((قسمت پنجم)) دكتر آذر آذرى ـ دكتر حسين برهانى كنترل رفتارهاى ناهنجار و هيجانات ناسالم كودكان اهميت بسزايى در تامين بهداشت روانى جامعه دارد.رفتارهاى پرخاشگرانه كودكان در اكثر موارد بعلت ناكاميها و بر نيامدن انتظارات آنان از والدين و ساير اطرافيان بوجود مىآيد. كودك اين نوع عصبانيت را بصورت پاكوبيدن به زمين, جيغ و داد كردن و خود را به در و ديوار زدن و لجبازى بروز مى دهد. كج خلقى و رفتارهاى پرخاشگرانه در حدود سن 2 سالگى در بين كودكان شايع است. اين گونه رفتارها مى تواند امرى طبيعى باشد اما اگر ادامه يابد و تشديد پيدا كند كودك قادر به تطابق و سازگارى با محيط اطرافش نخواهد شد و تدريجا به يك عنصر ناهنجار در اجتماع مبدل مى شود. در برخورد با اين چنين كودكانى ابتدا بايد از محيط خانوادگى آنان سراغ گرفت. آيا اين خانواده با آرامش و امنيت مانوس است؟ تعداد فرزندانش زياداست؟اعتقادات مذهبىآن درچه سطحى است؟ شرايط اقتصادى حاكم بر خانواده چگونه است؟بسيارى از عصبانيت ها و كج خلقيها ريشه در خانواده ها دارد هر چه روابط پدر و مادر پرتنش و غيردوستانه باشد و در حضور فرزندان با هم به جنگ و ستيز برخيزند و سخنان زشت و ناسزا بگويند كودكان آنان داراى ناهنجاريهاى رفتارى بيشترى خواهند بود زيرا كودك از بروز عصبانيت و كج خلقى ناگزير است تا از ميزان آنهمه هيجانات و التهابات درونى بكاهد. در برخورد با چنين كودكى بايد محيط زندگى آرامبخش گردد و بخصوص والدين بايد آرامش را به او بازگردانند تا كودك احساس امنيت و آسايش پيدا كند و اقدام اول, تصحيح روابط اعضاى خانواده و كاهش تنشها و هيجانات مخرب است.
كودكان هيپراكتيو ((پر حركت و داراى فعاليت زياد))
بازى و تحرك بدنى براى كودكان يك امر بسيار ضرورى و حياتى است به نحوى كه اگر بچه اى ساكت و آرام و بدون فعاليت باشد از سلامتى كامل برخوردار نيست اما تعدادى از كودكان هستند كه داراى حركات بدنى بسيار زياد مى باشند و بقول معروف از ديوار صاف بالا مى روند, سر خود را به ديوار مى زنند, مردم آزارى مى كنند, ظروف خانه را مى شكنند و بهم مى ريزند و شيشه هاى پنجره از دست آنها در امان نيستند. پرحرف اند و يك ريز حرف مى زنند و خلاصه كودكانى بيقرار و ناآرام هستند و در واقع آرامش را از خانواده و همسايه گرفته اند. اينها تمركز حواس ندارند قادر به يادگيرى و درك مطالب نيستند و عليرغم فعاليت بدنى زياد دچار كاهش قواى عقلى, ذهنى مى باشند. همچنين بين اعضاى بدن و ماهيچه هاى مختلف بدنشان ناهماهنگى و اختلال وجود دارد. البته در شرح حال اين چنين كودكانى گاه سابقه صدمات مغزى در حين زايمان يا بعد از آن وجود دارد. اين گروه از كودكان علاوه بر اينكه بايد از نظر رفتارى اصلاح گردند بايد به كمك برخى داروهاى محرك سيستم عصبى نيز تحت درمان و مراقبت قرار گيرند. البته پيامدهاى روانى و اجتماعى وجود چنين كودكانى كه احيانا در آينده خود نيز صاحب فرزندانى خواهند شد بسيار ناگوار خواهد بود.حسادت نيز يك عكس العمل هيجانى ناسالم است. معمولا خانواده هايى كه پشت سرهم بچه دار مى شوند و متاسفانه فاصله مناسب (حداقل سه سال) را بين فرزندان رعايت نمى كنند منجر به اين مى شود كه بچه ها فاصله سنى بسيار كمى با هم داشته باشند و به محض ورود فرزند دوم, فرزند اول مورد بى مهرى و بى توجهى والدين قرار مى گيرد و او تدريجا نسبت به خواهر يا برادر نو رسيده اش حسادت مى ورزد و تا مرز دشمنى پيش مى رود و اگر مراقبت ويژه صورت نگيرد گاهى دست به اقدامات خطرناكى عليه تازه وارد مى زند. مى گويند دخترها حسودتر از پسرها هستند. توجه و محبت به نوزاد تازه وارد باعث مى شود كه كودك اول نيز به فكر جلب توجه والدينش بيفتد. او فكر مى كند شايد علت علاقه و محبت والدين نسبت به تازه وارد اين است كه او بطور خاصى گريه مى كند, سينه خيز و يا چهاردست وپا راه مى رود, مى غلطد و از اين كارهاى خوشمزه انجام مى دهد, لذا كودك اول نيز كوشش مى كند به رفتارهاى شيرخوارگى برگردد و همان كارها را تقليد نمايد, شايد بازهم مورد توجه و محبت والدين قرار بگيرد اما وقتى با عكس العمل تند و نادرست والدين مواجه مى شود كه مى گويند چرا اين كارها را انجام مى دهى! تو ديگه بزرگ شدى! اين كارها زشت است! مردم تو را مسخره مى كنند.