اجماع - ورود کافران به مساجد و اماکن مقدس نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ورود کافران به مساجد و اماکن مقدس - نسخه متنی

محمدحسن نجفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در هر صورت, بنابر ديدگاه كسانى كه اهل كتاب را پاك مى دانند, اين آيه دليل ناروايى ورود آنان به مسجد الحرام نخواهد بود.

شيخ محمد جواد مغنيه كه از معتقدان به پاكى اهل كتاب است, در ذيل آيه شريفه مى نويسد:

(اطلاق آيه شريفه كه مى گويد: نجس نبايد وارد مسجدالحرام شود, هر نجسى را در بر مى گيرد, انسان باشد يا حيوان و يا غير اينها.)

آن گاه مى نويسد:

(ونريد بالأنسان النجس, الجاحد وعابد الأوثان اما اهل الكتاب فقد اثبتنا طهارتهم.)32

مقصود ما از انسان نجس, منكر خداوند و بت پرست است, ولى اهل كتاب, پاكى آنان را پيش از اين ثابت كرديم.

از ظاهر اين سخن بر مى آيد كه اهل كتاب, مى توانند وارد به مسجد الحرام و هر مسجدى شوند.

بنابراين, استدلال به اين آيه براى گستردن حكم ناروايى ورود به مسجد الحرام, از مشركان به ديگر كافران, ناتمام است و نياز به دقت و درنگ بيش ترى دارد.

اجماع

دومين و آخرين دليلى كه برگسترش حكم آورده شده, اجماع است.

صاحب جواهر آن را به عنوان نخستين دليل ياد كرده بود:

(فلا يجوز ان يدخلوا المسجد الحرام اجماعاً من المسلمين محصلاً و محكيّاً مستفيضاً مضافاً الى قوله تعالى (انما المشركون نجس)33.

روا نيست كافران وارد مسجدالحرام شوند, به اجماع به دست آمده, و فراوان حكايت شده از مسلمانان. افزون بر آن سخن خداوند: (مشركان نجسند….

با توجه به فرموده صاحب جواهر, شايد بتوان گفت: اجماع مهم ترين دليل, بلكه تنها دليل بر گستردن ناروايى ورود به مسجدالحرام از مشركان به ديگر كافران است, هر چند اين دليل نيز خالى از چند شبهه نيست.

زيرا:

1 . با وجود مخالفى همچون ابوحنيفه و پيروان وى, نمى توان گفت اجماع مسلمانان.

2 . بر مبناى كسانى كه اهل كتاب را پاك مى دانند ورود آنان به مسجدالحرام بى مانع خواهد بود, ولى مى توان گفت, چون در مقام فتوا نظريه روشنى بر جايز بودن ورود اهل كتاب نيست, تنها وجود مبنى, به اجماع ضررى نخواهد زد.

3 . احتمال اين كه مدرك اين اجماع, همين آيه شريفه باشد, هست. بنابراين, اجماع مدركى است و چنين اجماعى كاشف از ديدگاه معصوم(ع) نيست و اعتبارى ندارد.

ولى درعين حال, با توجه به موقعيت ويژه مسجدالحرام درميان ديگر اماكن مقدسه بخاطر داشتن احكام فراوان مخصوص به خود, نمى توان به سادگى از كنار اتفاق نظرها گذشت. بنابراين, براى ناروايى كافران از ورود به مسجدالحرام, مى توان اجماع مسلمانان و دست كم شيعيان را دليل دانست.

ورود كافران به ديگر مساجد

پيداست كه اين قسم, به لحاظ آن كه بيش تر مورد ابتلاست, محور اصلى بررسى و تحقيق ما را تشكيل مى دهد. ولى از آن جا كه پايه و اساس حكم ناروايى, ابتدا از مسجد الحرام بوده, آن گاه به ديگر مساجد سريان داده شده است, بدون بررسى دليلهاى ناروايى ورود به مسجدالحرام, تحقيق و بررسى دليلهاى اين موضوع دشوار مى نمود.

