مصاحبه با آیت اللّه مکارم شیرازی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصاحبه با آیت اللّه مکارم شیرازی - نسخه متنی

مصاحبه شونده: ناصر مکارم شیرازی؛ مصاحبه شونده: مهدی عارفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مصاحبه با آيت‏اللّه‏ مكارم شيرازي

مهدي عارفي

كوثر: از اينكه فرصتي را در اختيار مجله كوثر قرار داديد متشكريم. لطفا اجمالي از زندگي فرهنگي علمي خود را بيان فرماييد؟

آيت‏اللّه‏ مكارم: بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحيم. در ابتدا لازم مي‏دانم از زحمات شما برادران عزيز در ماهنامه كوثر، كه مجله‏تان وسيله‏اي براي نشر آثار اهل بيت عليهم السلام و متعلق به آستانه حضرت معصومه(س) است، تشكر كنم. اما داستان زندگي تحصيلي من داستان طولاني دارد. خيلي فشرده‏اش اينكه، پدر و اجدادم از روحانيون نبودند. علت اينكه من مجذوب شدم به علوم ديني، علاوه بر عشق به اين مسأله‏در درون خودم؛ عشق داغ اين بود كه حوزه در زمان رضاخان خيلي در محدوديت و فشار بود، ما آن موقع در شيراز در سال سوم دبيرستان مشغول تحصيل بوديم يكي از علماي بزرگ شيراز به نام آيت‏اللّه‏ آقا سيد نورالدين حسيني اعلاميه‏اي منتشر كرد كه ما مي‏خواهيم حوزه‏هاي علميه را احيا كنيم. هر كسي در هر شرايطي كوچك، بزرگ، كاسب، تاجر، محصل مي‏تواند در حوزه علميه ثبت‏نام كند و لازم هم نيست تمام وقت هم باشد. پاره وقت هم باشد. كافي است. ما مي‏خواهيم حوزه علميه‏اي درست كنيم «به قول اين مرد بزرگ» كه پشت الازهر مصر را بلرزاند. استقبال زيادي شد 500 نفر ثبت‏نام كردند كه در آن زمان اين رقم خيلي بود من هم كه در سال سوم دبيرستان بودم، ثبت‏نام و شروع به درس خواندن كردم و ديدم گويا گمشده خود را پيدا كردم. به قدري عشق سوزان به درسهاي ديني پيدا كردم كه خواب و استراحت نداشتم، دلم مي‏خواست يك روز ده تا درس بخوانم به جاي دو درس ولي استاد من متوجه بود كه نبايد بار را زياد سنگين كند شايد ما زير بار سنگين بمانيم و استعدادمان بشكند و بواسطه همان بود كه من از اول سيوطي تا آخر كفايه را چهار سال خواندم يعني درسي كه در حوزه‏ها 10 سال خوانده مي‏شود ما در 4 سال خوانديم. سن ما در اين زمان 18 سال بود. و آمدم قم در دروس بزرگان شركت مي‏كردم. بعد مشرف شدم نجف تا ببينم حوزه نجف چه خبر است. در آنجا در درس آيت‏اللّه‏ العظمي حكيم، آيت‏اللّه‏ خويي، ميرزا هاشم آملي، آيت‏اللّه‏ آقا سيد عبدالهادي شيرازي شركت كردم.

در قم در درس آيت‏اللّه‏ العظمي بروجردي، آيت‏اللّه‏ العظمي گلپايگاني، مرحوم آيت‏اللّه‏ حجت و آيت‏اللّه‏ محقق داماد و آيات ديگر شركت مي‏كردم.

در حدود 24 سالگي از نجف برگشتم. چون آب و هواي آنجا با من سازگار نبود. در حالي از نجف برگشتم كه در 24 سالگي از دو نفر از بزرگان نجف اجازه اجتهاد گرفته بودم. به قم كه آمدم، مشغول تدريس شدم. درسهاي سطح را ادامه دادم يواش، يواش شروع كردم. درس خارج. چهار دوره‏نيم، خارج اصول گفتم كه هر دوره‏اي 5/6 سال طول كشيد. اصول را رها كردم چون تقريرات من چاپ شد و درس فقه خارج را ادامه دادم و ادامه مي‏دهم و كتابهاي متعددي از دروس خارج چاپ شده است مانند انوارالفقاهة. اين خلاصه‏اي بود از دوران تحصيل من.

