سكينه خاتون - سکینه خاتون نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سکینه خاتون - نسخه متنی

محمدمهدی فقیه محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سكينه خاتون

محمّد مهدي فقيه محمّدي

بقعه مورد بحث در سي كيلومتري شرقي شهر قم، نزديك دهكده «جنّت آباد»1 و در حوالي ويرانه‏هاي «قاسم آباد» كه كنار راه قديم قم به به كاشان قرار داشته،2 واقع شده است.

بناي اين مزار را بايد از دوران شاهان صفوي و از نيمه نخستين اين دوره به شمار آورد.3 همچنانكه در لوح زيارتنامه اين سيّده جليله نوشته شده او را «سكينه بنت امام موسي كاظم عليه‏السلام » و خواهر حضرت فاطمه معصومه عليها‏السلام دانسته‏اند.4 كه علي‏التحقيق فاقد ارزش و عدم مدّاقه در مدارك مستند مبني بر تعداد فرزندان امام موسي كاظم عليه‏السلام مي‏باشد. چرا كه به اتّفاق جميع مورّخين و علماء سيره و رجال، امام موسي كاظم عليه‏السلام را فرزندي به نام «سكينه خاتون» نبوده،5 و مدفون در بقعه مورد بحث شخصيّتي سواي نوشته لوح زيارتنامه مي‏باشد.

به هر حال، سكينه خاتون، سيّده‏اي جليله از نوادگان حضرت امام موسي كاظم عليه‏السلام بوده و در جلالت قدر و عظمت شأن آن همين بس كه بارگاه عظيمي براي وي برپا نموده‏اند و بروز كرامات و خوارق العاداتي كه از ناحيه مقدّسه اين بي بي بر سر زبان اهالي جريان دارد، خود معرّف شخصيت والاي اين عليا مخدّره است.

نسب شريف سكينه خاتون

حضرت امام موسي كاظم عليه‏السلام فرزندي بنام «سكينه» نداشت و لذا شخصيّت مدفون در اين بقعه را هم نمي‏توان فرزند بلافصل امام عليه‏السلام دانست، كما اينكه اكثر بقاع متبركه ايران را منسوب به فرزندان بلافصل ائمه عليهم‏السلام خصوصا امام موسي كاظم عليه‏السلام نموده‏اند كه اصلي ندارد.

امّا در مورد شخصيّت مدفون در اين بقعه بايد گفت كه مرحوم ناصرالشريعه در كتاب «تاريخ قم»6 به نقل از كتاب

«انوار المشعشعين»7 مي‏نويسد:

«بنابر احتمالي كه بعضي داده‏اند محتمل است سكينه بنت حسين بن محمّد بن علي بن قاسم بن عبداللّه‏ بن موسي الكاظم عليه‏السلام باشد كه وي مادر سيّد مطهّر بن علي بن سلطان محمّد شريف است».

در همين رابطه مرحوم عبّاس فيض در كتاب «بدر فروزان»8 به نقل از انوار المشعشعين مي‏نويسد:

«در قاسم آباد، چهار فرسخي قم، امامزاده‏اي مدفون است كه آنرا سكينه خاتون بنت امام موسي الكاظم عليه‏السلام مي‏نامند.

و محتمل است كه او سكينه بنت حسين بن محمّد بن علي بن قاسم بن عبداللّه‏ بن موسي الكاظم عليه‏السلام بوده باشد كه وي مادر سيّد مطهّر فرزند علي بن سلطان محمّد شريف است كه در قم بوده‏اند».

ولي آنچه نگارنده تحقيق و تتبع نموده اين است كه عبداللّه‏ بن موسي عليه‏السلام فقط از دو فرزند نسل منتشر شده و آن هم محمّد و موسي مي‏باشد، و اين قول را اكثر علماء انساب از قرن سوّم الي الآن پذيرفته‏اند.9 وانگهي مرحوم فيض براي تقريب قول خود چنين نتيجه مي‏گيرد كه «عبداللّه‏ بن امام موسي عليه‏السلام را فرزند سوّمي هم به نام «قاسم» بوده ولي چون در كتاب «عمدة الطالب» از او نام برده نشده است معلوم مي‏گردد كه اعقاب او منقرض شده‏اند».

