گفتگو با حجة الاسلام و المسلمین حسینی بوشهری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گفتگو با حجة الاسلام و المسلمین حسینی بوشهری - نسخه متنی

مصاحبه شونده: سید هاشم حسینی بوشهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفتگوباحجة‏الاسلام‏والمسلمين حسيني بوشهري

پيام حوزه: هدف از تحصيل در حوزه چيست؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: بسم الله الرحمن الرحيم. همان‏طور كه مسؤوليت انبياي الهي و امامان عليهم‏السلام ما ارشاد و هدايت جامعه و پرورش عناصري به منظور هدايت جامعه بوده است. در عصر غيبت، حوزه‏هاي علميه پديد آمده‏اند تا بتوانند جايگاه مناسبي براي انتقال علوم و معارف اهل‏بيت عليهم‏السلام به جامعه، باشند. به طور خلاصه، حوزه بايد در مقابل شبهات و اشكالاتي كه متوجه دين و مسايل ديني است، پاسخگو باشد. در عصر ما، كه عصر شكل‏گيري يك نظام و حكومت اسلامي است، فارغ التحصيلان حوزه، علاوه بر مسؤوليت شناخت و تبيين و تفسير دين و پاسداري و حمايت از آن اجراي آن، در صحنه جامعه، نيز عهده دارند.

پيام حوزه: اختلاف نظرهايي در حوزه راجع به ساختار نظام آموزشي حوزه وجود دارد، نظر حضرت‏عالي در اين خصوص چيست؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: حوزه، تا الآن، در باره ساختار نظام آموزشي، به تناسب شرايط زماني، اقداماتي انجام داده است. امّا امروز بايد ببينيم نيازهاي جامعه و نيازهاي فردي ما چيست؟ كسي كه وارد حوزه مي‏شود خودش چه نيازي دارد؟ و جامعه از او چه انتظاراتي دارد؟ و بخصوص نظام اسلامي، از حوزه‏هاي ما چه انتظاري دارد؟

آنچه كه تاكنون در حوزه‏هاي علميّه به عنوان ساختار نظام آموزشي داشته‏ايم به گونه‏اي بوده است كه همه برنامه‏ها به يك نقطه ختم مي‏شده و آن اجتهاد بوده است. واقعيتِ خارج، غير از آن چيزي است كه از نظر ساختار نظام آموزشي در حوزه‏ها ديده مي‏شود. ما ضرورتي نمي‏بينيم هر فردي كه وارد حوزه مي‏شود، برنامه علمي او الزاما به اجتهاد ختم شود. البته، اجتهاد به عنوان ركن، اساس و پايه در حوزه‏هاي ما بوده و همچنان بايد با قوّت و قدرت باقي بماند، امّا تفاوت استعدادها از يك سو و نيازهاي بالفعل جامعه از سوي ديگر، ايجاب مي‏كند كه ما برنامه‏هايي براي حوزه‏هايمان بريزيم و ساختاري براي حوزه‏ها تنظيم كنيم كه پاسخگوي نيازهاي امروز جامعه و ده‏ها سال آينده جامعه ما ـ كه رو به رشد و گسترش و تعالي است ـ باشد.

وضعيّت موجود با همه خوبي‏هايي كه دارد، يك سلسله نقايصي در آن هست كه من به يكي از آن‏ها اشاره كردم. ما، در اين حوزه بايد افرادي را تربيت كنيم كه در سطوح پايين، پاسخگوي نيازهاي جامعه باشند؛ يعني بعد از آنكه خودشان تا حدودي با معارف اسلامي آشنا شدند، بتوانند پاسخگوي نياز اجتماع در حدّ متعارف، باشند. امروز، آموزش و پرورش، دانشگاه‏ها، وزارتخانه‏ها و حتي سطوح عالي نظام اجرايي كشور، نيازمند عالماني هستند كه بتوانند پست‏هاي كليدي را با درايت اداره كنند. از رهبري گرفته (كه در تعبيرات مقام معظم رهبري بود) تا مسؤوليت‏هاي ديگر، بايد محصول حوزه‏ها باشد؛ يعني، حوزه‏ها بايد رهبر و افراد ديگري را كه در نظام مورد نياز است، تربيت كنند.

من فكر مي‏كنم اگر ما نظام آموزشي‏مان را مقطع‏بندي كنيم و در هر مرحله، بخشي از نيازهاي جامعه را پاسخ‏گو باشيم، توانسته‏ايم قدم بزرگي را در جهت استفاده درست از اين بستر مناسب، برداريم.