كوثر: حضرتعالي از جمله افرادي هستيد كه از سالهاي دور با قلمي شيوا در جهت معرفي اسلام و آشنايي مردم با معارف و فرهنگ اهل بيت تلاش داشته‏اند. در اين مورد هم توضيح بفرماييد.

* اولين باري كه جهت نوشتن قلم به دست گرفتم در سن 20 سالگي بود. در شيراز فرقه صوفيه فعاليت زياد داشتند و عده‏اي از جوانها را فريب داده بودند تبليغات گسترده‏اي شروع كرده بودند كه به روزنامه‏ها هم كشيده شد. احساس كردم ما هم مسؤوليتي داريم گرچه در شيراز علما و بزرگان فراوان بودند. ولي من هم مسؤوليتي داشتم دست به قلم گرفتم شروع كردم به بحثهايي كه بعدا بنام «جلوه حق» به صورت كتاب منتشر شد.

دومين كتابي كه شروع كردم، فيلسوف‏نماها بود علتش هم اين بود كه كمونيست‏ها تبليغات زيادي شروع كرده بودند، شايد من آن وقت 26 ـ 25 ساله بودم. تبليغات كمونيستي به قدري مسموم بود كه بسياري از جوانها به خصوص دانشگاهها را جذب كرده بود. فكر كرديم باز مسؤوليتي داريم با عده‏اي از دوستان جلساتي جهت مبارزه با ماركسيستها و كمونيستها تشكيل داديم از جمله افراد جلسات آقاي امام موسي صدر و بعضي از مراجع فعلي بودند و شخصيتهاي ديگر. و به اين ترتيب بحث و بررسي شروع شد. من به آقايان گفتم مي‏خواهم بحثها را بنويسم. مي‏آورم در جلسات مي‏خوانم اگر نقدي هم بود، بفرماييد و من تكميل مي‏كنم. بعدا همين مباحث به نام كتاب فيلسوف‏نماها منتشر شد و شايد حدود

سي و چند بار چاپ شد و در بعضي كشورها مثل افعانستان و تاجيكستان نفوذ كرد كه زبانشان فارسي بود روي هم رفته خيلي اين كتاب مؤثر افتاد و به عنوان كتاب سال هم شناخته شد.

بعد هم ادامه دادم كتابهاي متعدد ديگر كه تاكنون حدود 100 الي 110 جلد از من منتشر شد كه يكي از آنها همان تفسير نمونه است كه 27 جلد است به اتفاق جمعي از دوستان نوشتيم. بعضي هم از مجله دانش بيش از 30 بار چاپ شده است به زبانهاي مختلف ترجمه شده و الان هم مسأله تأليف را رها نكرده‏ام شرحي بر نهج‏البلاغه مي‏نويسيم تفسير پيام قرآن را نوشتيم اخلاق در قرآن را الان داريم مي‏نويسيم و همچنين مشغول كتابهاي علمي انوارالفقاهة هستيم. به تمام اهل علم توصيه مي‏كنم كه با دو اسلحه قلم و بيان در اين زمان مجهز باشند و گرنه نمي‏توانند دينِ‏شان را در مقابل اسلام ادا كنند. مجله شما هم در جهت معرفي و شناخت اهل بيت در حد توان خود بايد قدم بردارد.

كوثر: در اين امر مهم بعد از انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام(ره) توجه مردم به فرهنگ اهل بيت بسيار رو به افزايش است شما با سابقه كار در اين جهت اكنون نيازهاي موجود در اين راستا و پاسخ به اين نيازها چه مي‏دانيد.

