تكدىگرى آبستن آسيب هاى اجتماعى(2)
مهدى باقريان گدايى از نقطه نظر قانون حقوق جزاى ايران
تشريح چگونگى تشكيل و توسعه و انقراض سازمانهاى حقوقى و سير تطور مقررات درباره گدايى، پيچيده و مشكل به نظر مىرسد. با اين همه مىتوان گفت وجود چنين انديشهاى از نظر معنايى، در قلمرو حقوق جزا به مفهوم امروزى آن بعيد بوده است. بررسى سازمانهاى حقوقى نشان مىدهد كه دستگيرى از فقرا و مساكين سرچشمه در تشكيل جوامع و اجتماعات بشرى داشته و چگونگى به وجود آمدن مقررات و سير تطور آن درباره گدايى همواره مورد توجه بشر بوده است. در سال 1325 اداره بلديه طبق قانون بلديه (20 ربيع الثانى طبق ماده 2) موظف به مراقبت در رفع تكدى مىگردد، در تاريخ جمادىالاول 1325 هجرى قمرى (ق دوم - م پنجم از ف دوم) «تكدى و ولگردى جرم و از درجه جنحه» محسوب شده است. قانون مذبور در ماده 277 شرط قابل تعقيب بودن گدايان را: داشتن صحت مزاج و تمكن از اختيار شغل قرار داده بود. و در موارد 228 و 229 يك سلسله به شرح آتى براى جرم گدايى معين كرده بود: 1- تهديد. 2- دشنام. 3- دخول به منزل بدون اجازه صاحب آن يا اهل خانه. 4- به تزوير خود را عليل و مريض و عاجز نمايش دادن. 5- اطفال صغير را وسيله تكدى قرار دادن. و به شرح مواد 230 تا 233 كيفيات مشدده مشتركى براى گدايان و ولگردان پيش بينى نموده بود بدين شرح: 1- تغيير وضع و لباس. 2- حمل اسلحه. 3- همراه داشتن سوهان و چنگك و ساير آلات مخصوصه سرقتشكستن حرز. 4- در صورت داشتن اشيايى معلوم نكردن اين كه اشياى مزبور به طريق مشروع به دست او آمده است. 5- حركتبه طور عنف و شدت نسبتبه كسى. 6- تكدى و ولگردى به دست آويز تصديق و شهادتنامه جعلى. آييننامه امور خلافى مصوب 22/6/1324 مقرر مىدارد: اشخاص زير به هفت تا ده روز حبس تكديرى و از صد تا دويست ريال غرامت محكوم مىگردند. (ماده 3 بند 26): 1- كسانى كه با وجود قدرت و استطاعت (جسمانى) تكدى يا كلاشى را پيشه خود قرار داده و از اين راه زندگانى مىنمايند. 2- كسانى كه رمالى... تعبير خواب، كفبينى، افسونگرى... بختگشايى و امثال آنها... و اعمال مزبور را پيشه و وسيله كسب و استفاده خود قرار دهند. قانون مجازات عمومى مصوب 7 خرداد 1352 مقرر مىدارد: كسانى كه وسيله معاش معلوم ندارند و از روى بىقيدى و تنبلى درصدد تهيه كار براى خود برنمىآيند ولگرد محسوب مىشوند. (ماده 273) «نسبتبه كليه امور خلافى از قبيل عدم رضايت نظامات راجعه به بلديه و نظميه و صحيح و همچنين عدم رضايت نظامات راجعه به درشكهچيها و شوفرها و حفظ حيوانات و همچنين راجع به ولگردى و گدائى فحاشى و استعمال الفاظ ركيكه تهيه نموده و مقررات آن پس از تصويب وزارت عدليه به موقع اجرا گذاشته خواهد شد.» ولى در هر حال مجازاتى كه به موجب نظامنامه مزبوره مقرر مىشود، نبايد از يك روز حبس و سه قران غرامت كمتر و از يك هفته حبس و پنج تومان غرامتبيشتر باشد. از تاريخ تصويب آئيننامه امور خلافى مورخ 22/5/1324 به اين طرف به تدريج فكر پيشگيرى و اصلاح و تربيت گدايان بر سيستم تنبيه آنان غلبه پيدا كرد. ماده 276 در سال 1369 (مصوب يازدهم بهمن 1368) بدين شرح تصحيح شده است. به رئيس قوه قضائيه اجازه داده مىشود از ابتداى سال 1369 علاوه بر