مباني زيارت در انديشه عترت - مبانی زیارت در اندیشه عترت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی زیارت در اندیشه عترت - نسخه متنی

عباس کوثری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مباني زيارت در انديشه عترت

عباس كوثري

بقاي روح

يكي از پرسشهايي كه در باره زيارت مطرح است، اين است كه چرا به زيارت قبور مي‏رويم، با آنكه صاحبان قبور ساليان متمادي است كه در خاك آرميده‏اند و توان شنيدن گفتار و ديدن ما را ندارند؟ آنها بدنهاي بيجاني هستند كه از حركت باز ايستاده‏اند و نمي‏توان مطالب خود را به آنها گفت.

در پاسخ مي‏گوييم: دستور زيارت همانند ديگر دستورهاي ديني از حكمت و پشتوانه عقل و نقل برخوردار است. ريشه و اساس زيارت در معرفت نفس نهفته است و شناخت درست از روح، راه‏گشاي اين مسأله است. وقتي كه بدانيم روح باقي و جاودانه است و با مردن از بين نمي‏رود، بلكه سرفصلي جديد را در حيات خويش آغاز مي‏كند؛ خواهيم دانست كه نه تنها از فهم و تعقّل و درك آن كاسته نمي‏شود؛ بلكه گستره وجودي و ميدان عملش در افقي والاتر از ماده ظهور مي‏يابد. دلايل بسياري بر تجرّد و بقاي نفس موجود است كه به شرح بعضي از آنها مي‏پردازيم.

روايات معصومان(ع) در باره بقاي روح به چند دسته نقسيم مي‏شود.

دسته اول: رواياتي است كه كيفيّت عمل و سيره معصومان (عليهم السلام) در باره موضوع ياد شده را بيان مي‏دارد؛ مثل آنچه كه پيامبر گرامي پس از رحلت فاطمه بنت اسد انجام داد. بر اساس روايات موجود، پيامبر(ص) بعد از ريختن خاك بر پيكر فاطمه، دستهايش را بر هم زد و فرمود: «سوگند به خدايي كه جان محمد در اختيار قدرت اوست. فاطمه صداي دستهايم را بشنيد.»1

همچنين از اميرمؤمنان علي(ع) نقل شده است كه پس از پايان جنگ جمل به ميان كشتگان رفت؛ به پيكر كعب بن‏سور، قاضي بصره، كه به دست سپاهيان آن حضرت كشته شده بود، برخورد و دستور داد كعب را بنشانند. آنگاه او را مخاطب قرار داد و فرمود: «من وعده الهي را در باره تو درست يافتم. آيا تو نيز وعده خدا را يافتي؟» سپس به سوي طلحه رفته و همين كار را تكرار كرد. يكي از اصحابش پرسيد: اينها كه چيزي نمي‏شنوند؟! چگونه با آنها صحبت كرديد؟

فرمود: سوگند به خدا كه طلحه و كعب سخنان مرا شنيدند؛ چنانكه كفّار بدر، كه اجسادشان در چاه ريخته شده بود، سخنان پيامبر را شنيدند.2

دسته دوم: روايات مربوط به فشار قبر و ثواب و عذاب آن است. سعد بن‏معاذ از دنيا رفت، رسول گرامي اسلام تجليل بسيار از او به عمل آورد. پس از مراسم خاك‏سپاري، مادر سعد گفت: اي سعد، بهشت بر تو گوارا باد!

رسول گرامي(ص) فرمود: سعد در قبر با فشار قبر روبه رو شد.

اصحاب پرسيدند: با اين همه بزرگداشت از جانب شما باز هم بر او فشار قبر رسيد؟

فرمود: آري، چون با خانواده‏اش اخلاق نيك نداشت.3

مرحوم علامه مجلسي، پس از نقل اين روايت كه قبر بوستاني از بوستانهاي بهشت يا گودالي از گودالهاي جهنم است، مي‏نويسد: اخباري كه ثواب و عذاب قبر را بيان مي‏كند، آن قدر متواتر است كه براي فرد يقين مي‏آورد.4بقيه در صفحه 71

دسته سوم: روايات رسيده در بازجويي انسان در قبر و پرسش از اعتقادهاي او به وسيله دو تن از فرشتگان الهي است. پرسش قبر مورد اتفاق تمامي مسلمانان قرار گرفته است. مؤلف شارح مقاصد مي‏گويد: تمامي مسلمانان بر حقيقت پرسش منكر و نكير در قبر و عذاب كفّار و بعضي از گنهكاران اتفاق دارند. گفته‏اند؛ شخصي از معتزله به نام «ضرار بن‏عمر» با اين نظر مخالفت كرده است و معتزله از او برائت جسته‏اند.5 غزالي در «احياءالعلوم» مي‏گويد: روايات صحيح كه بر عذاب قبر و نعمتهاي آن و پرسش دو فرشته دلالت دارد، بيش از حدّ شمارش است و به حدّ تواتر و يقين رسيده است.6

دسته چهارم: احاديثي است كه مي‏گويد: ارواح پس از مرگ به ديدار بازماندگانشان مي‏آيند. بر اين اساس، امام كاظم(ع) در پاسخ فردي كه پرسيد در چه مدتي مردگان به زيارت بازماندگان خود مي‏آيند، فرمود: در هفته‏اي، ماهي، سالي. به اعمال مردگان ارتباط دارد. اگر ببينند در زمان ملاقات، بازماندگانشان به كارهاي نيك پرداخته‏اند، خشنود مي‏شوند؛ و در صورتي كه آنها را در حال ارتكاب اعمال بد مشاهده كنند، ناراحت و غمگين مي‏شوند.7

با توجه به روايات نتيجه مي‏گيريم: زيارت و رفتن به آرامگاه اولياي الهي، سفر به سوي ماده‏اي بي‏جان و بي‏حركت نيست؛ بلكه آنان حيات طيّبه و زندگي جاوداني دارند كه فراتر از ابعاد مادي مي‏بينند و مي‏شنوند. زيارت مي‏تواند دعاي خير آنان را رفيق راه زائر كند و كارهاي ما محسوس روح و جان آنهاست. آنها حتي صداي دستهاي ما را نيز مي‏شنوند و اين چنين است كه در احاديث اهل سنت نيز مي‏خوانيم: پيامبر(ص) فرمود: هر كس در كنار قبرم بر من درود فرستد، من آن را مي‏شنوم.8

به اميد اينكه حضورمان در پيشگاه اولياي الهي حضور عارفانه و همراه با شناخت باشد و لحظه‏هاي زيارت خوشايند روح و جانمان شود.


1 ـ بحار، ج 6، ص 228.

2 ـ همان، ص 255.

3 ـ همان، ص 220.

4 ـ همان، ص 205.

5 ـ همان، ص 274.

6 ـ همان، ص 277.

7 ـ همان، ص 257.

8 ـ همان، ص 254.

/ 1