* همانطور كه اشاره كرديد زمان ما گوش شنوا براي شنيدن پيام مكتب اهلبيت(ع) فراوان است دليلش هم همان انقلابي است كه اشاره كرديد به رهبري امام خميني(قدس سره) برپا شد و مردم دنيا ديدند به پندار آنها كه فكر مي‏كردند كاري از مذهب ساخته نيست، ديدند همين مذهب انقلابي به پا كرد و يك سلطنت 2500 ساله را نابود كرد حكومتي بر اساس نه شرقي و نه غربي به پا كرد، در مقابل قدرتهاي بزرگ جهان ايستاد و جنگ هشت ساله را هم با آن همه حمايت دشمنان پشت سر گذاشت و پيروز شد. مردم دنيا كه به اين موضوع انديشيدند كه لابد در مذهب، قدرتي نهفته است كه بايد كشف شود، و به همين دليل آماده هستند تا پيام اسلام و تشيع را بشنوند و طبعا اگر پيام را بشنوند گروه عظيمي هم پيروي خواهند كرد و علاقمند خواهند شد بنابراين بهترين فرصت هم اكنون در دست ما قرار دارد.

از طرف ديگر مردم دنيا از نظامهاي جهان مادي خسته و مأيوس شده‏اند و مي‏بينند مشكلاتشان در اين نظامها حل نشده است طبعا علاقه پيدا كردند كه بيايند و به نظامهاي معنوي پناه آورند لذا مذهب در عصر و زمان ما بازار گرم و داغي دارد آن هم مثل اسلام و مذهب اهل بيت عليهم‏السلام كه از فرهنگي غني برخوردار است.

بنابر اين ما بايد از اين فرصت استفاده كنيم و پيام اهل بيت را به همه جا برسانيم. براي رساندن پيام من معتقدم بايد از بچه‏ها و از دبستانها شروع كنيم تا دانشگاهها و از حوزه شروع شود تا وسايل ارتباط جمعي و از تمام وسيله‏هاي ارتباطي مثل ماهواره‏ها، مطبوعات، مجله‏ها، تلويزيون، فيلم و نمايش ... كه بتواند ما را به هدفمان نزديك كند.

همانطوري كه از اين ابزارها استفاده خلاف مي‏شود، مي‏توان از آنها در جهت صحيح استفاده كرد. با همين شبكه اينترنت مي‏توان در حوزه‏ها افرادي را تربيت كرد كه به زبانهاي زنده دنيا آشنا باشند و بتوانند پيام اسلام و تشيع را به اقصي نقاط دنيا برسانند. اگر ما واقعا در اين شرايط از اين ابزارها استفاده نكنيم و شرايط از دست برود، گمان مي‏كنم همه ما در پيشگاه خدا مسؤول باشيم.

كوثر: جايگاه قم در اين رابطه و نقش حوزه‏ها را در پيام‏رساني چگونه مي‏بينيد؟

* در جواب اين سؤال علاوه بر آنچه گفتم يك حديث معروفي از امام صادق(ع) داريم كه من هر وقت به اين حديث مي‏رسم، غرق نشاط وسرور و لذت مي‏شوم چون اين حديث معجزه جاوداني است كه مي‏فرمايد روزي مي‏آيد كوفه يا به تعبير بنده نجف و كوفه كه الان هر دو به هم وصل شده‏اند، به عللي علم از آنجا برچيده مي‏شود و حوزه علميه نجف محدود و در سرزمين قم بال و پر علم گسترده مي‏شود.

و بعد از سرزمين قم به تمام دنيا علم نورافشاني مي‏كند حتي آن دختراني هم كه در حجله‏ها هستند از علوم قم استفاده مي‏كنند و بوسيله قم و دانشمندان قم اتمام حجت بر تمام اهل دنيا مي‏شود.

در حدود 1400 سال قبل اين جمله را فرمود كسي از آن دوران امروز را نديد اما امروز ما مي‏بينيم منتهي مشروط بر اين است كه به اصطلاح معروف كمربندها را ببنديم آستينها را بالا بزنيم و براي كار و تلاش مجاهدانه وارد صحنه شويم.

