نگاهى به جهانگردى در تمدن اسلامى - نگاهی به جهانگردی در تمدن اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به جهانگردی در تمدن اسلامی - نسخه متنی

علی اکبر ذاکری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نگاهى به جهانگردى در تمدن اسلامى

على اكبر ذاكرى

تمدن, پيشينه اى طولانى در جامعه ها بشرى دارد و مراحل گوناگونى را طى كرده تا به اين مرحله از رشد و تكامل رسيده است. در هر زمانى پيشرفتهاى محسوس سازوار با زمان خود داشته است. هزاران سال از آغاز نخستين تمدن بشرى مى گذرد. تمدنهاى شناخته شده و مهم محدودند. تمدنهاى آشوريان, يونانيان, هنديان, روميان, ايرانيان, مسلمانان و اكنون غربيان.

صاحب نظران بر اين باورند: ايجاد تمدن هيچ ارتباطى با نژاد و رنگ ندارد, بلكه سرزمينهاى خاصى كه بى بهره از دهشهاى طبيعى نيستند زمينه مناسب براى ايجاد تمدن هستند كه مردمش با تلاش و كوشش و پيروى از سنتهاى پايدار به سربلندى و ترقى مى رسند و بر اوج قرار مى گيرند. به طور معمول تمدنى پايدار است كه از دست آوردهاى گذشتگان بهره برد و دانشهاى گوناگون را به اندوخته هاى علمى خود بيفزايد و عقل و خرد را ملاك عمل قرار دهد و به نقد و بررسى خود اهتمام داشته باشد.

تمدن يعنى خروج از بدويت متفرق و ورود در اجتماع متحد, اجتماعى كه از خودآگاهى اجتماعى و سياسى بر خوردار است و در جهت مشترك با همدلى و هماهنگى و وحدت حركت مى كند و به خلاقيت علمى و فرهنگى دست مى يابد. تمدن اسلامى نيز با الهام از دستورهاى قرآن و پيامبر كه انسانها را به دانش آموزى دعوت مى كند و علم با تقوا را بر همه چيز مقدم مى دارد, بارور, شد و توانست بخش مهم جهان را در بر گيرد و دانشهاى گوناگون را به تعالى برساند و پيشرفتهاى علمى چشمگيرى براى بشر به ارمغان بياورد.

سخن در اين است كه آيا در دوران تمدن اسلامى, به گردشگرى توجه شده است يا نه؟ اگر گردشگرى مورد توجه بوده چه انگيزه هايى داشته. و چه آثارى به جاى گذاشته است؟

در اين جا, دو نكته بايد روشن شود,تا بحث جايگاه خود را بازيابد:

1 . محدوده تمدن اسلام , تا بحث جهانگردى در اين محدوده مورد ارزيابى قرار گيرد.

2 . شناسايى جهانگردان مسلمان و جهانگردان غربى كه در دوران تمدن اسلامى از دنياى اسلام ديدن كرده اند.

دوران تمدن اسلام

دوران شكوفايى تمدن اسلام از قرن دوم آغاز و تا قرن دوازدهم ادامه دارد و در اين مدت, فراز و نشيبهاى بسيارى داشته است. عظمت تمدن و فرهنگ يك ملتى با توجه به نكته هاى گوناگون و بررسى مسائل مختلف روشن مى شود: گسترش سرزمين, ثروت, فرهنگ, آثار معمارى و هنرى, پيشرفت در دانشهاى گوناگون, ادبيات, صنعت و ابزارها و مراكز علمى مانند: آموزشگاهها, دانشگاهها, كتابخانه ها, گروهها, مقامات دولتى و علمى (دانشمندان), وضعيت ادارى, سياسى, قضائى, اقتصادى, وضعيت اجتماعى اقوام مختلف انديشه هاى گوناگون مذهبى و اقليّتهاى دينى, آسايش عمومى, وضعيت حقوقى زنان, آداب و رسوم اجتماعى در سطوح مختلف و بررسى عوامل و علل رواج آن به گونه اى كه به صورت فرهنگ درآمده است.

جهانگردى نيز, از ويژگيهاى مهم تمدن است كه هم با آموزش دانشها و تبادل ديدگاهها و هم با رشد اقتصادى و امنيت اجتماعى در پيوند است.

