در صفحات آينده خواهد آمد که اعتقاد به خداوند، اعتقاد فطري، پايه و همگاني (اجماع عام) است. هرانساني با تأمل در اندرون خود، وجود خويش را ناقص و وابسته به وجود مطلق کامل حس ميکند که آن همان اعتقاد به خدا يا ملازم با آن است. پرسش اين است که آيا وجود خداوند، افزون بر وجود فطري و بديهي و شهودي، به برهان و استدلال عقلي و فلسفي نيز نيازمند است يا نه. به نظر ميرسد خود متألهان به دليل اعتقاد به خداوند از راه شهود، فطرت و همچنين بديهي و پايه انگاري وجود خداوند، به اقامه استدلال هاي منطقي و فلسفي نيازي ندارند. به تعبيري، وجود خداوند مستغني از دليل و برهان است؛ اما براي نشان دادن وجود خداوند و اثبات آن براي غير متألهان اعم از جاهل، شکاک و ملحد، به ويژه در عصر کنوني که اعتقاد به خداوند و دين مورد آماج شبهات گوناگون قرار گرفته، اقامه برهان براي اثبات خداوند و پاسخ از شبهات امري ضرور است.