بايد گفت كه استدلال مرحوم فيض اصلي ندارد، چه اينكه علماي انساب اتفاق بر اين دارند كه وي فقط از دو فرزند خود به نام محمّد و موسي نسل باقي گذاشته و نسل محمّد بن عبداللّه‏ منقرض گشته است.

بنابراين مي‏توان گفت كه يا مرحوم صاحب انوار المشعشعين و يا مرحوم فيض در معرّفي شجرنامه «سكينه خاتون» اشتباه نموده‏اند، زيرا اگر سكينه خاتون مادر سيّد مطهّر باشد، بنابراين نسبش به «عبيداللّه‏ بن امام موسي كاظم عليه‏السلام » برمي‏گردد و تمام علماء انساب هم براي عبيداللّه‏ فرزندي به نام «قاسم» و از وي «موسي» و از موسي «قاسم» ثبت نموده‏اند.10

في المثل، ابونصر نجاري در كتاب «سر السلسلة العلويه»11 مي‏نويسد:

«من ولد محمّد بن علي بن قاسم بن موسي بن قاسم بن عبيداللّه‏ بن امام موسي كاظم عليه‏السلام ابوالحسن علي و ابوعبداللّه‏ حسين ابنا محمّد بن علي بالري»

يعني از محمّد بن علي بن قاسم بن موسي بن قاسم بن عبيداللّه‏، دو فرزند باقي ماند. كه يكي به نام ابوالحسن علي و ديگري به نام ابوعبداللّه‏ حسين و هر دو ساكن شهرري بوده‏اند.

علاّمه نسابه ازورقاني، متوفّاي سال 615 ه··.ق در كتاب «الفخري»12 هم همين قول و نسب را پذيرفته است.

امام فخر رازي در كتاب «الشجرة المباركه»13 همين شجرنامه را عنوان كرده و اضافه مي‏كند كه نسل اين امامزاده همه از بزرگان و نقباء و ساكنين شهرري بوده‏اند.

بنابراين معلوم مي‏گردد كه مدفون در بقعه جنّت آباد قم:

اوّلاً: فرزند بلافصل امام موسي كاظم عليه‏السلام نبوده است.

ثانيا: نسب او به قاسم بن عبداللّه‏ بن امام موسي كاظم عليه‏السلام برنگشته است.

ثالثا: اصلاً به اتّفاق جميع علماء انساب، عبداللّه‏ فرزندي به نام قاسم نداشته است.

رابعا: شجرنامه سكينه خاتون به قاسم بن عبيداللّه‏ ختم مي‏گردد.

لذا به جرأت مي‏توان گفت كه مدفون در بقعه جنّت آباد قم: «سيّده جليله سكينه خاتون بنت ابوعبداللّه‏ حسين بن محمّد بن علي بن قاسم بن موسي بن قاسم بن عبيداللّه‏ بن امام موسي كاظم عليه‏السلام » خواهد بود.

بدليل اينكه شهادت امام موسي كاظم عليه‏السلام در سنه 183 ه··.ق به اتّفاق جميع مورّخين صورت گرفته و اگر عبيداللّه‏ 10 سال از حيات پدر بزرگوارش را درك نموده باشد. و هر سه نسل بعد از او را يك قرن محسوب كنيم، بنابراين تولّد سكينه خاتون در اوائل قرن پنجم بوده و معقول‏تر به نظر مي‏رسد كه زوجه فرزند سلطان محمّد شريف باشد، چه كه وي در سنه 429 ه··.ق در قم وفات يا به شهادت رسيده است14 و اگر شجرنامه منقول از فيض و ناصر الشريعه را قبول نماييم، سواي اينكه اشتباه است، اختلاف سنّي سكينه خاتون با شوهرش به 60 سال خواهد رسيد و اين معمولاً بعيد است.

