامعه امروز اطلاعات بانوان ارديبهشت1342ـ زن و ارزشهاى اجتماعى خواندنيها ارديبهشت 1353ـ خانمهابايدبيشترواردفعاليتهاىاجتماعى شوند اطلاعات بانوان اسفند 1351ـ چرافعاليتهاى دسته جمعى زنان رضايت بخش نيست اطلاعات بانوان خرداد 1349سومين موضوع كه بخشى از عناوين مقالات مربوط به آن را نقل مى كنيم, موضوع ((روانشناسى زن)) است. شايد اين قسمت تنها موردى باشد كه انتظار مى رود در آن ديدگاه مشخصى راجع به زن ارائه گردد. اما با مطالعه عناوين تعدادى از مقالات در اين مورد, روشن مى گردد كه چنين انتظارى بيهوده است:ـ چرا؟... زنها!از روى حسادت براى همجنسان خود شايعه مى سازند اطلاعات بانوان فروردى 1344ـ خانم, دختر خانم! اگر مرد بوديد چكاره مى شديد؟اطلاعات بانوان بهمن 1345ـ آيا زن از مرد باوفاتر است؟ زن روز خرداد1354ـ يك ميليون زن در حصار تنهايى اطلاعات بانوان آذر 1354ـ چرا همه زنها حسود هستند؟ " " آذر 1354ـ زنان خانه دارياكارمند,كداميك بيشتر دچارافسردگى واحساس پوچى مى شوند اطلاعات بانوان آبان 1355ـ زن, انسانى تحول پذير و متحول فردوس خرداد1351اينها, مجموعه اى از جدىترين عناوين مقالات منتشر شده در مطبوعات قبل از انقلاب است كه در باره زن, به نگارش در آمده است. در هيچ يك از اين موضوعات و مقالات, نمى توان يك نظام فكرى مثبت راجع به ((زن)) رابه دست آورد. يك عنوان روشن كه بيانگر شناخت و بينش درست از ((زن)) باشد به چشم نمى خورد. در واقع هيچ نشانه اى از تفكر و اعتقاد به ((زن)) به عنوان يك موجود اصيل در تمامى اين مقالات يافت نمى شود.در دستگاه تبليغى و فرهنگى رژيم پهلوى, ((زن)) به عنوان يك انسان شايسته, خلاق, موثر و قابل احترام, رسميت و اصالت ندارد. همان گونه كه ملاحظه كرديد, جدىترين موضوعات مطروحه, در باره زن در محدوه همان قوانينى مدنى , مسائل اجتماعى و روانشناسى زن, قرار دارد كه اين مطالب نيز چون از پشتوانه يك نظام فكرى مشخص و منسجم در باره زن, بى بهره است, نمى تواند تضمين كننده سعادت و حقوق او باشد. تصور و برداشت صاحبان قلم در مطبوعات رژيم طاغوت, هرگز فراتر از اين نمى رود كه ((زن)) موجودى است كه به هر حال مى بايست در اجتماع تحمل شود تا خصوصيات ظاهرى او, مورد استفاده قرار گيرد. بعضى از عناوينى كه در مطالب منتشره در مجلات قبل از انقلاب به چشم مى خورد, نوعى برخورد تحقيرآميز با زن را در پى دارد; طرح خصوصيات منفى در زن, از قبيل حسادت, كم ظرفيتى و كوته فكرى, نشانه هايى از اين نوع برخورد است. اما آنجا كه پاى جنس زن به عنوان جنس مخالف به ميان كشيده مى شود, زن مى تواند آزاد, رها و مختار باشد.در اين نظام تبليغى, زن, تنها به عنوان يك وسيله براى تخدير جامعه مطرح است. داعيه حضور زن در اجتماع براى اينان و تلاش براى كسب حقوق مساوى با مرد و مسائلى از اين قبيل نيز, فقط براى ايجاد پوشش مناسب در جهت نيل به اهداف ديگر صورت مى گيرد. و اين اهداف چيزى نيست جز تباهى, فساد, و تهى كردن جامعه از درون. امام, با اشاره اى كوتاه, اهداف اساسى, برنامه هاى تبليغاتى, دوران طاغوت را برملا مى كند:((انتشارات رژيم سابق عامل قوى در جهت به فساد و تباهى كشاندن نسل جوان دختر و پسر بود))(15)حصار يك پندار
در مقابل منش افراطى, ناشى از كشف حجاب, كه ((زن)) را بى هيچ محدوديتى در اجتماع رها مى سازد, پندار ديگرى خودنمايى مى كند كه حضور ((زن)) را در خارج از خانه به هيچ وجه نمى پذيرد و براى ((زن)) تنها ((خانه دارى و خانه نشينى)) را تجويز مى كند و اين موضوع را يك دستور مسلم دينى, فرض كرده, بر روى آن پافشارى و در توجيه دلايلش, مى كوشد:((...ممنوع بودن بانوان از مداخله در امور سياسى و اجتماعى از نظر اسلام, به اين جهت نيست كه اسلام زن را يك موجود ناقص مى داند, يا مى خواهد او را از حق طبيعى خود محروم سازد, بلكه بعكس, اين حكم براى رسيدن زن به حقوق طبيعى مخصوص خود است زيرا سازمان جهان خلقت براى جنس زن وظيفه خاص و حساسى تعيين كرده است كه عبارت از پرورش فرزند و تربيت نسل آينده است))(16)آثار زيانبار اجتماعى, فرهنگى كشف حجاب و فرهنگ برهنگى, باعث مى شود كه صاحبان اين ديدگاه, بيش از پيش, ((زن)) را در حصار اين پندار و تفريط, محبوس سازند. آنچه كه امام, عرضه مى كند, علاوه بر اينكه ((زن)) را از دام فساد و تباهى افراط و بى بندوبارى, نجات مى بخشد, او را در شكستن اين پندار نيز, يارى مى كند. در شماره آينده, اين موضوع كه ((زن)) در ديدگاه اين گروه چه جايگاهى دارد و چرا او را فقط ((خانه نشين)) مى خواهند؟ بيشتر بررسى خواهد شد.(1) سيماى زن در كلام امام خمينى, ص28.(2) همان, ص13.(3) همان, ص33.(4) بر گرفته از كتاب ((كرامت در قرآن)), نوشته حضرت آيت ا.. جوادى آملى.(5) سيماى زن در كلام امام خمينى, ص183.(6) همان, ص181.(7) همان, ص99.(8) همان, ص97.(9) همان, ص48.(10) همان, ص148.(11) همان, ص169.(12) همان, ص30.(13) همان, ص33.(14) همان, ص149.(15) همان, ص22.(16) زن و انتخابات ص78,79.