از زبان حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد سوال : آيا در شرايط فعلي و با وجودي که اين فيلم به دوران افول خود نزديک مي شود ، نيازي به برگزاري جلسه نقد آن مي باشد ؟ پاسخ : اثرات هنري يک دوران صعود و افول دارند و يک دوران اثر گذاري و تثبيت . در مورد اين فيلم ، دوران صعود اين اثر رو به اتمام است که طبق قاعده طبيعت ، افول يک چنين صعودهايي هم به همان سرعت خواهد بود ، اما جمع بندي کامل و نقد جامعي بر آن نشده است که در اين مجال به آن مي پردازيم و گرنه اين فيلم نه آنقدر فيلم قوي است که نياز به نقدهاي آنچناني داشته باشد و نه آنقدر چيزي است که بزرگ شود . البته لازم به ذکر است که ديدگاه ما در اين بحث و نقد ، ديدگاه تخصصي سينمايي نيست بلکه مي خواهيم موضوع را از ديدگاه اجتماعي و اخلاقي مورد کنکاش قرار دهيم.
معرفي مختصر کمال تبريزي
ايشان از مبارزان زمان انقلاب و دوران جنگ هستند و در عرصه هنر خدماتي به اين انقلاب انجام داده اند. کارهاي سينمايي ايشان : 1- عبور ( فيلمي جنگي و بسيار متفاوت با بقيه و کاملا اثر گذار) 2- در مسلخ عشق 3- کودک قهرمان 4- ليلي 5- مهر مادري 6- شيدا ( با نگاهي جديد به مسئله جنگ) 7- فرش باد 8- به آسمان نگاه کن 9- مارمولک
مختصري در باره فيلم مارمولک
اين فيلم با يک سوژه بدون اشکال آغاز مي نمايد. اين سوژه چنين مي گويد که روحانيت با رحمت الهي مي تواند مردم را به سمت خدا ببرد. شخصيت اول فيلم ، کسي است به نام رضا ( معروف به رضا مارمولک) . او نماينده قشري از جامعه است که بدليل قاصر بودن و نشنيدن مطالب با خدا آشنا نيست ، به طور نا خواسته در شرايط يک دزدي مسلحانه قرار مي گيرد ، سپس دستگير شده به زندان ميرود ، در زندان ( که شرايط آنرا بعدا شرح مي دهيم ) دست به خودکشي ميزند ، از قضا زنده مانده و راهي بيمارستان مي شود . در بيمارستان پس از آشنايي با يک روحاني ، طي اتفاقاتي ، لباس وي را دزديده و با سوء استفاده از ضعف سرباز مراقب وي فرار مي نمايد و راهي روستايي در نزديکيهاي مرز مي شود تا از آنجا به کمک دوستانش که به آنها معرفي شده بود از مرز خارج شود . وي به محض رسيدن به روستا مورد استقبال مردم روستا قرار مي گيرد و دست بر قضا رضا مارمولک روحاني آن روستا مي گردد و طي اتفاقاتي که به آنها مي پردازيم ، در آخر فيلم همچون ديگر فيلمهاي آقاي تبريزي ، بدون پايان مشخص دستگير شده و فيلم در همينجا ناتمام مي ماند تا بقيه ماجرا را بيننده خود حدس بزند.
پيامهاي فيلم
1- حضور افراد قاصر در جامعه ( مثل رضا مارمولک) 2- ورود به زندان : اين فيلم زندانهاي ما را به جاي اينکه مکان تربيت و بازپروري معرفي کند ، مکاني تاريک و وحشت زا نشان مي دهد که اين حالت حتي در تصوير برداري آن هم نمايان است. همچنين حضور يک زندانبان عصبي و خشن که معلوم نيست چقدر صحت داشته باشد. 3- آشنايي رضا با يک روحاني متفاوت با روحانيوني که قبلا مي شناخت . 4- فرار از بيمارستان و ورود به جامعه با لباس روحاني که با دو نوع برخورد مردم مواجه مي شود . دسته اول کساني که همچون راننده تاکسي ها حتي حاضر به سوار کردن وي نيستند . دسته دوم هم مردم روستا که بدون اينکه او را بشناسند به دست بوسي وي مي روند. 5- رضا ، در يک صحنه از فيلم که سوار يک پژو 206 است و بعد از پياده شدن ، اذعان مي کند که دزدي حق اوست . در يک کلام رضا در لباس روحاني دزدي را حق خود مي داند... 6- پليس از خطاي ماشيني که رضا با لباس روحانيت در آن سوار است انجام داده است مي گذرد ، يعني پليس از خلافهاي روحانيون مي گذرد و متاسفانه من خود شاهد آن بوده ام. 7- به محض سوار شدن به قطار ، آن خدمتکار قطار براي او يک کوپه خالي تدارک مي بيند. 8- در اين فيلم مردم همه کارهاي رضا در لباس روحانيت را حمل بر صحت مي کنند. ( حال آنکه در جامعه واقعي ، چنين نيست.) 9- رضا در لباس روحانيت ، همه را قابل تغيير مي داند . حال آنکه در قرآن کريم به اين مطلب اشاره شده است که بعضيها قابل هدايت نيستند. 