عوامل موفقيت مسلمين - بررسی عوامل انحطاط علمی و فرهنگی مسلمین طی قرون پنجم و ششم هجری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی عوامل انحطاط علمی و فرهنگی مسلمین طی قرون پنجم و ششم هجری - نسخه متنی

لطفعلی عابدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

... هر اندازه در تمدن عرب3 دقت كنيم و كتابهاي علمي و صنايع و اختراعات ايشان را از نظر بگذرانيم، حقايق تازه‏تري براي ما روشن مي‏شود و بخوبي درك خواهيم كرد كه عرب در قرون وسطي ملت دانشمند و فاضلي بوده و مردم مغرب زمين در طول پانصد سال جز كتابها و تأليفات ملّت عرب چيزي در دست نداشته‏اند و همانها بوده كه شالوده‏هاي تمدن را در ريشه‏هاي زندگي و علم و اخلاق اروپاييان ريخته‏اند و تاريخ سراغ ندارد كه در زماني اندك آن همه پيشرفتي كه نصيب عرب شد، نصيب ديگران شده باشد و در هيچ صنعتي به پايه عرب نمي‏رسند...4

روشن است كه درخشش و شكوفايي تمدن اسلامي در سده‏هاي نخست، بيش از اينكه ناشي از ميراث تمدن يوناني باشد، از روحيه مسلمين و جوّ حاكم بر جامعه اسلامي حكايت مي‏كند كه همواره مؤيد و مشوق دانشمندان، حكما و متفكران بوده است و حكام و صاحبان قدرت نيز از فعاليتهاي علمي و تحقيقي پشتيباني مي‏كرده‏اند. افزون بر اين، فضاي آزاد به دور از تعصب و قشري‏نگري نيز در جامعه اسلامي وجود داشته و هر كسي با هر دين و عقيده‏اي، اگر تمايل به فعاليت علمي و فكري داشته، در جامعه اسلامي با آغوش باز پذيرفته شده و مجال تحقيق و تتبّع مي‏يافته است.

اين روحيه تساهل و آزادمنشي، فرصتي را فراهم آورده كه دانشمندان نقاط مختلف دنيا به دور از دغدغه و نگراني به فعاليتهاي علمي خويش در دامان امپراتوري نوظهور اسلامي ادامه دهند. همه اينها ناشي از فرهنگي است كه دين مبين اسلام بر جامعه حاكم كرده بود و موقعيت را براي رشد و بالندگي علمي و فرهنگي مهيا كرده بود. از سوي ديگر علل انحطاط و افول اين روحيه علمي را بايد در ميزان پايبندي مسلمين به اين فرهنگ و مقتضيات آن جستجو، و روشن كرد كه ويژگيهاي فرهنگ اسلامي كدامند كه مسلمين با دست كشيدن از آنها، از رشد و تعالي علمي و فرهنگي باز مانده‏اند. اين نكته را مي‏توان با تعمقي در اوضاع سياسي و فرهنگي جهان اسلام در فاصله قرون چهارم تا ششم هجري كشف كرد.

براي كند و كاو بيشتر در باره اين مسأله، ابتدا به برخي از عوامل آشكار موفقيتهاي علمي و فرهنگي مسلمين اشاره شده، سپس علل و عوامل مؤثر در انحطاط علمي و فرهنگي در قرون پنجم و ششم هجري با تفصيل بيشتري بررسي خواهد شد.

عوامل موفقيت مسلمين

بررسي عوامل موفقيتهاي علمي و فرهنگي مسلمين اين فايده را دارد كه مسير كشف و شناسايي عوامل انحطاط را هموار مي‏كند؛ چه اينكه اين مهم، نقاط اصلي و محوري بحث را مشخص، و محقق را در جستجوي عوامل منافي آنها راهنمايي مي‏كند؛ از جمله مهمترين عوامل توفيق جامعه اسلامي در قرون نخست شكوفايي علمي‏اش، مي‏توان به اين موارد اشاره كرد:

1ـ روحيه تساهل و عدم تعصب

يكي از ويژگيهاي مهم و برجسته دين مبين اسلام، كه موجبات گسترش و شيوع علم و دانش را در جامعه نوبنياد اسلامي فراهم كرد، روح تساهل و عدم تعصبي بود كه در بين مسلمين و دست‏اندركاران دولتهاي اسلامي وجود داشته است؛ به گونه‏اي كه امپراتوري اسلامي در آن برهه زماني تنها پناهگاهي بود كه دانشمندان توانستند در پناه آن، با آزادي كامل به فعاليتهاي علمي و تحقيقي بپردازند. فرهنگ اسلامي زماني به ميدان فعاليتهاي علمي و تحقيقي آمد كه روح تساهل و اعتدال در حال زوال بود. "از دو نيروي بزرگ آن روز دنيا، بيزانس در اثر تعصبات مسيحي كه روز بروز بيشتر در آن غرق مي‏شد، هر روز علاقه خود را بيش از پيش با علم و فلسفه قطع مي‏كرد. تعطيل فعاليت فلاسفه به وسيله ژوستي‏نيان، اعلام قطع ارتباط قريب‏الوقوع بين دنياي روم با تمدن و علم بود. در ايران هم اظهار علاقه خسرو نوشيروان به معرفت و فكر يك دولت مستعجل بود. در چنين دنيايي كه اسير تعصبات ديني و قومي بود، اسلام نفخه‏اي تازه دميد؛ چنانكه با ايجاد دارالاسلام كه مركز واقعي آن قرآن بود ـ نه شام و نه عراق ـ تعصبات قومي و وطني را با نوعي "جهان وطني" چاره كرد و در مقابل تعصبات ديني نصاري و مجوس، تسامح و تعاهد با اهل كتاب توصيه كرد و علاقه به علم و حيات را توصيه كرد.5

