احمد زادهوش انديشه اصلاح در حوزه و روحانيّت، به منظور رشد و بالندگي اين نظام مقدس ديني و پيراستن آن از شائبهها و نابسامانيها، موضوعي است كه از ديرباز همواره در قلم و بيان بسياري از انديشمندان و شخصيتهاي اصيل روحاني به چشم ميخورد.اگر چه كساني از واهمه دگرگوني به جاي اصلاح ـ با تمسّك به توفيقات بزرگ حوزه ـ مخالف اصلاحات بوده و يا هستند ولي ملموس بودن اشكالات و كاستيها و ضرورت بازنگري در هر مجموعه فعّال و مؤثري چون حوزههاي علمي شيعي جاي ترديدي براي اين مطلب باقي نگذاشته است.مهمترين نكته درخور توجه در اين مقوله آن است كه از طرفي حساسيّت و جايگاه خطير حوزهها و روحانيت اقتضا ميكند تا اصلاحات به حربهاي براي تخريب و تضعيف روحانيت مبدّل نشود و راه را براي تاخت و تاز بيگانگان هموار نسازد؛ و از طرف ديگر گستردگي اشكالات، ناهمگوني وضع موجود با نيازهاي زمان، و حجم عظيم مسايل حوزه ايجاب ميكند كه به بحثهاي نظري شتاب بيشتري داده شود و به اصلاحات عملي اهتمام جديتري معطوف گردد.لازم است توجه داشته باشيم كه تاكنون دهها مجلد كتاب درباره روحانيت و حوزه و مقوله اصلاحات نوشته شده كه نويسندگان بعضي از آنها جز به اضمحلال و سست كردن بنيان حوزهها نميانديشند. متفكر شهيد آيتالله مطهري با دركي عميق از اين واقعيّت در نامهاي به امام راحل ـ قدّس سرّه ـ مينگارند:«من خود از منتقدين روحانيت بوده و هستم؛ امّا با اعتراف به مزايايش و با اعتقاد به لزوم حفظ و نگهداريش و در همان حال اصلاحش... .»اين در حالي است كه ضرورت بازنگري و پرداختن به اصلاحات تا حدّي است كه رهبر فرزانه انقلاب در جمع طلاب در مدرسه فيضيّه فرمودند:«من گاهي كه راجع به مسايل حوزه علميه فكر ميكنم، حقيقتاً يك حال سراسيمگي پيدا ميكنم.»اكنون كه حوزههاي علميه و به ويژه حوزه ديرين و شكوهمند اصفهان، با عزمي مقدس و آهنگي رو به رشد، گامهايي به سوي كمال و بالندگي برميدارند، ضمن تجليل از اقدامات و اصلاحات انجام شده لازم است با خيرانديشي و اذعان به محاسن و مزاياي حوزههاي مقدس علمي شيعي به مسايل و مشكلات موجود پرداخته شود تا به ياري خداوند اين كاستيها نيز مورد توجّه و اصلاح قرار گيرد.مشكلاتي از قبيل:ـ افول علم اخلاق و ضعف نظارت بر تربيت طلاب.ـ مهجوريّت قرآن كريم و علوم مربوط به آن.ـ كمتوجهي به حديث و علوم مربوط به آن جز در ابوابفقه.ـ مصرف انديشه به جاي توليد فكر.ـ عدم دسترسي و آشنايي كامل با ابزار تحقيقات و پژوهش.ـ نبود نظارت بر محافل و فعاليتهاي تبليغي و فرهنگي به طور كامل.ـ پراكندگي وجوهات شرعيه و نحوه توزيع آن به نحوي كه كارايي اين سرمايه عظيم را به حداقل رسانيده است.ـ دور ماندن از اولويتها و اهداف اصلي در تبليغ ديني.ـ استفاده از لباس روحانيت بدون ضابطه و قاعده مشخص.ـ رسوخ افكار انحرافي و تشكّلهاي مخفي و مخرّب در بين طلاب.ـ اختصاص تنها نيمي از روز به فعاليّتهاي علمي در بخش عمده حوزه.و ...نظر به اين كه در اين مقاله تنها مجال طرح يك مورد از مسايل حوزه وجود دارد، بررسي ساير مسايل را به فرصتي ديگر وا ميگذاريم و همين جا از صاحبنظران و انديشمندان ميخواهيم نسبت به ارائه مقالات و طرح نظرات اصلاحگرانه خويش در اين موضوع اقدام نمايند.اخلاق و معنويتبدون ترديد درخشش حوزه و رمز موفقيت آن توجه به اخلاق و معنويت است. تأثيرگذاري در مخاطبان و انجام رسالت خطير تبليغ نيز زماني ممكن و ميسور است كه جامعه، روحاني را متخلّق به اخلاق اسلامي و متأدب به آداب الهي ببيند و رفتار او را منطبق بر گفتارش بيابد، تظاهر و نفاق در او مشاهده نكند و بالاخره صفا و خلوص و معنويت را در چهره و اعمالش احساس نمايد.در زماني كه بحران معنويت و برهنگي فرهنگي سعادت بشر را تهديد ميكند، لباس تقوا بر قامت مناديان صلاح بشر برازندگي خيرهكنندهاي خواهد داشت و دلها را به تسخير خود در خواهد آورد.
