ويژگيهاي نگاه خواستگاري - پژوهشی فقهی اجتماعی در موضوع نگاه و مسائل آن (10) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پژوهشی فقهی اجتماعی در موضوع نگاه و مسائل آن (10) - نسخه متنی

محمد سروش

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ويژگيهاي نگاه خواستگاري

محمد سروش

نگاههاي انسانها يكسان نيست و داراي اقسام گوناگوني است و هر نگاه از ويژگيهاي خاص برخوردار است:

ـ انگيزه‏هاي نگاه‏كنندگان متفاوت است،

ـ برخي نگاهها نافذ و عميق و موشكافانه است و برخي نگاهها سطحي و گذرا،

ـ برخي نگاهها با لذت همراه است و برخي از هوي و هوس پاك است،

ـ برخي نگاهها پسنديده، و برخي ناپسند است

و ...

نگاه خواستگاري از نظر فقه اسلامي، داراي ويژگيهاي بخصوصي است كه آن را از نگاههاي ديگر متمايز مي‏كند:

1ـ ارزش نگاه

نگاه براي خواستگاري را از «جنبه ارزشي» نمي‏توان خنثي تلقي كرد و حكم آن را صرفا «مباح» دانست، برخي تعبيرات روايي نيز نشان از «مثبت بودن» اين نگاه و ارزشمند بودن آن دارد. ، اگر از أمر و فرماني كه بدان شده و بر «مطلوب بودن» نگاه دلالت دارد، صرف‏نظر شود، ولي در برخي از روايات تعليلي وجود دارد كه از رجحان اين نگاه خبر مي‏دهد: اگر به او نگاه كني، مودت و صميميت بينتان ايجاد مي‏شود.

«لو نظرت اليها فانه احري أن يؤدم بينكما».

بر اين اساس برخي از فقها نگاه براي خواستگاري را «مستحب» دانسته‏اند. اين در حالي است كه نگاه به دست و صورت زن نامحرم، هرگز رجحاني نداشته و به عنوان يك عمل مثبت تلقي نمي‏شود، بلكه آن را «مكروه» مي‏شمارند. به تعبير شيخ انصاري، نگاه براي خواستگاري، «بالاتفاق» مرجوح (مكروه) نيست، ولي نگاه به وجه و كفين نامحرم «بالاتفاق» مرجوح (مكروه) است.4

2ـ عمق نگاه

نگاه براي خواستگاري، نگاهي دقيق و عميق است5 كه با تأمل در ويژگيهاي ظاهري از قبيل رنگ پوست، چشم، ابرو و ... انجام مي‏شود و زيبايي شخص مورد «ارزيابي» قرار مي‏گيرد. اين نوع نگاه، در عرف ما «نگاه خريدار» ناميده مي‏شود كه همچون نگاه مشتريان در هنگام خريد، با تأمل و دقت همراه است. از اين‏رو در برخي روايات، خواستگار «مُستام» ناميده شده است6 كه مي‏خواهد «ارزشيابي» كند و در برخي روايات ديگر، «نگاه نافذ» او بلامانع دانسته شده است.

3ـ تكرار نگاه

برخي از فقها، در نظر به نامحرم، فقط «يك بار» نگاه به وجه و كفين را مجاز مي‏دانند، ولي در نگاه براي خواستگاري چنين محدوديتي وجود ندارد و به اندازه‏اي كه شناخت كافي و كامل به دست آيد، تكرار نگاه، منعي ندارد.

4ـ وقت نگاه

نگاه براي خواستگاري، زمان خاصي ندارد و در اين زمينه محدوديتي در كار نيست، قبل از مراسم رسمي خواستگاري،

يا بعد از آن، اين كار را مي‏توان انجام داد. فقهاي كنوني، اختلافي در اين باره ندارند ولي برخي از فقهاي گذشته به يك نكته «روايي» ظريف، در اين باره توجه داده‏اند كه اشاره آن در اينجا مناسب است. علامه حلّي، محقق كركي، شهيد ثاني و فاضل هندي كه از برجسته‏ترين فقهاي شيعه‏اند متذكر شده‏اند كه اگر اين نگاه بعد از خواستگاري و پس از اعلام موافقت زن براي ازدواج صورت گيرد، ممكن است مشكلاتي را به وجود آورد. زيرا چه بسا مرد پس از نگاه كردن، به دليل اينكه قيافه زن را نپسنديده است توافق گذشته را ناديده بگيرد و بدين وسيله موجب رنجش خاطر زن و آزردگي روحي او گردد. از اين‏رو اين عده از فقها بر اين عقيده‏اند كه اين نگاه بايد در زماني صورت گيرد كه هنوز توافق روشني انجام نشده است و زن دلبستگي به اين ازدواج پيدا نكرده است. لذا فرصت مناسب براي اين كار پس از تصميم به ازدواج و قبل از

نگاه خواستگاري از نظر فقه اسلامي، داراي ويژگيهاي

بخصوصي است كه آن را از نگاههاي ديگر متمايز مي‏كند.

مراسم خواستگاري است كه دختر و خانواده او موافقت خود را با ازدواج اعلام مي‏كنند.1

5ـ ريبه و تلذّذ در نگاه

نگاه به جنس مخالف مي‏تواند تحريك‏آميز باشد، و از نظر اسلام، هر نگاهي كه با چنين زمينه‏اي همراه باشد، ممنوع است. ولي در نگاه براي خواستگاري، با توجه به اينكه نگاه به «قصد» و انگيزه «انتخاب همسر» صورت مي‏گيرد و قصد لذت‏جويي نبايد در كار باشد، از اين‏رو اگر نگاه شخص را تحت تأثير قرار دهد و خواطر شهواني را در او زنده كند، مانعي ندارد.2

البته فقها در اين جا به اين نكته مهم و دقيق توجه داده‏اند كه براي خواستگاري، نگاه با «قصد لذت‏جويي» ممنوع است، لذا «التذاذ» نبايد «محرك و انگيزه» شخص براي نگاه باشد، هر چند كه اگر به قصد خواستگاري نگاه كند و التذاذ به عنوان «اثر» نگاه تحقق يابد، شخص مرتكب گناه نشده است. از اين‏رو بايد بين «التذاذ» در مورد فوق فرق گذارد.

/ 5