اخلاق و زندگي، تهذيب و تعليم
سيد مهدي موسوي ارزش علم براي هيچ كس پوشيده نيست، بخصوص امروز كه همگان به جايگاه بلند و ارزشمند آن پي بردهاند، ليكن موضوعي كه ممكن است برخي در آن ترديد داشته و بدرستي، اهميت آن را درك نكرده باشند، لزوم هماهنگي و توأم بودن علم با تربيت و به ديگر سخن، ضرورت تهذيب و تكميل نفس در كنار دانشآموزي و دانشجويي است. بسياري در مقام گفتار از آن دم ميزنند، ولي در عمل چندان بهايي بدان نميدهند و عدّهاي نيز از اساس به آن اعتقاد ندارند. دسته اخير كساني هستند كه به علم از ديد يك ارزش انساني و معنوي نگاه نكرده، تحصيل دانش را تنها به منظور كسب امتيازها و منافع مادّي تعقيب ميكنند.در جامعه ما با كمال تأسف و بر خلاف انتظار، ارزش معنوي علم، كم و بيش كمرنگ شده و جنبههاي مادّي آن بيشتر مورد توجّه قرار ميگيرد. رشد اين پديده از ديد آگاهان و دلسوزان و آشنايان به مسائل تربيتي، خطري جدّيبرايتكاملوگسترش دانش و فرهنگ كشور اسلامي ما به شمار ميآيد.از مسائل بسيار مهم و ضروري براي هر دانشآموزي كه در راه تحصيل علم قدم برميدارد، تعيين و برآورد هدف است. يك محصّل بايد مشخص كند كه مقصودش از كسب دانش چيست؟ آيا پست و مقام است يا كشف حقايق؟ براي عرض اندام و خودنمايي است يا خدمت به جامعه؟ آيا به دنبال عقب نماندن از دوستان و رفيقان است يا مقصود او از فراگيري علم، كمك به جامعه در جهت حركت به سوي كمال و استقلال واقعي است؟تحصيل دانش يا بايد به خاطر خدا باشد يا به خاطر خود علم، به عبارت ديگر، انسان لازم است در كسب دانش فقط رضايت خداوندي را دنبال كند و درس خواندن را تنها به انگيزه انجام فرمان الهي تعقيب نمايد كه چنين تحصيلي خود، عبادت و بلكه از بالاترين آنها محسوب ميشود. رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم در اين باره فرمود:هر كس در اين راه قدمي بردارد، گامي به سوي بهشت برداشته است، فرشتگان بالهاي خويش را با كمال خشنودي براي چنين دانشآموزي پهن ميكنند و اهل آسمان و زمين، حتي ماهيان دريا براي او استغفار ميكنند و فضيلت چنين عالمي بر عابدان مانند برتري نور ماه در شب چهارده بر سايه ستارگان است ... .(1)در مرحله بعد حداقل بايستي علم را به خاطر فهميدن و پي بردن به حقايق و رازهاي آفرينش و كشف نظامهاي حاكم بر جهان هستي، تحصيل كرد كه چنين هدفي نيز مقدّس و قابل ستايش است.در جامعه ما با كمال تأسف و بر خلاف انتظار، ارزش معنوي علم، كم و بيش كمرنگ شده و جنبههاي مادّي آن بيشتر مورد توجّه قرار ميگيرد.در صورتي كه غرض از دانشاندوزي و دانشجويي يكي از اين دو هدف باشد، انسان هيچگاه از تحصيل دانش احساس خستگي و ملامت نكرده و تا واپسين لحظات عمر محصّل و جوينده علم خواهد بود، علاوهبراين، سختيها و ناملايمات در راه كسب دانش او را از ادامه مسير بازنميدارد و طعم تلخ غربت و دوري از وطن را در كام خود شيرين خواهد يافت. چنين انساني با كسب دانش، غرور و خودخواهي پيدا نميكند و هيچگاه خود را تافتهاي جدا بافته از همنوعانش به حساب نميآورد، بلكه هرچه بر ميزان دانش و معلومات خود بيفزايد، احساس فروتني و محبتش نسبت به بندگان خدا بيشتر ميشود و همچون امام امّت قدسسره كه با وجود آن عظمت و جامعيّت علمي و عرفاني خود را خدمتگزار مردم معرفي ميكرد، هدف و مقصد عالي خود را، خدمت صادقانه به ملّت و كشورش قرار خواهد داد.