از بدو خلقتِ اوّلين خليفهي الهي واستقرار او بر عالم خاكي، هدفي كه همواره از سوي موحدان پيجويي شده است برپايي حكومت خداوند بر روي زمين بودهاست. انسانهايي سختكوش و مجاهد، هستي خويش را فدا كردهاند تا انسان به تعالي و به آزادي حقيقي و بالاترينشان و مرتبه خويش كه همانا بندگي خدا است برسد. در رأس اين گروه انبيا و سفر الهياند كه راهنماي بشريت در اين مجاهدت سخت و عظيم بودهاند و در مقابل آنان شياطين هوي و هوس كه انسان را خوار و بنده ذليل حيوانيت ميخواستهاند.سرسلسله اين مجاهدان، گل سرسبد عالم هستي نبي خاتم صلياللهعليهوآله و خاندان گرامي او است كه كاملترين دستور زندگي را براي بشر به ارمغان آوردند و بشريت را كه به مرحله خاصي از تكامل و مدنيّت رسيده بود از گوهر امامت بهرمند ساختند.امامت راهي نوراني در برپايي حكومت خداوند در روي زمين و زمينهاي مناسب براي رشد و تعالي و تكامل بشريت است. قوانين و دستورات اسلام همگي برمحور امامت و حكومت خداوند از طريق صالحين قرار داده شده است و مشيّت حتمي خداوند بر آن قرار گرفته كه سرانجام حيات بشر در عالم خاكي با وراثت و جانشين صالحين و مستضعفين و اسقرار امامت همراه باشد.اين مجاهدتها كه با بعثت پيامبر گرامي اسلام نقطه عطفي يافته بود. پس از ارتحال ايشان ادامه يافت و ائمه معصومين و پيروان آنان كوششهاي خستگي ناپذيري را براي اجراي احكام اسلام و استقرار حكومت موحدين و شايستگان آغاز كردند و در اين راه همه هستي خويش را فدا كردند. آنچه در اين مجاهدت اهميّتي خاص داشت. روشنگري در كنار مبارزه با اولياء شياطين بود.روات احاديث و فقهاي بيدار پس از غيبت كبري بالاترين مسؤوليت را در اين راه به دوش گرفتند. حوزههاي علميه شيعه در سختترين شرايط به ترويج و ابلاغ احكام نوراني اسلام همت گمارد و هرگاه شرايط و زمينهها هموار ميگشت در مقابل طواعنيت قد علم كرد.پس از گذشت بيش از هزار سال از اين نهضت رادمردي بزرگ از فرزندان حوزه علميه آغازگر فصل جديدي گشت با پشتيباني ملّت بزرگ ايران انقلابي عظيم را ايجاد كرد و اسلام را به عرصه زندگي و حيات و حكومت كشاند. بالاترين دستاورد امام راحل قدسسره استقرار حكومت اسلامي را محوريت ولايت فقيه بود.شاخصه مهم نظام حكومتي ولايت فقيه آن است كه در كنار استمرار راه امامت و ولايت از دستاوردهاي فكري و تجربي بشريت در حكومت نيمي نظام همهپرسي و انتخاب اولياء امور از سوي مردم نيز بهرهمند است. اين نظام حكومتي بيترديد كامل ترين و برترين شكل حكومتي است كه بشر به خود ديده است. شأن و مرتبه انسان و آزادي و اختيار و انتخاب او در اين حكومت جايگاه ويژهاي دارد و افراد با اراده و اختيار خويش حكومت خداوند برابر جامعه خويش مستقر ساختهاند.شاخصه مهم ديگر آن است: ولايت فقيه اساس و محور اصلي به شمار ميآيد. اعتبار و مشروعيت تمامي اركان حكومت در گرو تأييد مشروعيت و اعتبار قوانين به امضا و تأييد و يا تفويض ولي فقيه است. اين شكل از حكومت از دو جهت با مخالفت و عناد دشمنان روبروست؛ از يك سو استقرار حكومت ديني با مذاق دنيا داران و آناني كه انسان را محدود در عوالم حيوانيت ميخواهند و منافع و سروري خويش را در خطر ميبينند سازگار نيست و از سوي ديگر كمال و تعالي كه در اين نظام حكومتي است. و ميتواند به عنوان مترقيترين حكومتها مورد توجه بشريت قرار گيرد و انسانها به سوي اين نظام و در نهايت دينداري و دينورزي جلب كند مورد عناد دشمنان است. دنياداران و نظام استكباري كه بشر را بنده خويش ميخواهد از بدو پيروزي انقلاب و استقرار حكومت ولايي با هر وسيله ممكن به جنگ با اين نظام برخواسته است و هماينك نيز با استفاده از تمامي وسايل و امكانات فرهنگي و تبليغي خويش در صدد تضعيف ركن اساسي و نقطه برتري اين نظام بر ديگر نظامهاي حكومتي يعني ولايت فقيه برآمده است. حركت فرهنگي تبليغي مخرب دشمنان در زمينه مباحث نظري در چند محور زير ملاحظه شده است.