سيماي سرخ مرجعيت در اربعين شهادت آيتاللّه غروي تبريزي
علي باباجاني حضرت آيتاللّه العظمي ميرزا علي غروي تبريزي دومين عالم بزرگ شيعه است كه ظرف سالهاي اخير در عراق به دست افراد ناشناس به شهادت رسيد. دولت ظالم عراق از برپايي مراسم تشييع جنازه آن شهيد بزرگوار ممانعت به عمل آورد و عملاً مخالفت و مبارزه خود را با اسلام و علماي بزرگ اسلام نشان ميدهد. شهادت اين عالم پيرو خط رسالت محمدي و ولايت علوي را به پيشگاه حضرت صاحبالزمان(ع) و رهبر معظم انقلاب و امت اسلامي تسليت ميگوييم و در آستانه اربعين شهادت اين مرجع عاليمقام با يكي از آشنايان ايشان مصاحبهاي ترتيب دادهايم كه ميخوانيد.لطفا از محل تولد و خانواده آيتاللّه غروي برايمان بگوييد.آيتاللّه حاج شيخ ميرزا علي غروي تبريزي در سال 1349هـ .ق مطابق با 1309هـ .ش در شهر تبريز ديده به دنيا آمد. خانوادهاش در تبريز گرانمايه و پرآوازه بودند و تجارت آن شهر را در اختيار داشتند. پدر گرامي ايشان حاج اسداللّه فرزند حسن، بازرگان بزرگ و نامدار تبريز بود كه در بادكوبه قفقاز و تبريز داراي دفتر تجاري بود اما با آغاز جنبش بلشويكي در آن نواحي، دفتر تجاري و ديگر املاك و دارايياش را در قفقاز رها كرد و به تبريز آمد. آيتاللّه غروي در سن دو سالگي پدر بزرگوارش را از دست داد. مادر ايشان هم صبيّه سيد محمد اسكويي بود كه با تربيت و پرورش ايشان را از ارزشهاي والاي اخلاقي و عادتهاي پسنديده سيراب ساخت. مادر ايشان از نسل زهراي بتول(س) ميباشد.
تحصيلات ايشان از آغاز تا پايان در كجا بود؟
آيتاللّه غروي از سن 6 سالگي به تحصيل علم و بهرهجوي از محضر اساتيد پرداخت. مقدمات و بخشي از كتابهاي دوره سطح را در تبريز آموخت. كتاب «الحاشيه في المنطق» و «معالم الدين» و برخي ديگر از كتابهاي درسي را نزد استاد شيخ علي اصغر معروف به باغميشهاي فرا گرفت. پس از پشت سرگذاشتن اين مقدمات به شهر مقدس قم آمد و آنجا ساكن شد. «فوائد الاصول» شيخ انصاري را نزد علامه شيخ محمد مجاهد تبريزي، «مكاسب» را نزد آيتاللّه سيدحسين قاضي و «كفايه الاصول» آخوند خراساني را در محضر آيتاللّه سيد احمد خوانساري آموخت. ايشان به طور 5 سال پيوسته در جلسات درس خارج فعالانه شركت جست و در اين مدت كوتاه قدرت بيان و شيوايي سخن و زيبايي گفتار ايشان جلوهگر شد كه با وجود سن و سال اندك، پس از پايان درس استاد، يك بار ديگر درس را با توضيحات بيشتر بيان ميكرد و مقدر درس استاد آيتاللّه سيدمحمد حجت كوه كمرهاي در قم گرديد. پس از تحصيلات در قم به نجف اشرف رهسپار گشت و براي هميشه در آنجا ماندگار شد. در نجف اشرف در درس گروهي از اساتيد برجسته فقه و اصول حضور يافت و به موازات حضور در بحثهاي اساتيد، بحث خارج را نيز در مسجد شيخ انصاري و مدرسه دارالحكمة تدريس مينمود. تدريس بحث خارج را از سال 1379هـ .ق برابر با 1339هـ .ش و در سن سي سالگي آغاز نمود و دوره كامل خارج «مكاسب» را نيز تدريس ميكرد. جلسات درس ايشان از بزرگترين و مهمترين بحثهاي خارج در نجف به شمار ميرفت كه همواره با حركت انبوه طلاب فاضل و كوشا پررونق بود و هر روز به طور مرتب و منظم صبح و بعدازظهر در مسجد جواهري درس اصول و فقه داشت.اساتيد ايشان چه كساني بودند؟
استادان ايشان در قم عبارت بودند از:
1 ـ آيتاللّه سيدمحمد حجت كوهكمرهاي متوفاي 1372هـ .ق از فقهاي بزرگ و مراجع برجسته2 ـ آيتاللّه سيدحسين بروجردي متوفاي 1380هـ .ق از بزرگترين فقهاي طايفه اماميه كه درس فقه و اصول را نزد اين استاد بزرگوار آموختند.3 ـ آيتاللّه شيخ عباس علي شاهرودي كه درس خارج اصول ميدادند.4 ـ آيتاللّه سيداحمد خوانساري كه از پايههاي استوار فقه و اصول محسوب ميشد.
