مسائل عبادى خانواده‏ - مسائل عبادی خانواده نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسائل عبادی خانواده - نسخه متنی

عبدالرحیم موگهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



مسائل عبادى خانواده‏

احكام نماز

عبدالرحيم موگِهى

بيدار كردن اعضاى خانواده براى نماز

1 . بيدار نمودن افراد خانواده براى نماز صبح با چه كيفيتى مجاز است؟

باسمه تعالى؛ اگر بيدار نكردن آنها موجب سهل‏انگارى و استخفاف به امر نماز باشد، بايد آنها را بيدار نمايد484.

2. اگر سر سوزنى خون حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است؛ و بنابر احتياط واجب بايد خون استحاضه در بدن يا لباس نمازگزار نباشد. ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت و خون سگ و خوك و كافر و مردار و حيوان حرام‏گوشت اگر چه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد، (كه تقريباً به اندازه يك اشرفى مى‏شود)485 نماز خواندن با آن اشكال ندارد. ولى احتياط مستحب آن است كه از خون سگ و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت اجتناب كند486.

3 . دخترى هستم كه به علت فقر مالى، پدرم قادر نيست برايم لباس تهيه كند و درآمدى‏كه دارد جز به‏خوراك و بعضى از مخارج ضرورى ديگر نمى‏رسد، لذا لباسهايم را از ديگران مى‏گيرم؛ مثلاً مقدارى از لباسهايم را از خواهرم مى‏گيرم كه او بدون اجازه شوهرش برايم مى‏آورد و ... آيا نماز خواندن با اين لباسها صحيح است؟

باسمه تعالى؛ اگر پارچه يا لباس با رضايت صاحب آن به شما داده مى‏شود، مى‏توانيد بپوشيد و نماز شما در آن صحيح است487.

4. محلى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده وطن اوست، چه در آن جا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آن جا را براى زندگى اختيار كرده باشد488.

استفتائات‏

ازدواج و تغيير شهر سكونت

زنانى كه بدون التفات (از اعراض و عدم اعراض) از وطن اصليشان به شهر ديگر به خانه شوهر مى‏روند، و پس از التفات هم لابد قصد دارند كه اگر زناشويى‏شان تا آخر عمر برقرار و باقى ماند در شهر شوهر اقامت كنند و الاّ به وطن اصليشان برگشت بنمايند. بفرماييد كه حكم نماز و روزه اين زنها در ورود به وطن اصليشان چه مى‏باشد؟

باسمه تعالى؛ وطن اصلى تا از آن اعراض نشده به حكم وطن باقى است489.

منزل پدرى كه هنوز در حيات است براى فرزندى كه خودش شخصاً مستقل زندگى مى‏كند، آيا وطن محسوب شده و در آنجا به جا آوردن نماز و روزه به طور كامل صحيح است؟ همچنين منزل فرزند از پسر براى پدر كه البته از نظر مادى با هم جدا هستند؟

باسمه تعالى؛ ميزان منزل پدر يا فرزند نيست، بلكه ميزان وطن به حساب شخص مكلّف است. جايى كه وطنِ مكلّف بوده تا از آن اعراض نكرده به حكم وطن باقى است490.

دخترى در وطن خود متولد شده، پس از 5 سال به شهرى كوچ مى‏كنند كه در آن شهر ازدواج مى‏كند و سپس به تهران مهاجرت مى‏كند، نماز اين دختر در كجا شكسته است و در كجا درست؟

باسمه تعالى؛ در زادگاه كه وطن اصلى اوست نماز تمام است، مگر از آنجا اعراض كرده باشد. و در ساير جاها حكم مسافر دارد، مگر در محلى كه وطن قرار دهد491.

شخصى هستم اهل و ساكن بيارجمند شاهرود، اما همسرم اهل طزره دامغان و هر چند ماه يك مرتبه 2 تا 3 روز به وطن همسرم مى‏رويم، حكم نماز و روزه من و همسرم چيست؟ ضمناً بچه اين جانب در شهرستان شاهرود متولد شده است، اما الاَّن ساكن بيارجمند است وطن اصلى او كجاست و آيا مى‏تواند در شاهرود نماز تمام و روزه به جا آورد يا خير؟

باسمه تعالى؛ همسر شما در زادگاهش نماز او تمام و روزه او صحيح است، مگر اينكه اعراض نمايد. و شما در آنجا حكم مسافر داريد، مگر اين كه قصد ماندن ده روز نماييد. و قصد سفر در اثناى ده روز با قصد ماندن ده روز منافات دارد. و بچه شما اگر بزرگ شده محل تولدش هست، محل تولد وطن اوست و تا از آن اعراض نكرده، باقى به حكم وطن است، و در محل سكونت بدون قصد توطّن و قصد ده روز حكم مسافر دارد492.

