نقد نظریه برهان ناپذیری وجود خدا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد نظریه برهان ناپذیری وجود خدا - نسخه متنی

محمدحسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ج. مکتب شهود و عرفان

سه مکتب پيشين در صدد شناخت خداوند از بيرون قلب و راه شهودي بود که از طريق مطالعه در آثار طبيعت به معرفت آفريدگار متعالي نايل ميآمدند؛ اما اين مکتب علاقه چنداني به مشرب حس و عقل پيشين ندارد و مدعي است که معرفت حقيقي خدا را نميتوان از طريق مفاهيم ذهني يا مطالعه در امور حسي به دست آورد؛ بلکه بايد به جانان دل سپرد و از طريق تزکيه نفس و شهود که امروز تجربه ديني ناميده ميشود، به معرفت حق نايل آمد.

اين مکتب هم در جهان اسلام و هم جهان غرب مانند پاسگال و برگسون (فروغي، 1360، ج2، ص14) (جيمز،1367، فصل 4) طرفداراني دارد.

برخي از عارفان اسلام به تحقير عقل و استدلال هاي آن و دست کم عدم اهتمام به آن در مسائل فراطبيعي پرداختند و اعتبار آن را به حوزه زمان و مکان و جهان طبيعت اختصاص دادند.

عين القضاة همداني نيز ميگويد:

« انکار نميکنم که عقل براي دريافت مسائل مهمي از غوامض آفريده شده؛ لکن دوست ندارم که در ادعايش از سرشت خود تجاوز کند و از مرتبه طبيعي فراتر رود (زبدة الحقايق، ص 28 و 48).

عارف بزرگ شيخ محمود شبستري نيز ميسرايد:




  • حکيم فلسفي چون هست حيران
    ز امکان ميکند اثبات واجب
    گهي از دور دارد سير معکوس
    گهي اندر تسلسل گشته محبوس



  • نميبيند ز اشيا غير امکان
    ازين حيران شد اندر ذات واجب
    گهي اندر تسلسل گشته محبوس
    گهي اندر تسلسل گشته محبوس



چو عقلش کرد در هستي توغل فرو پيچيد پايش در تسلسل ( لاهيجي ، 1374: 6ـ 64).

/ 26