درآمدهاى موضوع رديف 410101 (خدمات قضائى) منظور در قسمتسوم قانون بودجه سال 1368 درآمدهاى جديد مشروحه ذيل را وصول و به حساب درآمد عمومى كشور منظور نمايد. (تبصره 17) در هر مورد كه در قوانين حداكثر مجازات كمتر از 91 روز حبس و يا مجازات تعزيرى موضوع تخلفات رانندگى باشد. از اين پس به جاى حبس يا آن مجازات تعزيزى، حكم به جزاى نقدى از هفتاد هزار و يك ريال تا يك ميليون ريال داده خواهد شد و هرگاه حداكثر مجازات بيش از 91 روز حبس و احداكثر آن كمتر از اين باشد دادگاه است كه حكم به بيش از 3 ماه حبس يا جزاى نقدى از هفتاد هزار و يك تا 3 ميليون ريال بدهد. در صورتى كه در موارد فوق حبس و يا ساير محكوميتهاى تعزيزى موضوع تخلفات رانندگى جزاى نقدى باشد و به جاى حبس يا آن مجازات تعزيزى جزاى نقدى مورد حكم قرار مىگيرد و دو جزاى نقدى با هم جمع خواهد شد.20 از بحثحقوقى كوتاهى كه در مورد تكدى شده متوجه شديم كه اين بحث در حقوق جزا وارد شده، و به عنوان امر خلافى محسوب و به موجب آييننامه امور خلافى، دولت، موظف به جلوگيرى از تكدى و واداشتن گدايان به كارهاى مناسب و مفيد و نگاهدارى و مراقبت از آنان گرديده است. عوارض تكديگرى
گدا كه بدون ارائه هيچ كار و خدمتى براى ديگران از آنها چشمداشت كمك و توقع پرداخت پول را دارد آثار و عوارض مختلفى در جامعه دارد، طبيعت وجود گدا علاوه بر زشت كردن چهره شهر و به جا گذاشتن تاثيرات روحى و روانى بر افراد مىتواند عامل مهمى در تنپرورى، كاهلى و گرايش به بىعلاقگى به كار و تلاش باشد. وقتى كه يك متكدى بتواند بدون زحمت و درد سر - از يك صبح تا به شام - صدها توامان به جيب بزند و وقتى در پس پرده باندهايى باشد كه افراد را به گدايى وادارند و خود پول حاصله را به جيب بزنند، مشخص است كه اين حركت چه ضربهاى به اقتصاد جامعه وارد خواهد ساخت. هستند گدايانى كه ثروت آنها سر به ميليون و شايد ميليونها بزند و از اين راه داراى خانهها و احيانا آپارتمانها شده باشند و يا پولهاى حاصله را بصورت ربوى در اختيار ديگران قرار دهند و خلاصه آن كه اكثر افراد متكدى نه به خاطر برطرف كردن نيازهاى زندگى فردى بلكه، به خاطر حاكميت روح حرص و طمع دستبه اين عمل زشت مىزنند و در واقع انسانهاى مسخ شده و علاقهمند جمعآورى پول و انبار كردن آن هستند. گدايى سبب كسالت و تنبلى و عامل از بين رفتن روحيه اعتماد به نفس مىشود. تكدى نيروها و استعدادهاى انسانى را كه مىتواند در مسير و راههاى مشروع و معقول قرار گيرند به انجماد و تخدير مىكشاند. يكى از عوارض تكدىگرى، كاهش بهرهورى نيروى كار است. ادامه اين روند، بخش عمدهاى از كارآمدترين نيروى فعال در جوامع روستايى و شهرى را با خطر انتقال مواجه كرده است. از نظر فردى كسى كه به تكدىگرى تن مىدهد در واقع هيچ قدمى در جهت كمال و رشد خود برنداشته است، چون اساسا زندگى را از زاويه ميزان پولى كه احيانا در اثر درازكردن دست دريافت مىدارد مىسنجد. بنابراين زن و مردى كه مناعت طبع و عزت نفس نداشته باشند بچههايى را كه پرورش مىدهند عين خودشان ذليل از عزت نفس بىبهره هستند. از نظر اقتصادى، متكديان هيچ گونه منافع مادى و معنوى براى جامعهاى كه در آن مىزيند ندارند. از جمله حضور اينها چهره جامعه را كريه و زشت مىكند. حضور اين افراد در اجتماع آسيبهاى فراوانى متوجه جامعه مىسازد چرا كه حضور اينها به صورت يك آموزش غيرمستقيم كه اغلب شخصيتخام و ناپخته دارند مىتواند عدهاى ديگر را به گدايى سوق دهد. ابزارها و راههاى رفع تكدى