در مورد همسر و يا فرزندى كه مكلّف شده و در منزل تابع شوهر و يا پدر خود مى‏باشند، آيا در مسأله ترك وطن تابع پدر و يا شوهر خود هستند، و اگر پدر و يا شوهر ترك وطن نمود، آنها هم همان حكم را پيدا مى‏كنند و يا بايد مستقلاً تصميم بگيرند؟

باسمه تعالى؛ زن و فرزندى كه از حد تبعيت بالطبع بيرون آمده و صاحب اراده است، در اتخاذ وطن و اعراض از آن و قصد اقامه تابع نيست و ميزان تصميم خود اوست493.

فردى از شمال در تهران ازدواج كرده و حال اينكه شمال وطن شوهر است، وظيفه همسر در قبال اعمال عبادى در وطن شوهر چه كيفيّت دارد؟

باسمه تعالى؛ وطن يكى از دو همسر حكم وطن براى ديگرى ندارد494.

وطن حقير ورامين است و وطن همسرم كرج، فرزندم در تهران متولد شده و پس از چند روز به كرج برده شده و پس از يك ماه به شاهرود برده شد (چون حقير كارمند و محل كارم شاهرود بوده است) پس از حدود دو سال با انتقال حقير به سمنان، به سمنان آمد و اكنون هفت سال است كه در سمنان مى‏باشد، وطن فرزندم كدام يك از اين شهرهاست؟

باسمه تعالى؛ در فرض مرقوم جاى معينى براى فرزند شما وطن محسوب نمى‏شود تا خودش بعد از بلوغ محلى را براى خود وطن انتخاب كند495.

در آغوش گرفتن و يا شير دادن بچه در نماز

سؤال: آيا در آغوش گرفتن و يا شير دادن بچه در نماز با رعايت حجاب واجب، نماز را باطل مى‏كند؟

جواب: اگر موالات و پى‏درپى اجزأ نماز رعايت مى‏شود و صورت نماز به هم نمى‏خورد، نماز را باطل نمى‏كند496.

بردن مُهر نماز به وسيله بچه

اگر در بين نماز چيزى كه بر آن سجده مى‏كند گم شود و چيزى كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد، چنانچه وقت وسعت دارد بايد نماز را بشكند، و اگر وقت تنگ است، بايد به لباسش اگر از پنبه يا كتان است سجده كند، و اگر از چيز ديگرى است بر همان چيز، و اگر آن هم ممكن نيست بر پشت دست، و اگر آن هم نمى‏شود به چيز معدنى مانند انگشتر عقيق سجده نمايد497.

استفتا

اقتداى زن به شوهر در نماز

اقتدا كردن زن به شوهر عادل در صورتى كه بخواهند دو نفرى نماز جماعت بخوانند اشكالى دارد يا خير؟

باسمه تعالى؛ اشكالى ندارد498.

دو. احكام روزه

أ. شرايط وجوب روزه

روزه با شرايط زير بر انسان واجب مى‏شود:

1. بالغ بودن؛

2. عاقل بودن؛

3. مسافر نبودن؛

4. روزه براى روزه‏دار ضرر نداشتن؛

5. از حيض و نفاس پاك بودن (براى بانوان)499.

استفتائات

روزه و انجام امتحانات تحصيلى‏

اگر دانش‏آموزى امتحانات آخر سالش مصادف با ماه رمضان و تابستان شود و نتواند هم درس بخواند و هم روزه بگيرد، مى‏تواند براى اينكه زحمت يك سالش به هدر نرود در چند روز از ايام ماه رمضان روزه خود را افطار كند؟

باسمه تعالى؛ بايد روزه بگيرد و تا حَرَج واقع نشود نمى‏تواند افطار كند، بلى مى‏تواند مسافرت كند و در سفر افطار نمايد و بعد از برگشتن در آن روز لازم نيست امساك كند500.

اگر به گمان اينكه بلوغ پسر پانزده سال شمسى است، ماه رمضان را روزه نگرفت و بعد معلوم شد كه قبل از ماه رمضان پانزده سال قمرى‏اش تمام بوده، آيا كفاره هم لازم است يا نه؟

باسمه تعالى؛ كفاره واجب نيست، لكن بايد قضا كند501.

بچه‏هاى بالغ يا جوانهايى كه در اثر ضعف مُفرِط روزه گرفتن برايشان سخت است چه كنند؟

باسمه تعالى؛ ضعف ناشى از روزه مُجَوِّز ترك روزه نيست، مگر آنكه حرجى باشد و بايد اكتفا به رفع ضرورت كند و قضا نمايد502.

در سالهاى اول تكليف (9 سالگى به بعد) به توصيه و تأكيد مادرم مبنى بر اين كه توانايى روزه گرفتن را ندارم و با توجه به اينكه خودم نيز نمى‏توانستم تشخيص دهم كه آيا مى‏توانم روزه بگيرم يا نه، چند سالى را روزه نگرفته‏ام، و در حال حاضر چون مدت زيادى از آن گذشته، تعداد روزه‏هاى فوت شده را نمى‏دانم، و ثانياً نمى‏دانم كه آيا كفاره هم بر من واجب است يا نه؟

باسمه تعالى؛ به مقدارى كه يقين داريد كه بعد از بلوغ روزه نگرفته‏ايد بايد قضا نماييد و كفاره در فرض مسأله واجب نيست503.

