راست اندیشی دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راست اندیشی دینی - نسخه متنی

حمیدرضا شریعتمداری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

راست انديشى دينى

يكم

همواره يكى از مهم‏ترين دغدغه‏هاى عالمان دين و عموم دين‏داران دست‏يافتن به مرزهاى راست‏انديشى دينى و برحذرماندن از ناراست انديشى دينى بوده است. اساسى بودن مفهوم نجات و رستگارى در همه اديان و وابستگى آن به درست‏باورى (و درست‏كردارى) به اين دغدغه دامن زده است. در مسيحيت و فرهنگ غرب واژه orthodoxy عهده دار رساندن همين معناست. اين واژه، براى اولين بار، در قرن چهارم ميلادى - دوران پاترياكى تاريخ مسيحيت - توسط آباء يونانى كليسا به كار رفت تا نشان‏دهنده تقدم باور بر عمل باشد. همين اصالت‏باور يكى از دلايل ناميده شدن مسيحيان ارتدكس بدين نام است. در مقابل اصطلاح orthodoxy بدين معنا، اصطلاح orthopraxy قرار دارد.

ديگر معناى ارتدكسى، كه بيشترين كار بست اين اصطلاح در آن معناست، بهكيشى و بهدينى است. اين كاربرد خاص بيشتر نشان دهنده نامقبول و ناراست‏بودن انديشه‏ها و باورهاى ديگران است و بر اين پيش فرض متكى است كه هر كس مانند ما مى‏انديشد راست‏انديش است و هر كس مانند ما نمى‏انديشد ناراست‏انديش است. در مقابل اصطلاح به معناى اخير، اصطلاح heterodoxy قرار دارد. برابرنهاده دقيق هترودكسى ديگرانديشى و ديگرباورى است، اما بيشتر، معناى ناراست انديشى و ناراست‏باورى و به تعبير متون دينى پهلوى، جدكيشى از آن اراده مى‏شود.

در يهوديت عينا از واژه ارتدكس و ارتدكسى استفاده مى‏كنند، اما در برابر هترودكس واژه min را برمى‏نهند. يهوديان محافظه كار و سنت‏گرا، كه با اصلاحات رفرميست‏هاى يهودى موافقتى ندارند، به عنوان يهوديان ارتدكس شناخته مى‏شوند.

در هندوئيزم اصطلاحات astika و nastika معادل ارتدكسى و هترودكسى قلمداد مى‏شوند. از منظر سنت هندو جين‏ها، بودايى‏ها و مادى‏گراها ناستيك هستند. مبناى درست‏باورى در آيين هندو تاييد و پذيرش وجود است.

دوم

اما در اسلام برابرنهاده راست انديش اصطلاح مستقيم و حنيف است. در فرهنگ اسلامى نزديك‏ترين واژه‏ها به هترودكسى انحراف و بدعت است. انحراف يعنى به سمت و سويى جز راه مستقيم رفتن، و بدعت در لغت‏يعنى نوآوردن، و در اصطلاح متون و منابع اسلامى يعنى «وارد كردن عقيده يا رفتار نو و بى‏سابقه در دين‏». بى‏سابقه بودن يعنى دين، به صورت خاص يا عام، در مورد آن عقيده يا رفتار سخنى نگفته باشد.

تاكيدى كه در اسلام بر پيمودن راه مستقيم، تبعيت از كتاب و سنت و لزوم دفع و رفع هر نوع بدعت دينى شده است، مقوله بهكيشى را براى مسلمانان پراهميت‏ساخته است. جايگاه و منزلتى كه مفهوم تجديد و مجدد در ذهنيت مسلمانان داراست، گوياى اهتمام اسلام به حفظ مرزهاى باور و رفتار دينى است. بر اساس آموزه تجديد، در هر دوره زمانى شخصيتى فرهمند ظهور كرده، به تعاليم اصلى و ناب دين فرا مى‏خواند. نظريه‏هاى اسلام ناب محمدى، اسلام بلامذاهب (اسلام فارغ از مذاهب خاص) و سلف‏گرايى (السلفية) هر كدام به نوعى دعوت و فراخوانى است‏به راست انديشى اسلامى.

هر كدام از فرقه‏ها و مذاهب اسلامى خواسته‏اند و كوشيده‏اند خود را درست‏باور (فرقه ناجيه) و جز خود را نادرست‏باور بشناسند و بشناسانند. جريان غالب اسلامى -اسلام سنى اشعرى - عملا و رسما توانست‏بسيارى از فرق اسلامى ديگرانديش را به عنوان ناراست انديش حذف يا دامنه نفوذ آن‏ها را به شدت محدود كند. اما مذهب تشيع، به ويژه تشيع امامى، به دليل برخوردارى از پيشينه‏اى عظيم و ميراثى گران‏بها، در گستره‏اى پردامنه تداوم يافت و مانع آن شد كه اسلام سنى اشعرى عنوان اسلام ارتدكس را در انحصار خود قرار دهد.