تعليم در پناه تزكيه
حوزههاي علميه كه اساس كار خود را بر وحي و تداوم حركت انبياي الهي ميدانند و آيه نفر را انگيزه اصلي خويش در تشكيل حوزههاي درسي و علمي ميشمارند بر اين نكته وقوف كامل دارند كه تزكيه قرين تعليم و تعلّم و بلكه نتيجه آن است.علاوه بر همه اينها به مقتضاي كلام وحي و پيام عترت، ژرفاي دانش دين و حقايق علم تنها در اختيار كساني قرار ميگيرد كه تقوا و معنويت را زاد و توشه خود قرار دهند و با توفيق الهي به قلههاي رفيع علم و معرفت دست يازند.
لغزشها و انحرافات
عن امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ :«قصم ظهري عالم متهتّك، و جاهل متنسّك، فالجاهل يَغُشّ الناس بتنسّكه و العالمُ يُنفّرهم بتهتّكه»؛ دانشمند پردهدر و عابد نادان پشت مرا شكستند؛ زيرا نادان با عبادت خود مردم را فريب ميدهد و دانشمند با تباهكاريهاي خود آنان را فراري ميدهد.(منية المريد، 181)هميشه اين گونه بوده است كه خطاها و انحرافات يك روحاني به اعتبار و حيثيت نوع لطمه ميزده و زمينه بدبيني به مقدسات را فراهم ميساخته است، ولي زماني كه روحانيت در همه عرصههاي زندگي اجتماعي از حكومت و سياست و قضاوت تا مديريت و اقتصاد و فرهنگ پيشوايي مردم را تصدي كرده است مشاهده خطاهاي ركيك و سوءخلقهاي شنيع بيش از گذشته باعث ترديد و اعراض ديني و عامل تخريب ديانت و ايمان مردم به حساب ميآيد و تجربه حكومت ديني را با مخاطره مواجه ميسازد:«چند سال پيش كه مقدمات تشكيل اين دادگاه(دادگاه ويژه روحانيت) بود، خدمت امام رفتم و برايشان عرض كردم كه اين انقلاب، به پشتوانه هزار سال نفوذ معنوي روحانيت شيعه، به پيروزي رسيد. ... الان با عمل بعضي از ماها، اين ذخيره هزارساله، ضايع ميشود و از بين ميرود. ما پول و سرمايهاي را برداشتيم خرج كرديم و بساطي را درست كرديم. حالا خود اين سرمايه، با كار بعضي از ماها دود ميشود، به هوا ميرود ... اتفاقاً يكي از مثالهايي كه براي امام زدم، همين بود كه گفتم، مردم كنار خيابان ايستادهاند و منتظر تاكسي هستند، يك وقت ميبينند آقاي عمامه به سري، جلوي يك بنز نشسته و سيگاري هم به انگشت گرفته و از خيابانِ ورود ممنوع رد ميشود! اين كار، واقعاً با روحانيت و با وجهه روحانيت در بين مردم، چه ميكند؟ ويران ميكند ديگر. چه رسد به اين كه معلوم شود اين شخص، فلان خلاف را هم انجام ميدهد؛ فلان سوءاستفاده مالي را هم ميكند؛ فلان سوءاستفاده از قدرت را هم مرتكب ميشود؛ فلان عمل جنسي را هم انجام ميدهد؛ فلان كار ناسالم را هم ميكند! با ديدن چند مورد از اينها، دندان روي جگر ميگذارند؛ ولي وقتي زياد شد، ميگويند اين طايفه هم فاسد گرديد».(نگرشهاي موضوعي حوزه و روحانيت در آئينه رهنمودهاي مقام معظم رهبري)دانش اخلاق ـ مراقبت اخلاقيدرباره آنچه گذشت عمدهترين كمبودي كه در حوزهها و نظام تربيتي طلاب احساس ميشود عبارت است از:الف ـ دانش و علم اخلاقب ـ مراقبت اخلاقي و تربيتي
دانش اخلاق
با كمال تأسف اكنون حوزه نه تنها اخلاق را يك دانش نميداند و از روشها و يافتههاي نو براي ارتقاي پرورش و اصلاح دانشپژوهان ديني بهره نميجويد و نگارشهاي اخلاقي نيز به همان سبك و سياق آثار قدما باقي مانده است، بلكه به سادهترين و معمولترين روشها، يعني برپايي درس اخلاق به روش سنتي نيز اهتمام و توجه جدي نميكند، و اين روش با تمامي قدمت و تأثيري كه دارد به حداقل رسيده و رغبت چنداني به تدريس اخلاق ديده نميشود.اگر ميگفتيم «اكنون در حوزه كمتر كسي ميداند فلسفه اخلاق چيست و فراوردههاي پژوهشي و نگارشي اخلاق در زمان معاصر كدام است»، بهتر بود تا بگوييم «كمتر كسي در حوزه ميداند كه با ناهنجاريهاي اخلاقي موجود در جامعه چه كند و با چه دارو و مرهمي بيماران خود را معالجه نمايد».