وانگهي مؤلّف كتاب «الفخري»15 تأييد مي‏نمايد كه «مطهّر» فرزند علي16 بن سلطان محمّد شريف، خواهر زاده ابوالفتح محمّد بن عبداللّه‏ الحسين است.

به عبارت ديگر ابوالفتح محمّد و سكينه خاتون، هر دو فرزندان ابوعبداللّه‏ حسين مي‏باشد و اين احتمال ما و شجرنامه سكينه خاتون درست خواهد بود.

به دليل اينكه مؤلّف كتاب «الفخري»17 صراحتا مي‏نويسد: «اُمّه (المطهّر) سكينه بنت الحسين بن محمّد بن علي بن القاسم بن موسي بن القاسم بن عبيداللّه‏ بن موسي الكاظم عليه‏السلام ».

يعني مادر مطهّر فرزند علي، سكينه دختر حسين بن ... مي‏باشد.

تعداد فرزندان و حالات همسر سكينه خاتون

همانطوري كه بيان داشتيم، سكينه خاتون همسر ابوالحسن علي الزكي بن محمّد الشريف است، وي نقيب شهرري بوده و شيخ اجل منتجب‏الدين قمّي در وصف او فرموده است كه:

«السيّد الأجلّ ذي الحسبين، ابوالقاسم علي بن ابوالفضل محمّد»18

ومنظور از «ذي الحسبين» آن است كه علي الزكي هم از طرف پدر و هم از ناحيه مادر داراي شرف و مقام سيادت است، زيرا مادرش بنت ابي‏الحسن علي بن احمد موسوي است و نسب پدر بزرگوارش سلطان محمّد شريف19 هم به امام زين‏العابدين عليه‏السلام ختم مي‏شود.

علي الزكي را از سكينه خاتون، دو پسر بجا مانده، يكي «سيّد مطهّر» و ديگري «سيّد حسين» و در وصف حسين بن علي الزكي مي‏نويسند:

«ابوالمعالي كمال الشرف حسين بن علي الزكي، مردي كريم و جواد و با مروّت و سخاوت و داراي حشمت و جلال بوده است».20

اكثر علماء انساب و رجال در وصف مطهّر، برادر حسين بن علي الزكي، فصولي را در كتبشان ذكر نموده‏اند كه چند نمونه از آن را تقديم شما خوانندگان عزيز مي‏نماييم.

نسّابه قرن هفتم، از ورقاني متوفّاي بعد از 614 ه··.ق در كتاب «الفخري»21 درباره سيّد مطهّر فرزند سيكنه خاتون و نوه سلطان محمّد شريف مي‏نويسد:

«بالري السيّد الأجل المرتضي نقيب النقبا ذوالفخرين ابوالحسن المطهّر ابن الزكي الفاضل النقيب ابي‏الحسن علي بقم ...»

ابن عنبه، نسّابه قرن نهم و متوفّاي 828 ه··.ق درباره سيد مطهّر مي‏نويسد:

«السيّد المطهّر ذي الفخرين بن علي الزكي، نقيب الري و قم و آمل»22

امام فخر رازي، متوفّاي 606 ه··.ق در كتاب «الشجرة المباركه»23 در همين باره مي‏نويسد:

«السيّد الأجل المرتضي ذوالفخرين نقيب النقبا أبوالحسن المطهّر، كان اوحد الدنيا في الفضل و النبل و كرم النفس، جمّ المحاسن، حسن الاخلاق، له مائدة منصوبة مبذوله، وكان متكلّما مناظرا مترسلاً شاعرا، ولي نقابة الطالبيّة بالري».

