محمدكاظم تقوى «وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ اَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ اَعْجَبَكُمْ اوُلئِكَ يَدْعُونَ اِلىَ النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلىَ الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِاِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ؛ بقره/221 [شما اى مسلمانان] با زنان مشرك (و بتپرست) ازدواج مكنيد، تا ايمان بياورند. قطعاً كنيز باايمان بهتر از زنِ مشرك است، هر چند [زيبايى] او شما را به شگفت آورد. و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند. قطعاً برده باايمان بهتر از مرد آزادِ مشرك است، هر چند شما را به شگفت آورد. آنان [شما را ]به سوى آتش فرا مىخوانند و خدا به فرمان خود [شما را ]به سوى بهشت و آمرزش مىخواند، و آيات خود را براى مردم روشن مىگرداند. باشد كه متذكر شوند.»
پيامها و نكتهها:
1- ازدواج با زنان بتپرست، تا هنگامى كه ايمان نياورند، حرام است. 2- معيار اصلى در انتخاب همسر، «ايمان» است و نه برخوردارى از ظواهر و مظاهر مادى و مسائل اعتبارى. زيرا ملاك اساسى ارجمندى انسان، «ايمان» است و شرك و بتپرستى مايه بىارزشى و سقوط او مىباشد. 3- كنيز باايمان براى همسرى، شايستهتر از زن آزادِ بتپرست است، هر چند زيبا و دلربا باشد. 4- ازدواج زنان باايمان با مردان بتپرست حرام است، مگر آن وقت كه ايمان بياورند. 5- غلامان و بردگان باايمان از بتپرستانِ آزاد شايستهتر مىباشند و نيز برده مؤمن براى همسرى زن مسلمان از مردِ آزاد بتپرست، شايستهتر است. 6- زن و مرد آزاده مىتوانند با زن و مرد غير آزاد و برده - در صورت تساوى در ايمان - ازدواج كنند و اين اختلاف طبقاتى مانع از پيوند زناشويى نمىگردد. 7- مؤمنان نبايد زنان با ايمان را به ازدواج مردان بتپرست در آورند. براى اينكه بر اساس آموزههاى اسلامى، لازم است ارزشهاى الهى بر جاذبههاى مادى و ظواهر دنيوى مانند ثروت و زيبايى، مقدم داشته شود. 8- بتپرستان با فكر و عمل خود، ديگران را به سوى جهنم و عذاب سوق مىدهند و ازدواج با آنان زمينهساز انحراف و جهنمى شدن است. 9- جلوگيرى از مفسده بر جلب منفعت مقدم است. شايد با ازدواج مؤمن با مشرك زمينه و اسباب ايمان آوردن مشرك فراهم شود، اما خطر انحراف و تباهى شخص مؤمن هم وجود دارد. بنابراين دورى و جلوگيرى از تباهى و گرفتارى كفر و جهنمى شدن، بر مصلحت و منفعت ايمان آوردنِ يك بتپرست مقدم است. 10- خداوند انسانها را به بهشت و آمرزش خويش دعوت مىكند كه عمل به تكاليف الهى و پرهيز از گناهان، راه رسيدن به آن است و البته بايد توفيق الهى رفيق گردد. 11- بايد از معاشرتهايى كه خطر كفر و انحراف و بدعاقبتى را در پى دارد، پرهيز كرد. 12- آيات قرآن براى انسانها قابل فهم است و هدف از تبيين آيات الهى متذكرشدن و هوشيارگرديدن انسانها مىباشد.
نكتهها:
اسلام به خاطر اهميتى كه به زندگى زناشويى مىدهد و نيز به خاطر آثار قطعى وراثت و تأثير محيط تربيتى خانواده در سرشت و سرنوشت فرزندان، براى ازدواج شرايط و مقرراتى قرار داده كه در اين ميان، شرط ايمان جايگاه ممتازى دارد. در پرتو اين تشريع اسلامى در شخصيت و رفتار فرزندان مسلمانان اثرى از وراثت و تربيت مشركان و بتپرستان نخواهد بود و آنان در پرتو حياتبخش ايمان پدر و مادر رشد اسلامى خواهند داشت. علامه بر اينكه اين حكم، وحدت و اصالت جامعه اسلامى را تأمين و تضمين مىكند، چرا كه اگر ازدواج با بتپرستان جايز مىبود، نه تنها اثر سوء وراثتى - تربيتى آن در فرزندان مسلمين نمود پيدا مىكرد؛ جامعه اسلامى دچار هرج و مرج مىشد و دشمنان عقيدتى آنان در ميانشان رخنه و نفوذ مىكردند. به همين خاطر ايمان، شرط غير قابل اغماض در ازدواج قرار داده شد. زيرا بودن با مشركان و در كنار آنان قرار گرفتن يعنى رها كردن خدا و بريدن از آن ذات بىهمتا و اين در صورتى است كه خداوند انسانها را به بهشت و سعادت دعوت مىكند و بتپرستان سرانجامشان عذاب دردناك جهنم است. پس با رعايت اين قانون اسلامى، همسران، فرزندان و اجتماع اسلامى مصون از آثار بتپرستى خواهد شد. ماهنامه پيام زن ـ شماره 150ـ شهريور 1383