يك مقطع‏بندي عمومي در حوزه بايد پيش‏بيني شود؛ يعني، افراد ناگزيزند مجموعه معلوماتي را فرا بگيرند كه شايد بخش زيادي از آن آموخته‏ها هدف اصلي نيست، بلكه وسيله است و به عنوان علوم آلي از آن تعبير شده و زير بناي آن اهداف بلند است.

مقطع دوم كه شايد بشود اسمش را مقطع «پايه تخصّصي» گذاشت، مي‏تواند بخشي از نيازهاي ما را پاسخگو باشد.

مقطع سوم، مقطع «تخصّصي» است و پايان آن مي‏تواند به اجتهاد ختم شود.

در حقيقت، در مقطع اوّل مي‏توانيم مبلغاني در حدّ عموم كه با مردم صحبت كنند و مسايل اوّليه اسلام را بيان كنند، تربيت كنيم و در مقطع دوم، شايد بتوانيم در حدّي، مدرّس تربيت كنيم و در مقطع سوم بايد بتوانيم علاوه بر تدريس و آشنايي با سطح بالاتري از مسايل اسلامي، محقّق و نويسنده و صاحب‏نظر تربيت كنيم و در مقطع چهارم مي‏توانيم افرادي را در سطح اجتهاد تربيت كنيم.

در اينجا لازم است به نكته‏اي اشاره كنم. بحثي به نام، بحث كتاب‏هاي درسي مطرح مي‏شود كه آيا كتاب‏هاي موجود در حوزه، مناسبند يا خير؟ من همين جا عرض كنم كه اگر ما براي اجتهاد، برنامه‏ريزي درستي داشته باشيم، بخشي از همين كتاب‏هاي موجود براي آن مرحله، ضروري است و حتي بايد كتاب‏هاي ديگري را بر آن‏ها بيفزاييم. آنچه كه امروز مشكل حوزه است، اين است كه، اكثر محصّلان و دانش‏پژوهان به مرحله اجتهاد نمي‏رسند و چون به مرحله اجتهاد نمي‏رسند، احساس مي‏كنند كه كتاب‏هاي موجود، براي آن‏ها سنگين است و بعضا كل برنامه‏هاي حوزه را زير سؤال مي‏برند، در حالي كه اگر ما به مقطع اجتهاد بينديشيم، حتي كتب موجود، جوابگوي آن مقطع نيست و بايد كتبي مستدل‏تر و متقن‏تر در كنار اين كتب، تدريس شود. ولي براي مراحل ديگر غير از اجتهاد، هيچ ضرورتي به خواندن اين كتب متداول نيست، بلكه مي‏توان در عين حفظ محتوا، در قالبي روان‏تر تهيه و تدوين كرد.

پيام حوزه: مقام معظم رهبري (مدظله‏العالي) در سفرشان به قم تأكيد زيادي بر مباحث كلامي در حوزه كردند. در همين زمينه، به نظر حضرت‏عالي در نظام آموزشي اولويت‏ها را بايد به چه مسايلي اختصاص داد؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: ما يك سري اولويت‏هاي ثابت داريم كه متناسب با عصر و زمان خاصي نيست؛ يعني افرادي كه وارد حوزه مي‏شوند، در هر حال، بدون دخالت شرايط زماني، بايد با اين سلسله امور آشنا شوند. اين‏ها يك سري مسايلي است كه اولويت اوّل ما را تشكيل مي‏دهد و يك سلسله مسايل، تابع تغييرات زمان و شرايط زماني است. دسته اوّل عبارتست از مباحث عقيدتي، مسايل اوليه فقهي و مباحث اخلاقي. از اين نظر كه خود طلبه به عنوان فردي ديندار و تابع شريعت ـ نه از آن نظر كه پاسخگوي ديگران باشد ـ بايد دين را درست باور كرده باشد، حوزه‏هاي ما وظيفه دارند اين گونه مسايل را به هر طلبه آموزش دهند و هر طلبه موظف به فراگيري اين‏هاست. همچنين در مباحث فقهي نيز، اوّلياتي كه لازمه عمل فردي است (چه مورد سؤال و پرسش ديگران قرار بگيرد يا نگيرد) جزء اوْلويت‏هاي ثابت است.

دسته دوم مانند لزوم شناخت ماركسيسم است زماني بود كه ماركسيسم در دنيا بسيار مطرح بود. آن روز، وظيفه حوزه‏ها اين بود كه با تمام امكانات، بسيج بشوند و در مقابل آن ايستاده و پاسخگو باشند.