متأسفانه اين سعه صدر و پذيرش نظريات ديگران ديري نپاييد و به واسطه پيدايش نحله‏ها و گرايشهاي فكري گوناگون بشدت آسيب ديد؛ به گونه‏اي كه ديگر هيچيك از فرقه‏ها تاب تحمل ديگري را نداشته، به طرف مقابل اتهام كفر و زندقه زدند.

2ـ روحيه ابتكار و خلاقيت و كنجكاوي در پديده‏ها

مسلمين بر خلاف اروپاييان قرون وسطي، كه جز آنچه در متون مذهبي كليسا آمده بود، مطرود مي‏دانستند، به تحقيق و تفحص در جهان خلقت تشويق مي‏شدند و كنجكاوي در رمز و راز جهان آفرينش را وسيله كشف آيات الهي و تقويت خداشناسي دانسته، بدان جنبه عبادي و معنوي بخشيدند. اين روح كنجكاوي و ابتكار و عدم اكتفا به گفته‏ها و نوشته‏هاي صاحبنظران و بزرگان، زمينه ابداع و ابتكار و كشف نكات بديع و تازه‏اي را براي مسلمين فراهم كرد كه اروپاي قرون وسطي بشدت از آن محروم بود. در اين دوران واژه علم به مطلق آموختن‏ها اطلاق مي‏شد و علم منحصر به علوم الهي و ديني نبود و هر آنچه به بهبود زندگي انسان كمك مي‏كرد. علم شناخته مي‏شد و به همين دليل، يادگيري آن عبادت به شمار مي‏آمد. بعلاوه مسلمين پاي خويش را از اين حد هم فراتر نهاده به تحقيق و جستجو در اموري پرداختند كه بظاهر فايده عملي بر آنها مترتب نبود و صرفا آن را براي ارضاي غريزه كنجكاوي خويش انجام مي‏دادند.

3ـ ايجاد وحدت بين مليتهاي با سوابق گوناگون

عامل ديگر توفيق مسلمين كه به كسب و رونق دادن به علم و دانش كمك كرده، وحدت و انسجامي است كه در نتيجه داشتن يك عقيده واحد، بين اقوام و ملل مختلف و با پيشينه‏هاي علمي و فرهنگي گوناگون ايجاد شده بود؛ به گونه‏اي كه همه آداب و سنتهاي پسنديده آنها را اخذ كرده و از مزايا و نقاط مثبت هر ملت به نفع جامعه نوبنياد اسلامي، بيشترين بهره‏برداري را كرده است. جامعه جديد مسلمين از يك ابزار مهم برخوردار بود كه تجلّي بخش اين وحدت بود و آن عبارت بود از تكلم به يك زبان واحد، يعني زبان عربي. در سده‏هاي نخست تشكيل جامعه اسلامي همه به زبان عربي مي‏نوشتند، بدون اينكه از نوشتن به يك زبان بيگانه احساس حقارت و كمبودي كنند؛ چراكه زبان عربي را زبان مقدسي مي‏شناختند كه خداوند با آن سخن گفته است و نه زبان قومي خاص به نام عرب. از آنجا كه براي آن تقدسي خاص قائل بودند، براحتي به يادگيري و كاربرد آن تن مي‏دادند. وحدت زبان و ترجمه متون علمي و ساير ملل به زبان عربي اطلاعات نسبتا كاملي را براي صعود سريع به سوي قله‏هاي علم و دانش فراهم كرد. هنگامي كه اين مجموعه اطلاعات كه حاصل تجربه‏هاي ملل مختلف است؛ با عواملي از قبيل تساهل و عدم تعصب، كنجكاوي و ذوق معرفت جويي و تكيه بر براهين عقلي پيوند مي‏خورد، منجر به پديده‏اي در جهان علم و فرهنگ مي‏شود كه بيشتر به يك معجزه مي‏ماند تا يك واقعيت. اين پيشرفت از اين لحاظ معجزه‏آساست كه نوع بشر تاكنون چنين وضعي را تجربه نكرده است. وضعيتي كه در آن، اين چنين بدور از تعصب و خالصانه در جستجوي علم و دانش باشد و آن را اگرچه در دورترين نقطه زمين جستجو كند و در آموختن نيز حاضر باشد از هر كسي، حتي از اهل نفاق هم بياموزد، چراكه اهميت علم و علم‏آموزي بر هر امر ديگري برتري دارد.

/ 9