زن و تحصيل علم
سيد محمد مسعود معصومي در اين قسمت، بحث را از شهيد بزرگوار آيهالله مطهرى(ره) نقل مىكنيم كه ايشان فرمودهاند: فريضه علم اختصاص به مردان ندارد؛ زيرا: اولاً: در بعضى از نقلها كه در كتب شيعه نيز موجود است كلمه «مُسْلِمَه» نيز آمده است. ثانياً: اگر هم كلمه «مُسْلِمَه» در روايات نبود از اين گونه روايات اختصاص به مردان فهميده نمىشد؛ زيرا «مُسْلِم» در اين روايات يعنى «مسلمان» چه مرد باشد و چه زن، بنابراين در تمامِ مواردى كه شبيه اين تعبير هست همين طور عموميّت دارد. به طور مثال: در حديث آمده است «اَلْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ وَ يَدِهِ» يعنى مسلمان كسى است كه ساير مسلمانان از زبان و دستِ او در امان باشند. بديهى است كه مقصود اين نيست كه فقط مردِ مسلمان بايد اين طور باشد و شامل زن نيست، حتّى اگر به جاى كلمه «مُسْلِم» كلمه «رجل» هم در روايات آمده بود به اصطلاح فقها الغاى خصوصيّت مىشد به طور مثال: از امام(ع) سؤال شده اگر مردى چنين معاملهاى كرده و چنان شده حالا چه بكند؟ و امام(ع) جواب دادند، فقها مىفرمايند: هر چند در متن حديث صريحاً كلمه «مرد» آمده؛ اما در اين گونه موارد خصوصيت جنسى الغا مىشود؛ زيرا معلوم است كه جنسيّت دخالت ندارد. ثالثاً: فقها سخنى دارند كه مىفرمايند: بعضى از عمومات و كليّات امتناع از تخصيص دارند؛ يعنى لحن و بيان طورى است كه قابل تخصيص نيست؛ مطلب طورى است كه از نظر عقلى قابل تبعيض نيست؛ مانند آنچه درباره تقوا آمده است كه «اِنّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَالله اَتْقيكُمْ» آيا چون صيغه «اكرمكم» و «اتقيكم» مذكر آمده و «اكرمكنّ» و «اتقيكنّ» نيست مىشود كسى ادعا كند كه آنچه درباره تقوا گفته شده اختصاص به مردان دارد. (در مورد طلب علم هم چنين است). البته يك مطلب هست كه حتماً بايد مورد توجّه باشد وآن اينكه وقتى بنا باشد رشتههاى تخصّصى علمى تقسيم شود، زنان بايد، به طور حتم رشتههايى را بخوانند كه با ذوق و استعداد خودِ آنها و احتياجات جامعه وفق مىدهد. آيا مىتوان گفت: جامعه به پزشك، جرّاح و قابله زن احتياج ندارد؟! براى كدام خانواده است كه حتّى در بيمارىهاى مخصوص زنانگى احتياج پيدا نشده باشد. بسيار باعث تعجّب است كه يك عدّه اشخاص آنجا كه پاى تعليمات بانوان به ميان مىآيد سخت مخالفت مىكنند و امّا همين كه پاى احتياج به ميان مىآيد زنان و دختران خود را براى معالجه در اختيار مردان و حتّى در اختيار مردان كافر قرار مىدهند.(1) دو نكته مهم در تحصيل بانوان
الف: تحصيل آنان بايد با رعايت كامل حدود شرعى باشد
سؤال: زنى كه مىخواهد به تحصيل خود ادامه دهد كه بعدها شغلى انتخاب كند (البته شغل حلال) ولى فعلاً ادامه تحصيل ملازم با اين است كه با مرد نامحرم روبهرو شود؛ مثلاً در دانشگاه نزد مدرّس مرد درس بخواند و يا اينكه با مردها در يك كلاس باشد، همچو تحصيل جايز است يا خير؟ جواب: ادامه تحصيل در رشتههاى حلال اشكال ندارد و لكن تستّر از اجانب و خوددارى از اختلاط با آنها لازم است و اگر ادامه تحصيل مستلزم اختلاط با اجانب باشد و مفاسد دينى و اخلاقى در بر داشته باشد ترك كند!(2) ب: چاره انديشى براى مشكلاتِ تحصيلى بانوان
در اينجا بسيار بهجاست كه نالهاى از نالههاى شهيد بزرگوار آيهالله مطهرى(ره) را نقل نماييم: بايد گفت اگر در مدارس و فرهنگ عيب هست باز تقصير مردم است كه به اصلاحِ آن همّت نكردهاند، اسلامى كه علم را فريضه و واجب كرده است، مقدّماتِ اصلاحِ كار را هم لازم شمرده است نه اينكه ما در خانه بنشينيم و هر وقت فرهنگى درست شد و آن فرهنگ، مدارسِ صد در صد صالحى براى پسران و دختران ما بهوجود آورد، آن وقت ما بچههاى خود را بفرستيم، و اگر فرهنگ در اين كار كوتاهى كرد آن وقت ما حنجرههاى خود را پر كنيم و زبان انتقاد بازكنيم و هى بگوييم، فرهنگ چنين است، فرهنگ چنان است. ما وظيفه داريم مدارسِ خوب و فرهنگِ خوب ايجاد كنيم؛ بنابراين كسى كه در همه عمر كوچكترين گامى براى فرهنگ بر نداشته و در تأسيس هيچ مؤسّسه فرهنگى شركت نداشته و كوچكترين قدمى براى انجام اين فريضه دينى به نام فريضه علم و جهاد مقدّس بر نداشته حق ندارد بنشيند و انتقاد كند. عيبهاى فرهنگ از آنجاپيدا شده كه همين انتقاد كنندگانِ محترم، فريضه مذهبىِ خود را در مورد آن انجام ندادهاند.(3) 1- ده گفتار، استاد شهيد مرتضى مطهرى، ص 147. 2- توضيح المسائل امام، چاپ و انتشارات جامعه مدرسين، بعد از مسأله 2449. 3- ده گفتار، استاد شهيد مرتضى مطهرى، ص 150. بازگشت سيد مسعود معصومي / احکام روابط زن ومرد