در هر صورت, چنانكه اشاره شد, براى ناروايى ورود كافران به مساجد, دليلهايى از قرآن و حديث و اجماع و… آورده اند كه اكنون آنها را نيز مورد بررسى قرار مى دهيم.

1 . قرآن.

از قرآن كريم, همان آيه شريفه (انما المشركون نجس…) را مورد استناد قرار داده اند, البته به دو گونه:

شيخ طوسى, نجس بودن كافران را از آيه شريفه بهره مى گيرد و آن را صغرى براى يك كبراى كلى قرار مى دهد:

(… دليلنا قوله تعالى: (يا ايها الذين آمنوا انما المشركون نجس…) فحكم عليهم بالنجاسة واذا ثبت نجاستهم فلايجوزان يدخلوا شيئاً من المساجد لأنه لاخلاف فى ان المساجد يجب ان تجنّب النجاسات….)

دليل ما اين سخن خداوند است: (انّما المشركون نجس…) كه حكم شده به نجس بودن كافران و اگر ثابت شد ناپاكى آنان, روانيست بر هيچ مسجدى وارد شوند, چون خلافى نيست كه مسجد بايد از ناپاكيها به دور باشد.

اينكه ايشان مى نويسد: (فحكم عليهم بالنجاسة) درمباحث گذشته نادرستى آن را روشن ساختيم; زيرا آيه شريفه نظر به نجاست بدنى مشركان ندارد, تا چه رسد به ديگر كافران.

و اما كبرى سخن ايشان كه مى نويسد: (مساجد بايد از ناپاكيها به دور نگهداشته شوند) مقصود چيست؟ اگر مقصود اين است كه مسجد را نبايد نجس كرد, سخنى است بجا و درست, ولى ورود كافر به مسجد, اگر نجس هم باشد, سبب نجس كردن مسجد نمى شود, اگر سرايتى در كار نباشد. اگر مقصود آن است كه حتى چيز نجس هم نبايد وارد مسجد شود, درست نيست; زيرا دست كم, مشهور فقهاء برآنند كه ورود چيز نجس به مسجد, در صورتى كه نجاست, سرايت كننده نباشد كه سبب نجس شدن مسجد شود, جايز است.

صاحب حدائق مى نويسد: حتى نسبت به بردن نجاست سرايت كننده به مسجد, غير از اجماع دليلى نداريم; زيرا روايت (جنّبوا مساجدكم النجاسة) از نظر سند, ضعيف است.

البته اگر سبب هتك مسجد باشد, جايز نخواهد بود, ولى هتك مسجد, موضوع ديگرى است.

گونه ديگر از استدلال به آيه شريفه, الغاى خصوصيت از مسجد الحرام است. به اين معنى, كه آنچه مشركان را از ورود به مسجدالحرام باز مى دارد, مسجد بودن آن است. جايگاه والا و بالاى خانه خداست كه مشرك نمى تواند در آن وارد شود. اين نقطه مشتركى است ميان مسجدالحرام و ديگر مساجد. همين نقطه مشترك سبب مشترك بود آنها در حكم ناروايى ورود شده است.

شيخ محمد حسن نجفى مى نويسد:

(… مضافا الى مايستفاد من التفريع فى الآية المفيد للاشتراك بينه و بين غيره من المساجد ايضا خصوصا مسجد النبى(ص) وغيره من المساجد ضرورة اعتبار التعظيم فيها اجمع.)35

افزون بر اين, از تفريع (نرفتن به مسجد بر ناپاكى) در آيه مى توان نقطه اشتراكى را بين مسجدالحرام و ديگر مساجد استفاده كرد, بويژه مسجدالنبى چرا كه بزرگداشت همه مساجد ضرورى است.

بايستگى بزرگداشت مساجد, نقطه اشتراكى است كه كافران را از ورود به مساجد باز مى دارد. علامه نيز, بر همين نكته تكيه كرده است:

/ 15