بايد به دانش پژوهان و كساني كه وارد حوزه‏هاي غني شيعه مي‏شوند، علم مناظره و علم جدل و علم برهان را ياد بدهند كه با استفاده از اين صناعات بتواند با افرادي كه حريم اسلام و مقدسات اسلامي را مورد حمله قرار مي‏دهند، مقابله كنند. بحث داغ امروز در شرايطي كه ما زندگي مي‏كنيم، بحث معرف ديني و معرفت بشري است. امروز حوزه‏هاي ما بايد اين معلومات را در بحث‏هاي كلامي به دانش‏پژوهان ياد بدهند تا بتوانند با اين مقوله‏اي كه امروز در جامعه مطرح شده و با شبهاتي كه پايه‏هاي اعتقادي جامعه را مخدوش مي‏سازد، مبارزه كنند.

پيام حوزه: مديريت محترم حوزه، تعدادي از رشته‏هاي تخصّصي از قبيل تبليغ و تفسير و كلام را ايجاد كرده و اخيرا شوراي محترم انقلاب فرهنگي نيز اين رشته‏ها را به رسميت شناخته است، به نظر حضرت‏عالي آيا اين رشته‏ها، پاسخگوي نيازهاي جامعه ديني ما هستند يا رشته‏هاي ديگري وجود دارد كه بايد تأسيس شود؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: رشته‏هاي موجود، با همه ارزش و اهميتي كه دارند، به همه نيازهاي جامعه پاسخ نمي‏دهند، لذا، بايد رشته‏هاي تخصّصي ديگري ـ مثل رشته فقه و قضا ـ هم ايجاد كنيم؛ گرچه خود رشته فقه هم مي‏تواند تقسيماتي داشته باشد.

خوب است من در اينجا نكته‏اي را در مورد رشته فقه، مطرح كنم. درست است كه سمت‏گيري حوزه‏ها به فقه و اصول است، ولي فقه و اصولي كه خوانده مي‏شود فقه و اصول جامع و كاملي نيست؛ يعني با شرايط موجود (با عدم مراقبت و عدم كنترل و نظارت) كه افراد از دوره سطح وارد درس خارج مي‏شوند، نتيجه مورد انتظار از اين مجموعه به دست نمي‏آيد. بايد به جاي چهار، پنج نفر، صدها نفر، عالم آگاه به مسايل فقهي و فقيه زمان شناس فارغ التحصيل داشته باشيم، ولي متأسفانه اين گونه نيست. البته اميدوارم با ايجاد رشته تخصصي فقه، اين آرزو، جامه عمل پوشد.

رشته تخصّصي ديگر كه بايد ايجاد شود رشته مذاهب و اديان است.

در آينده، رشته فلسفه و عرفان و رشته‏اي به عنوان تربيت مدرس نيز مي‏توانيم ايجاد كنيم.

پيام حوزه: متون آموزشي حوزه به چه نحوي بايد باشد؟ آيا تغيير و تحوّلي در آن لازم است يا نه؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: مدت‏ها اين سؤال در حوزه مطرح بوده است. چيزي كه از اوّل عقيده‏ام بوده و الآن هم بر آن پافشاري مي‏كنم اين است كه، تا زماني كه ما نتوانيم نظام آموزشي متناسبي در حوزه، پي‏ريزي كنيم، بحث كردن در مورد متون درسي و تغيير يا عدم تغيير آن، بحث مناسبي نيست. زماني كه مقطع بندي كرده و مراحل مختلف آموزشي را مشخص كنيم، آن نظام آموزشي، متناسب با مقاطع و مراحل مختلف، خود به خود به ما مي‏گويد كه در هر مقطع چه كتابي مناسب تدريس است. دست بردن در كتاب‏هاي موجود، بدون داشتن هدفي روشن از نظام آموزشي، كار فايده‏اي است. اگر آن مقاطع مشخص شود، بخشي از كتب موجود نه تنها بايد باقي بماند، بلكه لازم است در كنار اين كتاب‏ها، به منظور رسيدن به اجتهاد كتبي عميق‏تر براي تحقيق و مطالعه، داشته باشيم.

بخش عمده‏اي از مشكلاتي كه در مورد كتاب‏هاي درسي موجود داريم به اسلوب نگارش اين كتاب‏ها برمي‏گردد. عدّه‏اي مي‏گويند: اسلوب كفايه به خاطر پيچيدگي موجود در آن، به گونه‏اي است كه مناسب يك كتاب درسي نيست.