آنها كه از ادامه تحصيل خسته و درمانده ميشوند، آنها كه در رويارويي با مشكلات تحصيل، افسرده خاطر گشته، عطاي آن را به لقايش ميبخشند و يا طلبكارانه بر جامعه و نظام ميتازند و آنها كه با ياد گرفتن چند اصطلاح و فرمول، مغرور و پر توقع گشته، با توهّمات بيجا خود را برتر از ديگرانميپندارند و با ديده تحقير به مردم مينگرند و سرانجام، آنان كه پس از كسب مدارج تحصيلي در داخل يا خارج، به جاي خدمت به خلق، روانه خارج گشته و مقيم آن سامان ميشوند و با كمال ناسپاسي و نامردمي پشت به ملت خود كرده، رو به اردوگاه كفر ميآورند و اندوختههاي خويش را، در خدمت بيگانگان و گاه دشمنان ملت خود قرار ميدهند، همان دانشآموزان ديروز هستند كه علم را براي دنيا خواستند و ارزش دانش را تا سرحدّ خواستههاي هوس آلود خويش پايين آوردند و در عوض خدمت به علم، آن را در خدمت دنياي خود گرفتند.اينجاست كه براي اثبات ارزش تهذيب در كنار تحصيل دانش، نيازي نداريم كه از سازندگان بمبهاي اتمي و سلاحهاي ويرانگر مثال بزنيم يا از سياستمداران شيطانصفت و جامعهشناسان و روانشناسان و اقتصاددانان وآنها كه با ياد گرفتن چند اصطلاح و فرمول، مغرور و پر توقع گشته، با توهّمات بيجا خود را برتر از ديگران ميپندارند و با ديده تحقير به مردم مينگرند همان دانشآموزان ديروز هستند كه علم را براي دنيا خواستند و ارزش دانش را تا سرحدّ خواستههاي هوس آلود خويش پايين آوردند.هنرمندان و ديگر دانشمنداني كه در خدمت نظامهاي ستمگر و استكباري به غارت و قلع و قمع كشورها و ملّتهاي ضعيف مشغولند، شاهد بياوريم، بلكه براي ارزيابي اهميّت موضوع، توجّه به همين نكته كافي است كه كساني در سازندگي فرداي اين جامعه و كشور، بطور صحيح و مفيد مشاركت خواهند داشت و افرادي قوا و امكانات به دستآمده خود را در خدمت مردم خويش قرار خواهند داد كه از ابتداي تحصيل و به همراه آن در جهت تهذيب اخلاق و دفع سموم و پليديها و غرضهاي فاسد از صفحه دل نيز كوشيده باشند.تهذيب نفس بدين خاطر است كه انسان را از نقص به سوي كمال پيش ببرد و او را پله به پله تا اوج عرش پرواز دهد و از اصطبل شكمپرستي و شهوتراني خارج كند و به بلندترين جايگاه فضيلتها و صفات نيكوي انساني برساند.اين نكته قابل توجه است كه از ديدگاه اسلام، تمامي علوم و فنوني كه براي رشد و تعالي فرهنگ و نيز زندگي مادي مردم مفيد است، لازم است و حتي قسمتي از آنها كه به رفع نيازهاي جامعه اسلامي مربوط ميشود محكوم به وجوب است(2)، بلكه اساس استقلال و خودكفايي واقعي و مقابله جدي با تهاجم فرهنگي استكبار است. امام صادق عليهالسلام به شبير دهقان كه از اصحاب آن حضرت است فرمود: هر كس از شيعيان ما دنبال فهم مسائل و كسب علم نرود، خيري در او نيست، زيرا چنين كسي در اثر عقب ماندگي علمي نيازمند مخالفان ميشود و هنگامي كه چنين شد آنان او را بدون اينكه خود بفهمد به راه گمراه خويش خواهند كشاند(3).