سيّد مطهّر، مردي جليل و در فضل و بزرگواري و كرامت نفس، يگانه دنيا و تمام محاسن در او جمع بود. وي داراي اخلاق نيكو و سفره گسترده و از جمله علماء و متكلمين و نويسندگان و شعرا، عصر خود بود و نقابت سادات را در شهرري عهده داشته و مادر وي سكينه خاتون دختر حسين ... مي‏باشد كه خواهر مجدالدوله المطهّر ذوالطرفين ابوالفتح محمّد بن حسين است. شيخ اجل منتجب الدين قمّي هم در وصف سيّد مطهّر چنين مي‏نگارد:

«الصدر السّعيد، الشرف الدّولة والدّين، عزّ الإسلام والمسلمين، السيّد الاجلّ، الامام المرتضي الكبير الأعلم الأزهد، ذي الفخرين، نقيب النقباء، سيّد السادات، مطهّر بن السيّد الأجل الزكي ذي الحسبين ابي‏القاسم علي».24

پس معلوم گرديد كه سيّد مطهّر از بزرگان سادات و صدور اشراف بوده و نقابت سادات و رياست آن به وي محوّل گشته و در تمام فنون و علوم متبحّر و داراي خطب و رسائل لطيف مي‏باشد.

مطهّر، داراي دو پسر به اسامي «محمّد» و «علي» بوده و هر دو داراي كمالات نفساني و عالم و زاهد و نقيب شده‏اند.25

از محمّد بن مطهّر، فرزندي به نام فخرالدين علي به دنيا آمد، كه وي هم مثل اجدادش منصب نقابت طالبين در قم را دارا بود و براي وي هم پسري است به نام محمّد كه از اهل علم و فضل شمرده شده و داراي رياست و جلالت بوده است.

و از محمّد بن علي بن محمّد بن مطهّر، فرزند ارجمندي به نام يحيي به دنيا آمد كه وي بسيار جليل‏القدر بوده و نقيب طالبين در قم و ري و آمل را دارا بود، وي ملقب به عزّالدين و مكنّي به ابوالقاسم است كه خوارزمشاه او را مقتول و شهيد گردانيد و در طهران مدفون و مقبره او مطاف مردم و محل نذورات و حاجات اهالي مي‏باشد.26

دلائل مدفون بودن سكينه خاتون در قم «جنّت آباد»

همانطوريكه در مبحث قبل اشاره گرديد، سكينه خاتون، عروس محترمه سلطان محمّد شريف است و خود آن حضرت در حكومت علاءالدوله كاكويه در ري رحلت نمود و جسد مطهّرش را با كمال تجليل و احترام به قم نقل داده و در كاخ و باغ تفريحگاه وي در شمال

رودخانه بخاك سپردند كه الآن اين محل به كوي سلطان محمّد شريف خوانده مي‏شود.27

از مقدّمه بالا چنين مي‏توان احتمال داد كه از آنجايي كه علي بن سلطان محمّد شريف از نقباي قم و ري پس از پدر بوده، و اين رياست به فرزند وي مطهّر منتقل گشته؛ هنگامي كه سكينه خاتون وفات يافت، وي را در جنّت آباد قم، كه يكي از دهات و مزارع معروف و سرسبز آن وقت قم بوده28، و يقينا سيّد مطهّر در آن ملكي داشته، دفن نمودند و بر سر تربت او گنبدي برافراشته و بعدها نوادگان اين سيّد جليله بر سر تربت جدّه خود تعميرات و توسعه‏هايي داده‏اند.

توصيف بقعه و بارگاه سكينه خاتون

بقعه مورد سخن از بناهاي كهن و متين و مشتمل بر بقعه و سه ايوان و صحن مي‏باشد. اين گنبد به شهادت سبك بنا و قبه كلاخودي و آجري آن، از آثار قرن هشتم هجري و در عصر صفويه از گنبد آن با كاشيكاري معرّق تزيين و ايوانهايي هم بر بناي اصلي افزوده گرديد و چندين سال قبل هم، حجراتي در سه جانب بقعه و صحن ساخته شد كه غالبا سطح آن در زير شنِ روان باد آورده پنهان است.

اثر قابل توجه در اين مزار، گنبد بزرگ و مرتفع آن است كه بيشتر آرايش ساقه ورودي آن فرو ريخته است. روي گنبد هم با كاشي معرّق بند اسليمي خوش طرحي آراسته بود، كه اكنون تنها چند قسمت مختصر آن باقي است.