ب. بانوانى كه روزه بر آنها واجب نيست‏

1. زنى كه زاييدن او نزديك است و روزه براى حملش ضرر دارد روزه بر او واجب نيست. و بايد براى هر روز يك مدّ طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد. و نيز اگر روزه براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست و بنابراحتياط واجب بايد هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد. و در هر دو صورت روزه‏هايى را كه نگرفته بايد قضا نمايد504.

2. زنى كه بچه شير مى‏دهد و شير او كم است چه مادر بچه يا دايه او باشد، يا بى‏اجرت شير دهد، اگر روزه براى بچه‏اى كه شير مى‏دهد ضرر دارد روزه بر او واجب نيست، و بايد براى هر روز يك مدّ طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد، و نيز اگر براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نيست، و بنابراحتياط واجب بايد براى هر روز يك مدّ طعام به فقير بدهد. و در هر دو صورت روزه‏هايى را كه نگرفته بايد قضا نمايد، ولى اگر كسى پيدا شود كه بى‏اجرت بچه را شير دهد، يا براى شير دادن بچه از پدر يا مادر بچه يا از كس ديگر كه اجرت او را بدهد اجرت بگيرد، احتياط واجب آن است كه بچه را به او بدهد و روزه بگيرد505.

3. روزه بر زن حائض و نفسأ واجب نيست، و اگر زن بعد از اذان صبح - حتى لحظه‏اى - از خون حيض يا نفاس پاك شود، يا در بين روز خون نفاس ببيند، اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است506.

استفتائات

روزه زنان باردار

آيا بر زن حامله در مدت حاملگى بخصوص ماههاى اول، روزه واجب است؟و براى حمل او ضررى ندارد؟

باسمه تعالى؛ روزه بر او واجب است، مگر براى خود او يا حمل ضرر داشته باشد507.

زنى كه مدتهاست كه يا حامله است و يا بچه شير مى‏دهد و در ماه رمضان نمى‏تواند روزه بگيرد، تكليفش در مورد قضاى روزه چگونه است؟

باسمه تعالى؛ وجوب قضا ساقط نيست508.

اين‏جانب در سنين اول بلوغ به علت نادانى، بيشتر روزه‏هايم را خورده‏ام و روزه‏هاى حاملگى به علت دستور دكتر روزه نگرفتم و سال اول عروسى يك ماه روزه نگرفتم، اكنون 50 ساله هستم و نمى‏توانم همه آنها را بگيرم. البته تا آنجا كه ممكن است روزه مى‏گيرم. از طرفى براى هر روز 60 نفر را نمى‏توانم طعام يا پولش را بدهم، بفرماييد چه كنم تا دِيْنَم ادأ شود؟

باسمه تعالى؛ اگر روى علم و عمد روزه‏ها را نگرفته‏ايد، علاوه بر قضا كفاره هم واجب است، ولى زن اگر بچه شير مى‏دهد و روزه براى او يا بچه‏اش ضرر دارد، مى‏تواند افطار كند و فقط روزه را قضا كند و كفاره ندارد509 و دادن پول به جاى كفاره كفايت نمى‏كند510.

يادسپارى

بانوانى كه در ايام حيض و نفاس روزه نگرفته‏اند واجب است قضاى آن را به جا آورند511.

ج. مُبطِلات روزه

نُه چيز روزه را باطل مى‏كند:

اول: خوردن و آشاميدن؛

دوم: جِماع؛

سوم: استمنا؛ و استمنا آن است كه انسان با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد.

چهارم: دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر(عليهم السلام)؛

پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق؛

ششم: فرو بردن تمام سر در آب؛

هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح؛

هشتم: اِمالِه‏512 كردن با چيزهاى روان؛

نهم: قِىْ‏513 كردن514.

برخى احكام مبطلات روزه عبارتند از :

خوردن و آشاميدن‏

1. جويدن غذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولاً به حلق نمى‏رسد، اگر چه اتفاقاً به حلق برسد، روزه را باطل نمى‏كند، ولى اگر انسان از اول بداند كه به حلق مى‏رسد چنانچه فرو رود، روزه‏اش باطل مى‏شود و بايد قضاى آن را بگيرد و كفاره هم بر او واجب است515.

2. انسان نمى‏تواند براى ضعف، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است كه معمولاً نمى‏شود آن را تحمل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد516.

جماع (آميزش جنسى)

1. جماع روزه را باطل مى‏كند، اگر چه فقط به مقدار ختنه‏گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد517.

2. اگر كمتر از مقدار ختنه‏گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، روزه باطل نمى‏شود518.