به اين صورت كودك مى بيند نه تنها با انجام كارهاى مشابه نوزاد و شيرخوار تازه وارد مورد توجه و محبت والدين قرار نگرفته است بلكه مورد سرزنش هم قرار مى گيرد لذا غمگين و افسرده مى شود يا تندخو و عصبانى مى شود و چشم ديدن خواهر يا برادر جديدش را ندارد. رفتار درست اين است كه والدين در حضور او به فرزند جديدشان خيلى ابراز محبت ننمايند زيرا حالت حسادت او را بر مى انگيزند. بهتر است مثل سابق به او نيز اظهار علاقه بنمايند تا او مطمئن شود كه هنوز در قلب مادر و آغوش پدر جايى دارد.اصولا كودكانى كه رفتارهاى پرخاشگرانه و هيجانات ناسالم دارند علاوه بر اينكه در محيط خانوادگى آرامش ندارند با ورود به كودكستان و سپس مدرسه نيز با مشكلاتى مواجه مى شوند و معضلاتى نيز براى محيط خانه ـ مدرسه و جامعه ايجاد مى كنند. يكى ديگر از عوارض هيجانات ناسالم در بين كودكان, ترس از مدرسه است كه كودك بر نرفتن به مدرسه پافشارى مى كند و گاهى والدين خود را مجبور مى كند كه او در خانه بماند و بهيچ وجه حاضر به رفتن مدرسه نمى شود. در اين خانواده ممكن است اختلالات نوروتيك بيشتر باشد و كودك در يك فضاى متشنج و نامتعادل رشد يافته است. كودكى كه به مادرش شديدا وابسته است و مادرى كه ناآگاهانه از تمام اعمال و رفتار فرزندش حمايت مى كند, مسبب اصلى بروز اين ناهنجارى هيجانى و رفتار است. براى تصحيح اين رفتار ابتدا بايد مادر مورد روان درمانى قرار بگيرد و سپس فرزند درمان شود. گاهى لازم است مادر نيز همراه كودك به مدرسه بيايد و در مواردى كه ترس كودك خيلى شديد است تا مدت كوتاهى مادرو فرزندش هر دو در كلاس درس شركت كنند.ادامه دارد.
پزشك مجله
اين شماره: خواهر ب ـ لارستانمى خواستم مشكلى كوچك كه خانواده ام آن را بزرگ كرده اند به شما بگويم.من دخترى هستم با سن كم كه تقريبا حدود يك سال ونيم است, دانه هاى كوچكى روى دستهايم بوجود آمده كه به مرور زمان بزرگتر مى شوند. پيش هر دكترى كه رفته ام و به هر كسى كه گفته ام اين دانه ها چى است؟ جواب دادند كه اسمش ((زگيل)) است و با هر دارويى هم كه درمانش كردم بهتر نشد. بلكه بدتر هم شد چون به جز دستهايم در روى پاها و صورتم هم ظاهر شده است. مادرم مى گويد خودش مى رود ولى خودم مى گويم اگر خودش بهتر مى شود پس چرا بيشتر مى شودo!خواهر گرامى! همانطور كه نوشته ايد مشكل شما بسيار جزيى است. اصولا برجستگيهاى كوچكى كه بر سطح پوست هستند, برخى مسطح و برخى داراى پايه هستند و به هر دو فرم زگيل مى گويند. علت زگيل يك نوع ويروس است كه گاهى در اثر دستكارى و يا حتى خودبخود منتشر مى شوند و گاهى در تمام سطح بدن ديده مى شود ولى بيشتر روى دستها قرار دارند. زگيل ياwart مشخصاتى دارد از جمله قطر زگيل معمولا از نيم سانتى متر تجاوز نمى كند. دوره نهفته آن طولانى است يعنى از زمان آلودگى به ويروس تا ايجاد زگيل تا 18 ماه هم طول مى كشد. بهبود خودبخود در 50% موارد ديده مى شود و گاهى عود زگيل زياد است. راه پيشگيرى از ايجاد يا انتشار زگيل اين است كه از دستكارى زگيل ها جدا خوددارى شود مخصوصا افرادى كه زگيل مسطح دارند از خاراندن روى آن بايد خوددارى نمايند و راه درمان اين است كه اولا در بيش از 50% موارد زگيل ها خودبخود بهبود پيدا كرده و از بين مى روند ولى گاهى با استفاده از جراحى (الكتروكوتر) و يا استفاده از منجمد كردن زگيلها با استفاده از ((ازت مايع)) اقدام به درمان مى كنند. درمان ديگر استفاده از برخى تركيبات داروئى حاوى مواد اسيدى است. همچنين با استفاده از ليزر نيز مى شود زگيلهاى عود كننده و ((سمج)) را درمان نمود. البته جهت درمانهاى فوق الذكر بايد به درمانگاه يا متخصص پوست مراجعه نماييد.موفق باشيد.