راست انديشى و ناراست انديشى در قلمرو تشيع نيز همواره بحث‏انگيز بوده است. در اين مذهب، به دليل محورى و بنيادى بودن مسئله امامت و مقام منيع امام، نوع تلقى شيعيان از امام معصوم موضوع اصلى تشيع ارتدكس و هترودكس است. غلو، به معناى مبالغه كردن در شان امام، و تقصير، به معناى فروكاستن از مقام و منزلت امام، از مفاهيم كليدى‏اى هستند كه ناراست انديشى را نشان مى‏دهند.

سوم

گسست موجود ميان باورهاى اصيل دينى و باورهاى مقبول مردم - يا همان دين - popular فرايند بسط و تعميق راست‏انديشى را با چالشى جدى روبه‏رو مى‏كند. در چنين چالشى بى ترديد آرامش و انسجام جامعه دينى آسيب خواهد ديد، هم‏چنان‏كه ميدان‏داران راست‏انديشى نيز با انواع فشارها و محدوديتها، چه از طرف دين‏داران و چه از طرف نهادهاى دينى، روبه‏رو خواهند شد. نگرانى از اين پيامدهاى منفى، عالمان دينى را به مصلحت انديشى، محافظه كارى و حتى عوام‏زدگى سوق مى‏دهد.

نگرانى از بر هم خوردن نظم موجود و نسبت‏هاى برقرار شده ميان متدينان و دين (و نهادهاى دينى) هر چند مى‏تواند واقعى و شايسته تامل باشد، نمى‏تواند مانع انجام رسالت اصلى عالمان دين، كه همان مرزبانى از عقيده و رفتار دينى است، بشود; چه، هيچ مصلحتى بالاتر و والاتر از حقيقت آن هم حقيقت دينى، نيست و در هر حال، اگر در سطح عموم دين‏داران محدوديت‏هايى در كار باشد، اما دست كم در سطح عالمان و حوزه‏هاى علوم دينى نبايد هيچ محدوديتى اعمال شود و دين پژوهان بايد در فضايى كاملا آزاد و علمى منابع معتبر دينى را بكاوند و جست‏وجوگر دين راست انديشانه باشند. و اين مسئوليتى است‏سنگين كه همه دل‏مشغولان خلوص و پيراستگى دين را به همتى والا و كوششى ديرپا فرا مى‏خواند.

چهارم

به مرور زمان مفهوم ارتدكسى با نوعى جزم انديشى، سخت‏گيرى و انحصارگرايى همراه شده است; از اين‏رو كسانى كه روادارى، آسان‏گيرى و كثرت‏گرايى را از ضرورت‏هاى اجتناب‏ناپذير دنياى امروز مى‏دانند از مفهوم راست‏انديشى دينى گريز و ابا دارند.

واقعيت آن است كه تلاش‏ها و گرايش‏هاى راست‏انديشانه از آفات پيش‏گفته مصون و به دور نبوده‏اند، و اساسا در جايى سخن از خلوص و بى پيرايگى به ميان مى‏آيد كه غيرت دينى در كار باشد. غيرت و تعصب دينى اگر به خوبى فهم و اعمال نشود مى‏تواند به بسته‏انديشى و رفتارهاى افراطى بينجامد; اما وجود آفاتى از اين قبيل نمى‏تواند و نبايد ما را از وظيفه عرضه دين ناب و بى پيرايه باز دارد، هرچند جلوگيرى از اين آفت‏ها و تهديدها نيز وظيفه ديگر ماست.

مى‏توان در پى خلوص و پايايى دين بود و روزآمدى و پويايى آن را نيز خواست; مى‏توان دلبسته و جانب‏دار دين خود بود و در همان حال ديگر اديان و انديشه‏ها را حرمت نهاد; مى‏توان دين را ناب و آن‏چنان‏كه هست‏خواست ولى مردم را در طرز دين‏دارى آزاد گذاشت.

فصلنامه هفت آسمان، در كنار تلاش خود براى شناساندن و در كنار هم نشاندن اديان و مذاهب گوناگون، در پى آن است كه گامى درخور در راه بازخوانى و بازشناسى باورهاى اسلامى و شيعى بردارد تا راه تقرب و تشرف به اسلام ناب و تشيع راست‏انديشانه را هموار نمايد و در اين راه از آثار دين پژوهان ارجمند استقبال مى‏كند.

سردبير

/ 1