3. اگر شك كند كه به اندازه ختنه‏گاه داخل شده يا نه، روزه او صحيح است ... 519.

4. اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد، يا او را به جماع مجبور نمايند به طورى كه از اختيار او خارج باشد، روزه او باطل نمى‏شود. ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد، يا ديگر مجبور نباشد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود، و اگر خارج نشود روزه او باطل است520.

استمنا

1. اگر روزه دار استمنا كند يعنى با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد، روزه‏اش باطل مى‏شود521.

2. اگر بى‏اختيار منى از او بيرون آيد، روزه‏اش باطل نيست. ولى اگر كارى كند كه بى‏اختيار منى از او بيرون آيد، روزه‏اش باطل مى‏شود522.

3. اگر به قصد بيرون آمدن منى كارى بكند، در صورتى كه منى از او بيرون نيايد روزه‏اش باطل نمى‏شود523.

4. اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى با كسى بازى و شوخى كند، در صورتى كه عادت نداشته باشد كه بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود، اگر چه اتفاقاً منى بيرون آيد روزه او صحيح است. ولى اگر شوخى را ادامه دهد تا آنجا كه نزديك است منى خارج شود و خوددارى نكند تا خارج گردد روزه‏اش باطل است524.

استفتائات‏

اگر انسان در حال روزه ماه رمضان با همسر خود بازى كند تا وقتى كه ديگر احساس مى‏كند كه ممكن است منى بيايد و در حالى كه مطمئن است اگر خوددارى كند منى بيرون نمى‏آيد، از ادامه بازى خوددارى كند، ولى بر خلاف اطمينان وى منى بيايد روزه‏اش باطل است يا خير؟ و آيا در صورت بطلان، كفاره هم واجب است يا نه؟

باسمه تعالى؛ در فرض مذكور روزه صحيح است525.

اگر انسان در ماه رمضان در حال ملاعبه با همسر خويش جنب شود، چه صورتى دارد؟

باسمه تعالى؛ اگر قصد اِنزال نداشت و عادت او هم انزال با چنين عملى نبود و اتفاقاً بدون اختيار انزال شد، روزه صحيح است526.

خانمى از مسأله جنابت زنان بى‏اطّلاع بوده و خيال مى‏كرده كه خروج منى اختصاص به مردان دارد و براى زنان فقط آنچه باعث بطلان روزه مى‏شود مسأله دخول است، لذا در بعضى از روزه‏هاى ماه رمضان با همسر خويش ملاعبه مى‏كرده و فقط از دخول جلوگيرى مى‏نموده، ترشحاتى از او خارج مى‏شده كه هم اكنون فكر مى‏كند آنها منى بوده است؛ با توجه به اينكه اين شخص، جاهل به حكم بوده، تكليفش در قبال روزه‏هاى اين ايام چيست؟

باسمه تعالى؛ اگر دخول متحقق نشده و يقين نداريد ترشحاتى كه خارج مى‏شد منى باشد، روزه‏ها محكوم به صحت است و قضا و كفاره ندارد، ولى اگر يقين داريد همراه ترشحات منى خارج مى‏شده، روزه‏ها قضا دارد و با فرض اينكه جاهل به حكم بوديد كفاره ندارد527.

باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح‏

1. اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم ننمايد، روزه‏اش باطل است528.

2. اگر در روزه واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معيّن است تا اذان صبح غسل نكند و تيمم هم ننمايد، ولى از روى عمد نباشد روزه‏اش صحيح است529.

3. كسى كه جنب است و مى‏خواهد روزه واجبى بگيرد كه مثل روزه رمضان وقت آن معيّن است، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، مى‏تواند با تيمم روزه بگيرد و صحيح است ولى معصيت‏كار است530.

4. كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزه‏اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى‏شود، ولى اگر براى تيمم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، با تيمم روزه اوصحيح است ولى گناهكار است531.

5. اگر گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه تيمم كند روزه‏اش صحيح است532.

6. كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى‏شود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه‏اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى‏شود533.

7. هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، اگر احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد بيدار مى‏شود براى غسل، مى‏تواند بخوابد534.

8. كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند يا احتمال مى‏دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل‏كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزه‏اش صحيح است535.

9. كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند يا احتمال مى‏دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزه‏اش صحيح است536.

10. كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى‏داند يا احتمال مى‏دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند، يا ترديد داشته باشد كه غسل كند يا نه، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود روزه‏اش باطل است537.

11. اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى‏شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا كند. و همچنين است اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد، و كفاره بر او واجب نمى‏شود538.

12. خوابى را كه در آن محتلم شده نبايد خواب اول حساب كرد، بلكه اگر از آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد خواب اول حساب مى‏شود539.

13. كسى كه مى‏خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگر چه از روى عمد نباشد روزه او باطل است540.