الف) طرح مباحث تضاد با دمكراسي و انتخاب سرنوشت افراد توسط آنان؛ب) طرح مباحث تضاد و ضديت حكومت ديني با آزادي و حريت انسان؛ج) القاء وجود استبداد و خودكامگي در حكومت ولايي؛د) اصرار بر دوگانگي وجدايي حوزههاي دينداري و حكومت و مدنيّت؛ه··) طرح مباحث هرمونيك و نسبيت و بشري بودن مطلق برداشتهاي ديني و در نتيجه القأ بيگانگي معارف و دستورات ديني از واقع و حقيقت دين و در نهايت ايجاد زمينه براي جدايي حكومت از دين و سست كردن پايهها و مباني حكومت ولايي ؛و) طرح زيركانه و موذيانه شيوهاي خاص از بحث درباره مشروعيت و مقبوليت ولايت فقيه و مباني آن به گونهاي كه منجر به بياعتباري نظام ولايي و تضاد آن با انتخاب و مشاركت مردم شود.محورهاي فعاليتهاي فرهنگي، تبليغي دشمن در امور عيني نيز امور زير است.1 - برخورد تبليغي با جايگاه ولايت فقيه و القاء جدايي و اختلاف در اركان و اجزاء حكومت اسلامي؛2 - تضعيف جايگاه مجلس خبرگان و القاء فرسايشي بودن آن؛3 - سعي و تلاش در جهت بياثر جلوه دادن انتخاب مردم و كوشش براي عدم حضور و مشاركت مردمي در انتخاب خبرگان؛4 - اصرار تبليغي بري جدايي مردم از حكومت و بالاخص ولايت فقيه.آن چه در مواجهه با اين هجمه فرهنگي و تبليغي دشمن ضروري است توجه به دو نكته مهم است .اوّل، در اين شيوه از مبارزه دشمن از مخالفت و دشمني صريح با نظام ولايي چه در زمينه مباحث نظري و چه در امور عيني تا حد امكان حودداري كرده است و به راهبرد دشمن استفاده از روشهايي است كه در ضمن كارآمد بودن كمترين حساسيتها را ايجاد كند لذا و در زمينه مباحث علمي و نظري با استفاده از ايادي خود در ظاهر مباحث علمي ارزشْمند و مورد علاقه مردم را مطرح كردهاند امّا در واقع و باطن درصدد انهدام فكر و فرهنگي اركان و اساس نظام هستند. بايد توجه داشت هجمه و شبيخون فرهنگي و تبليغي دشمن تنها در محور گسترش فرهنگ غربي و تهيسازي جوانان و مردم و گسترش بيبند و باري خلاصه نميشود بلكه مهمتر از آن تضعيف جايگاه ولايت فقيه و حكومت ولايي با استفاده از محورههاي بالاست و اساسا هدفنهايي از گسترش فرهنگ غربي و بيبندوباري مبارزه با حكومت ولايي است.دوم، سنت و روش مادر مقابله با اين شيوه از تهاجم فرهنگي و تبلغي بسيار مهم و حساس است درايت و هشياري شرط اوّل حضور در اين ميدان ميباشد. قرآن شريف نيز شيوه و روش دعوت به حق را حكمت و موعظه حسني برشمرده است. بايد توجه داشت دشمنان ما از راهي وارد شدهاند كه دوستان و دلسوزان بسياري نيز در اين راه هستند طرح مباحث عيني و نظري درباره حكومت اسلامي و ولايت فقيه يك ضروري و لازم جامعه ماست و از وظايف و اهداف مهم حوزههاي علميه و بزرگان و صاحبنظران آن به شمار ميآيد لذا برحوزههاي علميه و هم دلسوزان و فرهيختگان است كه با طرح آزاد مباحث و طرح شبهات و پاسخگويي علمي و دقيق به آنها از يك سو شيوه و روش صحيح طرح اين مباحث را در جامعه و در بين متفكران رواج دهند و از سوي ديگر با پاسخهايي روشن به القائات و شبهات، روش و شيوه شيطنتآميز دشمنان را متروك و منزوي نمايند.همچنين بر ماست تا با درايت تام در ضمن گسترش فضاي فكري و فرهنگي طرح آزاد افكار و ديدگاهها، قاطعانه از اقدامات تبليغي و مسموم به ظاهر فرهنگي جلوگيري كنيم.علاوه بر اينها ايجاد روحيه نشاط و دعوت مردم به حضور در صحنه انتصاب ضرورتي خاص دارد. حضور گسترده و يكپارچه ملت ايران همواره تضمين كننده بقا و استقرار اين نظام الهي و نقطه يأس و نوميدي دشمنان و كننده فعاليتهاي آنان بوده است نقطه برجسته و شاخصه مهم حكومت ولايي نفوذ هر دلها و حكومت برجانهاست و همواره حضور مردم نشانه و گواهي برآن بوده است. برماست كه در اين صحنه نيز بار ديگر اين حقيقت را به رخ دشمنان بكشيم. لذا بر همه خواص و دلسوزان است كه با اعتصام به ريسمان الهي به گونهاي عمل كنند كه اختلاف سليقهها و روش آنان لطمهاي به اساس و اركان اين حكومت الهي وارد نياورد و بر همگان و بويژه بر حوزههاي علميه به عنوان امناءالرسل و زمامداران فكر و فرهنگ است كه در استقرار و استحكام پايههاي اين بنيان رفيع كه ثمره مجاهدتهاي موحدان تاريخ بشريت است كوشا باشيم و با استمداد از خداوند اين حكومت الهي را به دولت يار متصل سازيم.