10- رضا در اين فيلم و در لحظاتي که در لباس روحانيت است ، خيلي راحت و با صداقت مردم را به سمت خدا جذب مي نمايد و مردم هم مي پذيرند ، حال آنکه واقع امر چنين نيست ، امام حسين (ع) مي فرمايند : مردم بنده دنيايند ، وقتي دينشان و دنياشان با هم تلاقي مي کند ، آنوقت تعداد دينداران کم است . همچنين اين نکته قابل ذکر است که نگه داشتن مردم در سنگر دين به مراتب سخت تر از آوردن آنها به اين سنگر است . 11- سوء استفاده از روحانيون محبوب ( در اصل سوء استفاده از اسلام) توسط بعضي سياسيون که متاسفانه درست مي باشد ، خيلي از کساني که در زمان کانديداتوري نياز به راي و تاييد روحانيت محبوب آنها را به دست بوسي و اظهار ارادت نسبت به روحانيت وادار مي کند ، بعد از رسيدن به مقام و منصب ، کاملا روحانيون را فراموش مي کنند و متاسفانه از اين ره آورد ، بعضي از روحانيون ضربه خوردند. 12- مردم به روحانيون حساسند.
نکات مثبت فيلم
1- همه فيلمهاي سينمايي نکات مثبت دارند. 2- اشاره کاملا واضح و صريح به اين ضرب المثل در چند جاي فيلم : تو نيکي ميکن و در دجله انداز ، که ايزد در بيابانت دهد باز 3- لباس روحانيت مي تواند انسان را متحول کند و جلو ايجاد گناه را بگيرد ، دقيقا زماني که همه شرايط براي گناه در کوپه قطار براي رضا و زن جوان پيش آمد ، عباي رضا لاي پنجره کوپه گير مي کند. 4- اشاره چندين و چند باره به حديث : الطرق الي الله بعدد انفاس الخلائق ، البته لازم به ذکر است که اين حديث از نظر متن و سند ضعيف مي باشد. 5- نشان دادن برد و ميزان اثرگذاري زبان مردمي و عاميانه 6- اثر صداقت و اينکه اگر حرفي از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند. 7- ابراز اين مطلب که مردم خداي مهربان را دوست دارند و خداي قهار را دوست ندارند.
نکات منفي فيلم
1- در اين فيلم کارگردان با کمدي به خطوط قرمز نزديک مي شود. 2- روحاني خوب و مورد تائيد آقايان تبريزي و محمدي ، روحاني است که دقيقا شبيه روحاني فيلم عبور عمل مي کند ، يعني از اينکه روحاني است ، لذتي نمي برد ، شغل خود را چيز ديگري مي داند ، روحاني که از لباس روحانيت فرار مي کند ، روحاني که اهل وعظ و منبر نيست . در يک نگاه عاميانه مي توان چنين از فيلم برداشت نمود که روحاني که کار ديگري جز روحاني بودن ندارد ، مفت خور است . چرا روحانيت را به عنوان يک حرفه نمي شناسيم ؟ آيا به واقع ارزش مطالعه و کارهاي فکري کم است ؟ بايد آنان که نمي دانند ، متوجه باشند که گستره دين آنقدر وسيع است که براي کسي که مي خواهد به کنه آنها دست يابد ، وقت واقعا کم مي آيد . 3- آلوده نمايي که منجر به آلوده سازي مي گردد. 4- اذعان به اينکه از طريق جرم و گناه هم مي توان به خدا رسيد در چندين جاي فيلم به وضوح مشاهده مي گردد. 5- عدم تطابق برخي مسائل فيلم با واقعيات جامعه . از جمله : رفتار و شخصيت مسئولين زندان ، سادگي مردم در برخورد با رضا در لباس روحانيون ، مردم را به اين راحتي که در فيلم نمايش مي دهد نمي توان به مسجد آورد ، غير واقعي بودن طلبه هاي موجود در فيلم ، اعتماد مردم به روحانيت اينقدر که در فيلم القا مي شود نمود خارجي ندارد. 6- خداوند در قرآن کريم مي فرمايد : مراقب باشيد شيطان به بهانه رحمانيت من ، شما را به گناه تشويق نکند . حال آنکه در تمامي فيلم به بهانه رحمانيت ، انسانها به گناه تشويق مي شوند. 7- ديالوگهاي بي سابقه يا کم سابقه اين فيلم در سينماي بعد از انقلاب که رسما فحشهاي رکيک بر زبان آورده مي شود. 8- تمسخر اختلاف فتاوي بين مراجع عظام تقليد 9- ايرادي که به صدا و سيما وارد مي کند ، هر شبکه اي که ميگيرد آخوند است ، اين در اصل القاي اين تفکر است که همه چيز در قبضه روحانيت است. 10- خود کلمه مارمولک . آيا نمي شد نام فيلم را طوري انتخاب کرد که بعد از اکران آن به روحانيت اينقدر توهين نگردد ؟ 11- در نظر نگرفتن فرهنگ مردم و جامعه سينما رو ايران 12- وقتي رضا در آخر فيلم لباس را به آن کودک مي دهد ، مي گويد : اين لباس آدم را اهلي مي کند . اين يعني ادعاي اينکه همه کارهاي من در اين لباس درست و بجا بوده است . حال آنکه مي بايست مي گفت ، من در اين لباس درست عمل نکردم ، تو برو و درست کار کن و روحاني شو.