در نجف اشرف:
5 ـ آيتاللّه حسين حلي متوفاي 1394هـ .ق كه يك دوره كامل اصول و مقداري از فقه را نزد ايشان گذراندند.6 ـ آيتاللّه شيخ ميرزا محمدباقر زنجاني متوفاي 1394هـ .ق كه فقيه و اصولي زبردست بود و يك دوره اصول و مقداري از كتاب «صلاة» از محضر ايشان بهرمند شدند.آرزو دارم كه همه حقوق شرعيه را در خانهاي گرد آورم و كليدش را به دست اين شيخ بسپارم.7 ـ آيتاللّه العظمي سيد ابوالقاسم خويي كه آيتاللّه غروي همراهي و ملازمت ايشان را برگزيد و از شاگردان بسيار كوشا و فعال آن جناب به شمار ميرفت. آيتاللّه غروي در چند دوره اصول و دو دوره خارج مكاسب مرحوم آيتاللّه خويي شركت جست و همچنين در بحث خارج پيرامون «كتاب صلاة» فقه همدان و در روزهاي تعطيل در مبحث «رضاع» و كتاب «البيان في تفسير القرآن» و «قواعد سه گانه» حضور يافت.در باره تأليفات آيتاللّه غروي توضيح بفرماييد.تلاش آيتاللّه غروي براي تأليف و تصنيف و نگارش نظرات خود و افكار انديشههاي اساتيد بزرگوارش تحسين برانگيز است او گامهاي مهمي در راه بسط و گسترش گنجينه آثار فقهي و اصولي برداشت و چند اثر از ايشان چاپ شد از جمله:1. «التنقيح في شرح العروة الوثقي» اين كتاب شامل تقريرات فقهي آيتاللّه خويي ميباشد كه آيتاللّه غروي آن را به رشته تحرير درآورد و آراء و نظريات آن جناب را در ميان دانشپژوهان منتشر ساخت.2. «الفتاوي المستنبطة» كه رسالهاي در عبادات و معاملات براي عمل مقلدين است.در انتفاضه حكومت بعث عملاً احساس كرد كه روحانيون و به ويژه روحانيون بلندپايه هر چقدر هم ظاهرا ساكت باشند و در سياست دخالت نكنند، يك روزي بر عليه رژيم عراق قيام خواهند كرد. رهبري قيام انتفاضه به وسيله آيتاللّه العظمي خويي و آيتاللّه سيدعبدالعلي سبزواري بود.3. «موجز الفتاوي المستنبطة» كه فشرده رساله عمليه ميباشد.4. مناسك حجآثار دستنويس و چاپ شده ايشان هم به اين قرار است:1. دوره كامل اصول از بحث استاد آيتاللّه شيخ حسين حلي2. دوره كامل اصول از بحث استاد آيتاللّه ميرزا محمدباقر زنجانيهمچنين آثار ديگري در دست است كه انديشهها و نظريات خودشان را در آن پيريزي و روشن نمودهاند.1. شرح استدلالي بر مكاسب2. حاشيه بر كفاية آخوند خراساني3. رسالهاي در قاعده طهارت4. رسالهاي در قاعده تجاوز5. رسالهاي در قاعده يد6. رسالهاي در رضاع7. مكاسب محرمه8. بيع9. خيارات10. 5 دوره در علم اصول11. تقريرهاي فراوان از بحثهاي گوناگون12. تسنيد الفتاوي المستنبطة كه عبارت است از بيان مستند فتاواي معظمله در رساله عمليه به طور مبسوط كه اين كتاب از هشتاد جلد نيز افزونتر ميگردد.آيا كتابهايي از ايشان در دست چاپ داريد؟با توجه به تأليفات فراواني كه ايشان دارند در حال حاضر از كتابهاي مكاسب ايشان دو جلد چاپ كرديم و جلد سوم آن هم در حال چاپ است. همچنين مشغول چاپ جلد اول اصول ايشان هستيم كه با شهادت ايشان اين كار با مشكلاتي روبروست كه انشاءاللّه اميدواريم رفع شود.ايشان از كداميك از علماي بزرگ اجازه اجتهاد دارند؟آن مقدار كه بنده اطلاع دارم، اين شهيد بزرگوار از دو مرجع وقت حضرت آيتاللّه العظمي شيخ محمدحسين كاشفالغطاء و حضرت آيتاللّه العظمي سيدابوالقاسم خويي اجازه اجتهاد دارند.