البته اين سخن، گرچه درباره مسائل ديني و نسبت به فرقههاي غير شيعي است، ولي يك قاعده كلي و عام است و رهنمودي ماندني براي نجات مسلمانان تا هميشه تاريخ است. اين يك حقيقت تلخ است كه دشمنان ما در علوم و فنون از ما جلو باشند و ما به آنها نياز داشته باشيم. آنان علي رغم خواست ماوبگونهاي كهحتيخودازآن غافلباشيم،فرهنگگمراهكنندهو فاسد خود را همراه با فرآوردههاي علمي و صنعتي خود بر ما تحميل خواهند كرد.با اين حال، در ميان رشتههاي علوم آن دسته، از شرافت بيشتري برخوردار است كه قافله بشري را در راستاي قرب الهي و كمالات معنوي پيش ببرد و انسان را به حقيقت وجود خود و آفريدگارش و وظايفي كه در برابر او دارد، هر چه بيشتر آشنا كند. از اين رو، در كلمات امامان معصوم عليهمالسلام «معرفة النفس» پر سودترين دانشها(4) و "فقه" بايستهترين(5) آنها معرفي شده است، زيرا خودشناسي، سكوي پرش و فقه جهت آن به حساب ميآيد.اگر آدمي خود را نشناسد و به حقيقت وجود خويش آگاه نگردد، به سوي كمال قدم برنميدارد و تا حركت خود را، در جهت صحيحي سامان ندهد، به مقصد نميرسد.دانشآموزان عزيز كه در سنين اول جوانياند و بهترين فرصت را براي پرداختن به اين گونه امور دارند، بايد توجه كنند، كه همواره در تحصيل دانش هدف واقعي را كه همان تهذيب و تزكيه و دستيابي به كمالات انساني است، در نظر داشته باشند، چه در علومي كه بطور مستقيم بدان مربوط است مانند علوم ديني و چه نسبت به دانشهايي كه در ارتباط با اداره جامعه است و بطور غير مستقيم با آن مرتبط است.هدفهاي موضعي و پست مادي، از ارزش علوم ميكاهد و انسان را در زندگيناكامميكند.اگرمقصد،تنهانامونان، مدرك ورياستباشد،نهعلوم به شايستگيرشدخواهديافتونهجامعهبشري بهفلاح و رستگاري خواهد رسيد.علم همچون باران رحمتي است كه اگر بر گل و گياه خوشبو ببارد، فضا را معطّر و با طراوت ميكند و چنانچه بر زمين آلوده ببارد بوي تعفّن آن همگان را خواهد آزرد. علم مانند مشعل درخشاني است كه اگر در دست انسان پاك و خودساختهاي قرار گيرد، فرا راه انسانهاي گرفتار ظلمت جهل و فساد قرار ميگيرد و اگر در اختيار دزد بدانديش و ناپاكي قرار گيرد، در جهت غارت و چپاول اموال همنوعان خويش به كار خواهد رفت.1 ـ اصول كافي، ج1، ص30، چاپ عربي.
2 ـ ر.ك. مكاسب، شيخ انصاري، ص64.
3 ـ اصول كافي، ج1، ص33.
4 ـ تفسير الميزان، ج5، ص186، چاپ ايران.
5 ـ ر.ك. بحارالانوار، ج1، ص209 ـ 221 و اصول كافي، ج1، ص30 ـ 31.
>
اصول كافي,jeld=1,safhe=30
مكاسب,شيخ انصاري,safhe=64
اصول كافي,jeld=1,safhe=33
تفسير الميزان,jeld=5,safhe=186
بحارالانوار,jeld=1,safhe=221-209
اصول كافي,jeld=1,safhe=31-30