مصاحبه با
محمدمهدي عارفي اشاره:آيتاللّه علي كريمي فرزند حاج فرجاللّه در سال 1320 ه··. ش، در جهرم ديده به جهان گشود. آيتاللّه كريمي در يازده سالگي به علوم اسلامي روي آورد و ادبيات و مقدمات را در جهرم، طي چهار سال فراگرفت. در شيراز به مدت دو سال از محضر آية اللّه سيّد محمدباقر آيةاللهي بهره برد. جهت تكميل تحصيلات رهسپار شهر مقدس قم شد و از محضر استادان حوزه، به ويژه آيتاللّه سيد محمدباقر طباطبايي سلطاني (رحمةاللّه عليه) بهره گرفته، در نوزده سالگي سطح را به پايان رساند. استادانش عبارتنداز آيات عظام: امام خميني، گلپايگاني، ميرزاهاشم آملي، محقق داماد، اراكي، عباس علي شاهرودي و مرتضي حائري.آيتاللّه كريمي به مدت 26 سال از محضر آيتاللّه العظمي گلپايگاني بهره برد و تقريرات دروس خارج ايشان را به روشي شايسته به نگارش درآورد.يكي از ويژگيهاي وي تدريس پيوسته است، همزمان با گام نهادن به مقاطع بالاتر مدارج پايينتر را تدريس ميكرد. حدود 20 سال مكاسب و كفايه را درس گفت و پس از تعطيل شدن درس استادش آيتاللّه گلپايگاني، از سال 1412 قمري درس خارج فقه را در مدرسه حضرت آيتاللّه گلپايگاني آغاز كرد كه اكنون نيز ادامه دارد.استاد كريمي جهت ترويج مذهب شيعه به كشورهايي مانند هلند، بحرين و قطر مسافرت كرده است.سوابق مبارزاتي استاد
استاد سخنرانيهاي روشنگرانه و ضدّ طاغوت خويش را از زمان حضرت آيتاللّه بروجردي آغاز كرد و چندين بار در شهرهاي اهواز، ماهشهر، رامشير، بوشهر، جهرم، قم و تهران دستگير و ممنوع المنبر شد.وي ـ كه اكنون نمازهاي صبح و ظهر و عصر را در مسجد رضوي (خيابان 19 دي) و نمازهاي مغرب و عشاء را در مسجد نو اقامه ميكند.ـ افزون برمقالههاي گوناگون نزديك به 70 كتاب و رساله نگاشته كه 34 عنوان آن به زيور چاپ آراسته شده است. نام شماري از آثار وي عبارت است از:ـ سيماي پرهيزگاران ـ الصيام و شهرالرمضان المبارك (عربي) ـ شهيد ربذه - تجلي انسان در قرآن (تفسير سوره انسان) ـ جاذبه قرآن ـ سيماي قرآن در نهج البلاغه ـ خطّ سرخ شهادت ـ سيماي عبادالرحمن در قرآن ـ آيتاللّه مؤسس ـ جهان اسلام ومسأله تحريف ـ الدّر المنضود (2 جلد)آيت اللّهكريمي جهرمي(1) 1 ـ به نظر جنابعالي بهترين شيوه معرفي اهل بيت عليهمالسلام و فرهنگ آنان كدام است؟تصور ميكنيم كه براي نيل به اين هدف مقدس و دست يابي به اين مقصد عالي از اين طريق وارد شويم همراه با موفقيّت است:1 ـ ذكر و بيان و تشريح آياتي از قرآن كريم در شأن والا و در تبيين مقام رفيع و اوج عظمت آن انوار طيّبه ميباشد.