گنبد به شكل كلاخودي بوده و ارتفاع آن 10 متر و قطر تقريبي آن 7 متر مي‏باشد، كه آرايش ساقه گنبد كه مقداري بيشتر از آن از بين رفته، نخست يك رديف كاشي خشتي زيباي زمينه طلايي، و سپس زير آن كتيبه كمربندي گرداگرد با پهناي نيم متر از كاشي معرّق بوده كه بر آن سوره مباركه جمعه به خط ثلث سفيد نوشته شده، و تمام آن از جمله در پايان كه جاي رقم كاتب و سال تاريخ آن است فرو ريخته، و پس از آن در پايين كتيبه ميان دو حاشيه بيست سانتي متري از نامهاي «اللّه‏» «محمّد» و «علي» به خط بنائي تزييناتي شده بود.29

در پايان از سازمان ميراث فرهنگي استان قم تقاضا مي‏شود كه هر چه سريعتر به اين آثار باستاني توجّه كافي مبذول نمايند، چه اينكه در آينده نزديك شاهد فرو ريختن گنبد آن خواهيم بود.

والسّلام


1 ـ مؤلّف كتاب گنجيه آثار قم، ج 2، ص 514 و تربت پاكان، ج 2، ص 173، زآلون آباد نوشته‏اند كه ظاهرا اين منطقه هم مثل قاسم آباد، ويران شده و بقعه مذكور جزء قريه جنّت آباد محسوب شده است.

2 ـ سفرنامه پيتردولاواله، ص 436 به نقل از تربت پاكان، ج 2، ص 173.

3 ـ تربيت پاكان، ج 2، ص 173.

4 ـ تاريخ قم، ناصرالشريعه، ص 140.

5 ـ رجوع گردد به كتابهاي ارشاد، ج 2، ص 244؛ تذكرة الخواص، ص 315؛ اعلام الوري، ج 2، ص 36؛ الفصول المهمّه، ص 241؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 324؛ دلائل الإمامه، ص 149؛ كشف الغمّه، ج 3، ص 26.

6 ـ تاريخ قم، ناصرالشريعه، ص 140.

7 ـ انوار المشعشعين، ج 2، ص 154.

8 ـ بدر فروزان، ص 58.

9 ـ الفخري، ص 16؛ سراج الأنساب، ص 82؛ سرالسلسلة العلويه، ص 44؛ تهذيب الانساب، ص 163؛ الأصيلي، ص 195؛ الفصول الفخريه، ص 68؛ عمدة الطالب، ص 252 و253؛ الشجرة المباركه، ص 90.

10 ـ تهذيب الأنساب، ص 161.

11 ـ سر السلسلة العلويه، ص 44.

12 ـ الفخري، ص 17.

13 ـ الشجرة المباركه، ص 91.

14 ـ انوار پراكنده، ج 1، ص 396: انجم فروزان، ص 149؛ گنجينه آثار قم، ج 2، ص 437.

15 ـ الفخري، ص 17.

16 ـ علي بن‏سلطان محمّد شريف، همسر محترم سكينه خاتون.

17 ـ الفخري، ص 34.

18 ـ انجم فروزان، ص 150.

19 ـ حالات سلطان محمّد شريف در جلد اوّل، انوار پراكنده، ص 303 تا 322 مفصّلاً بيان شده به آنجا رجوع گردد.

20 ـ الشجرة المباركه، ص 118.

21 ـ الفخري، ص 34.

22 ـ عمدة الطالب، ص 284.

23 ـ الشجرة المباركه، ص 117.

24 ـ انجم فروزان، ص 150.

25 ـ الفخري، ص 35؛ الشجرة المباركه، ص 118؛ الاصيلي، ص 225؛ عمدة الطالب، ص 284؛ تهذيب الأنساب، ص 185.

26 ـ همان.

27 ـ گنجينه آثار قم، ج2، ص437؛ انجم‏فروزان، ص14.

28 ـ مرآت البلدان، ج 4، ص 369، فرهنگ دهخدا، ج 5، ص 6909.

29 ـ تربت پاكان، ج 2، ص 173 و 174؛ گنجينه آثار قم، ج 2، ص 516 الي 518.

/ 1