14. اگر در روزه واجبى غير روزه رمضان و قضاى آن تا اذان صبح جنب بماند، روزه‏اش صحيح است چه وقت آن معيّن باشد و چه نباشد541.

15. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاك شود و عمداً غسل نكند، يا اگر وظيفه او تيمم است عمداً تيمم نكند، روزه‏اش باطل است542.

16. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاك شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان يا قضاى آن بگيرد بايد تيمم نمايد و روزه‏اش صحيح است، و اگر بخواهد روزه مستحب يا روزه واجب مثل روزه كفاره و روزه نذرى بگيرد اگر چه بدون تيمم هم روزه‏اش صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه تيمم كند543.

17. اگر زن نزديك اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد، صحيح بودن آن اشكال دارد544.

18. اگر زن بعد از اذان صبح از خون (حيض يا) نفاس پاك شود، يا در بين روز خون (حيض يا) نفاس ببيند اگر چه نزديك مغرب باشد، روزه او باطل است545.

19. اگر زن پيش از اذان صبح از (حيض يا) نفاس پاك شود و در غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند و در تنگى وقت تيمم هم نكند، روزه‏اش باطل است. ولى چنانچه كوتاهى نكند، مثلاً منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، در صورتى كه تيمم كند روزه او صحيح است546.

استفتا

خوردن قرص جلوگيرى از حيض

زنى كه معمولاً حيض مى‏شود، ولى از قرص جلوگيرىِ حيض استفاده كرده تا روزه‏اش را نخورد، آيا صحيح است يا خير؟

باسمه تعالى؛ اگر با خوردن قرص، حيض بند آمده، روزه صحيح است547.

آيا زن در ماه رمضان مى‏تواند از قرصهاى ضد رگل استفاده كند تا بتواند روزه يك ماه را كامل بگيرد؟

باسمه تعالى؛ اگر ضرر به مزاج نزند، اشكال ندارد548.

يادسپارى

اگر انسان عمداً و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد روزه او باطل مى‏شود، و چنانچه از روى عمد نباشد اشكال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مسأله 1630 گفته شد تا اذان صبح غسل نكند روزه او باطل است549.

مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى زن خود را ببوسد يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد، و اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد، در صورتى كه منى بيرون آيد روزه او باطل مى‏شود550.

د. كفّاره روزه‏

1. كسى كه كفاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يك بنده آزاد كند يا به دستورى كه در مسأله بعد گفته مى‏شود دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مُدّ كه تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد، و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد، هر چند مد كه مى‏تواند به فقرا طعام بدهد، و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار كند، اگر چه مثلاً يك مرتبه بگويد أَستَغفِرُاللّهَ، و احتياط واجب در فرض اخير آن اين است كه هر وقت بتواند، كفاره را بدهد551.

2. كسى كه مى‏خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سى و يك روز آن را پى‏درپى بگيرد و اگر بقيه آن پى‏درپى‏نباشد اشكال‏552 ندارد553.

3. اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن چيز اصلاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد، مثل نزديكى كردن با عيال خود در حال حيض، بنابر احتياط كفاره جمع بر او واجب مى‏شود، يعنى بايد يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند، يا به هر كدام آنها يك مُدّ كه تقريباً ده سير است گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد. و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد، هر كدام آنها كه ممكن است بايد انجام دهد554.

4.اگر روزه‏دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع كند، يك كفاره بر او واجب است. ولى اگر جماع او حرام باشد يك كفاره جمع واجب مى‏شود555.

5. اگر عمداً روزه خود را باطل كند، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، كفاره بر او واجب نيست556.

6. اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه‏دار است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد. و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر كدام يك كفاره واجب مى‏شود557.

7. اگر زنى شوهر روزه‏دار خود را مجبور كند كه جماع نمايد، يا كار ديگرى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد558.

8. اگر روزه‏دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه‏دار است جماع كند، چنانچه به طورى زن را مجبور كرده باشد كه از خود اختيارى نداشته باشد و در بين جماع، زن راضى شود، بايد مرد دو كفاره و زن يك كفاره بدهد. و اگر با اراده و اختيار، عمل را انجام دهد اگر چه مجبورش كرده باشد، مرد بايد كفاره خودش و زن را بدهد559.

9. اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه‏دار خود كه خواب است جماع نمايد، يك كفاره بر او واجب مى‏شود و روزه زن صحيح است و كفاره هم بر او واجب نيست560.

10. اگر مرد زن خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى‏كند به جا آورد، كفاره زن را نبايد بدهد و بر خود زن هم كفاره واجب نيست561.

11. كسى كه به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمى‏گيرد، نمى‏تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع كند. ولى اگر او را مجبور نمايد بنابر احتياط بايد كفاره‏اش را بدهد562.

ه. روزه قضا

اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاى آن را به جا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند، و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به جا نياورد، براى هر روز نيز دادن يك مُدّ طعام لازم است563.