مانند آيه مباركه تطهير كه بزرگترين پشتوانه خاندان پاك رسول اكرم صلياللهعليهوآله ميباشد و سند محكم و خلل ناپذيري بر كمالات علمي و عملي آنان و بالاخره دليل روشن و برهان قاطعي بر علم و عصمت و نزاهت و قداست آن ذوات مقدّسه است چنان كه خود آن بزرگواران در بسياري از موارد، براي معرّفي شخصيت والاي خودشان به اين آيه كريمه، تمسك و استدلال كردهاند و كسي هم در مقام نقد و انتقاد و يا اعتراض بر نيامده و ورود آن را درباره آنان و نيز دلالت آن را بر مقصود، مورد ترديد و تشكيك قرار ندادهاند و روي هم رفته همچنان كه اين آيه، بزرگترين افتخار آن عزيزان خداست همين طور شفّافترين آئينه براي ارائه چهره زيبا و ملكوتي و شخصيت والا و فوق العاده آنان است. و مانند آيه شريفه «والراسخون في العلم» كه تفسير به اهلبيت شده و خداوند، آن بزرگواران را به عنوان انسانهاي ثابت قدم در علم و كساني كه استوار و سابقهدار در دانش ميباشند معرفي فرموده است. بر اساس تعبير افتخارآميز اين آيه كريمه، خاندان رسول اللّه صلياللهعليهوآله در اين محدوده توصيف نميشوند كه داراي علماند و يا اينكه از علم سرشاري برخوردارند، نه، مطلب فوق اينهاست آنان راسخان در علماند ريشههاي وجود پر فيض و بركتشان از منبت علم و دانش تغذيه كرده و درخت وجود پربارشان در سرزمين علم و كمالات معنوي رشد نموده و به بار نشسته است.و مانند آيه شريفه ابرار: «انّ الابرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورا...»(1) كه اهلبيت پيامبر خاتم و خاندان پر افتخار آن حضرت را با واژه پر شكوه «ابرار» و به عنوان مظاهر و مجسمههاي نيكوكاري و احسان و بزرگواري ياد كرده و از مراتب ايثار بينظير آنان در جريان سه روز روزه گرفتن آنان سخن گفته و بيان ميكند كه آنان به هنگام افطار غذاي خود را در هر سه روز به نيازمندان دادند و با آب خالص افطار كردند.2 ـ از رهگذر اقرار دشمنان و مخالفان اهلبيت، بر فضائل بيشمار و مناقب و مكرمتهاي نوراني و انديشههاي متعالي و شجاعت و دلاوري و ايثار و فداكاري و زهد و پارسايي شگفتانگيز آنان چنانكه عايشه، حضرت فاطمه عليهاالسلام دخت والا گهر پيامبر صلياللهعليهوآله را ستايش كرده و صريحا اقرار ميكند كه كسي را در صدق لهجه و راستگويي در سخن بسان فاطمه نديده است. و عمروبن عاص كه دشمني و عداوتش نسبت به خاندان پيغمبر پوشيده نيست اهلبيت را كلاًّ مورد ثنا و ستايش بليغ خود قرار داده بويژه حضرت علي عليهالسلام را در حدّ بالايي مدح و ثنا گفته آن قطعه اشعار نغز و بلند و پرمايه را درباره آنان گفته كه دو سه شعر آن اين است:
و في ابياتهم نُزِل الكتاب
بهم و بجدّهم لايستراب
له في الحرب مرتبة تهاب
و باقي النّاس كلّهم تراب
عليّ الدّرّ و الذّهب المصفّي
بآل محمد عُرِف الصواب
و هم حجج الإلهِ علي البرايا
و لا سيّما ابو حسن عليّ
عليّ الدّرّ و الذّهب المصفّي
عليّ الدّرّ و الذّهب المصفّي
1 ـ سوره انسان، آيه 5.
2 و 3 ـ ارشاد مفيد، ج 2، ص160.
4 ـ الامام الصادق، اسد حيدر، ج 3، ص 335.
5 ـ تحف العقول، ص168 و 169.
6 ـ بحارالانوار، ج 25، ص 363، ح 23.
7 ـ همان، ج 26، ص 6.