دفاعيات آقاي تبريزي
• جذب مشتري و قضاوت مردم . مردم ما اشتباه قضاوت نمي کنند . پاسخ : آيا به واقع متفکرين جامعه هم اين فيلم را پسنديدند ؟ • ابراز احساسات تماشاگران نشان دهنده اينست که ما در فيلم داريم حرف دلشان را ميزنيم. پاسخ : مردم در کدام قسمتهاي فيلم ابراز احساسات مي کردند ؟ در لحظه بالارفتن رضا از ديوار ، و يا کتک کاري با اوباشها ، آيا اين صحنه ها حرف دل مردم است ؟ • فيلم مردم را با خدا آشتي مي دهد. پاسخ : آيا واقعا به نظر شما چنين است ؟ حتي اگر چنين هم باشد ، آيا اين آشتي دائمي خواهد بود ؟ آيا مطمئنيد که مردم با اين فيلم با خداي واقعي آشتي کرده اند ؟ (خدايي که جرم را هم مجاز مي داند ؟) در ثاني به نظر شما آيا اگر يک دزد لباس روحانيت بپوشد ، بهتر از روحانيون کنوني اثر دارد ؟ • مسئولان و بعضي از روحانيون اين فيلم را پذيرفته و تاييد کرده اند . پاسخ : آيا اين روحانيون واقعا کارشناس بودند در مسائل ؟ از 10 روحاني موفق اول در کشور کداميک در جريان ساخت اين فيلم بودند و در مورد آن نظر دادند ؟ • اين فيلم جايزه بين المللي دارد. پاسخ : آيا اين جمله عذر بدتر از گناه نيست ؟ • منتظريم مخالفين اين فيلم ، فيلمي بهتر در دفاع از روحانيت بسازند. • ما در همه فيلم القا مي کنيم رضا ، روحاني نيست ، بلکه همان دزد است که لباس روحانيت پوشيده است. • اين فيلم باعث رفاقت مردم و روحانيت شد. • ما با اين فيلم ، سينماي جسور و آرماني را معرفي کرديم. • در آخر در حالي که اشکهاي خود را پاک مي کند ، مي گويد : به من مي گويند ، شما جاسوس سيا هستيد.دلايل استقبال فيلم از ديد حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد 1- في کل جديد لذت . ( در هر چيز جديدي ، لذتي وجود دارد.) ، اما آيا هر چه که مردم استقبال کردند ، چيز خوبي است ؟ 2- طنز و ديالوگ طنزآلود فيلم 3- بازي بسيار عالي پرويز پرستويي . ايشان هنر پيشه بسيار قوي هستند و در حال حاضر از بهترين هنر پيشه هاي سينماي ايران هستند. 4- مخاطب نچندان متفکر اين فيلم در جامعه 5- بايد قبول کرد که در بعضي استقبالها و رفتن به سينماها ، غرض ورزي دخيل بوده است. تبليغات ، جوسازي و توقيف اين فيلم باعث پر فروش شدن آن شد.