استفتائات

اگر شخصى كفاره تأخير قضاى روزه‏هايش را در يك سال بپردازد و مجدداً تا سال بعد نيز نتواند قضاى روزه‏هايش را به جا آورد، آيا باز كفاره تأخير بر او واجب مى‏شود يا اينكه پرداخت كفاره سال قبل كفايت از آن مى‏كند؟

باسمه تعالى؛ بيش از يك بار كفاره واجب نيست564.

بانويى است مدت 14 سال ازدواج كرده و ماه مبارك رمضانِ هيچ سالى روزه‏هايش را مرتب نگرفته، گاهى حامله بوده و گاهى تقريباً مريض، و در ايام غير ماه رمضان كه سلامت هم بوده قضاى آنها را به جا نياورده است و موانعى هم نداشته و نمى‏داند در اين چند سال، ماه رمضان چند روز را روزه گرفته و چند روز را نگرفته، چه مقدار بايد قضا نمايد؟

باسمه تعالى؛ روزه‏هايى را كه يقين دارد قضا شده، بايد قضا نمايد و بيشتر از آن واجب نيست565.

سه. احكام حج

حج، زيارت كردن خانه خدا و انجام اعمالى است كه دستور داده‏اند در آنجا به جا آورده شود و در تمام عمر بر كسى كه اين شرايط را دارا باشد، يك مرتبه واجب مى‏شود:

اول: آنكه بالغ باشد؛

دوم: آنكه عاقل و آزاد باشد؛

سوم: به واسطه رفتن به حج مجبور نشود كه كار حرامى را كه اهميتش در شرع از حج بيشتر است انجام دهد، يا عمل واجبى را كه از حج مهمتر است ترك نمايد؛

چهارم: آنكه مستطيع باشد و مستطيع بودن به چند چيز است: اول: آنكه توشه راه و چيزهايى را كه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و در كتابهاى مفصّل گفته شده دارا باشد، و نيز مَركب سوارى يا مالى كه بتواند آنها را تهيه كند داشته باشد؛ دوم: سلامت مزاج و توانايى آن را داشته باشد كه بتواند مكه رود و حج را به جا آورد؛ سوم: در راه مانعى از رفتن نباشد، و اگر راه بسته باشد، يا انسان بترسد كه در راه جان يا عِرض او از بين برود يا مال او را ببرند، حج بر او واجب نيست. ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود اگر چه دورتر باشد، در صورتى كه مشقت زياد نداشته باشد و خيلى غير متعارف نباشد، بايد از آن راه برود؛ چهارم: به قدر به جا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد؛ پنجم: مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است مثل زن و بچه و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مى‏دانند داشته باشد؛ ششم: بعد از برگشتن، كسب يا زراعت يا عايدى ملك يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود به زحمت زندگى كند566.

استفتائات

افرادى‏كه مستطيع هستند وازدواج نكرده‏اند، حج‏را مقدم بدارند ياازدواج را؟

باسمه تعالى؛ اگر نياز به ازدواج دارند، در صورتى مستطيع هستند كه علاوه بر مصارف حج، مخارج ازدواج را هم داشته باشند567.

شخصى مقدارى پول، پسرش به او بخشيده و نيز مقدارى خودش داشته و با اين پولها به مكه مشرّف شده است و حج به جا آورده، آيا اين شخص مستطيع بوده يا نه؟ و آيا دوباره لازم است به حج برود؟

باسمه تعالى؛ اگر در برگشت، وسيله امرار معاش لايق به حال خود را نداشته مستطيع نبوده، و هر وقت استطاعت حاصل شد بايد حَجْالاسلام به جا آورد568.

آيا مخارج حج استحبابى جز مؤونه محسوب است يا خير؟

باسمه تعالى؛ از مؤونه محسوب است569.

خرج حج واجب همسر كه شخصاً مستطيع است اما نقداً ندارد كه مخارج خود را بپردازد، اگر شوهرش بپردازد، جز مؤونه به حساب مى‏آيد؟

باسمه تعالى؛ تحمل مصارف حج زوجه اگر مطابق شأن زوج باشد، جز مؤونه محسوب است570.

زنى مقدارى طلا دارد و از آن استفاده مى‏كند و مال ديگرى غير از آن ندارد، و اگر آنها را بفروشد توانايى رفتن به حج را خواهد داشت، آيا زيورآلات زن مستثنا از استطاعت است يا اينكه به وسيله آنها زن مستطيع شده و بايد آنها را بفروشد و به حج برود و چنانچه مرده باشد بايد براى او نايب بگيرند؟

باسمه تعالى؛ اگر داشتن زيورآلات براى او لازم نيست و نداشتن آن عيب نيست، مستطيع است و بايد به حج برود571.