به منظور ريشهكن نمودن پديده گدايى، امروزه سازمانهاى مسؤول «ابزارها» و «راهها»ى متعددى را در اختيار دارند كه به مقتضاى سياستهاى انتخابى و هدفهاى كارشناسانه، الگوها و پيامدها و با توجه به مقدورات و محدوديتهاى خود، آنها را به كار مىبرند. كارشناسان معتقدند: تا ابزارها و راههاى رفع تكدىگرى شناخته نشود نتيجهاى قابل اعتنا به دست نخواهد آمد. راههاى رفع تكدى را مىتوان به سه گروه عمده تقسيم كرد: 1- ادغام و همكارى هماهنگ همه سازمانها و خيريهها در يك تشكيلات منسجم جهت جمعآورى امكانات براى مقابله با پديده تكدى. به عنوان مثال شهردارى با همه امكانات بالقوه و بالفعلى كه در اختيار دارد مىتواند در جهتبرچيدن تكدى سهم بزرگى داشته باشد. 2- قانونى كردن مقابله و مبارزه با تكدى و معرفى قضايى و حقوقى رفتار تكدى گرى به عنوان عملى كه نقض قانون مىشود. 3- برخورد قاطع با متكديان حرفهاى و شيادانى كه به يك نوع زندگى انگلى خو گرفتهاند. متاسفانه در بعضى از فرهنگهايى كه در جامعه ما وجود دارد نوعى كشش براى زندگى كم بها ديده مىشود; اساسا افرادى كه تن به گدايى مىدهند مربوط به آن پاره فرهنگها هستند و متاسفانه گاهى اوقات شنيده مىشود كه در بعضى از فرهنگها يكى از شروط ازدواج، تعيين ميزان درآمد از محل تكدى در روز است نظير كولىها يا در بعضى از شهرستانها كه تعدادشان زياد هم نيستيكى از مراحلى كه فرد بايد آن را پشتسر بگذارند طى يك دوره گدايى است و بايستى از محل گدايى هزينه عروسيش را تامين كند. يكى از راههاى مقابله با پديده تكدى اين است كه سعى شود جلوى مهاجرتهاى بىرويه و بدون برنامهريزى كه نهايتا منجر به تكدى مىشود گرفته شود; همچنين مىتوان با ايجاد كارگاههاى آموزش فنى - حرفهاى و ايجاد تسهيلاتى براى كارهاى بخش خصوصى با تكدىگرى مبارزه كرد. مساله مهمى كه بايد تمام دستاندركاران به آن توجه كنند «فرهنگ كار» است، مساله ديگر توجه خانوادهها و كنترل اطفال توسط آنهاست; چرا كه خانواده، خاستگاه تمام هنجارها و ناهنجاريهاست. آگاه كردن «كمك دهنده» يكى از ابزارهاى مهم مبارزه با تكدى است. بايد مردم را متوجه نمود كه به اين جور افراد كمك نكنند. بطور كلى مىتوان راههاى رفع تكدى را به دو گروه عمده تقسيم كرد: اول: پيشگيرى
- تامين حداقل معيشت. - ايجاد اشتغال و حل مشكلات اقتصادى و اجتماعى. - جلوگيرى از مهاجرت بىرويه به شهرهاى بزرگ و ايجاد جاذبه در شهرستانها. - ريشه كن نمودن بيسوادى و برخورد مستمر با پديده تكدى. - نگهدارى سالمندان و معلولين بطور شبانه روزى. - برخورد قاطع با متكديان حرفهاى و شيادانى كه به يك نوع زندگى انگلى خو گرفتهاند. - ملحوظ داشتن همه عوامل فوق هنگام مقابله با آن. دوم: اجرا
- برنامه ريزى و اجراى طرحهاى زيربنايى و مستمر در نقاط مختلف كشور. - فراهم نمودن امكانات لازم جهتبازپرورى. - ادغام و همكارى هماهنگ همه سازمانها و خيريههاى ذيربط و ذينفع. - قانونى بودن مقابله و مبارزه با پديده تكدى به عنوان عملى كه سبب نقض قانون مىشود. نتيجه:
كارشناسان مسائل اجتماعى در مورد چگونگى ريشه كنى تكدى و گدايى از جامعه عقيده دارند: جمع آورى گدايان و اسكان آنها در نوانخانه و اقداماتى از اين قبيل نمىتواند گدايى را از جامعه ريشهكن كند بلكه حل مسائل تكدى در گرو حل مسائلى از قبيل بالابردن سطح زندگى در روستاها بطور طبيعى مهاجرت را نيز كاهش مىدهد و از همه مهمتر مساله تامين اجتماعى است. همچنين خاطر نشان مىسازند: كسانى كه هم اكنون در نقاط مختلف كشور ما از راه گدايى امرار معاش مىكنند هرچند از لحاظ بعضى خصوصيات فصول مشتركى دارند اما از نظر علل روى آوردن به گدايى و مسائل فرهنگى تفاوتهايى با يكديگر دارند، به همين مناسبتبراى ريشهكن كردن گدايى از جامعه نياز به بررسى تحقيقات همه جانبه در تمام نقاط كشور مخصوصا در فرمهاى مختلف تكدى، بافتهاى روستايى و... اما با توجه به اين كه اكثر كسانى كه در سطح شهرها با تكدى روزگار خود را مىگذرانند در روستا به دنيا آمدهاند، در برنامههاى مبارزه با تكدى كه به مورد اجرا گذاشته مىشود، رسيدگى به امور روستاها، بالابردن سطح زندگى و توليد كنندگان محصولات كشاورزى نقش مهمى دارد. بنابراين براى برخورد صحيح با چنين جريانى وظيفه دولت است كه با برنامهريزى و يا در نظر گرفتن عوامل چند بعدى اجتماعى - اقتصادى و فرهنگى، هم روند رو به تزايد اين جريان را كند نمايد و هم ممر درآمد مناسب و معينى را به افراد كم درآمد اختصاص دهد و وسائل اوليه زندگى را برايشان فراهم نمايد. چكيده:
با توجه به مطالبى كه در مقوله «تكدى» مطرح گرديد مىتوان نكاتى را بيان نمود: 1- تكدىگرى، خاص يك جامعه مشخص نيستبلكه در جوامع به اصطلاح صنعتى پيشرفته چهره معمولىترى دارد و در جوامع در حال رشد نيز اگر چه تلاش در پنهان كارى است ولى عينى است، و در جوامع رشد نايافته نيز شكل زندگى عادى را پيدا كرده و چندان توجهى را جلب نمىنمايد. 2- همه انواع تكدى در مقام «سوال به كف» و «دست درازى كردن»، شكل مشتركى پيدا مىكند، يا بر عكس، گوناگونى تكديگرى با يك مبناى واحد يعنى نيازمندى و دست درازى سازگارى دارد. 3- چگونگى عمل تكديگرى و شيوههاى آن متفاوت بوده و ضرورتا عوارض و پيامدهاى اجتماعى گوناگونى به بار مىآورد. 4- تكدى پديدهاى است اجتماعى; به بيان ديگر، تكدى را مىتوان محصول نارساييهاى اجتماعى دانست. 5- گاهى تكدى داراى ماهيت اقتصادى است; يعنى اساس تكدى بر نيازهاى اقتصادى و كمبودهاى مالى استوار است. 6- گاهى تكدى ماهيت روانى - فردى دارد زيرا اختلال روانى، كم و بيش، در فردى شكل مىگيرد كه در اثر اتفاقات غير مترقبه - چه محيطى و چه ژنتيكى - روحش آزار ديده باشد. 7- تكديگرى، آبستن آسيبهاى اجتماعى متعدد است و اكثر بررسيهاى انجام شده از رابطه بين گدايى و اعتياد، سرقت و... حكايت مىكند. 8- براى بيان پديده تكدى بايد روابط ميان «كمك گيرنده» (متكدى) و «كمك دهنده» (مردم) را در نظر گرفت تا بتوان نتايج و اثرات آن روابط را در زمينهاى مانند تكدى مورد بررسى قرار داد. 9- تكدى از نظر قانونگذار «جرم» محسوب مىشود و متكدى محرم است و جرم تكدى غير قابل گذشت است و از جرايم عمومى محسوب مىشود. پايان پاسداراسلام - شماره 173