مراقبت اخلاقي و تربيتي
از جمله امتيازاتي كه در مقايسه با ساير نهادهاي علمي و فرهنگي براي حوزه شمرده ميشد، رابطه عميق و عاطفي استاد و شاگردانش بود. معاشرت نزديك و مدام طلاب با اساتيد و مربيان روحاني ـ فراتر از حضور در جلسه درسي ـ باعث ميشد تا مشاهده زهد و پارسايي، زندگي راحت و بيزرق و برق طلبگي، تهجد و توكل، و بالاخره حسن خلق و مردمداري آنان تأثيري شگرف در تهذيب و پرورش طلاب ايفا كند و از اين رهگذر بيش از پرورش علمي به تطهير روحي و آموزش عملي آنان اقدام شود.مرحوم سيد نعمتالله جزايري در تمجيد از استاد خويش علامه مجلسي ـ رحمه اللّه ـ ميفرمايد:«در بيست سالي كه با استاد خويش معاشرت نزديك و دايمي داشتم يك عمل مكروه از وي مشاهده نكردم.»ليكن امروز رابطه و معاشرت اساتيد و طلاب در حوزههاي علميه غالباً از معاشرت علمي و حضور در كلاس فراتر نميرود. و حتي تحصيل غير حضوري اين مقدار از معاشرت را نيز از دست داده است. اساتيد ساعاتي از شبانهروز خود را در حجرات و كنار طلاب نميگذارنند. مراقبت و مواظبت از حالات روحي طلاب به فراموشي سپرده شده است و انوار روحاني تنها از طريق انگيزههاي فردي و يا الگوپذيري از بزرگان متخلّق حوزه، كم و بيش، در طلاّب شعلهور ميشود.نظام حوزه براي سلوك معنوي و تربيت اخلاقي نيروهاي انساني خود برنامه موفق و مؤثري را تدوين و اجرا نميكند.در اين بين احداث مدارس جديد، جداي از بدنه و متن حوزه و استفاده از اساتيدي كه از لحاظ سن، تحصيلات و مراتب اخلاقي تفاوت چنداني با شاگردان خود ندارند نيز مزيد بر علّت شده است.بديهي است ايجاد مقدّمات براي حضور چهرههاي درخشان معنوي در كنار طلاّب، فضاسازي معنوي در مدارس، سپردن طلاب مبتدي به مديران مهذّب و خودساخته، ايجاد فضا و امكانات مناسب براي مشاوره و برگزاري دروس اخلاق به روش علمي ميتواند تا حدّي اين نقيصه را جبران نمايد.به اميد آن روز كه مناجات نيمهشب، و خلوت شكوهمند با دنياي ملكوت در سكوت و ظلمت شب، همچنان زينت حجرههاي مدارس ما باشد؛ تلاوت قرآن و اقامه نماز شب و توسل در كورسوي شعله نيمسوز شمع، زيباترين موسيقي هستي را در دل شب بنوازد و جانها را بگدازد؛ پيرايهها و رذالتها جاي خود را به كرامتها و فضايل اخلاقي بسپارد؛ و اين جلوههاي زيباي حوزه همچنان محفوظ بماند.والسلام