اگر شخصى از ارث پدرى خود آب و املاكى داشته باشد كه اينها تأمين‏كننده مخارج زندگى محسوب نمى‏شود، و از آن طرف وسيله تأمين مخارج زندگى‏اش حقوق يا شهريه طلبگى باشد، آيا چنين شخصى مستطيع محسوب مى‏شود يا خير؟ و در صورتى كه با اين وضع حج كند آيا به نيت وجوب باشد يا خير؟

باسمه تعالى؛ كسى كه درآمد كسب و ملك او براى معيشت او كافى نيست مستطيع محسوب نمى‏شود و حج بر او واجب نيست572.

مادر من از فروش خانه‏اى كه سهم ارث او بوده مستطيع شده، ولى به علت كهولت و پيرى نمى‏تواند خودش به حج برود و در آينده هم اميد توانايى ندارد، آيا مى‏تواند در حال حيات كسى را به نيابت خود به حج بفرستد؟

باسمه تعالى؛ اگر قبل از ناتوانى مستطيع شده است، بايد نايب بگيرد و حَجْالاسلام محسوب مى‏شود573.

مادر پيرى كه 70 سال دارد و مبلغ صد هزار تومان به قيمت حاضر آب و ملك دارد كه البته درآمد آن در سال به پانصد تومان نمى‏رسد، آيا مكه رفتن بر ايشان واجب است يا نه؟

باسمه تعالى؛ اگر ملك مزبور وسيله اعاشه او هست و در صورت فروش و صرف در حج، نفقه تأمين نيست، مستطيعه نيست574.

خواهرى نامه نوشته‏اند: دو سال پيش مادرم براى سفر حج پولى كه دقيقاً 000/20 تومان مى‏شد در بانك واريز كردند و از آن زمان تا به حال دو سال مى‏گذرد. حال كه امسال مادرم مى‏خواهد به حج مشرّف شوند به او گفته‏اند بايد خمس آن مقدار پول را بدهد كه خمس مى‏شود 4000 تومان. از آنجايى كه مادرم استطاعت پرداخت چنين پولى را ندارد، آيا بايد از رفتن به حج خوددارى كند يا از پرداخت خمس، و آيا خمس بايد از همان پول پرداخت شود يا خير؟

باسمه تعالى؛ اگر قبلا حج بر او مستقر بوده، خمس لازم نيست. و چنانچه حج بر او مستقر نبوده خمس لازم است و خمس را لازم نيست از همان پول بدهد575.

خوردن قرص در ايام حج يا بعضى مواقع كه زنها ميل دارند عادت ماهيانه نداشته باشند اشكال دارد يا نه؟

باسمه تعالى؛ در صورت مُضِر نبودن اشكال ندارد576.

بعضى از خانمها در سفر حج براى پيشگيرى از عادت ماهانه قرص مى‏خورند. گاهى با خوردن قرص باز هم عادت مى‏شوند، اما به وسيله آمپول از ادامه آن جلوگيرى مى‏كنند. آيا با جلوگيرى به وسيله آمپول حكم طهارت از حيض بر آنها مترتب مى‏شود و مى‏توانند اعمالى كه متوقف بر طهارت از حيض است انجام دهند؟ و پس از جلوگيرى از ادامه عادت به چه عنوان بايد غسل كنند؟

باسمه تعالى؛ اگر سه روز متوالى خون نبيند، حكم حيض مترتب نيست و نماز و روزه صحيح است، و كمتر از سه روز حكم استحاضه را دارد577.

خانمى در زمان حج قرص مى‏خورده كه حيض نشود تا بتواند اعمالش را انجام دهد، اما از موقعى كه قرض خوردن را شروع كرده، هميشه ترشحاتى زرد رنگ مى‏ديده كه احتمال مى‏داده خون باشد و چون در زمان حيض ايشان بوده شك مى‏كرده كه آيا استحاضه است يا نه. و چون قدرت تشخيص نداشته، بنابراين گذاشته كه مستحاضه نيست و مسائل مربوط به آن را رعايت نكرده و طواف و نماز طواف به جا آورده است. با اين حال، اعمالش صحيح است يا خير؟

باسمه تعالى؛ اگر شك دارند كه ترشحات ذكر شده خون بوده حكم استحاضه ندارد و اعمالشان صحيح است578.

484 استفتاآت، ج 1، ص 133، س 25.

485. تقريباً به اندازه يك دوريالى.

486. توضيح المسائل، م 855.

487. استفتاآت، ج 1، ص 140، س 47.

488. توضيح المسائل، م 1329.

489. استفتاآت، ج 1، ص 264، س 429.

490. استفتاآت، ج 1، ص 266، س 433.

491. استفتاآت، ج 1، ص 260، س 416.

492. استفتاآت، ج 1، ص 265، س 432.

493. استفتاآت، ج 1، ص 264، س 428.

494. استفتاآت، ج 1، ص 265، س 430.

495. استفتاآت، ج 1، ص 265، س 431.

496. تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 189، سابعها.

497. توضيح المسائل، م 1087.