پيامهاي فيلم به روحانيون
1- برادران روحاني ، گول سياسيون را نخوريد . ( لازم است که بگويم که سالهاي سال است که ما اين توصيه را کرده و مي کنيم.) 2- روحانيون محترم ! با زبان امروزي و عاميانه با مردم صحبت کنيد. 3- مردم ما اينقدر به روحانيت اعتماد دارند که دخترشان را در کوپه قطار مي گذارند و مي خوابند . روحانيون مراقب باشيد ، اگر محبوبيتي در بين بانوان داريد ، خداي نکرده سوء استفاده اي نشود. 4- جوانان را درک کنيد . ( قبول کنيد که بسياري از جواناني که سر و وضعشان از ديد شما نا پسند و کريه هست ، وضع روحي و معنويشان از بسياري از امثال ما بهتر است.) 5- در کارهايتان شادي هم داشته باشيد. 6- قدرت برخورد و اثر گذاري را در بين تفکرهاي مختلف اعم از کاسب و دانشجو و بسيجي و پير و ... در خود ايجاد کنيد. 7- اجازه انتقاد به مردم بدهيد تا اينقدر حساس نشده و عقده اي رفتار نکنند. 8- در حوزه هاي غير کارشناسانه نظر ندهيد. 9- خط قرمزهاي غير ضروري را برداريد تا عقده ايجاد نشود . اسلام خود خط قرمز دارد . ( اصول دين) 10- اينقدر داد مي زنيد ، مارمولک آبروي روحانيت را برد ، 20 سال بد کار کردن بعضي از روحانيون آبروي روحانيت را بيشتر برد يا اين فيلم ؟ چرا براي مانور تجمل در کشور کسي کفن نپوشيد و مخالفت نکرد ؟ اين فيلم بايد حوزه هاي علميه ما را بيدار کند . 11- مردم از انسان متکبر و مغرور فراريند. 12- بين مردم و روحانيت فاصله وجود دارد . بله اين فاصله وجود دارد و دليل آنهم اين دو مورد است : الف ) مردمي که همه روحانيون را با يک چوب راندند و کار بد عده قليلي را به پاي همه نوشتند . ب ) خود روحانيون که خود را از جامعه کنار کشيدند. نکته اي هم با آقايان تبريزي و محمدي ، اي کاش با روحانيون موفق هم مصاحبه اي کرده بوديد . اي کاش اين فرصت طلايي را از دست نداده بوديد . اي کاش کارشناسي ارتباط دين با جوانها را انجام داده بوديد و .....
نتايج اين فيلم
1- به قدرت و اثر گذاري هنر و سينما بيش از پيش پي برديم و اين وظيفه هنرمندان متعهد را سنگينتر مي کند. 2- مقابله فرهنگي وجود دارد . اي کاش 5-6 سال پيش که مقام معظم رهبري اين نکته را تذکر دادند کسي گوش کرده بود. 3- امثال آقايان تبريزي و محمدي نبايد بي گدار به آب بزنند. 4- سه نوع تفکر در اين فيلم القا شد : الف ) تفکر رئيس زندان : تکيه بر ظاهر افراد و اينکه به زور هم که شده مي خواهند مردم را به بهشت ببرند . در اين تفکر نيت خير است ولي باطن انساني و عشق کاملا رد شده است. در اين تفکر بنا به تجسس (يک عمل حرام ) است ، خشونت در اين تفکر کاملا القا مي گردد ، تاريکي اطاعت محض در اين تفکر به صراحت نمودار است. ب ) تفکر آقاي فضلي (پيش نماز مسجد در روستا ) : نماينده قشري که در جواني لذات خود را برده و حال به سمت مسجد آمده اند ، در اين تفکر حفظ ظاهري قرآن مهم است و به هيچ و جه نيز حاضر به درک زمانه نيست. اما بايد باور کرد که همه پيرمردهاي مساجد در جواني همه لذات خود را نبرده اند و عده بسياري هم هستند که از جواني با تقوا بوده اند . ج ) تفکر روحاني مورد وثوق آقاي تبريزي : روحاني که اگر کسي جاي او را بگيرد و لباس او را بپوشد بهتر مي تواند مبلغ باشد ، در اين دين هيچکس محکوم نمي شود ( مسيحيت رقيق شده) ، همه مسائل خارج از بايد ها و نبايدها و سخت گيريها نمود داده مي شوند. در اين دين همه مي توانند به خدا برسند حتي از طريق جرم و طبيعي است که همه از اين دين خوششان مي آيد.اما بعد از اين سه تفکر مي توان به تفکر صحيح و غالبي رسيد که با کارشناسي و زمان سنجي مي توان آنرا کسب کرد.
سخن آخر
عليرغم اينکه آقاي تبريزي و محمدي هنرمندان خودي هستند اما با کمال تاسف اين فيلم بسيار بد و مستهجن بود و اين نقدهاي ما به گوش همه نمي رسد . آنها چون قبل از شروع کار کارشناسي در نکردند مقصرند و بايد در قيامت جوابگو باشند. در پايان هم آمادگي خود را براي مناظره در اين مورد اعلام مي دارم و از صاحبنظران دعوت مي نمايم با پاسخگويي به ايرادهاي وارد شده به فيلم سعي در روشن تر شدن جوانب کار بنمايند.لازم به ذکر است که اين جلسه قرار بود با حضور آقايان کمال تبريزي و منوچهر محمدي برگزار شود که بنا به دلايل نامعلوم از شرکت در اين جلسه سرباز زدند