با ويژگيهايى كه ياد شد درخشان ترين دوران تمدن اسلام را قرن چهارم دانسته اند و به تحليل و بررسى گزاره هاى آن پرداخته اند. در اين زمان, سرزمين اسلام از نظر وسعت و گستره از هند تا اندلس و از دربند قفقاز تا زنگبار در آفريقا بوده1 كه در قرنهاى بعد گسترش يافته است. در قرن چهارم حكومتهاى محلى نيز سر بر آوردند و در كاروان تمدن اسلام شريك شدند; امّا آنچه مهم مى نمود و لازمه يك تمدن بزرگ به شمار مى رود, وحدت ايجاد شده2 بر پايه اسلام بود كه بر همه جا سايه گسترانده بود و دانشمندان, مورد احترام تمام حكومتهاى منطقه اى بودند و گردش در تمام شهرها و يا جامعه هاى اسلامى براى آنان ميسّر بود و گونه اى رقابت در جذب دانشمندان بين حكمرانان مناطق كشور اسلامى احساس مى شد. البته در مواردى دانشمندان از آسيب در امان نبودند و براى حفظ جان خويش ناچار به سفر بودند.

اين دوران طلائى (قرن چهارم) به مرور رو به ركود نهاد. عوامل خارجى و داخلى چندى در آن ركود نقش داشت. از عوامل خارجى مى توان به يورشهاى پياپى و طولانى صليبيان به مدت 185 سال اشاره كرد كه بخشى از نيروى مسلمانان را به تحليل برد. گرچه نتيجه نهايى آن پيروزى مسلمانان بود. مهم ترين عامل خارجى را مى توان, حمله وحشيانه مغول به سرزمينهاى اسلامى دانست كه ويرانيهاى زيادى در پى داشت و سبب فروپاشى خلافت بنى عباس در سال 656هـ/1258م. شد. در اين يورشها مراكز علمى نابود و دانشمندان آواره شدند و كتابها و كتابخانه ها از بين رفت.3 از عوامل داخلى مى توان از فساد حكومتها, اختلافات مذهبى و قومى و تشكيل حكومتهاى ضعيف مستبد منطقه اى ياد كرد كه زمينه رشد و شكوفايى استعدادها را از بين برد و اين وضعيت ناخوش آيند ادامه يافت تا اين كه سالهاى بعد, با ظهور دولت عثمانى (699 ـ 1342هـ/1300 ـ 1923م.) در آسياى صغير, امپراتورى صفويه (907ـ 1148هـ/1502 ـ 1736م.) در ايران و مغولان تيمورى (1274 ـ 932هـ/1858 ـ 1526م.) در هند, بار ديگر جهان اسلام شاهد بروز استعدادها و شكوفايى تمدن خويش بود. اين سه امپراتورى عظيم اسلامى, به مدت يك قرن و نيم از سال 962هـ/1555م. تا 1119هـ/1707م. در كنار هم زيستند و بخش اعظم جهان اسلام را از آن خود كردند. امپراتورى عثمانى در سال 962هـ/1555م در اوج ترقى بود. مغولان تيمورى در روزگار اكبر شاه (1014 ـ 963هـ/1604 ـ 1553م.) و جهانگير شاه (1036 ـ 1008هـ./1627 ـ 1600م) دوران پيشرفت را مى گذراندند و صفويان در روزگار سلطنت شاه عباس اول (1038 ـ 996هـ/ 1629 ـ 1588م.) به رشد و شكوفايى بزرگى رسيدند4 و پس از آن تمدن اسلام رو به افول نهاد. يكى از علتهاى ركود و افول پيشرفت در قرنهاى اخير تمدن اسلام, گسسته شدن پيوند بين دانشمندان و جامعه هاى اسلامى و جابه جا نشدن اكتشافهاى علمى مهم از ناحيه اى به ناحيه ديگر بود.

از جمله در ناحيه شرق دنياى اسلام در قرن هفتم و هشتم, ديدگاههاى جديدى در دانش هيئت ارائه شد كه زمينه باطل شدن عقيده بطلميوس را درباره كره زمين فراهم مى ساخت و در قرن ششم در بخش غربى جهان اسلام نيز, در خفا ديدگاههايى بر ضد همان عقيده پديدار شده بود; اما جابه جا نشدن اين نظريه ها از ناحيه اى به ناحيه ديگر, آنها را در ابهام قرارداد و همين ديدگاهها, سپسها به جهان غرب مسيحى رسيد و دانشمندان غربى آن را به نام خود ثبت كردند.

از اين موارد مى توان از پيشرفتهاى علمى و فلسفى ياد كرد كه در قرن يازدهم هجرى در ايران رخ داد و ملاصدرا (م:1050هـ/1641م) با طرح انديشه حركت جوهرى و نوآوريهاى ديگر در مسائل فلسفى پيشگام بود; اما به هيچ روى اين انديشه هاى برجسته فلسفى از محدوده ايران فراتر نرفت و براى جهان اسلام ناشناخته ماند. اگر آن رابطه گذشته بين مسلمانان, بويژه عالمان برقرار بود, مسائل ياد شده در رفت و آمدها به ديگران منتقل مى شد و با نقد و بررسى و افزودن بر آن, مورد پذيرش واقع مى گرديد. اين جاست كه براى گردشگرى مى توان نقش مهمى در تمدن اسلامى باور داشت.

/ 12