حوزه علميه هم بايد كانوني باشد براي علوم مختلف اسلامي، كلام، تفسير، حديث، فقه اصول و ... و منابع اهل بيت را احيا كند. مبلغيني هم داشته باشيم در رشته تبليغ به زبانهاي مخلتف دنيا قلم بزنند يا به زبانهاي مختلف دنيا سخن بگويند و بتوانند پيام مكتب را به تمام دنيا برسانند انشاءالله در داخل و خارج و به تعبير حديث امام صادق(ع) امام حجت بر تمام دنيا بوسيله علماء قم شود.

كوثر: مطبوعات چه رسالتي در رابطه با نشر معارف اهل بيت بايد داشته باشند و چگونه معارف آنها را با طور صحيح برسانيم.

* منابع زيادي از اهل سنت به ما رسيده است كه اينها بايد بازنگري و مطالعه شود در عمق آنها حقايق مهمي نهفته است آنها بايد استخراج شود از جمله منابع بزرگ اهل بيت نهج‏البلاغه است ما هر چه بيشتر كار مي‏كنيم مي‏بينيم گنجينه‏هاي زيادي براي ما كشف مي‏شود از ديگر منابع صحيفه سجاديه است كه به زبان دعا همه مسائل زندگي بشر در آن تبيين شده و آن هم يك گنجينه است كه هنوز رازهايش گشوده نشده است منابع ديگري داريم احاديث امامان در بحار، مستدرك، وسايل الشيعه، اين منابع بايد جمع و دسته‏بندي شده با بهترين چاپ و عرضه در اشكال مختلف؛ گاهي فشرده گاهي مبسوط در اختيار محققان و عموم مردم قرار بگيرد.

و براي گروههاي مختلف سني به زبان كودكان، جوانان، دانشمندان منتشر شود اگر ما هيچ كاري نكنيم براي منابع اهل سنت فقط آنچه را آنها به ما داده‏اند، خوب منتشر كنيم همين بهترين تبليغ مكتب اهل بيت است بهترين جاذبه را دارد خود نهج‏البلاغه صحيفه سجاديه دعا و احاديث امام صادق و امام باقر(ع) گويا است سخنان امام هشتم(ع) مناظراتش هم گويا است شرحي هم ما براي اينها داشته باشيم.

به هر حال مطبوعات نقش مهمي در عرصه تبليغات ديني دارد در اين زمينه من با آن تجربياتي كه دارم مخصوصا در مجله مكتب اسلام كه در آن دوران تاريك كه هيچ مجله مذهبي نبود جمعي از فضلاء جمع شدند و اين نشريه را منتشر كرد. (شروع اول هزار نسخه و بعد تا صد هزار نسخه در ماه منتشر شد) براي آنكه بدانيم مطبوعات چه نقشي دارند، كافي است بدانيم الان بسياري از شخصيتهاي ما كه سن و سالي از آنها گذشته مي‏گويند آقا ما

بسياري از عقايد خودمان را از مكتب اسلام گرفتيم در پُست‏ها و رده‏هاي مختلف خيلي از آنها خوانندگان مجله مكتب اسلام بودند و ما خودمان باور نمي‏كرديم كه مجله بتواند آن قدر تأثيرگذار باشد.

بسياري از آنها مي‏گفتند ما زمينه‏هاي انقلاب را از نظر حقايق ديني از همين مكتب اسلام گرفتيم. اين اثرگذاري منحصر به مجله مكتب اسلام نيست، مطبوعات اگر هدف ارزشي داشته باشند و پيگير هدف باشند خيلي مي‏توانند مؤثر باشند ولي متأسفانه در سالهاي اخير مطبوعات در جنگ و مبارزه‏هاي جناحي افتاده‏اند و بسياري از مسائل اصلي را فراموش كرده‏اند. اميد است مديران و ارباب جرايد و قلم هر چه زودتر تجديد نظر كنند، به آن هدفهاي صحيح برگردند، جنگها خاتمه يابد و همه دست به دست هم دهند و در جهت نشر آثار اسلام و مكتب اهل بيت قدم بردارند.