498. استفتاآت، ج 1، ص 286، س 510.

499. تحريرالوسيلْ، ج‏1، ص‏293، م‏1 و ص‏294، م‏3.

500. استفتاآت، ج 1، ص 320، س 52.

501. توضيح المسائل، بخش استفتائات، ص 418، س 10.

502. توضيح المسائل، بخش استفتائات، ص 419، س 11.

503. استفتاآت، ج 1، ص 328، س 76.

504. توضيح المسائل، م 1728.

505. توضيح المسائل، م 1729.

506. توضيح المسائل، م 1640؛ تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 293، م 1 و ص 294، م 3.

507. استفتاآت، ج 1، ص 326، س 68.

508. استفتاآت، ج 1، ص 332، س 87.

509. يعنى لازم نيست كفاره كسى را كه عمداً روزه نگرفته است بپردازد، اگر چه كفاره مخصوص زنى كه به خاطر شير دادن، روزه خود را نگرفته است در محل خود بيان شده است.

510. استفتاآت، ج 1، ص 329، س 79.

511. تحرير الوسيلْ، ج 1، ص 298، پيش از مسأله 1.

512. شكل صحيح آن، امالَه است كه معمولاً امالِه خوانده مى‏شود وبه معنى تنقيه كردن است.

513. شكل صحيح آن، قَى است كه معمولاً قِى خوانده مى‏شود و به معنى استفراغ كردن است.

514- نپ توضيح المسائل، م يييى.

515. توضيح المسائل، م 1582.

516. توضيح المسائل، م 1583.

517. توضيح المسائل، م 1584.

518. توضيح المسائل، م 1585.

519. توضيح المسائل، م 1586.

520. توضيح المسائل، م 1587.

521. توضيح المسائل، م 1588.

522. توضيح المسائل، م 1589.

523. توضيح المسائل، م 1594.

524. توضيح المسائل، م 1595.

525. استفتاآت، ج 1، ص 307، س 12.

526. استفتاآت، ج 1، ص 307، س 13.

527. استفتاآت، ج 1، ص 308، س 14.

528. توضيح المسائل، م 1619.

529. توضيح المسائل، م 1620.

530. توضيح المسائل، م 1621.

531. توضيح المسائل، م 1623.

532. توضيح المسائل، م 1624.

533. توضيح المسائل، م 1625.

534. توضيح المسائل، م 1626.

535. توضيح المسائل، م 1627.

536. توضيح المسائل، م 1628.

537. توضيح المسائل، م 1629.

538. توضيح المسائل، م 1630.

539. توضيح المسائل، م 1631.

540. توضيح المسائل، م 1634.

541. توضيح المسائل، م 1636.

542. توضيح المسائل، م 1637.

543. توضيح المسائل، م 1638.

544. توضيح المسائل، م 1639.

545. توضيح المسائل، م 1640.

546. توضيح المسائل، م 1642.

547. استفتاآت، ج 1، ص 316، س 39.

548. رساله نوين، عبدالكريم بى‏آزار شيرازى، ج 1، ص 113.

549. توضيح المسائل، م 1653.

550. توضيح المسائل، م 1657.

551. توضيح المسائل، م 1660.

552. براى آشنايى بيشتر با جزئيات دو ماه كفاره روزه به مسائل 1662 تا 1664 از رساله توضيح المسائل مراجعه فرماييد.

553. توضيح المسائل، م 1661.

554. توضيح المسائل، م 1665.

555. توضيح المسائل، م 1667.

556. توضيح المسائل، م 1675.

557. توضيح المسائل، م 1678.

558. توضيح المسائل، م 1679.

559. توضيح المسائل، م 1680.

560. توضيح المسائل، م 1681.

561. توضيح المسائل، م 1682.

562. توضيح المسائل، م 1683.

563. توضيح المسائل، م 1710.

564. دفتر امام خمينى: بخش استفتا.

565. استفتاآت، ج 1، ص 325، س 67.

566. توضيح المسائل، م 2036.

567. استفتاآت، ج 1، ص 435، س 4.

568. استفتاآت، ج 1، ص 435، س 5.

569. استفتاآت، ج 1، ص 380، س 109.

570. استفتاآت، ج 1، ص 380، س 110.

571. استفتاآت، ج 1، ص 438، س 14.

572. استفتاآت، ج 1، ص 436، س 7.

573. استفتاآت، ج 1، ص 436، س 8.

574. استفتاآت، ج 1، ص 438، س 13.

575. دفتر امام خمينى: بخش استفتا.

576. استفتاآت، ج 1، ص 470، س 111.

577. استفتاآت، ج 1، ص 71، س 166.

578. استفتاآت، ج 1، ص 71، س 167.

احكام خانواده‏

(احكام متأهّلين) طبق فتاوا و نظريات حضرت امام خمينى‏1 ويرايش دوم‏

عبدالرحيم موگِهى (شميم)

قم مقدس، 17/6/80

/ 1