مشكل ديگري كه در كتب درسي داريم مربوط به تطوري است كه در علوم پيش آمده است، مثلاً در مورد علم اصول به خاطر پيشرفتي كه در اين علم پديد آمده و آراي جديدي جايگزين آراي گذشته شده است، بسياري از كتب درسي اصولي، حاوي نظرهايي است كه در اين زمان، اصلاً مورد نظر علما و بزرگان و فقهاي ما نيست. كه تنها آگاهي از آن‏ها براي يك بحث تحقيقي و اطلاع از سير علوم لازم است.

بنابراين، يك سلسله كتب بايد به خاطر اسلوبشان، در آن‏ها تغيير ايجاد شود و يك سلسله كتب به خاطر مطرح نبودن آرا و نظريات مؤلفان آن‏ها.

پيام حوزه: اگر بخواهيم تغييري در بعضي از كتب بدهيم، چه كسي اين كار را انجام دهد؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: اين طرح عظيم را بايد به صورت گروهي انجام داد؛ زيرا، كار گروهي، محكم‏تر و قوي‏تر است. شايسته است براي اصلاح و بازنگري، در هر علمي، كميته و مجمعي از افراد صاحب فن تشكيل شود و با همفكري و تبادل نظر، محتواي لازمي را كه متناسب با آن مقطع آموزشي باشد، مشخص كنند و از آنجا كه نوشتن و كيفيت نگارش چيزي غير از آن ديدگاه علمي است، لذا قدم بعدي آن است كه شخصي صاحب قلم، آن محتوا را در قالب زيبا و قلمي رسا ارايه دهد تا در اختيار محصل قرار بگيرد.

پيام حوزه: نظرتان در باره مشكل «كمبود استاد» چيست؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: يكي از رشته‏هاي كه ما به رشته‏هاي موجود اضافه خواهيم كرد، رشته «تربيت مدرس» است. ما در وضعيت موجود، ده‏ها استاد مكاسب، ده‏ها استاد رسائل و امثال آن داريم كه به مرور زمان، مدرّس حوزه شده‏اند.

در مراكز آموزشي ديگر، جايگاه ويژه‏اي براي تربيت استاد دارند. در حوزه نيز لازم است يا از طريق شيوه سنتي تدريس در ضمن تحصيل صورت گيرد و يا با ايجاد رشته‏اي به اين منظور، اساتيد متناسب با متون آموزشي تربيت شوند.

پيام حوزه: نظرتان در باره نقش استاد در نظام آموزشي و جايگاه آن در روند آموزشي حوزه‏ها چيست؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: قوام حوزه و نقش كليدي و اساسي در حوزه‏ها، به استاد برمي‏گردد؛ يعني، اگر شما با كساني كه در اين حوزه‏ها تربيت يافته و به مدارجي از كمال و علم و معرفت رسيده‏اند صحبتي بكنيد، خواهيد ديد كه آن‏ها خودشان را رهين تلاش‏ها و زحمات استادان خود مي‏دانند. نقش استاد، يك نقش كليدي است كه علاوه بر نقش آموزشي، نقش تربيتي هم بر عهده دارد.

پيام حوزه: ما ذخاير غني زيادي را در حوزه‏هاي علميه مخصوصا در حوزه علميه قم داريم، حضرت‏عالي به طرح بلندمدت تربيت مدرّس اشاره فرموديد ولي اقتضا مي‏كند كه ما طرح‏هاي ميان مدتي براي استفاده از ذخاير كلان موجود در حوزه‏ها، داشته باشيم. نظر حضرت‏عالي در مورد ايجاد يك تحوّل و پويايي عميق‏تر در بهره‏وري علمي از اين ذخاير چيست؟

حجة‏الاسلام والمسلمين حسيني بوشهري: خوشبختانه با گسترش حوزه‏هاي شهرستان‏ها، قدم مهمي كه مديريت حوزه در شرايط موجود مي‏تواند بردارد (و تا به حال نيز برداشته) اين است كه از افرادي كه زمينه تدريس در آن‏ها هست، دعوت كند و با اعزام آن‏ها به حوزه‏هاي شهرستان‏ها از وجود اين بزرگواران، كه قطعا هر كدام در هر حوزه‏اي مي‏توانند منشأ خدمات فراواني باشند، استفاده لازم را ببرد. البته، براي موفقيت اين طرح مناسب است اساتيد درس خارج، شاگردان برجسته خود را به منظور اين حركت ارزشمند تشويق كنند.

/ 1