كوثر: ايران اسلامي امروز پرچمدار مكتب اهل بيت و حساسيتهاي زيادي روي رفتار ما در معرفي مكتب اهل بيت هست چه توصيه‏هايي در راستاي معرفي چهره مناسب از اسلام داريد؟

* بارها عرض كرده‏ام انقلاب اسلامي فقط مربوط به اين كشور نيست به يك معنا مربوط به كل جهان اسلام و كل جهان مستضعفين است ما انقلابي را تجربه كرديم اگر اين تجربه موفق بشود مي‏تواند در همه زمينه‏ها براي جهانيان و به خصوص كشورهاي اسلامي الگو باشد. ولي اگر خداي نكرده شكست بخورد، ضايعاتش دامنگير كل جهان اسلام مي‏شود. به همين دليل بايد همه ما كوشش كنيم اين تجربه، تجربه موفقي باشد و بهترين راهش اين است كه جامعه‏اي بسازيم كه وقتي اخبارش منتشر مي‏شود، خود اين اخبار مبلغ پاكي شجاعت، عالم داراي همبستگي جامعه ما باشد ما بايد به عنوان مسلمان، و شيعه پيرو مكتب اهل بيت از كارهايي كه باعث وهن اسلام و مذهب مي‏شود، بپرهيزيم و در عبادات، در تجارت، در زيارات، در اعياد، در عزاداريها فراموش نكنيم كه ما در زماني زندگي مي‏كنيم كه برنامه‏هاي امروز فردا ممكن است به وسيله آنتنهاي مختلف در دنيا پخش شود.

كوثر: به نظر شما بهترين كتاب در معرفي و شناخت اهل بيت «به خصوص براي آشنايي جوانان به مكتب اهل بيت» كدام است؟

* كتابهاي زيادي نوشته شده است ولي من معتقدم بهترين كتابها، كتابهايي است كه به قلم روز در تفسير قرآن و شرح نهج‏البلاغه نوشته شده است كتابهايي كه جوانهاي ما را به اساس اسلام كه قرآن است آشنا كند منتهي قرآني كه از ديدگاه اهل بيت تفسير و نوشته شده باشد و همچنين شرحهايي كه بر نهج‏البلاغه نوشته باشد اينها كتابهايي است مي‏تواند اطلاعات بنيادي بدهد و جوانان ما را آشنا كند.

كوثر: بيشتر مخاطبان كوثر زائران حضرت معصومه(س) هستند اگر توصيه خاصي داريد بفرماييد.

* جمله‏اي را كه در كنار قبر علي بن‏موسي الرضا(ع) گفتم، در اينجا هم مي‏گويم و آن اين است؛ زوّاري كه به زيارت ائمه(ع)مي‏آيند اگر دلشان مي‏خواهد بدانند زيارتشان قبول شده يا نه، بايد به يك نشانه كه همه مي‏توانند بفهمند توجه كنند. نشانه اين است وقتي به شهر خودشان برمي‏گردند حالشان را مقايسه كنند. ببينند اگر حال قبلي با الآن يكي هست و هيچ تفاوتي نكرده‏اند، به قبولي زيارت اميدوار نباشند اگر هم قبول باشد در سطح ناقص خواهد بود اما اگر ديدند وقتي كه از كنار قبر حضرت امام رضا(ع) يا حضرت معصومه(س) يا ديگر ائمه(ع) و اولياء بيرون آمدند، نورانيت، صفا و معنويتي در خود احساس مي‏كنند، واقعا توبه از گناه كرده‏اند، از گناه فاصله گرفته‏اند، به طاعت خدا نزديك شده‏اند، درستكار شده‏اند، اين بهترين نشانه قبولي زيارت است. من اميدوارم بر اساس اين مقياس تمام شيعياني كه مي‏آيند زيارتشان قبول باشد.

براي همه كساني كه با مجله كوثر همكاري مي‏كنند، دعا مي‏كنم. والسلام عليكم و رحمة‏اللّه‏.

كوثر: ما هم از شما متشكريم.

/ 1